جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۷۷ مطلب با موضوع «زندگی نامه اقتصاد دانان» ثبت شده است

شایسته مدنی
pb-111125-sudan-cattle2-birkett.photoblog900.jpg

مری داگلاس و بارون ایشروود، نگاهی انسان‌شناختی به مصرف دارند و سوال اصلی‌شان این است که: کالاها چه استفاده‌ای دارند؟ آنها دو کارکرد اصلی را پیشنهاد می‌کنند. نخست آنکه کالاها برای تثبیت و نمایان کردن مقولات فرهنگی مورد نیاز هستند. این بحث درست بر خلاف مدل عمومی مصرف‌کننده است که با دیدگاه اقتصادی منطبق است. به عقیده‌ی اقتصاددانان، مصرف کننده یک فرد است و این فرد انتخابهای مستقلی در برآوردن نیازهایش را تمرین می‌کند. مدل اقتصادی در محدوده‌ی فردیت ثابت می‌ماند اما داگلاس و ایشروود از این مساله فراتر رفته و بیشتر به سطح فرهنگ عمومی می‌پردازند. بنابراین کالاها نه تنها به ما نشان می‌دهند که در یک فرهنگ معین چه مقوله‌های اجتماعی دارای اهمیت هستند، بلکه به صورت عینی آنها را تثبیت می‌کنند. همانطور که این دو انسان‌شناس می‌گویند، «معیار یک عملکردمردمنگارانه نشان می‌‌دهد که همه‌ی مالکیتهای مادی، حامل معناهای اجتماعی هستند تا بر بخش مهمی از تحلیل فرهنگی و استفاده از آنها به مثابه رابطه متمرکز شوند».

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
مهدی اشرفی وند

 

مرتون میلر در سال 1990 به همراه هری مارکوویتس و ویلیام شارپ به خاطر فعالیت‌های مبتکرانه در زمینه‌های نظری مالی و تامین مالی موسسات اقتصادی، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. میلر در شانزدهم می 1923، در شهر بوستون آمریکا متولد شد. پدرش وکیل و فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد بود. مرتون نیز در سال 1940 وارد دانشگاه هاروارد شد. آن‌طور که خود او می‌نویسد، علاقه اصلی‌اش اقتصاد بود نه حقوق. او در کلاس اقتصاد مقدماتی هم‌کلاس رابرت سولو، برنده نوبل اقتصاد در سال 1987، بود. در طول دوران جنگ جهانی دوم، میلر در واحد پژوهش‌های مالیاتی خزانه‌داری آمریکا و سپس در واحد پژوهش و آمار هیات‌رئیسه فدرال‌رزرو کار کرد. در سال 1949، تصمیم گرفت به مدرسه مطالعات عالی دانشگاه جان هاپکینز برود. به گفته خود میلر، دلیل اصلی او برای انتخاب دانشگاه جان هاپکینز، حضور فریتس ماکلاپ در میان استادان اقتصاد آن دانشگاه بود. در سال 1952 از دانشگاه جان هاپکینز دکترا گرفت. بعد از آن اولین سمت آکادمیک او استادی مدعو برای ارائه برخی دروس در مدرسه عالی اقتصاد لندن بود. از آنجا به موسسه تکنولوژی کارنگی (اکنون دانشگاه کارنگی-ملون) رفت که «مدرسه مطالعات عالی مدیریت صنعتی» آن تاثیرگذارترین مدرسه مطالعات کسب و کار در آمریکا بود. همکاری میلر با فرانکو مودیلیانی از آنجا آغاز شد. میلر و مودیلیانی اولین مقاله مشترک خود را درباره مالیه سازمانی در سال 1958 منتشر کردند. در سال 1961، مرتون میلر کارنگی را برای پیوستن به مدرسه مطالعات عالی کسب و کار در دانشگاه شیکاگو ترک کرد. او برای همیشه در دانشگاه شیکاگو ماند، جز یک سال که در دانشگاه لوون بلژیک استاد مدعو بود. از زمان پیوستن به دانشگاه شیکاگو، علایق پژوهشی او عمدتاً به سمت مسائل اقتصادی و مدیریتی صنعتِ خدمات مالی جهت یافت. او در کنار میلتون فریدمن، تئودور شولتس و جرج استیگلر، به عنوان یکی از مدافعان ایدئولوژی بازار آزاد شناخته می‌شد. همسر اول مرتون میلر، النور، در سال 1969 درگذشت. او سه دختر از النور داشت. میلر بعدها مجدداً ازدواج کرد.
میلر با همکاری فرانکو مودیلیانی نظریه‌ای ارائه کرد درباره رابطه میان ترکیب دارایی‌های سرمایه‌ای و سیاست توزیع سود سازمان‌های تولیدی از یک سو و ارزش بازار و هزینه تامین سرمایه این سازمان‌ها از سوی دیگر. میلر درباره این موضوع که چگونه تغییر ساختار مالیاتی بر رابطه میان ترکیب دارایی سازمان و ارزش بازار سهام آن تاثیر می‌گذارد، مطالعاتی داشته است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۱
مهدی اشرفی وند

نام: جان فوربز نش (John Forbes Nash, Jr)
تولد: ۱۳ ژوئن ۱۹۲۸ -- بلوفیلد، ویرجینیای غربی، ایالات متحده آمریکا
ملیت: آمریکایی
شهرت: ریاضیات، اقتصاد (تعادل نش، هندسه جبری، معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره‌ای) 
محل کار: مؤسسه فناوری ماساچوست، دانشگاه پرینستون
جوایز: جایزه جان فون نویمان (۱۹۷۸) -- جایزه نوبل اقتصاد (۱۹۹۴) 

بیوگرافی جان نش:
پروفسور جان فوربز نش، ریاضی‌دان نابغه و برجسته‌ آمریکایی برنده جایزه نوبل اقتصاد در تاریخ سیزدهم ژوئن سال ۱۹۲۸ میلادی در بلوفیلد ویرجینیای غربی به‌دنیا آمد. وی به‌واسطه هوش و ذکاوت زیادش در مباحث ریاضی، به‌عنوان یکی از نخبگان جهان شناخته شد. 

جان در بیست سالگی به‌طور هم‌زمان مدرک کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد را کسب کرد و دو سال بعد، یعنی در بیست و دو سالگی، موفق به کسب مدرک دکترا در بخش ریاضیات شد. او به‌معنای واقعی، یک نخبه در رشته ریاضیات بود و تئوری‌های زیاد و بحث‌انگیزی را در این حوزه وارد کرد. 

وی در سنین جوانی - سال ۱۹۵۸م - به بیماری روان‌گسیختگی (اسکیزوفرنی) از نوع پارانوید مبتلا شد. نش، صداهایی غیرواقعی می‌شنید که او را از خطراتی موهوم حذر می‌دادند و وادارش می‌کردند کارهایی برخلاف میل و اراده‌اش انجام بدهد. رفته‌رفته بر شدت توهمات او افزوده شد و پزشکان، بیماری او را اسکیزوفرنی در حال پیشرفت تشخیص دادند. او و زندگی‌اش در معرض نابودی قرار گرفتند به‌طوری‌که ناگزیر شد از همسرش جدا شود و در این حال، کرسی استادی خود در دانشگاه را نیز از دست داد. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۵
مهدی اشرفی وند

«من در ساعت هشت صبح روز دوم ژانویه 1932 در کلاس دانشگاه شیکاگو دوباره زاده شدم؛ این بار به عنوان یک اقتصاددان.» اینها را پُل ساموئلسون، اقتصاددان و نوبلیست مشهور آمریکایی، در یادداشتی فقط چند روز پیش از مرگش در سیزدهم دسامبر 2009 نوشت. او را بی‌شک می‌توان تاثیرگذارترین اقتصاددان نیمه دوم قرن بیستم دانست. او نخستین نوبلیست آمریکایی در رشته اقتصاد بود. ده‌ها یا شاید صدها میلیون نفر از طریق کتاب درسی او با علم اقتصاد آشنا شدند.
پُل ساموئلسون، در واقع در پانزدهم می 1915، یعنی هفده سال پیش از تولد دوباره‌اش، در شهر گری از ایالت ایندیانا و در خانواده‌ای لهستانی‌‌تبار به دنیا آمد. خردسالی او همزمان بود با رکود 1919 تا 1921، سیل عظیم کارگران مهاجر از مکزیک و نوسانات اقتصادی آن سال‌ها در آمریکا. بدین ترتیب شاید بتوان زندگی او را از آغاز تا پایان، زندگی‌ کلان اقتصادی (macro-economic) دانست. او هنگامی که سیاست‌های پولی نمی‌توانستند برای حل رکود اقتصادی کاری بکنند، به شدت از هزینه گسترده دولت برای بیرون کشیدن اقتصاد از رکود حمایت می‌کرد. وقتی اوباما در اوایل سال 2009، چنین طرحی را -‌تا حدی به پیشنهاد لری سامرز، خواهرزاده ساموئلسون-‌ ارائه کرد، اقتصاددان 94ساله سریعاً حمایت خود را اعلام کرد.
هرچند ساموئلسون را معیاری آمریکایی برای اقتصاد کینزی می‌دانستند، اما او خودش را «کینزیِ کافه‌تریایی» می‌خواند؛ یعنی هر بخشی از اقتصاد کینزی را که مطلوب‌اش بود، برمی‌گزید. ترکیبی که او میان ایده‌های اقتصاد کینزی و کلاسیک ایجاد کرد، به «ترکیب نئوکلاسیک» مشهور است. او در کُرسی خود در دانشگاه ام‌آی‌تی و با ستون‌هایی که در نشریه نیوزویک می‌نوشت، خود را یک «میانه‌رو کودن» خطاب می‌کرد و به شدت مکتب شیکاگو و میلتون فریدمن را -‌که او هم در همان نشریه ستون می‌نوشت-‌ مورد نقد قرار می‌داد. ساموئلسون برخلاف شیکاگویی‌ها، بازار را کامل فرض نمی‌کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۹
مهدی اشرفی وند

در طول چند دهه گذشته، هر جا سخن از سیاستگذاری در سطح کلان به میان آمده، نام اقتصاددان‌ها نیز در کنار سیاستگذاران دیده شده است. هرچند ممکن است سیاستمداران همواره توجه بیشتری را به خود جلب کرده باشند، اما اقتصاددانانی که به مناصب و پست‌های مشورتی یا مدیریتی دست یافته‌اند نیز مورد توجه بوده‌اند. از روسای بانک‌های مرکزی به ویژه فدرال‌رزرو گرفته تا مشاوران روسای جمهور همه به نحوی مستقیم یا غیر‌مستقیم در بهروزی یا عدم بهروزی مردم کشورشان، نقشی تعیین‌کننده داشته‌اند. از همین رو هفته‌نامه اکونومیست در کنار دیگر منابع مهم خبری مانند وال‌استریت ژورنال، نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پست فهرستی از تاثیرگذار‌ترین یا بانفوذترین اقتصاددانان سال را منتشر کرده است که در آن شاخص‌ها و معیارهای مختلفی را در نظر می‌گیرد. این رده‌بندی سالانه تهیه نمی‌شود و تنها یک تجربه است. مهم‌ترین شاخصه فهرست منتشر‌شده از سوی این هفته‌نامه این است که اکونومیست بر مبنای نظرات علمی و نه لزوماً پست‌های سیاسی و بازخورد رسانه‌ها و میزان شهرت و محبوبیت، اسامی پرنفوذترین اقتصاددانان جهان را معرفی می‌کند. افراد منتخب از میان یک لیست اولیه 450‌نفره از اقتصاددانانی که عمدتاً نویسنده کتاب، برنده جایزه نوبل و استاد اقتصاد هستند، اعلام شده‌اند. منبع اکونومیست برای دسترسی به این فهرست، سایت معتبر آیدیاز است که از روش طبقه‌بندی «ریپک» یا همان مقالات پژوهشی اقتصاد بهره می‌برد. در واقع این هفته‌نامه با رجوع به سایت آیدیاز و بررسی معیارهایی چون تعداد مقالات آکادمیک و اظهارنظرهای مهم و تاثیر‌گذار و همچنین مشورت‌های مهمی که احیاناً هر کدام از این اقتصاددانان به مقامات سیاسی مربوطه ارائه داده‌اند، به این فهرست رسیده است. اما نکته مهم در مورد این فهرست آن است که این هفته‌نامه تعمداً افرادی را که در منصب‌های سیاسی قرار دارند کنار گذاشته است. حال آنکه اگر کمی با دنیای اقتصاد و سیاست ارتباط داشته باشیم، با خود خواهیم گفت بدون شک قدرتمندترین اقتصاددان در عرصه سیاست، جانت یلن، رئیس بانک مرکزی آمریکاست که سیاستگذاری پولی بزرگ‌ترین اقتصاد جهان را در دست دارد. اما چرا اسامی روسای بانک مرکزی در این لیست وجود ندارد، در حالی که باقی مقامات فدرال‌رزرو، بانک مرکزی اروپا و بانک انگلستان در این لیست حضور دارند؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۵
مهدی اشرفی وند
محمد اکبرپور در کنار الوین راث (سمت چپ) نوبلیست اقتصاد 2012

 


در سال‌های اخیر ثابت شده است که توانایی ایرانیان تنها در ارسال موشک به فضا یا ارسال ماهواره خلاصه نمی‌شود، بلکه در دانش‌های کاربردی همچون مالی و اقتصاد که آثار آن در زندگی روزمره مردم ملموس‌تر است نیز می‌توان سطح بالای دانش را مشاهده کرد. از طرفی کشوری که خود را برای جهش بلند آماده می‌کند، باید در یک فضای رقابتی ضمن شناسایی دانشجویان و نخبگان ایرانی خارج از کشور، بتواند با آنها به خوبی همکاری کند. به طور خاص در کشور آمریکا، به طور پیوسته از سال 1975 تا سال 1983 ایرانیان بزرگ‌ترین گروه دانشجویان خارجی مقیم این کشور را تشکیل می‌دادند. در اولین سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، 56 هزار دانشجوی ایرانی در ایالات متحده به تحصیل مشغول بودند که حداکثر تاریخی جمعیت دانشجویی ایرانیان در آمریکاست. تعداد دانشجویان ایرانی در سال‌های بعد به دلیل بحران‌های سیاسی و اقتصادی رو به کاهش گذاشت و در سال 1999 به 1660 رسید که کمترین تعداد دانشجویان ایرانی در ایالات متحده در تاریخ معاصر است. در حال حاضر جمعیت حدود 9 هزار‌نفری دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا را تشکیل می‌دهند.

معرفی اقتصاددان نخبه ایرانی در آمریکا
پس از اینکه دکتر محمد‌هاشم پسران در سال گذشته جزو کاندیداهای دریافت جایزه نوبل اقتصاد نام برده شد، این بار موفقیت‌های محمد اکبرپور دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه استنفورد نخستین بار توسط سایت اقتصادنیوز خبرساز شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۳۷
مهدی اشرفی وند

 کریستوفر پیزاریدس، اقتصاددان بریتانیایی قبرسی‌تبار، در 20 فوریه سال 1948 در نیکوزیای قبرس چشم به جهان گشود. او در سال 2010 به خاطر تلاش‌هایش در زمینه اقتصاد نیروی کار، موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. کار تحقیقی «تحلیل بازارها با وجود اصطکاک‌های شغل‌یابی» بود که این اقتصاددان را در 62‌سالگی به یک نوبلیست بدل کرد. پیزاریدس مدرک لیسانس و فوق‌لیسانس خود را در سال‌های ابتدایی دهه 70 از دانشگاه اِسِکس دریافت کرد. او سپس به مدرسه اقتصادی لندن راه یافت و توانست دکترای خود را از این دانشکده دریافت کند. رساله دکترای او با عنوان رفتار فردی در بازارهای با اطلاعات ناقص، با راهنمایی و نظارت اقتصاددان معروف ژاپنی، میشو موریشیما به اتمام رسید. سه سال پس از اخذ دکترا، این اقتصاددان به عنوان استاد در مدرسه اقتصادی لندن مشغول به کار شد. در همین زمان او به ریاست مرکز اقتصاد کلان بریتانیا نیز منصوب شد. شهرت اصلی پیزاریدس، به دلیل تلاش‌هایش در زمینه نظریه جست‌وجو و تطبیق در بازار نیروی کار است. موضوعات مطالعات او در واقع، مطالعه تعاملات بین بازار کار و اقتصاد کلان است. پیزاریدس به تکامل مفهوم تابع تطبیق که به تبیین گردش بیکاری و اشتغال در یک مقطع زمانی خاص اختصاص دارد، کمک شایانی کرده است. به علاوه او از جمله پیشتازان مطالعات تجربی این حوزه بوده که روی داده‌های مربوط به اقتصاد نیروی کار تخمین‌های تجربی انجام داده است. بسیاری معتقدند، تاثیرگذارترین مقاله پیزاریدس، مطالعه‌ای با عنوان خلق شغل و تخریب شغل در نظریه بیکاری بوده که با همکاری اقتصاددان فقید آمریکایی دیل مورتنسن نگاشته شده است. این مقاله که در مجله مروری بر مطالعات اقتصادی در سال 1994 به چاپ رسید، در واقع حاصل مطالعات و پژوهش‌های 20ساله این دو اقتصاددان در این حوزه بوده است. مدل ارائه‌شده از سوی این دو، که به مدل مورتنسن-پیزاریدس مشهور است، به طرز اعجاب‌آوری یکی از اصلی‌ترین مباحث کتاب‌های اقتصاد کلان در سال‌های اخیر بوده است. یکی دیگر از جنبه‌های قابل توجه پژوهش‌های پیزاریدس تالیف کتاب نظریه بیکاری تعادلی است که به یک منبع درسی متعارف در این شاخه از اقتصاد کلان تبدیل شده است. در این کتاب نیز پیزاریدس همان ایده خلق و تخریب درون‌زای شغل را دنبال کرده است. علاوه بر اینها، یکی از زمینه‌های مهمی که پیزاریدس در سال‌های اخیر بر روی آنها تمرکز داشته، اقتصاد رشد و شکست‌های ساختاری در اقتصاد کلان است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۴
مهدی اشرفی وند

کارل مارکس اقتصاد دان و فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم در 14 مارس سال 1883 در لندن درگذشت. مارکس در پنجم مه 1818 در شهر کوچک «تریر» واقع در جنوب غربی آلمان به دنیا آمد.
این شهر کوچک از نظر صنعتی از پیشرفته ترین بخش‌های سرزمین آلمان به شمار می‌آمد و در زمان ناپلئون به فرانسه الحاق شد.  برای همین به شدت تحت تاثیر انقلاب کبیر فرانسه قرار گرفت و قوانین ناپلئونی که در آن زمان پیشرفته ترین قوانین در سراسر اروپا بود در آن به اجرا در آمد. 
مارکس در اکتبر 1836 تریر را به قصد برلین ترک کرد. برلین در این زمان نقطه مقابل شهر بن بود؛ شهری بی‌ریشه که بورژوازی آن هنوز پا نگرفته بود و جامعه کارگری آن هنوز شکل نیافته بود. کارل در سال اول ورود به برلین تقریبا همه روابط خود را قطع می‌کند و غرق در مطالعه علوم و هنر می‌شود. دانشکده حقوق دانشگاه برلین، که مارکس در آن نام نویسی کرده بود، در این زمان سخت تحت تاثیر افکار هگلی بود. 
بخش پیشرو هگلی این دانشکده، توسط ادوارد گنز نمایندگی می‌شد و کارل از همان ابتدای ورود به دانشگاه در کلاس او حضور یافت. مکتب مقابل آن، مکتب تاریخی حقوقی نامیده می‌شد که توسط کارل فن ساوینی نمایندگی می‌شد و در کلاس او هم حضور می‌یافت. این مکتب توجیه قوانین را در سنت‌ها و هنجارهای جامعه می‌دید و نه در نظام‌های نظری تدوین‌کنندگان قانون. این دیدگاه از جنبه ارتجاعی برگشت به گذشته 
ارزیابی می‌شد. 
کارل از اواخر 1836 و نیمه اول 1837 به نوشتن رمان وسرودن شعر هم می‌پردازد و الگوی او در این نوشته‌ها و اشعار در درجه اول گوته، شیلر و هاینه بود. مارکس سال اول تحصیلی خود را در دانشگاه برلین به پایان رساند. وی بعد از فوت پدرش دچار بحران‌های شدید مالی در زندگی شخصی خود بود. در سال 1841 میلادی و در بیست وچهارسالگی به دریافت درجه دکترا از دانشگاه جینا نائل شد و رساله دکترای مارکس به‌عنوان نخستین کار علمی‌اش اولین مرحله تبلور فکری او را برای ایجاد یک مسلک جدید نشان می‌دهد. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۰
مهدی اشرفی وند
 
راجر کامونز
 

راجر کامونز (Rogers Commons) علاقه زیادی به ترکیب علوم اجتماعی (جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم سیاسی و تاریخ) با علم اقتصاد داشته است. او با تأکید بر نقش دولت و ساختارهای حقوقی در اقتصاد، از پیشگامان اقتصاد نهادگرای جدید می‌باشد.

آشنایی با زندگی راجر کامونز

راجر کامونز در سال 1862 در اوهایو، ایالات متحده آمریکا، به دنیا آمد. اعتقادات دینی کامونز باعث شد تا وی از همان اوایل جوانی طرفدار عدالت اجتماعی باشد. وی پس از فراغت از تحصیل از کالج اوبرلین به دانشگاه جان هاپکینز رفت و زیرنظر ریچارد الی مدرک دکترای خود را دریافت نمود و پس از آن در چند دانشگاه به تدریس مشغول شد. کارهای اولیه کامونز نشان می دهد وی به دنبال ترکیب میان ایده آل های مسیحیت و دو علم اجتماعی نوظهور اقتصاد و جامعه¬شناسی بود (www.wikipedia.org).       

 نظریات اقتصادی راجر کامونز

•    مکتب نهادگرایی: راجر کامونز علاقه زیادی به ترکیب علوم اجتماعی (جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم سیاسی و تاریخ) با علم اقتصاد داشته است. او نیز همچون وبلن، وجود تضاد منافع، به جای هماهنگی منافع، میان گروه‌ها را یک واقعیت بنیادی تلقی می‌کند و لذا برای دخالت دولت در جریان تعدیل منافع متضاد گروه‌های مختلف نقش مؤثری قایل است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۶
مهدی اشرفی وند

پیشران توسعه 

 

 

 
     شهروند بریتانیایی، آرتور لوئیس در سال 1979، جایزه نوبل را به طور مشترک با شولتز برای «پژوهش‌های پیشگامانه در زمینه توسعه اقتصادی، با توجه ویژه به وضعیت کشورهای در حال توسعه» دریافت کرد. یکی از مهم‌ترین کارهای لوئیس مقاله او در سال 1954 است که در آنجا به بحث درباره مفهومی که خودش آن را «اقتصاد دوگانه» در کشورهای فقیر تعریف می‌کند، می‌پردازد. به گفته لوئیس اقتصاد کشورهای فقیر شامل دو بخش است، یک بخش «سرمایه‌داری» کوچک و یک بخش بسیار بزرگ سنتی (کشاورزی) است. کارفرمایان در بخش سرمایه‌داری کارگران را برای به دست آوردن پول بیشتر استخدام می‌کنند و از سوی دیگر کارفرمایان در بخش سنتی به دنبال حداکثر کردن سود خود نیستند و بنابراین کارگران زیادی را استخدام می‌کنند که همین باعث می‌شود بهره‌وری آنها پایین بیاید. (اولین سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا کارفرمایان در بخش سنتی‌ این گونه رفتار می‌کنند، اقتصاددانان هنوز هم درباره توضیحات لوئیس با هم اختلاف‌نظر دارند.) لوئیس بر این اساس بحث می‌کند که مسیر حرکت کشورهای فقیر به توسعه، هدایت نیروی کار به بخش تولید صنعتی است، جایی که بهره‌وری در آن بیشتر است. سرمایه‌داران سود خود را پس‌انداز می‌کنند و از این پس‌انداز در گسترده کردن صنایع‌شان استفاده می‌کنند و همین است که به رشد اضافه خواهد کرد. لوئیس مدلش را بر مبنای این فرض گذاشت که کارگران در بخش کشاورزی هیچ پس‌اندازی نمی‌کنند، بنابراین تنها منبع پس‌انداز، پس‌انداز سرمایه‌داران در تولید است.
    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۴
    مهدی اشرفی وند

    اقتصاددان و جامعه شناس بزرگ ایتالیایی از پدر ایتالیایی و مادر فرانسوی در سال 1848 در شهر پاریس دیده به جهان گشود.

    wilfred-partoنام پارتو در اقتصاد با «موقعیت بهینه پارتو» مشهور است. «موقعیت‌بهینه‌پارتو» به وضعیتی گویند که در یک جامعه، وضعیت و موقعیت یک فرد بدون بدتر شدن موقعیت فرد دیگر، تحقق پیدا نمی‌کند.

    پارتو در کنار ماکس وبر‌، یکی از جامعه شناسان معروف جهان به‌شمار می‌رود. او در زمینه جامعه شناسی‌، مطالبی راجع به چگونگی تحول نظام سیاسی، چرخش نخبگان، انقلاب و تحول اجتماعی، نظریه‌هایی ابراز نموده است. جالب است که اقتصاددانان او را جامعه شناس و جامعه شناسان او را اقتصاددان می‌دانند. پارتو که یکی از پیروان مکتب اقتصادی لوزان به‌شمار می‌آید، در سال 1893، کرسی درس اقتصاد را در دانشگاه لوزان در اختیار گرفت و جانشین لئون والراس (بانی نظریه اقتصاد رفاه) گردید.

    به‌نظر پارتو قوانین و قواعد جامعه شناسی به صورت دگم عمل می‌کنند. او اعتقاد دارد «کسی که معتقد است به حقیقت دست یافته است، نمی‌تواند باور کند که در دنیا حقایق دیگری نیز می‌تواند وجود داشته باشد.»

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۳۰
    مهدی اشرفی وند

    جوزف یوجین استیگلیتز، اقتصاددان معروف آمریکایی، روز نهم فوریه 1943 میلادی در شهر گری1 ایالت ایندیانا چشم به جهان گشود. در سال 1967 مدرک دکترای خود را از دانشگاه ام‌آی‌تی دریافت کرد و سه سال بعد استاد‌تمام دانشگاه ییل شد. 1979 سالی بود که جایزه جان باتیس کلارک از سوی انجمن اقتصادی آمریکا به استیگلیتز اهدا شد. این جایزه به اقتصاددانان کمتر از 40 سال داده می‌شود که در پیشبرد حوزه‌های مختلف علم اقتصاد موثر واقع شده‌اند. استیگلیتز در سال 2001 و در سن 58‌سالگی به خاطر مدل تحلیل بازار مبتنی بر اطلاعات نامتقارن موفق به دریافت جایزه نوبل شد. شهرت اصلی او به دلیل نگاه نقادانه‌اش به مدیریت جهانی، بازار آزاد و برخی نهادهای بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی است. یک سال پیش از دریافت جایزه نوبل، یعنی در آغاز هزاره سوم میلادی، استیگلیتز نهادی برای گفت‌وگوهای سیاستی را در دانشگاه کلمبیا پایه‌گذاری کرد که تمرکز اصلی آن بر توسعه بین‌الملل و معضلات پیرامون آن است. در همین سال او به عضویت هیات علمی این دانشگاه درآمد و دو سال بعد به مرتبه استاد‌تمامی در دانشگاه کلمبیا رسید. همچنین او ریاست کمیته تفکر جهانی را در دانشگاه کلمبیا بر عهده دارد. به‌علاوه او در ام‌آی‌تی، پرینستون و استنفورد نیز سابقه تدریس دارد. استیگلیتز یکی از نویسندگان برجسته برای «پنل بین‌دولتی در زمینه تغییرات آب و هوایی»2 در سال 1995 بود که منجر به اعطای جایزه نوبل صلح در سال 2007 به این نهاد شد. علاوه‌بر همه اینها، مجله معتبر تایم در سال 2011 نام استیگلیتز را در میان صد شخصیت تاثیرگذار جهان قرار داد. با این مقدمه، در ادامه به بررسی ابعاد مختلف شخصیت استیگلیتز می‌پردازیم.

    بعد علمی
    در سال 2001، جوزف استیگلیتز، جرج اکرلوف و مایکل اسپنس «برای تجزیه و تحلیل بازارهایی با اطلاعات نامتقارن» مشترکاً جایزه نوبل کسب کردند. مشخصاً، بازار با اطلاعات نامتقارنی که استیگلیتز آن را بررسی کرد، بازار بیمه بود. به لحاظ آکادمیک، استیگلیتز نظریه‌های مختلفی را در زمینه اقتصاد رشد، اقتصاد اطلاعات، کالاهای عمومی، نظریه بازی، جهانی‌سازی، چسبندگی دستمزد و... دارد.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۰۴
    مهدی اشرفی وند
     
    آشنایی با زندگی ژوزف شومپیتر 
    ژوزف شومپیتر در سال 1883 در موراویا (بخشی از امپراتوری اتریش-لهستان که اکنون بخشی از جمهوری چک است) به دنیا آمد. او پدرش را که صاحب یک کارخانه نساجی بود، در سنین کودکی از دست داد. مادرش بلافاصله ازدواج کرد و به وین رفت. در آنجا بود که شومپیتر توانست وارد دبیرستان نخبگان اشراف‌زاده شود. او در این مدرسه آموزش‌های بسیار خوبی در زمینه علوم انسانی دید، اما به پیش زمینه خوبی در ریاضیات و علوم دست پیدا نکرد. وی به عنوان دانشجوی حقوق در دانشگاه وین، واحدهای اقتصادی متعددی را گذراند. سمیناری که بوم باورک در آن سخنرانی می‌کرد، علاقه شومپیتر را نسبت به آینده سرمایه‌داری در بلندمدت برانگیخت.
    شومپیتر پس از دریافت درجه دکترا در رشته حقوق در سال 1906، برای فعالیت در زمینه‌های حقوقی به قاهره رفت و توانست امور مالی یک شاهزاده مصری را به دست گیرد. در سال 1909، شومپیتر شغل تدریس در دانشگاه زرنویتز (در امپراتوری اتریش سابق که اکنون بخشی از اوکراین است) را پذیرفت و دو سال بعد کرسی تدریس اقتصاد سیاسی را در دانشگاه گراتس اتریش به دست آورد.          
    پس از مدتی، شومپیتر به سیاست علاقه‌مند شد. او در سال 1918 به عضویت شورای آلمانی اجتماعی کردن درآمد. این شورا به دنبال اجتماعی کردن صنعت در آلمان برای افزایش کارآمدی آن بود. در سال 1919، شومپیتر به سمت وزیر مالیه اتریش منصوب شد. دوره حضور شومپیتر در عرصه سیاست کوتاه و ناموفق بود. وی برای کنترل تورم، مالیات بر سرمایه را که غیرمتداول بود، پیشنهاد کرد. برنامه‌های وی برای مهار تورم و نیز ملی کردن بنگاه‌های اتریشی مورد انتقاد قرار گرفت. 
    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۵۳
    مهدی اشرفی وند
    تئودور شولتز
     

     

    تئودور شولتز (Theodore W. Schultz) اقتصاددانی است که آثار او در اقتصاد کشاورزی و به ویژه تجزیه و تحلیل سیاست‌های کشاورزی در کشورهای در حال توسعه موجب شد که جایزه نوبل در اقتصاد را در سال 1980 همراه با آرتور لوییس نصیب خود کند. جدا از کارهای خود، شولتز در اشاعه آثار و عقاید دیگران سهم زیادی دارد. او گرچه مبدع نظریه سرمایه انسانی نیست، ولی در نطقی تحت عنوان «سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی» که در سال 1960 به مناسبت انتخاب خود به ریاست انجمن اقتصاددانان آمریکا ایراد نمود،‌ توجه عموم مراکز تحقیقاتی را به این موضوع جلب کرد و لذا شاید بتوان او را پدر نظریه سرمایه انسانی به حساب آورد.

    آشنایی با زندگی تئودور شولتز

    شولتز در سال 1902 در شهر آرلینگتون در ایالت داکوتای آمریکا و در یک خانواده آلمانی‌الاصل متولد شد و در رشته اقتصاد کشاورزی در دانشگاه داکوتای جنوبی تحصیل کرد و لیسانس خود را در سال 1926 گرفت. او برای ادامه تحصیل به دانشگاه ویسکانسین رفت و در سال 1928 فوق لیسانس و در سال 1930 دکترای خود را از این دانشگاه گرفت. اولین کار تدریس او در کالج دولتی آیووا بود که توانست تعداد قابل ملاحظه‌ای از اقتصاددانان جوان را در این کالج که اقتصاد کشاورزی را با جامعه‌شناسی روستایی ترکیب کرده بود، گرد آورد. او در سال 1943 به استادی دانشگاه شیکاگو رسید و در یک دوره ده ساله چهار کتاب انتقادی در مورد برنامه‌های کشاورزی آمریکا منتشر کرد که آخرین آن کتاب درسی مهمی است تحت عنوان "تشکیلات اقتصادی کشاورزی" که در سال 1953 منتشر شد. کتاب مهم دیگری که شولتز در اقتصاد آموزش و پرورش تالیف کرد، "ارزش اقتصادی آموزش و پرورش" نام دارد که در سال 1963 انتشار یافت.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۴۶
    مهدی اشرفی وند

    زندگینامه جرج استیگلر به قلم خودش

    George-Stigler

     

    جرج جوزف استیگلر یکی از مطرح‌ترین اقتصاددان قرن بیستم، به تاریخ 17 ژانویه 1911 در آمریکا به دنیا آمد. از او به همراه میلتون فریدمن به عنوان یکی از کلیدی‌ترین رهبران مکتب شیکاگو در اقتصاد یاد می‌شود. او یکی از پایه‌گذاران اصلی «تئوری اقتصادی اطلاعات و انحصارات چندجانبه» و همچنین تجزیه و تحلیل اقتصادی مقررات و تنظیمات دولتی و بخش عمومی است. استیگلر در سال 1982 برنده جایزه نوبل در اقتصاد شد. او همچنین در تاریخ اول دسامبر سال 1991 در شهر شیکاگو آمریکا دیده از جهان فروبست. در ادامه زندگینامه وی را که به قلم خودش برای آکادمی نوبل (در سال 1982) نگاشته شده است، می‌خوانیم.

    من در سال 1911، در رنتون واقع در حومه شهر سیاتل در ایالت واشنگتن به دنیا آمدم. من تنها فرزند جوزف و الیزابت استیگلر بودم که به صورت جداگانه در اواخر قرن نوزدهم به آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدر من اهل باواریا (ایالتی در جنوب کشور آلمان) بود و مادرم در کشوری که در گذشته امپراتوری اتریش-مجارستان نام داشت، به دنیا آمده بود.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۴
    مهدی اشرفی وند

    جیمز مید (James Meade) به عنوان پدر مکتب اقتصاد اتریشی شناخته می‌شود. این بدان خاطر است که وی توانسته دو ستون اصلی اقتصاد اتریشی را بنا نهد؛ نخست، منگر به توسعه نظریه ذهنی ارزش کمک کرده است. دوم، منگر از روش‌شناسی انتزاعی- قیاسی برای علم اقتصاد در مقابل مکتب تاریخی دفاع کرده است. 
    بیشتر اقتصاددانان میراثی از ایده‌ها و نظریات از خود به‌جای می‌گذارند که مورد پذیرش سایر اقتصاددانان قرار گرفته و به عنوان بخشی از آموزه‌های علم اقتصاد، به نسل‌های بعدی تدریس می‌شوند. اما تعداد اندکی از اقتصاددانان هستند که جرأت می‌کنند پای خود را از اقتصاد جریان غالب و متعارف فراتر گذاشته و برای خود دانشجویان و پیروان جدیدی پیدا کنند. کارل منگر از معدود اقتصاددانانی است که در هر دو طبقه فوق جای می‌گیرد. وی با کشف مفهوم مطلوبیت و اصل نزولی بودن مطلوبیت نهایی، در زمره اقتصاددانان گروه اول، و با بنیانگذاری مکتب اتریش، در زمره اقتصاددانان گروه دوم قرار دارد.

    آشنایی با زندگی جیمز مید

    جیمز مید در سال 1907 در انگلستان متولد شد و پس از تحصیلات اولیه در زبان‌های لاتین و یونانی در دانشگاه آکسفورد به دانشکده جدید فلسفه، اقتصاد و سیاست تغییر رشته داد و پس از دو سال تحصیل در آنجا برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت. او در سال 1930 به تدریس در کالج هرتفورد پرداخت، لیکن کماکان در محفل هواداران کینز در دانشگاه کمبریج باقی بود. او از نخستین کسانی است که افکار کینز را در کتاب درسی خود تحت عنوان مبانی تجزیه و تحلیل و سیاست اقتصادی مورد استفاده قرار داد. این کتاب تنها چند ماه بعد از کتاب مشهور کینز یعنی نظریة عمومی منتشر شد.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۲۴
    مهدی اشرفی وند

    موری روتبارد ترجمه عباس شهرابی فراهانی

    Sans titre.jpg

    تصویر: موری روتبارد
    مقدمه مترجم
    متن حاضر ترجمه بخش اول و دوم کتاب کوچکی از موری روتبارد، اقتصاددان و فعال سیاسی آمریکایی، تحت عنوان «آناتومی دولت» است. در این مقدمه، ابتدا به معرفی کوتاهی از موری روتبارد، متفکری که برای ما ایرانیان کاملاً ناشناخته مانده است، و سپس ذکر اهمیت ترجمه این کتاب، می پردازیم.
    موری نیوتن روتبارد (Murray Newton Rothbard)، در دوم مارس 1926 در یکی از مناطق ایالت نیویورک در خانواده ای یهودی متولد شد. تحصیلات آکادمیک خود را در رشته ریاضیات و اقتصاد در دانشگاه کلمبیا آغاز کرد و با مدرک دکترای اقتصاد از همان دانشگاه فارغ التحصیل شد. وی از جمله شاگردان اقتصاددان مشهور اتریشی، لودویگ فون میزس، بود. روتبارد اولین کار جدی خود را با نوشتن شرحی بر اثر لودویگ فون میزس در حوزه رفتارشناسی اقتصادی، کنش انسانی، آغاز کرد که در نهایت خود به یک اثر مستقل و حجیم تحت عنوان انسان، اقتصاد و دولت تبدیل شد. او در طی دهه 60 همکاری نزدیکی با این راند (Ayn Rand)، فیلسوف و نویسنده آنارکو-کاپیتالیست، داشت. روتبارد در حوزه های گوناگونی اعم از اقتصاد نظری، اقتصاد سیاسی، معرفت شناسی اقتصادی، اندیشه سیاسی، فلسفه اخلاق و تاریخ معاصر ایالات متحده دست به قلم برده است. او را از جمله اقتصاددانان مکتب اتریش به شمار می آورند. ولی در حالی که دو نظریه پرداز شناخته شده تر این مکتب، میزس و هایک، از نظر اندیشه سیاسی و نگاه به پدیده دولت، در زمره «لیبرال های کلاسیک» گنجانده می شوند، موری روتبارد را به حق باید بنیانگذار پایه های اقتصادی و سیاسی آنارکو-کاپیتالیسم دانست

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۰۰
    مهدی اشرفی وند
     
    alimadad25 (2).jpg

    ***
    استاد مصطفی علی‌مدد آذرماه 1315 در تهران در خانواده‌ای میانه‌حال زاده شد. یک سال بعد از گرفتن دیپلم ریاضی در سال 1334، به عنوان کارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به کار شد و سه سال را در دهات گرمسار کار کرد. در سال 1337 به تهران منتقل و در همان سال در مؤسسه علوم اداری دانشگاه تهران پذیرفته شد. در سال 1343 در مؤسسه عالی حسابداری ادامه تحصیل داد و در سال 1347 لیسانس گرفت. در مهر 1347 در دوره فوق لیسانس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران پذیرفته شد و این دوره را به اتمام رساند. در نخستین سال‌های دهه‌ی 1350 به‌تناوب به انگلستان رفت و مطالعه و پژوهش کرد که به قول خودش «به مدرکی نینجامید».

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۰۹
    مهدی اشرفی وند

     

    saedlu.jpg

     اقتصاددان و استاد دانشگاه
    1309-1389


    در روزهای پایانی مردادماه 1389(20 اوت 2010)، دکتر هوشنگ ساعدلو، در میان سکوت رسانه‌ها و محافل دانشگاهی و پژوهشی ایران، درگذشت. او طی چند دهه یکی از برجسته‌ترین استادان دانشگاه تهران بود

    و به نسلی از پژوهندگان ایرانی تعلق داشت که در کنار دانش نظری گسترده، با مطالعه‌‌ی نظری و میدانی پیوسته در اقتصاد و تاریخ و فرهنگ ایران، دانشی عمیق از مناسبات اقتصادی و جامعه‌ی ایرانی ارائه کردند.
    هوشنگ ساعدلو در سال 1309 زاده شد. در فضای پرالتهاب دهه‌ی 1320 دل‌مشغولی‌هایی سیاسی و اجتماعی یافت که تا آخرین دم با وی بود. به سهم خود در جنبش ملی‌شدن صنعت نفت مشارکت داشت و در پی سفر به اروپا در دهه‌ی 1330، از زمره‌ی نخستین نسل کوشندگان سیاسی در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور بود. او همچنین از بنیانگذاران جامعه‌ی سوسیالیست‌های ایرانی در اروپا، جامعه‌ی سوسیالیست‌های نهضت ملی ایران و جامعه‌ی ملی دانشگاهیان ایران به شمار می‌رود.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۰۴
    مهدی اشرفی وند
     
    aristotle3.jpg

    فلسفه اقتصادی ارسطو برای حفظ ثبات، ایجاد هماهنگی و عدالت اجتماعی در یک جامعه سنت گرا مطلوب بود (تفضلی، 1381: 116). از نظر او آدمیان افرادی منزوی و تنها نیستند و فضایل انسانی را گوشه نشینان منفرد نمی توانند به حیطه عمل در آورند. ارسطو می گوید: "آدمی به طبع جانوری اجتماعی است". این سخن اتفاقی به زبان نیامده و بخشی از نظریه ای در زیست شناسی است. "جانوران اجتماعی آنچنان جانورانی اند که وجه مشترک شان فعالیت واحد است (مانند مورچگان و زنبورها)، خصوصیت آدمیان در قیاس با جانوران دیگر این است که فقط ایشان قادر به ادراک خوب و بد و عدل و ظلم و بقیه امورند و بهره مندی از این چیزهاست که خانوار و دولت را پدید می آورد (نوسباوم، 1389: 121). بنابراین انسانها نمی توانند در انزوا زندگی کنند و نتیجتا به حکم طبیعت به صورت گروهی دور هم جمع می شوند و شهرها را بوجود می آورند، بنابراین "شهر پدیده ای است طبیعی" (تفضلی، 1381: 116).   بر خلاف افلاطون که افراد و خانواده را در جامعه مستهلک می ساخت و سعادت جامعه را منظور قرار می داد، ارسطو افراد را اصل می دانست، چه هیات اجتماعیه که وجود مستقل از افراد ندارد، بدون سعادت افراد چگونه می تواند سعادتمند شود. او به اصالت فرد بیش از اصالت جمع عقیده داشت. به نظر او نفع فردی و خانوادگی قبل از نفع عمومی موجب تحرک و فعالیت اقتصادی است. او منتقد رژیم اقتصادی بود که ما امروز "سرمایه داری" می نامیم. از اقتصاد پولی تنقید می کرد و به اقتصاد طبیعی دلبسته بود. به نظر او پدر خانواده وقتی که برای رفع نیازمندی های خانواده خود تولید می کند یک عمل اقتصادی طبیعی انجام می دهد ولی کسی که می خرد برای آنکه گرانتر بفروشد قصد سوداگری و ثروتمند کردن خود را دارد. او مخالف سرسخت رباخواری بود (قدیری اصلی، 1387: 17). ارسطو پول را عنصری عقیم دانسته لذا بهره مربوط به پول قرضی را ممنوع می دانست (دادگر، 1385: 93). پول از نظرش یک وسیله مبادله بوده و وجود آن به منظور تسهیلات مبادلات در جامعه است و به خودی خود مولد نیست و ربحی که در ازای آن گرفته می شود خلاف طبیعت است. ارسطو موافق مالکیت ارضی در چارچوب خانواده بود. به نظر وی ثروت آن چیزی است که برای رفع نیازمندی ها به کار آید و زاید بر آن ثروت محسوب نمی شود (قدیری اصلی، 1387: 17).

    ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۰۷
    مهدی اشرفی وند