جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

تحلیل تئوری و نظریه اقتصادی توماس مالتوس

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ق.ظ
 

Malthusian-theory

 

 

از معروفترین , قدرتمندترین و بادوام ترین تئوریها در علم اقتصاد که از نسلی به نسل دیگر ثابت شده است , نظریه اقتصادی توماس مالتوس است که بر اساس دو تناقض بنا نهاده شده است . در خصوص اینکه نژاد انسان در حال گسترش و بهره برداری از منابع سیاره است , گاه و بی گاه تئوری ای قوی ارزیابی میشود و گاه رد میشود . نژاد بشری آنقدر سریع از آن منابع استفاده میکند که به طرز اجتناب ناپذیری به سوی نابودی خود در حال حرکت است . با این مقدمه در ادامه به نظریه اقتصادی دام مالتوس توجه شما را جلب مینمایم.

احتمالا از طریق درسهای زیست شناسی با تصاویر میکروسکوپی تکثیر سلولها آشنا هستید . شما با دو سلول شروع میکنید که هر کدام از آنها تقسیم میشوند تا جفت دیگری را بسازند . آنها به سرعت تکثیر میشوند و ثانیه به ثانیه تا در گوشه و کنار هر بطری را پر نمایند تا اینکه در آخر یک بطری لب ریز میشود و دیگر فضایی خالی نمیماند . در آن زمان چه اتفاقی میافتد ؟ حالا انسان را در نظر بگیرید . ما نیز به صورت تصاعدی تکثیر میشویم و تولید مثل مینماییم . آیا اگر ما به این سرعت زیاد نشویم نمیتوانیم نسل خود را حفظ کنیم ؟ 
دو قرن پیش یک اقتصاددان بریتانیایی به نام توماس مالتوس بیان کرد که ما به خاطر حفظ نسل خود به این سرعت تولید مثل مینماییم . انسانها خیلی سریعتر از آن چیزی که منابع غذایی آنها تکثیر میشوند , تولید مثل میکنند مخصوصا اینکه مالتوس به این عقیده رسیده بود که جمعیت انسانی با تصاعد هندسی در حال افزایش است در حالی که غذای موجود برای آنها با تصاعدی عددی در حال افزایش است .
همانگونه که مالتوس در مقاله خود با عنوان اصل جمعیت آورده است , انسان به غذا نیاز دارد تا نجات یابد و به میزان سریعی هم در حال تکثیر و تولید مثل است . اون اینچنین نتیجه گیری کرد که : به نظر من تعداد جمعیت بسیار بیشتر از قدرت زمین برای تولید غذا برای انسانهاست . زمانی که رشد جمعیت بازبینی نشود , با یم تصاعد هندسی افزایش میابد ولی وسایل امرار معاش با تصاعدی عددی رو به افزایش است . 
بنا بر نظریه اقتصادی مالتوس , نژاد و نسل انسان به سمت یک پرتگاه اجتناب ناپذیر در حرکت است . اگر انسان به طور اختیاری میزان تکثیر خود را کاهش ندهد (که تقریبا محال به نظر میرسد) جمعیت انسانی به وسیله 3 عامل مهار کننده ناخوشایند که توسط طبیعت اعمال میشود تا میزان زاد و ولد را در حد قابل کنترل نگه دارد , کنترل میشود . این 3 عامل را مالتوس اینگونه بیان مینماید : قحطی و گرسنگی – بیماری – جنگ . 
انسانها در قطحی نمیتوانند چیزی برای خوردن به دست آورند , بیماریهای خفته و به تاریخ پیوسته مانند طاعون و وبا به دنیای بشریت باز میگردند و انسانها بر سر منابعی ناچیز با یکدیگر وارد جنگها و نزاعهای خونین خواهند شد . اکنون بهتر میتوان دریافت که چرا دام مالتوس و نظریه مالتوس را فاجعه مالتوس و دوراهی های مالتوس میخوانند ( اغلب در انگلستان) این مشکل گیج کننده هنوز مورد استفاده کارشناسان بسیاری قرار میگیرد (از 1798 تا امروز ) که از ضرورت کنترل جمعیت در دنیا حمایت میکنند . تله مالتوسی آن ایده ای است که بسیاری از نهضت ها و جنبش های محیطی پذیرفته اند تا دوام نیافتن نژاد انسانی را به کمک آن توضیح دهند.

