جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۱۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخچه اقتصادی» ثبت شده است

کنسول بریتانیا در بیرجند قدیم
 

سرچارلز ادوارد بیت در 1849 متولد شد. پدرش کشیش بود. او در سال 1867 جزو فوج 49 پادشاهی انگلیس بود. از 1871 تا 1906 در هند و غالبا در قسمت شمال غربی خدمت می‌کرد و بین سال‌های 1900 تا 1904 مفتش حکومت و کمیسیونر اصلی بلوچستان بود. در ژوئیه سال 1893 کفیل کنسولگری مشهد شد و از سپتامبر 1896 تا دهم فوریه 1897 سرکنسول مشهد شد. در 1901 به درجه سرهنگی رسید و از کارگزاران هندوستان و سیاستمدار انگلیسی بود. در سال 1940 درگذشت.

***
بخش اول
خراسان و سیستان
قندهار، فراه و هرات
در پنجم آوریل 1893 م. چمن ایستگاه مرزی بریتانیا در بلوچستان را به‌عنوان نماینده ملکه انگلیس جهت رفع اختلاف با دولت روسیه بر سر مساله رود کشک در شمال هرات ترک گفتم و همچنین ملزم شدم تا بعد از انجام این مهم به‌عنوان نماینده حکمران کل هندوستان و سرکنسول بریتانیا در ایالت خراسان و سیستان به مشهد بروم.
از طرف تنی چند از افسران هنگ چهلم پاتان بدرقه شدیم. محافظت ما را نیز سواران هنگ ششم بمبئی به‌عهده داشتند تا به مرز رسیدیم و مورد استقبال عبدالحمیدخان یک تاجیک اهل لوگار که از طرف امیر با در اختیار داشتن گروهی متشکل از سی سواره نظام افغانی و بیست سرباز پیاده مامور حفاظت و همراهی ما تا قندهار شده بود، قرار گرفتیم. در حالی‌که سرگرم خداحافظی با همقطاران انگلیسی خود بودم سواران افغانی نیز خود را برای شروع حرکت آماده می‌ساختند. چیزی نگذشته بود که برای چهارمین بار در عمرم خود را درگیر سفری در خاک افغانستان یافتم. به‌زودی با محافظان افغانی خود آشنا و صمیمی شدیم. تمام کسانی که تاکنون تحت محافظت سواره نظام‌های افغانی سفر کرده‌اند با من هم عقیده‌اند که سربازان افغانی به شرط آنکه با آنها درست رفتار شود دوستانی خوب و همسفرانی بی‌نظیر هستند. شاید شادتر، صمیمی‌تر و باخلوص‌تر از سوارهای افغانی نتوان در تمام خاک افغانستان پیدا کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۳۸
مهدی اشرفی وند

فراز و فرود سیاسی و اقتصادی اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت و چالش‌های آنان در شکل‌گیری اوپک، جنگ اعراب، شوک‌های نفتی و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهایی که در افزایش و کاهش بهای نفت در دهه‌های گذشته و تغییرات سیاسی برخی از این کشورها؛ از جمله ویژگی‌های بارز و شاخص اوپک بود. 
شکل‌گیری اوپک در سال‌های دهه 60 میلادی با ادبیات و فضای آن روز جهان و نیازی که کشورهای جهان‌سوم به بنیان چنین تشکلی احساس می‌کردند، طی 50 سال اخیر با دگردیسی‌های زیادی مواجه شد که اساس و بنیان آن را در سال‌های اخیر به محل تردیدی برای سیاست‌گذاران تبدیل کرده است. جهان‌سوم، نفت، نظام نوین اقتصاد بین‌الملل و بسیاری از مفاهیم دیگر به نسبت نیم‌قرن گذشته آنچنان تغییر کرده که شاید بتوانیم این نتیجه جسارت‌آمیز را نسبت به تداوم این سازمان ابراز داریم که منطق جهانی اقتصاد امروز شاید چندان با چارچوب چنین سازمانی تطابق ارگانیک نداشته باشد. دکتر فریدون خاوند، استاد اقتصاد دانشگاه پاریس به مصائب و مشکلات این کشورها و وسوسه‌های اعتیادآمیز آنان به ماده حیاتی نفت و عقب‌ماندگی آنان از کاروان کشورهای توسعه‌یافته پرداخته است.  
 چهاردهم سپتامبر 1960 میلادی، حدود 54سال پیش، پنج کشور صادرکننده نفت (ایران، عراق، عربستان‌سعودی، کویت و ونزوئلا) نهاد تازه‌ای را تحت عنوان «سازمان کشورهای صادرکننده نفت» (اوپک) در بغداد پایه‌گذاری کردند تا از راه تفاهم و همکاری و تصمیم‌گیری مشترک، بر بازار جهانی نفت تاثیر بگذارند و سهم بسیار پایین خود را از درآمد‌های حاصل از صدور کالایی که «طلای سیاه» لقب گرفته بود، افزایش دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۳۹
مهدی اشرفی وند

 

اشاره: شاپور یکم، پسر اردشیر ساسانی در 12آوریل سال 240 میلادی تاجگذاری کرد. او یکی از فرمانروایان بزرگ روزگار خود بود. آرمینه زهرابیان پژوهشگر ارشد بخش سکه‌شناسی موزه تاریخ ارمنستان در مقاله‌ای به یکی از سکه‌های دوران شاپور اول پرداخته که بخش‌هایی از آن را با ترجمه محمد افقری می‌خوانید: 
اخیرا بخت آن را داشته‌ایم که یک سکه منحصر به فرد از شاپور اول را مشاهده کنیم. متاسفانه موقعیت این سکه در حال حاضر بر ما معلوم نیست. در نگاه اول این سکه مانند سکه‌های معمول عصر شاپور اول به نظر می‌رسد (به ویژه در بررسی پیکرنگاری). ولی دقت در بعضی جزئیات این گمان را به وجود می‌آورد که این سکه برای موقعیت به خصوصی ضرب شده باشد. شاپور اول از ابتدای حکومتش سیاست منطقه‌ای پادشاه پیش از خود، اردشیر اول را پی‌ گرفت. یکسری از پیروزی‌ها در برابر امپراتوری روم راه را برای فتح ارمنستان باز کرد که پیروزی اصلی ایران ساسانیان در غرب بود. شاپور اول پیروزی‌های شکوهمندش را در تندیس‌های سنگی به نمایش گذاشت و درنتیجه‌ توفیق سیاستش عنوان جدید «شاهنشاه ایران و انیران» را به دست آورد. ت. نولدکه نوشته است: «در کتیبه‌ها، شاپور اول خود را شاهنشاه ایران و انیران و پدرش را تنها شاهنشاه ایران خوانده است. پس می‌توان چنین نتیجه گرفت که شاپور اول بسیار فراتر از مرزهای قلمروی خود، خارج از سرزمینی که در آن زمان ایران می‌نامید قدم گذاشته بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۳
مهدی اشرفی وند

محمد رزمجو
تا پیش از مذاکرات ایران با کشورهای کنسرسیوم نفتی در دوران امینی که وضعیت نفت ایران کمی نسبت به دوران دکتر محمد مصدق در جایگاه بهتری قرار گرفت، ایرانیان اطلاعات زیادی درباره قواعد و قوانین بین‌المللی حاکم بر اکتشاف، استخراج و خرید و فروش نفت نداشتند. حتی گرد و غباری که پیرامون ملی شدن نفت برپا شد و منجر به بیرون راندن انگلیسی‌ها از منابع نفتی ایران شد بسیاری از واژه‌ها و عبارات حقوقی در مفاد قراردادهای نفتی بین ایران و شرکت نفت ایران ـ انگلیس برای دست‌اندرکاران ایرانی امور نفت نیز چندان معنای خاصی نداشت. ملی شدن نفت و اثرات و تبعات مترتب بر آن و حضور ایران در اوپک باعث شد که به تدریج ایران به‌صرف اهمیت جایگاه خود در منطقه، به قواعد و عرف بین‌المللی نسبت به این امر را دریابد. 

کتاب یادداشت‌های فواد روحانی گردآوری غلامرضا تاجبخش و فرخ نجم آبادی اثری است یکتا و درخور اهمیت در حوزه نفت و کشورهای صادرکننده آن.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۲۳
مهدی اشرفی وند

مجید یوسفی
بخشی از گزارش سرمورتیمر دوراند که در اواخر سال‌های قرن نوزدهم از ایران تهیه شده است:
.... ایران بسیار بد اداره می‌شود و شرایط کلی‌اش رضایت‌بخش نیست. وضع مالی‌اش خراب است. منابعش دست نخورده مانده است و تجارتش رونقی ندارد. بعضی نشانه‌های شورش و ناآرامی در کشور هم دیده می‌شود. ضمنا ارتشی هم وجود ندارد که دولت بتواند با استفاده از آن اقتدار خود را حفظ کند. نفوذ روسیه، که در مقابل ما قرار دارد، در تهران غالب است و گمان می‌رود بر ضد منافع کشور باشد. هیچ محکمه قضایی قابل اعتمادی نیست... 
***
سرمورتیمر دوراند وزیر مختار انگلیس در تهران (1900ـ1894) برای بررسی اوضاع ایران و منافع آتی انگلستان به دستور نخست‌وزیر وقت انگلیس لرد رزبری به این کشور اعزام شد. حاصل 6 سال بررسی از اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور گزارشی است که او برای کشورش تهیه می‌کند. پیش و پس از گزارش او، سرهنگ پیکو وابسته نظامی انگلیس در تهران و لرد کرزن وزیر امور خارجه وقت انگلیس نکاتی دیگر بر اوضاع ایران ضمیمه می‌کنند که در گزارش‌هایی مفصل و مجزا تهیه و در کتاب فوق گنجانده شده است. این گزارش‌ها، همگی وضعیت ایران در دهه پایانی قرن نوزدهم را برای ما ترسیم می‌کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۱
مهدی اشرفی وند

به دنبال تحولات سیاسی اقتصادی جهان بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر شرایط قراردادهای نفتی که در آن کنترل کشورها بر منابع نفتی به‌عنوان یک اصل شناخته می‌شد، دولت ایران تصمیم گرفت براساس قانون مصوب مجلس شورای ملی در 29 مهرماه 1326، تجدیدنظر در قرارداد 1312 را از شرکت نفت انگلیس و ایران خواستار شده و اقداماتی را در جهت استیفای حقوق ملت ایران به عمل آورد؛ زیرا قرارداد 1312 که به دنبال الغای امتیاز دارسی بین ایران و دولت انگلستان منعقد شده بود، با شرایط حقوقی جدید یعنی اصل تنصیف منافع (50-50) بیگانه بود و همچنان نقاط ضعف بسیاری داشت؛ در حالی که قراردادهای نفتی در پاره‌ای از کشورهای نفت‌خیز جهان از جمله ونزوئلا، کویت و عربستان سعودی، براساس اصل 50-50 منعقد می‌شد.
از این‌رو پس از رد موافقت‌نامه قوام- سادچیکف، قوام‌السلطنه نخست‌وزیر وقت ایران، وزیر دارایی را مامور کرد تا براساس قانون مصوب 1326 مجلس شورای ملی، ضمن یافتن راهکاری جدید، به استیفای حقوق ملت ایران از شرکت نفت انگلیس و ایران اقدام کند. بند قانونی مصوب مجلس تصریح داشت:
«دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور، اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است، به‌خصوص راجع به نفت جنوب، به‌منظور استیفای حقوق ملی، مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد.» 1
این بند و تصمیمات در شرف اقدام ایران، خطری آشکار برای انگلیسی‌ها و شرکت نفت انگلیس و ایران محسوب می‌شد؛ هرچند که مدیران شرکت در آغاز آن را جدی نگرفته و همچون گذشته خود را مسلط بر اوضاع سیاسی ایران می‌پنداشتند. ضمن اینکه این مصوبه را تنها ابزاری قانونی برای شکست سیاست امتیازخواهی شوروی به‌شمار می‌آوردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۵۸
مهدی اشرفی وند

پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی و سپس آمریکا در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع، خصوصا نفت، تشدید شد. دولت ایران بعد از مواجهه با تقاضای شرکت‌های نفتی هر سه کشور، اعلام نمود که دادن هرگونه امتیاز باید به بعد از جنگ موکول شود، زیرا در زمان حاضر و به دلیل وجود جنگ، وضعیت اقتصادی کشورها روشن نیست. در نتیجه تقاضای هر سه دولت رد شد.

پس از اعلام موضع دولت، روزنامه‌های حزب توده، از رد پیشنهاد شوروی به خشم آمده، دولت را به باد انتقاد گرفتند. محمد مصدق چند روز بعد در مجلس شورای ملی نطق مفصلی ایراد کرد و پاسخ روزنامه‌ها و کشورهای خواستار امتیاز را داد و طرحی به مجلس پیشنهاد کرد.

با جنگ جهانی دوم، انگلیس و شوروی موظف بودند ظرف مدت شش ماه پس از خاتمه جنگ، نیروهای خود را از خاک ایران تخلیه نمایند، اما شوروی نه تنها از خاک ایران خارج نشد، بلکه به  نیروهای دیگری هم وارد نقاط شمالی ایران کرد. در این زمان قوام، نخست وزیر ایران بود، در نتیجه سیاستی که وی در قبال شوروی‌ها اتخاذ نمود، نیروهای شوروی خاک ایران را ترک کردند.

یکی از اقدامات قوام، عقد قراردادی بود که بین دولت ایران و سفیر شوروی در تهران به امضا رسید. براساس این قرارداد، نیروهای شوروی می‌بایست ظرف یک ماه و نیم خاک ایران را ترک کرده و مقرر شد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ایجاد شده و اساسنامه آن ظرف هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد گردد.

در سی‌ام مهرماه 1326، نمایندگان مجلس شورای ملی ماده واحده‌ای را به تصویب رساندند که منتفی شدن قرارداد نفت ایران و شوروی هدف اصلی آن بود. همچنین در این ماده واحده تاکید شده بود که دادن هرگونه امتیازی به خارجی‌ها ممنوع است و دولت مکلف است که به منظور استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب اقدام کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۳۹
مهدی اشرفی وند
 
علی خسروشاهی بنیانگذار گروه صنعتی مینو / طرح: آزاده پاک‌نژاد

 

    علی‌اصغر سعیدی (دانش‌آموخته جامعه‌شناسی اقتصادی کالج رویال هالووی دانشگاه لندن، 1378) دانشیار جامعه‌شناسی اقتصادی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مدیر‌گروه برنامه‌ریزی اجتماعی این دانشکده است. از 1378 تا 1382 در مقام همکار تحقیقاتی به پژوهش در زمینه تاریخ شفاهی اقتصادی ایران در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه لندن پرداخت. تاکنون سه کتاب به همراه فریدون شیرینکام، در شرح حال و کارنامه صنعتگران مدرن دوره پهلوی منتشر کرده است: سرمایه‌داری خانوادگی لاجوردی و لاجوردیان، زندگی و کارنامه رحیم متقی‌ایروانی و زندگی و کارنامه حاج‌محمدتقی برخوردار.

    مقدمه1

    علی خسروشاهی (1377-1290ش/1998-1911م) یکی از پایه‌گذاران نظام فروش و توزیع مدرن در ایران و شاخص‌ترین تولیدکننده محصولات خوراکی در دهه‌های 1340 و 1350 بود. او از جمله صنعتگرانی بود که مانند بیشتر کارخانه‌داران و بازرگانان ایرانی از اوایل دهه 1320 فعالیت تجاری خود را آغاز کرد و در دهه 1340 به یکی از اعضای گروه صنعتگران بزرگ و عضوی از گروه برجسته اجتماعی‌‌‌‌اقتصادی ایران بدل شد. 
    علی خسروشاهی در خانواده‌ای تجارت‌پیشه در تبریز زاده شد.2 پدرش، حاج‌غفار، از تجار تبریز و عضو خاندانی تجارت‌پیشه و سرشناس بود که از خسروشاه به تبریز مهاجرت کرده بودند و در تیمچه اول حاجی‌شیخ بازار تبریز حجره داشت.3 مادرش سارا سلطان خانم هشترودیان بود. علی خسروشاهی دوره دبستان را در مدرسه رشدیه تبریز گذراند.4 در نیمه اول دهه 1300، پدرش مدتی به همدان مهاجرت کرد که مرکز عمده فعالیت‌های اقتصادی آن زمان بود و در پاساژ ممقانیان به کسب و کار پرداخت.
    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۱
    مهدی اشرفی وند

    جورج اچ. اسمیث 
    مترجم: دکتر محسن محمودی
    در روزگار رنسانس، زمانی که لویی دوازدهم از یکی از مشاورینش پرسید برای موفقیت در فتح میلان چه چیزی لازم است، مشاورش گفت: «ای شاه شاهان، سه چیز لازم است: پول، پول بیشتر و پول بیشتر از بیشتر.» 
    در دوره مدرن فتوحات و پادشاهی مطلقه بود که مالیات یک پای ثابت جهان سیاست شد. اما جمع‌آوری مالیات‌ برای دولت- ملت‌های نوظهور دشوار از کار درآمد و مقاومت‌های خشونت‌باری برانگیخت. شورش‌های مالیاتی در اروپا در سرتاسر قرن ۱۶ و ۱۷ رایج بود. در واقع، شورش‌های مالیاتی در فرانسه قرن هفدهم آن‌چنان متعدد و رایج بود که به بیان یک تاریخ‌‌نگار برجسته فرانسوی «کم‌وبیش یک عرف» شده بود.
    در فرانسه، مالیات بر نمک آن چنان نامحبوب بود که اسمش یعنی گابل (gabelle) برای هر مالیات ناعادلانه و گزاف به کار برده می‌شد. نقش نمک در حفاظت از مواد غذایی آن را غیرقابل چشم‌‌پوشی کرده بود؛ اما نمک قانونی تنها به وسیله چند فروشنده مجاز که در هر زمان مقدار کمی نمک می‌فروختند، قابل دسترسی بود. این مساله سختی‌های زیادی پیش پای افرادی می‌گذاشت که در مناطق دورافتاده زندگی می‌کردند و آنها را مجبور می‌کرد سفرهای دور و درازی برای خرید مقداری نمک انجام دهند.
    مجازات‌های سختی شامل مرگ در انتظار کسانی بود که می‌کوشیدند؛ به جای اینکه قیمت‌های گزاف به انحصارگران محدود نمک بپردازند از آب دریا نمک بگیرند. علاوه بر این، برخی انواع نمک خیلی گران‌تر از بقیه بودند، از این رو مصرف‌کنندگان وسوسه می‌شدند که یک نمک ارزان‌تر که معمولا برای دباغی کردن چرم استفاده می‌شد، بخرند. حکومت فرانسه که مصمم بود درآمدهایش را از دست ندهد به این نمک‌ها سم زد تا آن را برای آشپزی غیرقابل‌استفاده کند. بنابراین وقتی برخی مقامات دولت از روی بی‌مبالاتی نمک‌های مختلف را با هم قاطی کردند این کار به هزینه جان بسیاری تمام شد.
    قاچاق نمک سودآور اما پرخطر بود، بنابراین قاچاقچیان گاهی سگ‌ها را آموزش می‌دادند تا به‌عنوان حاملان نمک خدمت کنند. وقتی این سگ‌ها گرفتار می‌شدند، حسب موازین به‌دست مقامات کشته می‌شدند.هدف سیاست‌های مرکانتیلیستی این بود که فعالیت اقتصادی را زیر سیطره دولت درآورده و به این وسیله صنعت و تجارت را در خدمت منافع دولت قرار دهد. مرکانتیلیسم به ‌بیان یکی از مراجع صاحب‌نظر در این باب به‌معنای «متمرکزسازی قدرت در ید دولت» بود.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۵
    مهدی اشرفی وند

    کندی، رییس‌جمهور سابق آمریکا، در بخشی از اولین سخنرانی ریاست‌جمهوری خود چنین گفت: «نپرسید که کشورتان چه می‌تواند برای شما انجام دهد، بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان انجام دهید».

    chicago-keynese

     

    فریدمن به این عبارت چنین پاسخ می‌دهد: «عبارت پدرمآبانه کشورتان چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد، اشاره‌ای است به این نکته که دولت قیم شهروند است و شهروند تحت قیومیت دولت می‌باشد، اما این امر با اعتقاد انسان‌های آزاد که خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌دانند، در تضاد است. عبارت کلیشه‌ای شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان انجام دهید نیز بیانگر این است که دولت ارباب یا خداست و شهروند نوکر یا مرید. ... انسان آزاد نمی‌پرسد کشورش چه می‌تواند برای او انجام دهد و نمی‌پرسد او چه می‌تواند برای کشورش انجام دهد؛ بلکه می‌پرسد: من و هموطنانم از طریق دولت چه می‌توانیم انجام دهیم تا بتوانیم از عهده مسوولیت‌های فردی برآمده، به اهداف جداگانه خویش نائل شویم و بالاتر از همه آزادی خود را حفظ کنیم؟ و نیز می‌پرسد: چه کنیم تا دولتی که خود می‌آفرینیم، تبدیل به یک فرانکشتاین نشود و آزادی‌ای که دولت برای پاسداشت آن به وجود آمده است، از بین نرود؟ آزادی گیاه ظریفی است».

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۳
    مهدی اشرفی وند

    بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که به تدریج در صفحه اقتصاد سیاسی منتشر می‌شود، در حد توان در صدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت. 

    همان‌طور که شرح آن رفت در دهه‌های اول قرن نوزدهم، خط مشی آزادی اقتصادی در فرانسه و انگلستان پیروز می‌گردد. در هر دو کشور، نظام قرارداد آزاد فردی معمول می‌گردد و هیچ قانون دولتی، آزادی مطلق اقتصادی را محدود نمی‌کند؛ آزادی عمل (Laisser Faire) و آزادی عبور (Laisser passer) که دو شعار اساسی سیاست اقتصادی و تجاری کلاسیک‌ها بود، همه جا فراگیر شده بود. چنین نظام صنعتی و کارخانه‌داری جدید، مولود اختراعات فنی و ماشینی تحت نظام بازار آزاد، با شکوه حیرت‌آوری گسترش می‌یابد. ولی در کنار این پیشرفت‌های درخشان، دو پدیده تازه و نگران‌کننده توجه‌ها را به خود جلب می‌کرد؛ اول گسترش یک طبقه فقیر و مسکین در مراکز عظیم تولید ثروت و دوم بحران‌های متوالی ناشی از مازاد تولید نسبت به مصرف. 

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۰
    مهدی اشرفی وند

    بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد؛

    تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز، با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که به تدریج در صفحه اندیشه اقتصاد منتشر می‌شود، در حد توان در صدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت.

    مقدمه
    نظریه اقتصادی که در قامت ریکاردو و سی تکامل یافت و بعدها بنا به رده‌بندی خود کینز به اقتصاد کلاسیک مشهور شد، بیش از یک قرن جریان غالب اندیشمندان اقتصادی بود. در قرن نوزدهم با وجود سر برآوردن نحله‌های فکری معارض مکتب کلاسیک اعم از سوسیالیست‌ها، مکتب تاریخی، مکتب ملی‌گرایی، مکتب نهادگرایان قدیم و مانند آن، جریان رسمی علم اقتصاد تحت آموزه‌های کلاسیک به رشد و نمو خود به خصوص در تحلیل‌های اقتصاد خرد ادامه داد؛ در این سیر به خصوص نقش ماریژینالیست‌ها که به نئوکلاسیک‌ها نیز معروف شدند، چشمگیر بود. سیر وقایع تاریخ اندیشه اقتصادی، یک قرن بعد از ریکاردو به جان مینارد کینز و اثر بزرگ او «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» ختم شد که به اذعان بسیاری از اقتصاددانان، یک انقلاب بزرگ در علم اقتصاد بود. کینز به صف‌آرایی در برابر کلاسیک‌ها پرداخت و حتی با رجوع به تاریخ اندیشه اقتصادی، متحدینی نیز در میدان مبارزه با کلاسیک‌ها یافت. مرکانتیلیست‌ها، ماندوویل و به خصوص توماس رابرت مالتوس، کسانی هستند که کینز در برابر کلاسیک‌هایی چون ژان باتیست سی و به خصوص دیوید ریکاردو، آنان را دوباره زنده می‌کند و به تحسین‌شان قلم‌فرسایی می‌نماید. بعد از کینز، جریان رسمی علم اقتصاد به دو جریان فکری تقسیم شد که یکی در نهایت از آموزه‌های مکتب کلاسیک برمی‌خواست و دیگری از آموزه‌های جان مینارد کینز، به نحوی که این دو جریان فکری در اقتصاد مرسوم تا به امروز نیز تداوم یافته است. کینز انقلابی را به راه انداخت که به واسطه آن، حداقل به مدت چند دهه، بدل به فرمانده جریان غالب در علم اقتصاد مرسوم گشت؛ با وجود اینکه در دهه‌های اخیر تفوق با جریان کلاسیک بوده است، اما با بروز بحران اقتصادی اخیر در سال 2008، کینزین‌ها بار دیگر احیا شده‌اند. 

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۸
    مهدی اشرفی وند

    ﻗﺤﻄﻲ ﻋﺎم و ﻋﻈﻴﻢ

    احمد کتابی 
    استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی
    و مطالعات فرهنگی
    ﻗﺤﻄﻲ در اﻳﺮان ﺳﺎﺑﻘﻪای ﺑﻪ ﻗﺪﻣﺖ ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ دارد. ﺳﺎﻛﻨﺎن اﻳﺮان زﻣﻴﻦ، از ﻛﻬﻦﺗﺮﻳﻦ روزﮔﺎران، ﺑﻪﺻﻮرت ادواری، ﺑﺎ ﻗﺤﻄﻲ و  ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ ارزاق دﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﺒﺎن ﺑﻮده و ﺑﻪﻛﺮات ﺑﺮ  اﺛﺮ آن ﻗﺮﺑﺎﻧﻴﺎن ﺑﺴﻴﺎر داده‌اﻧﺪ. 
    درﺑﺎره اﺳﺒﺎب و ﻋﻠﻞ اﻳﺠﺎدﻛﻨﻨﺪه اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲﻫﺎ ﺳﺨﻦ ﺑﺴﻴﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﺤﻘﻘﺎن، ﺳﺎده‌اﻧﺪﻳﺸﺎﻧﻪ و ﻋﺠﻮﻻﻧﻪ، ﺑﻪ  ﺳﺮاغ ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮﻳﻦ و ﺳﻬﻞاﻟﻮﺻﻮلﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺷﺎن ﻣﻲرﺳﻴﺪه - ﻗﻬﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ ـ رﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻣﺼﺎئب ﺑﻲﺷﻤﺎری را ﻛﻪ  ﻃﻲ ﻗﺮون ﻣﺘﻤﺎدی ﺑﺮ اﺛﺮ ﻗﺤﻄﻲ ﺑﺮای ﻣﺮدم اﻳﺮان ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ، یکباره و یکسره، ﻣﻌﻠﻮل ﺑﻲﻣﻬﺮی ﻃﺒﻴﻌﺖ داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ. اﻳﻦ ﺗﺼﻮر ﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ ﺧﺎﻟﻲ از واﻗﻌﻴﺖ اﺳﺖ و ﻧﻪ  ﺗﻤﺎم واﻗﻌﻴﺖ را درﺑﺮ دارد. ﺗﺮدﻳﺪی ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻓﻼت اﻳﺮان ـ در ﻣﻘﺎم ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﺑﺨﺶﻫﺎﻳﻲ از ﺟﻬﺎن ﻧﻈﻴﺮ اروﭘﺎی ﻏﺮﺑﻲ و ﺷﻤﺎﻟﻲ، ﻛﺎﻧﺎدا و ﻧﻴﺰ در ﻗﻴﺎس ﺑﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻛﻞ ﺟﻬﺎن ـ از رﻃﻮﺑﺖ و ﺑﺎرﻧﺪﮔﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﺒﻮده و ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ، در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ، ﺑﺴﻴﺎری از ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان از خشکسالی‌های ﻣﺘﻨﺎوب نشأت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، دور از ﻣﻨﻄﻖ و واﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد اﮔﺮ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﻴﺎر موﺛﺮ و ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ﻋﻮاﻣﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در اﻳﺠﺎد و ﺳﻴﺮ ﺗﺤﻮل ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان ﻧﺎدﻳﺪه ﻳﺎ دﺳﺖﻛﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﮔﺎه ﻣﻨﺸﺄ و ﻋﻠﺖ ﺷﺮوع ﻗﺤﻄﻲﻫﺎ ﺑﻮده‌اﻧﺪ (ﻋﻮاﻣﻞ اوﻟﻴﻪ) و ﮔﺎه ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺸﺪﻳﺪﻛﻨﻨﺪه و اداﻣﻪدﻫﻨﺪه آنها (ﻋﻮاﻣﻞ ﺛﺎﻧﻮی ﻳﺎ ﺟﺎﻧﺒﻲ). در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮ آﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﺗاﺛﻴﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﻋﻮاﻣﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را در ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی و ﺗﺪاوم ﻋﻈﻴﻢﺗﺮﻳﻦ و دﻫﺸﺘﻨﺎکﺗﺮﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ اﻳﺮان در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻴﻢ؛ تاﺛﻴﺮی ﻛﻪ ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ در اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان ﻣﺸﻬﻮد اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺷﺮوع اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ و ﻧﻘﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﺟﻮی در اﻳﺠﺎد آن، و ﻧﻴﺰ ﺑﺮرﺳﻲ اﺑﻌﺎد و ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎی ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدی و... آن ﻣﻲﭘﺮدازﻳﻢ.   

    مقدمه:
    فاجعه عظیم قحطی عمومی سال 1288 ق (1249 ش)، به تحقیق، هولناک‌ترین و مرگبارترین روﻳﺪاد در ﻃﻮل دو ﻗﺮن اﺧﻴﺮ ـ و ﺣﺘﻲ در دوران ﺑﻌﺪ از حمله ﻣﻐﻮل ـ اﺳﺖ. ﻣﻬﺎﺑﺖ و ﻣﺨﺎﻓﺖ اﻳﻦ واﻗﻌﻪ و آﺛﺎر ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﺑﺴﻴﺎر ﻋﻤﻴﻖ آن ﺑﺮ ﺣﻴﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺑﻪ اﻧﺪازه‌ای ﺑﻮد ﻛﻪ ﻣﺮدم اﻳﺮان ﺗﺎ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻧﺴﻞ از ﻳﺎدآوری ﺧﺎﻃﺮات ﻳﺎ ﺷﻨﻴﺪهﻫﺎی دﻫﺸﺘﻨﺎک آن دوران ﺑﺮ ﺧﻮد ﻣﻲﻟﺮزﻳﺪﻧﺪ و  ﺳﺎل  ﺷﻮم 1288 ق را با عنوان «سال مجاعه»[سال قحط] ﻣﺒﺪأ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺧﻮد ﻗﺮار داده ﺑﻮدﻧﺪ. در ﺗﺄﻳﻴﺪ اﻳﻦ ﻣﺪﻋﺎ ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﺷﻮد ﻛﻪ  ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺮآورد ﮔﺎد ﮔﻴﻠﺒﺮ (Gad Gilbar)، ﺟﻤﻌﻴﺖﺷﻨﺎس و ﻣﻮرخ ﻣﻌﺮوف، ﻣﺠﻤﻮع ﺗﻠﻔﺎت ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ ﺑﻪ 5/1 ﻣﻴﻠﻴﻮن ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻟﻎ ﺷﺪ. ﻋﻈﻤﺖ اﻳﻦ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ آﺷﻜﺎر ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﻞ اﻳﺮان در آن زﻣﺎن رﻗﻤﻲ ﺑﻴﻦ 9 تا 10 میلیون ﻧﻔﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﺑﻪﻣﻮﺟﺐ ﺗﺨﻤﻴﻦ اوﻟﻴﻮر ﺳﻨﺖ ﺟﺎن (Oliver St. John)، ﺳﻴﺎح اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ، ﺷﻬﺮﻫﺎی اﺻﻔﻬﺎن، ﻳﺰد، و ﻣﺸﻬﺪ، ﺿﻤﻦ ﻗﺤﻄﻲ ﻣﺰﺑﻮر، دﺳﺖﻛﻢ ﻳﻚﺳﻮم ﻧﻔﻮس ﺧﻮد را ﺑﺮ  اﺛﺮ ﻣﺮگ‌وﻣﻴﺮ ﻧﺎﺷﻲ از ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻳﺎ ﻣﻬﺎﺟﺮت از دﺳﺖ دادﻧﺪ (Giblar, 1970: 125-156، به نقل از گرنی و صفت گل، 188:1387).

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۵
    مهدی اشرفی وند

    اقتصاد ولایت قاینات در دوره قاجاریه، به‌ویژه از نیمه دوم حکومت مذکور، عمدتا مبتنی بر تجارت واسطه‌ای بود که خود از موقعیت خاص جغرافیایی این ولایت نشأت می‌گرفت. 
    موقعیت جغرافیایی ولایت قاینات، مخصوصا کرسی آن بیرجند، سبب شده بود در همه فصول، شاهد رفت و آمد کاروان‌هایی از ولایت‌های مجاور باشد. مشهد، کرمان، یزد، تهران، سبزوار، نیشابور و سیستان همواره با این ولایت ارتباط تجاری داشتند. با وجود این، همان‌گونه که اشاره شد، تجارت قاینات بیشتر جنبه توزیعی و واسطه‌ای داشت، زیرا این ولایت تولیدات محلی قابل توجهی برای صدور نداشت. کالاهایی که از روسیه به بیرجند می‌آمد، معمولا از طریق مسیر بندرعباس یا مسیر سیستان- نوشکی راهی هند انگلیس می‌شد. کالاهای هند بریتانیا نیز به همین صورت از طریق قاینات به بازارهای شمالی به‌ویژه روسیه راه پیدا می‌کرد. مضاف بر این، بازار اصلی چند قلم از کالاهای عمده تجاری قاینات(فرش، زعفران)، هند انگلیس و روسیه بود. پرواضح است که ورود دو قدرت بزرگ انگلیس و روسیه در جنگ جهانی، آسیبی جدی برای اقتصاد ولایت قاینات به دنبال داشت. علاوه بر این، آشفتگی‌هایی که به دنبال درگیری نیروهای انگلیسی با دسته‌های آلمانی در این ولایت نمودار شده بود، راهزنی و غارت را در بسیاری از مسیرهای اصلی تجاری قاینات در پی آورد. این ناامنی به حدی رسیده بود که قافله‌های تجاری بدون محافظ قادر به رفت و آمد در مناطق شرقی ایران به‌ویژه قاینات نبودند. کاهش میزان تجارت خارجی ولایت قاینات، کسادی بازار داخلی را نیز به دنبال داشت؛ تا جایی که بسیاری از خرده تجار و کسبه بیرجند ورشکست شدند. به گزارش ف.هیل (1917م/ 1335ق)بسیاری از کسبه بازار بیرجند در نتیجه کسادی تجارت رو به خدمت نظام آورده و معمولا با قراردادهای سه ساله به خدمت نظامی می‌پرداختند. او توقف بازار صادرات فرش قاینات در سال‌های جنگ را این‌گونه گزارش داده است: «بازار صادرات فرش متوقف شده و تاجران فرش می‌گویند اگر جنگ بیش از چند ماه طول بکشد تمام قالیباف‌ها ورشکست خواهند شد.»

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۱
    مهدی اشرفی وند

    پرفسور شوکو اوکازاکی
    استاد دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا
    ترجمه: هاشم رجب‌زاده
    پژوهندگان تاریخ و وقایع‌نگاران دوره قاجار سال 1288 هـ . را سال قحطی همه جاگیر در ایران دانسته‌اند. در نیمه دوم سده گذشته، بارها قحطی در ایران اتفاق افتاد و خشکسالی‌ها، که گرسنگی و طاعون و وبا در پی داشت، بسیاری از مردم را به دیار نیستی فرستاد. تلفات این بلایا را تا 10 درصد جمعیت نوشته‌اند. عبدالله مستوفی درباره قحطی سال 1288 نوشته است: «از یکی دو سال پیش، کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمایی می‌کرد؛ ولی در زمستان سال 1287 هیچ باران نبارید و مایه‌های سنواتی هم تمام شده بود. 
    قیمت نان که در اوائل سال 1287 بیش از یک من شش‌-هفت شاهی نبود، به مرور ترقی کرده و در این وقت به یک من یک قران رسید... در زمستان سال 1288 قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده- شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید... در زمستان این سال برف و باران بی‌حسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پاره‌ای از جاها راهبندان کرد و بیشتر مایه تلف‌شدن نفوس شد. در بهار هم مرض حصبه و محرقه(وبا) خیلی از مردم را، اعم از بی‌چیز و منعم، به دیار فنا فرستاد. این اول دفعه‌ای بود که ناصرالدین شاه در سلطنت خود با چنین پیشامدی مواجه شده و سبب گردیده است که در آتیه از تکرار نظیر آن جلوگیری کند.» (شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار، جلد 1، ص 110).
    خشکسالی و کمی محصول در طبیعت کشاورزی ایران صورت ادواری داشته و هرچند سال رخ می‌داده است و اگر، چنانکه پرفسور اوکازاکی در مقاله خود می‌گوید، دولت و مقام‌های محلی تدابیر درست اتخاذ و اجرا می‌کردند، می‌شد آسیب خشکسالی را به حداقل رساند. در قحطی سال 1288 گویا برای اولین بار به وارد کردن آرد روسی پرداختند؛ اما در خشکسالی چند سال پس از آن برنج شمال را جایگزین گندم ساختند و به جای نانوایی‌ها، در محله‌های تهران دکان‌های دمپختک دائر شد و از این رو این پیشامد را «قحطی‌دمپختکی» نام نهادند.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۵
    مهدی اشرفی وند

    آنگونه که در کتاب سیاست‌های نفتی بعد از ملی شدن نفت آمده نقش «فواد روحانی» در مدیریت اوپک و تعامل با شرکت‌های نفتی خیلی موثر بود. اما پس از او ما هیچ‌وقت نتوانستیم نماینده‌ای را از ایران در آن جایگاه قرار دهیم. مخصوصا در اواخر دهه 70 میلادی، خیلی هم با اعضای اوپک همسویی نداشتیم. جایگاه ایران در اوپک پس از سال‌های دبیر کلی روحانی چگونه بود؟
    ببینید موقعیت ایران در اوپک را در دو دوره متمایز از هم می‌توان تقسیم کرد. یکی پنج سال نخست ایجاد اوپک و آن مذاکرات مقدماتی بود که در زمان فواد روحانی انجام شد که در آنجا شاه یک جایگاه معتدل در مواجهه با شرکت‌های نفتی را انتخاب کرد. ولی پس از آن، این رویه به کلی عوض شد. یعنی سیاست شاه در دهه 70 میلادی به کلی با آن دوره متفاوت بود. دلیلش هم این بود که با توجه به نیاز مبرم به درآمد بیشتر برای اجرای برنامه‌های وسیع و پرهزینه عمرانی کشور، شاه سازمان اوپک را عامل موثری در جهت افزایش بهای نفت و در نتیجه کسب درآمد افزوده دانست و لزوما برای رسیدن به این هدف نقش هدایت گروه را در جهت افزایش بهای نفت بر عهده گرفت و پرچمدار مبارزه با کمپانی‌ها شد. در حقیقت اگر شما به دوره 1970 تا 1975 برگردید دوره‌ای بود که آغاز آن با کنفرانس فوریه 1971 در تهران پیش آمد و در اینجا بود که شاه با سخنرانی در کاخ سنا با حضور وزرای نفت اوپک، قدم اول را برای افزایش قیمت برداشت و فعالیت اوپک برای افزایش قیمت و کسب درآمد و اختیارات بیشتر برای کشورهای صاحب نفت در این چند سال ادامه پیدا کرد

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۹
    مهدی اشرفی وند

    نگاهی به گزارش ماساجی‌اینووه سفرنامه‌نویس ژاپنی

     

    از مسافران ژاپنی که بیش از یک سده پیش به ایران آمده و سفرنامه‌ای هم از خود به یادگار نهاده‌اند، ماساجی اینووه (1947-1876) است که در پاییز سال 1902 میلادی (برابر سال 1281 خورشیدی و 1321 هجری قمری و سال 35 میجی به تقویم ژاپنی: سال سی‌وپنجم بر نشستن امپراتور میجی) از راه ترکستان و قفقاز به ایران آمده و یادداشت‌های خود را از آنچه که دیده و یافته بود پس از یک سال در کتابی منتشر کرده است.
    اینووه یکی از پیشگامان ژاپنی سفر به آسیای میانه شناخته شده است.
    وی وضعیت مالیه ایران را چنین به تصویر می‌کشد:
    عواید سالانه دولت بر اثر تنزل ارزش قران کاهش یافته است. هرچند که رقم درآمد افزایش نشان می‌دهد، درآمد واقعی نه فقط رشد نکرده، بلکه کمتر از پیش شده است. برای نمونه، در سال 1839 م. (1255 هـ.) جمع کل درآمد دولت 34.026.150 قران، برابر 1.835.995 لیره و در سال 1876 م. (1293 هـ.) 50.700.000 قران، معادل 1.950.000 لیره بود. اما در سال 1888 م. (1306-1305هـ.) عواید دولت به 54.487.630 قران که معادل ارزی آن 1.602.510 لیره بود کاهش یافت. دو سال پس از آن، در سال 1890 م. (1308-1307 هـ.)، بر اثر افزایش اندک در بهای نقره، جمع کل عواید دولت معادل 1.775.000 لیره شد؛ اما با تنزل ارزش نقره، باز درآمد دولت کم شد و در سال 1899 م. (1317-1316 هـ.) به معادل 1.500.000 لیره کاهش پیدا کرد. معادل ارزی این درآمد حدود 300.000 لیره کمتر از عواید 60 سال پیش از آن بود؛ اما هزینه سالانه در سال 1888 م. حدود 51.000.000 قران بود و در سال 1896 م. به همان مقدار ثابت ماند. مانده مبلغ به خزانه خلوت شاهی می‌رود.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۷
    مهدی اشرفی وند

     

    هربرت مارکوزه ترجمة مهرداد امامی
    map1942world1600.jpg

    *یادداشت مترجم: متن حاضر را باید تماماً در ظرف زمانی نگارش آن مورد نظر قرار داد. سال 1947: دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست فاشیسم هیتلری و قدرت یابی فزایندة شوروی و تقویت پندارهای «ظهور جامعة آتی کمونیستی» از دل «سوسیالیسم واقعاً موجود» در قالب سوسیالیسم دولتی شوروی. مارکوزه این تزها را با چنان قطعیتی نسبت به آیندة سوسیالیستی جهان نگاشته که امروزه حتی خوش باورترین طرفداران سوسیالیسم هم به چنین نحوی دَم از آن نمی زنند. دفاع شدید او از «اردوگاه شوروی»، نقد رادیکال احزاب کمونیستی پس از جنگ دوم، و ارائة راهکارهایی برای براندازی رادیکال نظام سرمایه داری از جمله ویژگی های متن پیش روست. این تزها همان طور که در یادداشت ویراستار مجموعه نیز ذکر شده، نه در آرشیو آثار مارکوز بلکه در آرشیو ماکس هورکهایمر پیدا شده اند و نام مشخصی ندارند، اما ویراستار جلد نخست مجموعه آثار مارکوزه، داگلاس کلنر، نام «33 تز» را بری آن ها برگزیده و ما نیز عنوان «33 تز در باب وضعیت جهان پس از جنگ دوم» را برای آن انتخاب کردیم.
    *یادداشت ویراستار: این دست نوشته ای که آن را «33 تز» می نامم، بدون عنوان مشخصی در آرشیو ماکس هورکهایمر یافت شده  و در گوشة بالا سمت راست آن با دست نوشته شده «هربرت مارکوزه، فوریه 1947». در مرکز صفحه نوشته شده «بخش نخست». این دست نوشته شامل 33 تز در باب وضعیت کنونی جهان می-شود که قرار بود به عنوان مقدمه ای برای آغاز به کار مجددِ احتمالی مجلة موسسة تحقیقات اجتماعی به کار رود. هر چند نامة 17 اکتبر 1947 به هورکهایمر نشان می دهد که مارکوزه در حال کار بر روی تزهاست، اما این دست نوشته در آرشیو خود مارکوزه پیدا نشده است. از این رو، ما پیش نویس فوریة 1947 را که در آرشیو هورکهایمر یافت شده، منتشر می کنیم. با تشکر از گانزلین اشمید نوئر به خاطر در دسترس قرار دادن این سند.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۲۲
    مهدی اشرفی وند

    Ketab- eghtesad.jpg

    واگی، جانی و گروئن، وِگن پیتر ؛1387؛ تاریخ مختصر اندیشه اقتصادی از مرکانتلیسم تا پول باوری؛ دکتر غلامرضا آزاد(ارمکی)؛تهران؛ نشر نی 1387
    امروزه در غرب کتاب‏های بسیار ارزشمندِ بسیاری در زمینه شکل‏گیری و تاریخ اندیشه اقتصادی به چاپ

    رسیده‎‏است که متاسفانه جامعه علمی ما از این آثار اطلاع چندانی ندارد و بیش و کم از مطالعه آنها غفلت ورزیده است.
     توجه جدی به تالیف تاریخ اقتصادی، همچون دیگر عرصه‏های تاریخ، در غرب از عصر روشنگری قرن هجدهم، و به دنبال ارائه آراء و اندیشه‏های نظامند درباره اقتصاد به مثابه قلمرو کنش نسبتا مستقل در انگلستان و فرانسه اوایل قرن هفدهم، آغاز شد که کار در این زمینه تا امروز همچنان با نگرش متفاوت ادامه دارد. با این وجود روشن است که برای درک آراء اقتصادی امروز نیاز به فهم خطوط و سیر اندیشه‏های اقتصادی است.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۱
    مهدی اشرفی وند

     

    مدیریت نفت: از زمان کشف نفت در پنسیلوانیای آمریکا در سال 1859 ، مدیریت صنعت نفت مراحل زیادی را گذرانده است. از همان ابتدا فعالیت​های حوزه نفت به دو بخش بالادستی ( اکتشاف و استخراج ) و پایین دستی ( حمل و نقل ، پالایش و بازاریابی ) تقسیم می​شد . مدیریت بخش های مختلف صنعت نفت در طول زمان در اثر عواملی مانند مزیت تکنولوژیکی، سرمایه گذاری، حقوق انحصاری، کارآفرینی، ریسک پذیری و موقعیت منطقه ای تغییر کرده است. اولین مرحله از مدیریت صنعت نفت در آمریکا شکل گرفت شد. بخش بالادستی توسط گروهی از تولید کنندگان سازمان نیافته اداره می​شد اما شرکت نفتی استاندارد، انحصار بخش پایین دستی نفت را در اختیار داشت. مرحله بعدی مدیریت صنعت نفت زمانی پیش آمد که شرکت نفتی استاندارد در صحنه بین المللی با رقیبان قدرتمندی مانند شل از بریتانیا و رویال داچ از هلند مواجه شد. هرچند تلاش شرکت استاندارد برای یک ائتلاف بین المللی ناکام ماند اما دو شرکت اروپایی در هم ادغام شدند . در مرحله سوم شرکت استاندارد به خاطر قوانین ضد انحصار در آمریکا به پنج شرکت کوچک تر تجزیه شد . چهارمین مرحله از مدیریت صنعت نفت همراه شد با تجربه کردن وابستگی شدید به نفت توسط کشورهای اروپایی در جریان جنگ جهانی اول ؛ به همین دلیل این کشورها ضرورت ایجاد صنعت نفت مستقل برای خود را احساس کردند و این موجب ایجاد شرکت های ملی نفت شد .

     

    مباحثی که از سال 1960 و در زمان تاسیس سازمان کشورهای صادر کننده نفت ( اوپک ) در مورد ضرورت ، تکالیف و قدرت این سازمان شکل گرفته بود ؛ هنوز هم بعد از گذشت پنجاه سال ادامه دارد. گروهی از تحلیلگران معتقدند که ونزوئلا در تاسیس این سازمان نقش اصلی را بر عهده داشت اما گروهی دیگر از تحلیلگران عقیده دارند تاسیس اوپک ریشه در مسائل ژئوپولیتیک خاورمیانه داشت. اما در این مورد که کاهش قیمت نفت اصلی ترین عامل تاسیس این سازمان بود همه توافق دارند.

    ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۰۳
    مهدی اشرفی وند