مشکلات مربوط به تئوری 
اما مالتوس در اشتباه بود . از زمانی که او شروع به نوشتن کرد , جمعیت جهان که او گمان میکرد نزدیک به رسیدن به اوج طبیعی است از 980 میلیون نفر به 6 و نیم میلیارد نفر رسیده است و به زودی به 7 میلیارد انسان خواهد رسید و اینطور پیش بینی شده است که جمعیت جهان تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر خواهد رسید . هنوز اکثریت مردمی که بر روی سیاره زندگی میکنند غذای خوب میخورند و سالم هستند و به لطف پیشرفت های علم پزشکی , عمر طولانی تری دارند . مالتوس در 2 زمینه اشتباه کرده بود که این دو اشتباه را هرمن ای دیلی , اقتصاددان امریکایی این گونه بیان میکند : مالتوس چندین بار دفن شده است و کمیابی مالتوس هم با آن دفن شده است اما همانگونه که گرت هاردین اعلام کرد , هر کسی که باید دوباره دفن شود , نمرده است . در ادامه این 2 اشتباه را مورد تحلیل قرار خواهیم داد . 
1 – انسانها خود سابقه طولانی در طراحی تکنولوژی هایی برای حل این مشکلات دارند که تا حدی باید از قوانین عرضه و تقاضا تشکر کرد زیرا تولید کنندگان را تشویق کرده است تا شیوه های موثر تر در تولید غذا را طراحی و به سرعت اجرا کنند . اما جهان انقلاب های کشاورزی و تا کنون زیاد به خود دیده است که هر کدام به طرز شگفت آوری منابع موجود را افزایش میدهند . انسانها به کمک بازار , مشکلات غذایی را حل کردند 
2 – جمعیت همیشه به صورت تصاعدی رشد نمیکند و گرایش طبیعی به این دارد که بعد از مدتی کمتر شود . بر خلاف سلولها که تا زمان پر کردن کامل ظرف تکثیر میشوند . انسانها تمایل دارند تا به هنگام رسیدن به یک سطح خاص از رفاه , کمتر تولید مثل داشته باشند . در واقع قدرت باروری انسان به صورت چشمگیری در این سالها کاهش نشان داده است به طوری که میزان زاد و ولد در ژاپن و کانادا و برزیل و ترکیه و تمام اروپا رشد منفی را نشان میدهد و این عدم رشد هندسی جمعیت را نشان میدهد . طول عمر طولانی تر به این معناست که جمعیت به تدریج پیر تر میشود اما این موضوع داستان دیگریست که در مقاله ای جدا به آن پرداخته خواهد شد . 
گرگوری کلارک که یک مورخ اقتصادی است در کتاب جنجال برانگیز خود به نام خداحافظی با آلمز به بحث در این باره میپردازد که تا سالهای 1790 انسانها واقعا در نظریه مالتوس گیر کرده بودند اما به خاطر ترکیبی از فاکتورها از جمله بدشانسی (اگر شانس را به عنوان فاکتور بپذیریم) فقیر ترین افراد که بر اثر بیماری کشته شدند , نیاز به جایگزین کردن آنها با طبقه ای متوسط و بالاتر (تحرک اجتماعی به سمت پایین ) و گرایش این طبقات به سمت بیشتر کار کردن ایجاد شد . البته مردم کشوری مانند انگلستان از این تئوری جان سالم به در بردند . او بیان میکند که بسیاری از بخش های جهان که هنوز این تجربه را به دست نیاورده اند در این نظریه گیر می افتند . هر چند آنچه که با اطمینان میتوان گفت این است که اساسا این تئوری اشتباه نبود و تایید کننده ایده مالتوس بود : قانون کم کردن برگشتی های این تئوری درس های مهمی برای موفقیت کاری دارد . 
یم مزرعه یا کارخانه کوچک را در نظر بگیرید که مدیرش تصمیم میگیرد هر هفته تعداد کارکنان آن را افزایش دهد . در ابتدای این روش , هر کارمند جدید جهش بزرگی را در تولید ایجاد مینماید . چند هفته بعد مشخص میشود که هر کارگر جدید به شیوه ای کار میکند که با کارگر قبلی کمی متفاوت است و تنها هنگامی تفاوتی اساسی دیده میشود که تعداد محدودی ماشین یا زمینه کاری وجود داشته باشد . 
توماس مالتوس که بود 
توماس مالتوس علارغم رد نظریه اقتصادی توماس کارلی که وی آن را علوم بسیار بد نامید و حتی علارغم این که ایده هایش ناامید کننده بودند . اما شخصیتی سرگرم کننده و مشهور و احترام برانگیز بود . او در یک خانواده ثروتمند و با استعداد به دنیا آمد و پدرش با فلاسفه ای از جمله دیوید هیوم و ژان ژاک روسو آشنایی و رفت و آمد داشت وی بیشتر زندگی اش را به جز زمانی که یک کشیش در انگلستان بود , به مطالعه و تحقیق گذراند . در دوران مالتوس , به علم اقتصاد به عنوان یک درس و یک علم بی ثبات نگریسته میشد که توسط اغلب دانشگاه ها مورد توجه چندانی قرار نمیگرفت . بنابراین مالتوس به مطالعه مشغول شد و بعد از آن شروع به تدریس ریاضی در دانشکده جیزر کمبریج کرد . به دلیل افزایش شهرت و محبوبیت علم اقتصاد در اوایل قرن نوزدهم , مالتوس اولین پروفسور تاریخ علم اقتصادی لقب گرفت و این رشته را در دانشکده کمپانی هند شرقی که امروز با عنوان هیلی بری شناخته میشود و در منطقه هرتفوردشایر واقع است تدریس کرد . در سال 1818 مالتوس بود که هر چه بیشتر اهمین علم اقتصاد را نشان داد و با مطرح کردن نام خود در علم اقتصاد تبدیل به یکی از اعضای ثابت و مشاورین جامعه سلطنتی انگلستان شد . 
جایی که بیشتر ما آن را دنیای غرب مینامیم مانند اروپا و امریکا و غیره و تعدادی از صاحبان اقتصاد دیگر , با افزایش محصولات و تولیدات کشاورزی خود درست زمانی که مردم با ثروتمند شدن , فرزند کمتری به دنیا میاوردند باعث شکست نظریه مالتوس شدند . بنابراین با اختراع تکنولوژی های جدید به انقلاب صنعتی دامن زدند و بالاخره سطوح ثروت و سلامتی از هر زمانی بالاتر رفت . متاسفانه بخش هایی از جهان وجود دارد که هنوز در قرن هفدهم به سر میبرد . در بسیاری از کشورهای حوزه افریقا به طور طبیعی غذای کمی تولید میشود به طوری که مردم مجبورند برای امرار معاش و تهیه غذا در مزرعه کار کنند . مادامی که بازده و محصول کشاورزی را با استفاده از تکنولوژی افزایش میدهند , جمعیت آنها افزایش میابد و قحطی اغلب به دنبال سالهایی رخ میدهد که محصول کمتری برداشت شود و ردی از تکنولوژی در مزارع یافت نشود . 
معتقدین جدید به نظریه اقتصادی مالتوس میگویند : اگر چه خلاقیت انسان و ابتکار او بروز فاجعه انسانی در سیاره را به مدت چندین قرن به تعویق انداخته اما اکنون سیاره و ساکنان آن در آستانه پرتگاه دیگری هستند . آنها معتقدند اگر چه نظریه ها و بحث های مالتوسی بیشتر بر محوریت موضوع غذا بوده است اما میتوان آن را به آسانی به منابع نفت و انرژی به عنوان راه های اصلی حمایت از بشر تعمیم زد و ارتباط داد . میزان زیاد مصرف نفت و یا صادرات آن به زودی جمعیت جهان را به سطح غیر قابل اتکا و دوام ناپذیری میرساند . پیشرفت های تکنولوژی یا بازدارنده جمعیت که اجازه اثبات تئوری مالتوس را در دنیا نداد این بار میرود که این تئوری را دوباره به منصه ظهور برساند.

نظرات  (۱)

اقای مالتوس تو خدایی یا تنظیم کننده جهان ؟پیروانت گفته های تورا پیاده کردند ولی نتیجه نگرفتند دستوراتت بشررا به خاک سیاه خواهدکشانید اقای مالتوس یک کشور زیبا وقدرتمند با کمبود جمعیت بوجود نمی اید .بلکه با فداکاری رهبرانش وپیروی جمعیتش از ان قابل حصول است اقای مالتوس اگر برای دفاع از کشوری هزاران نفر جان فشانی نکنند ایا زمینی برای احداث کارخانه یا مدرسه خواهد بود؟ ایا منابعی وجود خواهد داشت ایا زمینی برای کشت خواهد شد؟ ایا دریایی برای کشتی رانی وتجارت باقی خواهد ماند؟اقای مالتوس توسعه یعنی رهبری داد خواه وعدالت پیشه بتواند  بر کلیه امور اجتماعی واقتصادی جامعه مسلط باشد وگرنه زیاد بود یا کمبود چیزی نمی توتند در انسان سازی عامل باشد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی