جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

 

اشاره: شاپور یکم، پسر اردشیر ساسانی در 12آوریل سال 240 میلادی تاجگذاری کرد. او یکی از فرمانروایان بزرگ روزگار خود بود. آرمینه زهرابیان پژوهشگر ارشد بخش سکه‌شناسی موزه تاریخ ارمنستان در مقاله‌ای به یکی از سکه‌های دوران شاپور اول پرداخته که بخش‌هایی از آن را با ترجمه محمد افقری می‌خوانید: 
اخیرا بخت آن را داشته‌ایم که یک سکه منحصر به فرد از شاپور اول را مشاهده کنیم. متاسفانه موقعیت این سکه در حال حاضر بر ما معلوم نیست. در نگاه اول این سکه مانند سکه‌های معمول عصر شاپور اول به نظر می‌رسد (به ویژه در بررسی پیکرنگاری). ولی دقت در بعضی جزئیات این گمان را به وجود می‌آورد که این سکه برای موقعیت به خصوصی ضرب شده باشد. شاپور اول از ابتدای حکومتش سیاست منطقه‌ای پادشاه پیش از خود، اردشیر اول را پی‌ گرفت. یکسری از پیروزی‌ها در برابر امپراتوری روم راه را برای فتح ارمنستان باز کرد که پیروزی اصلی ایران ساسانیان در غرب بود. شاپور اول پیروزی‌های شکوهمندش را در تندیس‌های سنگی به نمایش گذاشت و درنتیجه‌ توفیق سیاستش عنوان جدید «شاهنشاه ایران و انیران» را به دست آورد. ت. نولدکه نوشته است: «در کتیبه‌ها، شاپور اول خود را شاهنشاه ایران و انیران و پدرش را تنها شاهنشاه ایران خوانده است. پس می‌توان چنین نتیجه گرفت که شاپور اول بسیار فراتر از مرزهای قلمروی خود، خارج از سرزمینی که در آن زمان ایران می‌نامید قدم گذاشته بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۳
مهدی اشرفی وند

محمد رزمجو
تا پیش از مذاکرات ایران با کشورهای کنسرسیوم نفتی در دوران امینی که وضعیت نفت ایران کمی نسبت به دوران دکتر محمد مصدق در جایگاه بهتری قرار گرفت، ایرانیان اطلاعات زیادی درباره قواعد و قوانین بین‌المللی حاکم بر اکتشاف، استخراج و خرید و فروش نفت نداشتند. حتی گرد و غباری که پیرامون ملی شدن نفت برپا شد و منجر به بیرون راندن انگلیسی‌ها از منابع نفتی ایران شد بسیاری از واژه‌ها و عبارات حقوقی در مفاد قراردادهای نفتی بین ایران و شرکت نفت ایران ـ انگلیس برای دست‌اندرکاران ایرانی امور نفت نیز چندان معنای خاصی نداشت. ملی شدن نفت و اثرات و تبعات مترتب بر آن و حضور ایران در اوپک باعث شد که به تدریج ایران به‌صرف اهمیت جایگاه خود در منطقه، به قواعد و عرف بین‌المللی نسبت به این امر را دریابد. 

کتاب یادداشت‌های فواد روحانی گردآوری غلامرضا تاجبخش و فرخ نجم آبادی اثری است یکتا و درخور اهمیت در حوزه نفت و کشورهای صادرکننده آن.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۲۳
مهدی اشرفی وند

مجید یوسفی
بخشی از گزارش سرمورتیمر دوراند که در اواخر سال‌های قرن نوزدهم از ایران تهیه شده است:
.... ایران بسیار بد اداره می‌شود و شرایط کلی‌اش رضایت‌بخش نیست. وضع مالی‌اش خراب است. منابعش دست نخورده مانده است و تجارتش رونقی ندارد. بعضی نشانه‌های شورش و ناآرامی در کشور هم دیده می‌شود. ضمنا ارتشی هم وجود ندارد که دولت بتواند با استفاده از آن اقتدار خود را حفظ کند. نفوذ روسیه، که در مقابل ما قرار دارد، در تهران غالب است و گمان می‌رود بر ضد منافع کشور باشد. هیچ محکمه قضایی قابل اعتمادی نیست... 
***
سرمورتیمر دوراند وزیر مختار انگلیس در تهران (1900ـ1894) برای بررسی اوضاع ایران و منافع آتی انگلستان به دستور نخست‌وزیر وقت انگلیس لرد رزبری به این کشور اعزام شد. حاصل 6 سال بررسی از اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور گزارشی است که او برای کشورش تهیه می‌کند. پیش و پس از گزارش او، سرهنگ پیکو وابسته نظامی انگلیس در تهران و لرد کرزن وزیر امور خارجه وقت انگلیس نکاتی دیگر بر اوضاع ایران ضمیمه می‌کنند که در گزارش‌هایی مفصل و مجزا تهیه و در کتاب فوق گنجانده شده است. این گزارش‌ها، همگی وضعیت ایران در دهه پایانی قرن نوزدهم را برای ما ترسیم می‌کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۱
مهدی اشرفی وند

به دنبال تحولات سیاسی اقتصادی جهان بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر شرایط قراردادهای نفتی که در آن کنترل کشورها بر منابع نفتی به‌عنوان یک اصل شناخته می‌شد، دولت ایران تصمیم گرفت براساس قانون مصوب مجلس شورای ملی در 29 مهرماه 1326، تجدیدنظر در قرارداد 1312 را از شرکت نفت انگلیس و ایران خواستار شده و اقداماتی را در جهت استیفای حقوق ملت ایران به عمل آورد؛ زیرا قرارداد 1312 که به دنبال الغای امتیاز دارسی بین ایران و دولت انگلستان منعقد شده بود، با شرایط حقوقی جدید یعنی اصل تنصیف منافع (50-50) بیگانه بود و همچنان نقاط ضعف بسیاری داشت؛ در حالی که قراردادهای نفتی در پاره‌ای از کشورهای نفت‌خیز جهان از جمله ونزوئلا، کویت و عربستان سعودی، براساس اصل 50-50 منعقد می‌شد.
از این‌رو پس از رد موافقت‌نامه قوام- سادچیکف، قوام‌السلطنه نخست‌وزیر وقت ایران، وزیر دارایی را مامور کرد تا براساس قانون مصوب 1326 مجلس شورای ملی، ضمن یافتن راهکاری جدید، به استیفای حقوق ملت ایران از شرکت نفت انگلیس و ایران اقدام کند. بند قانونی مصوب مجلس تصریح داشت:
«دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور، اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است، به‌خصوص راجع به نفت جنوب، به‌منظور استیفای حقوق ملی، مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد.» 1
این بند و تصمیمات در شرف اقدام ایران، خطری آشکار برای انگلیسی‌ها و شرکت نفت انگلیس و ایران محسوب می‌شد؛ هرچند که مدیران شرکت در آغاز آن را جدی نگرفته و همچون گذشته خود را مسلط بر اوضاع سیاسی ایران می‌پنداشتند. ضمن اینکه این مصوبه را تنها ابزاری قانونی برای شکست سیاست امتیازخواهی شوروی به‌شمار می‌آوردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۵۸
مهدی اشرفی وند

جورج اچ. اسمیث 
مترجم: دکتر محسن محمودی
در روزگار رنسانس، زمانی که لویی دوازدهم از یکی از مشاورینش پرسید برای موفقیت در فتح میلان چه چیزی لازم است، مشاورش گفت: «ای شاه شاهان، سه چیز لازم است: پول، پول بیشتر و پول بیشتر از بیشتر.» 
در دوره مدرن فتوحات و پادشاهی مطلقه بود که مالیات یک پای ثابت جهان سیاست شد. اما جمع‌آوری مالیات‌ برای دولت- ملت‌های نوظهور دشوار از کار درآمد و مقاومت‌های خشونت‌باری برانگیخت. شورش‌های مالیاتی در اروپا در سرتاسر قرن ۱۶ و ۱۷ رایج بود. در واقع، شورش‌های مالیاتی در فرانسه قرن هفدهم آن‌چنان متعدد و رایج بود که به بیان یک تاریخ‌‌نگار برجسته فرانسوی «کم‌وبیش یک عرف» شده بود.
در فرانسه، مالیات بر نمک آن چنان نامحبوب بود که اسمش یعنی گابل (gabelle) برای هر مالیات ناعادلانه و گزاف به کار برده می‌شد. نقش نمک در حفاظت از مواد غذایی آن را غیرقابل چشم‌‌پوشی کرده بود؛ اما نمک قانونی تنها به وسیله چند فروشنده مجاز که در هر زمان مقدار کمی نمک می‌فروختند، قابل دسترسی بود. این مساله سختی‌های زیادی پیش پای افرادی می‌گذاشت که در مناطق دورافتاده زندگی می‌کردند و آنها را مجبور می‌کرد سفرهای دور و درازی برای خرید مقداری نمک انجام دهند.
مجازات‌های سختی شامل مرگ در انتظار کسانی بود که می‌کوشیدند؛ به جای اینکه قیمت‌های گزاف به انحصارگران محدود نمک بپردازند از آب دریا نمک بگیرند. علاوه بر این، برخی انواع نمک خیلی گران‌تر از بقیه بودند، از این رو مصرف‌کنندگان وسوسه می‌شدند که یک نمک ارزان‌تر که معمولا برای دباغی کردن چرم استفاده می‌شد، بخرند. حکومت فرانسه که مصمم بود درآمدهایش را از دست ندهد به این نمک‌ها سم زد تا آن را برای آشپزی غیرقابل‌استفاده کند. بنابراین وقتی برخی مقامات دولت از روی بی‌مبالاتی نمک‌های مختلف را با هم قاطی کردند این کار به هزینه جان بسیاری تمام شد.
قاچاق نمک سودآور اما پرخطر بود، بنابراین قاچاقچیان گاهی سگ‌ها را آموزش می‌دادند تا به‌عنوان حاملان نمک خدمت کنند. وقتی این سگ‌ها گرفتار می‌شدند، حسب موازین به‌دست مقامات کشته می‌شدند.هدف سیاست‌های مرکانتیلیستی این بود که فعالیت اقتصادی را زیر سیطره دولت درآورده و به این وسیله صنعت و تجارت را در خدمت منافع دولت قرار دهد. مرکانتیلیسم به ‌بیان یکی از مراجع صاحب‌نظر در این باب به‌معنای «متمرکزسازی قدرت در ید دولت» بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۵
مهدی اشرفی وند

کندی، رییس‌جمهور سابق آمریکا، در بخشی از اولین سخنرانی ریاست‌جمهوری خود چنین گفت: «نپرسید که کشورتان چه می‌تواند برای شما انجام دهد، بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان انجام دهید».

chicago-keynese

 

فریدمن به این عبارت چنین پاسخ می‌دهد: «عبارت پدرمآبانه کشورتان چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد، اشاره‌ای است به این نکته که دولت قیم شهروند است و شهروند تحت قیومیت دولت می‌باشد، اما این امر با اعتقاد انسان‌های آزاد که خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌دانند، در تضاد است. عبارت کلیشه‌ای شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان انجام دهید نیز بیانگر این است که دولت ارباب یا خداست و شهروند نوکر یا مرید. ... انسان آزاد نمی‌پرسد کشورش چه می‌تواند برای او انجام دهد و نمی‌پرسد او چه می‌تواند برای کشورش انجام دهد؛ بلکه می‌پرسد: من و هموطنانم از طریق دولت چه می‌توانیم انجام دهیم تا بتوانیم از عهده مسوولیت‌های فردی برآمده، به اهداف جداگانه خویش نائل شویم و بالاتر از همه آزادی خود را حفظ کنیم؟ و نیز می‌پرسد: چه کنیم تا دولتی که خود می‌آفرینیم، تبدیل به یک فرانکشتاین نشود و آزادی‌ای که دولت برای پاسداشت آن به وجود آمده است، از بین نرود؟ آزادی گیاه ظریفی است».

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۳
مهدی اشرفی وند

ﻗﺤﻄﻲ ﻋﺎم و ﻋﻈﻴﻢ

احمد کتابی 
استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی
و مطالعات فرهنگی
ﻗﺤﻄﻲ در اﻳﺮان ﺳﺎﺑﻘﻪای ﺑﻪ ﻗﺪﻣﺖ ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ دارد. ﺳﺎﻛﻨﺎن اﻳﺮان زﻣﻴﻦ، از ﻛﻬﻦﺗﺮﻳﻦ روزﮔﺎران، ﺑﻪﺻﻮرت ادواری، ﺑﺎ ﻗﺤﻄﻲ و  ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ ارزاق دﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﺒﺎن ﺑﻮده و ﺑﻪﻛﺮات ﺑﺮ  اﺛﺮ آن ﻗﺮﺑﺎﻧﻴﺎن ﺑﺴﻴﺎر داده‌اﻧﺪ. 
درﺑﺎره اﺳﺒﺎب و ﻋﻠﻞ اﻳﺠﺎدﻛﻨﻨﺪه اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲﻫﺎ ﺳﺨﻦ ﺑﺴﻴﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﺤﻘﻘﺎن، ﺳﺎده‌اﻧﺪﻳﺸﺎﻧﻪ و ﻋﺠﻮﻻﻧﻪ، ﺑﻪ  ﺳﺮاغ ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮﻳﻦ و ﺳﻬﻞاﻟﻮﺻﻮلﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺷﺎن ﻣﻲرﺳﻴﺪه - ﻗﻬﺮ ﻃﺒﻴﻌﺖ ـ رﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻣﺼﺎئب ﺑﻲﺷﻤﺎری را ﻛﻪ  ﻃﻲ ﻗﺮون ﻣﺘﻤﺎدی ﺑﺮ اﺛﺮ ﻗﺤﻄﻲ ﺑﺮای ﻣﺮدم اﻳﺮان ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ، یکباره و یکسره، ﻣﻌﻠﻮل ﺑﻲﻣﻬﺮی ﻃﺒﻴﻌﺖ داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ. اﻳﻦ ﺗﺼﻮر ﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ ﺧﺎﻟﻲ از واﻗﻌﻴﺖ اﺳﺖ و ﻧﻪ  ﺗﻤﺎم واﻗﻌﻴﺖ را درﺑﺮ دارد. ﺗﺮدﻳﺪی ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻓﻼت اﻳﺮان ـ در ﻣﻘﺎم ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﺑﺨﺶﻫﺎﻳﻲ از ﺟﻬﺎن ﻧﻈﻴﺮ اروﭘﺎی ﻏﺮﺑﻲ و ﺷﻤﺎﻟﻲ، ﻛﺎﻧﺎدا و ﻧﻴﺰ در ﻗﻴﺎس ﺑﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻛﻞ ﺟﻬﺎن ـ از رﻃﻮﺑﺖ و ﺑﺎرﻧﺪﮔﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﺒﻮده و ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ، در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ، ﺑﺴﻴﺎری از ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان از خشکسالی‌های ﻣﺘﻨﺎوب نشأت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، دور از ﻣﻨﻄﻖ و واﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد اﮔﺮ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﻴﺎر موﺛﺮ و ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ﻋﻮاﻣﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در اﻳﺠﺎد و ﺳﻴﺮ ﺗﺤﻮل ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان ﻧﺎدﻳﺪه ﻳﺎ دﺳﺖﻛﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﮔﺎه ﻣﻨﺸﺄ و ﻋﻠﺖ ﺷﺮوع ﻗﺤﻄﻲﻫﺎ ﺑﻮده‌اﻧﺪ (ﻋﻮاﻣﻞ اوﻟﻴﻪ) و ﮔﺎه ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺸﺪﻳﺪﻛﻨﻨﺪه و اداﻣﻪدﻫﻨﺪه آنها (ﻋﻮاﻣﻞ ﺛﺎﻧﻮی ﻳﺎ ﺟﺎﻧﺒﻲ). در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮ آﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﺗاﺛﻴﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﻋﻮاﻣﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را در ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی و ﺗﺪاوم ﻋﻈﻴﻢﺗﺮﻳﻦ و دﻫﺸﺘﻨﺎکﺗﺮﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ اﻳﺮان در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻴﻢ؛ تاﺛﻴﺮی ﻛﻪ ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ در اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻗﺤﻄﻲﻫﺎی اﻳﺮان ﻣﺸﻬﻮد اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺷﺮوع اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ و ﻧﻘﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﺟﻮی در اﻳﺠﺎد آن، و ﻧﻴﺰ ﺑﺮرﺳﻲ اﺑﻌﺎد و ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎی ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدی و... آن ﻣﻲﭘﺮدازﻳﻢ.   

مقدمه:
فاجعه عظیم قحطی عمومی سال 1288 ق (1249 ش)، به تحقیق، هولناک‌ترین و مرگبارترین روﻳﺪاد در ﻃﻮل دو ﻗﺮن اﺧﻴﺮ ـ و ﺣﺘﻲ در دوران ﺑﻌﺪ از حمله ﻣﻐﻮل ـ اﺳﺖ. ﻣﻬﺎﺑﺖ و ﻣﺨﺎﻓﺖ اﻳﻦ واﻗﻌﻪ و آﺛﺎر ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﺑﺴﻴﺎر ﻋﻤﻴﻖ آن ﺑﺮ ﺣﻴﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻳﻦ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺑﻪ اﻧﺪازه‌ای ﺑﻮد ﻛﻪ ﻣﺮدم اﻳﺮان ﺗﺎ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻧﺴﻞ از ﻳﺎدآوری ﺧﺎﻃﺮات ﻳﺎ ﺷﻨﻴﺪهﻫﺎی دﻫﺸﺘﻨﺎک آن دوران ﺑﺮ ﺧﻮد ﻣﻲﻟﺮزﻳﺪﻧﺪ و  ﺳﺎل  ﺷﻮم 1288 ق را با عنوان «سال مجاعه»[سال قحط] ﻣﺒﺪأ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺧﻮد ﻗﺮار داده ﺑﻮدﻧﺪ. در ﺗﺄﻳﻴﺪ اﻳﻦ ﻣﺪﻋﺎ ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﺷﻮد ﻛﻪ  ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺮآورد ﮔﺎد ﮔﻴﻠﺒﺮ (Gad Gilbar)، ﺟﻤﻌﻴﺖﺷﻨﺎس و ﻣﻮرخ ﻣﻌﺮوف، ﻣﺠﻤﻮع ﺗﻠﻔﺎت ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ ﻗﺤﻄﻲ ﺑﻪ 5/1 ﻣﻴﻠﻴﻮن ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻟﻎ ﺷﺪ. ﻋﻈﻤﺖ اﻳﻦ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ آﺷﻜﺎر ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﻞ اﻳﺮان در آن زﻣﺎن رﻗﻤﻲ ﺑﻴﻦ 9 تا 10 میلیون ﻧﻔﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﺑﻪﻣﻮﺟﺐ ﺗﺨﻤﻴﻦ اوﻟﻴﻮر ﺳﻨﺖ ﺟﺎن (Oliver St. John)، ﺳﻴﺎح اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ، ﺷﻬﺮﻫﺎی اﺻﻔﻬﺎن، ﻳﺰد، و ﻣﺸﻬﺪ، ﺿﻤﻦ ﻗﺤﻄﻲ ﻣﺰﺑﻮر، دﺳﺖﻛﻢ ﻳﻚﺳﻮم ﻧﻔﻮس ﺧﻮد را ﺑﺮ  اﺛﺮ ﻣﺮگ‌وﻣﻴﺮ ﻧﺎﺷﻲ از ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻳﺎ ﻣﻬﺎﺟﺮت از دﺳﺖ دادﻧﺪ (Giblar, 1970: 125-156، به نقل از گرنی و صفت گل، 188:1387).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۵
مهدی اشرفی وند

اقتصاد ولایت قاینات در دوره قاجاریه، به‌ویژه از نیمه دوم حکومت مذکور، عمدتا مبتنی بر تجارت واسطه‌ای بود که خود از موقعیت خاص جغرافیایی این ولایت نشأت می‌گرفت. 
موقعیت جغرافیایی ولایت قاینات، مخصوصا کرسی آن بیرجند، سبب شده بود در همه فصول، شاهد رفت و آمد کاروان‌هایی از ولایت‌های مجاور باشد. مشهد، کرمان، یزد، تهران، سبزوار، نیشابور و سیستان همواره با این ولایت ارتباط تجاری داشتند. با وجود این، همان‌گونه که اشاره شد، تجارت قاینات بیشتر جنبه توزیعی و واسطه‌ای داشت، زیرا این ولایت تولیدات محلی قابل توجهی برای صدور نداشت. کالاهایی که از روسیه به بیرجند می‌آمد، معمولا از طریق مسیر بندرعباس یا مسیر سیستان- نوشکی راهی هند انگلیس می‌شد. کالاهای هند بریتانیا نیز به همین صورت از طریق قاینات به بازارهای شمالی به‌ویژه روسیه راه پیدا می‌کرد. مضاف بر این، بازار اصلی چند قلم از کالاهای عمده تجاری قاینات(فرش، زعفران)، هند انگلیس و روسیه بود. پرواضح است که ورود دو قدرت بزرگ انگلیس و روسیه در جنگ جهانی، آسیبی جدی برای اقتصاد ولایت قاینات به دنبال داشت. علاوه بر این، آشفتگی‌هایی که به دنبال درگیری نیروهای انگلیسی با دسته‌های آلمانی در این ولایت نمودار شده بود، راهزنی و غارت را در بسیاری از مسیرهای اصلی تجاری قاینات در پی آورد. این ناامنی به حدی رسیده بود که قافله‌های تجاری بدون محافظ قادر به رفت و آمد در مناطق شرقی ایران به‌ویژه قاینات نبودند. کاهش میزان تجارت خارجی ولایت قاینات، کسادی بازار داخلی را نیز به دنبال داشت؛ تا جایی که بسیاری از خرده تجار و کسبه بیرجند ورشکست شدند. به گزارش ف.هیل (1917م/ 1335ق)بسیاری از کسبه بازار بیرجند در نتیجه کسادی تجارت رو به خدمت نظام آورده و معمولا با قراردادهای سه ساله به خدمت نظامی می‌پرداختند. او توقف بازار صادرات فرش قاینات در سال‌های جنگ را این‌گونه گزارش داده است: «بازار صادرات فرش متوقف شده و تاجران فرش می‌گویند اگر جنگ بیش از چند ماه طول بکشد تمام قالیباف‌ها ورشکست خواهند شد.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۱
مهدی اشرفی وند

پرفسور شوکو اوکازاکی
استاد دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا
ترجمه: هاشم رجب‌زاده
پژوهندگان تاریخ و وقایع‌نگاران دوره قاجار سال 1288 هـ . را سال قحطی همه جاگیر در ایران دانسته‌اند. در نیمه دوم سده گذشته، بارها قحطی در ایران اتفاق افتاد و خشکسالی‌ها، که گرسنگی و طاعون و وبا در پی داشت، بسیاری از مردم را به دیار نیستی فرستاد. تلفات این بلایا را تا 10 درصد جمعیت نوشته‌اند. عبدالله مستوفی درباره قحطی سال 1288 نوشته است: «از یکی دو سال پیش، کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمایی می‌کرد؛ ولی در زمستان سال 1287 هیچ باران نبارید و مایه‌های سنواتی هم تمام شده بود. 
قیمت نان که در اوائل سال 1287 بیش از یک من شش‌-هفت شاهی نبود، به مرور ترقی کرده و در این وقت به یک من یک قران رسید... در زمستان سال 1288 قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده- شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید... در زمستان این سال برف و باران بی‌حسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پاره‌ای از جاها راهبندان کرد و بیشتر مایه تلف‌شدن نفوس شد. در بهار هم مرض حصبه و محرقه(وبا) خیلی از مردم را، اعم از بی‌چیز و منعم، به دیار فنا فرستاد. این اول دفعه‌ای بود که ناصرالدین شاه در سلطنت خود با چنین پیشامدی مواجه شده و سبب گردیده است که در آتیه از تکرار نظیر آن جلوگیری کند.» (شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار، جلد 1، ص 110).
خشکسالی و کمی محصول در طبیعت کشاورزی ایران صورت ادواری داشته و هرچند سال رخ می‌داده است و اگر، چنانکه پرفسور اوکازاکی در مقاله خود می‌گوید، دولت و مقام‌های محلی تدابیر درست اتخاذ و اجرا می‌کردند، می‌شد آسیب خشکسالی را به حداقل رساند. در قحطی سال 1288 گویا برای اولین بار به وارد کردن آرد روسی پرداختند؛ اما در خشکسالی چند سال پس از آن برنج شمال را جایگزین گندم ساختند و به جای نانوایی‌ها، در محله‌های تهران دکان‌های دمپختک دائر شد و از این رو این پیشامد را «قحطی‌دمپختکی» نام نهادند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۵
مهدی اشرفی وند

آنگونه که در کتاب سیاست‌های نفتی بعد از ملی شدن نفت آمده نقش «فواد روحانی» در مدیریت اوپک و تعامل با شرکت‌های نفتی خیلی موثر بود. اما پس از او ما هیچ‌وقت نتوانستیم نماینده‌ای را از ایران در آن جایگاه قرار دهیم. مخصوصا در اواخر دهه 70 میلادی، خیلی هم با اعضای اوپک همسویی نداشتیم. جایگاه ایران در اوپک پس از سال‌های دبیر کلی روحانی چگونه بود؟
ببینید موقعیت ایران در اوپک را در دو دوره متمایز از هم می‌توان تقسیم کرد. یکی پنج سال نخست ایجاد اوپک و آن مذاکرات مقدماتی بود که در زمان فواد روحانی انجام شد که در آنجا شاه یک جایگاه معتدل در مواجهه با شرکت‌های نفتی را انتخاب کرد. ولی پس از آن، این رویه به کلی عوض شد. یعنی سیاست شاه در دهه 70 میلادی به کلی با آن دوره متفاوت بود. دلیلش هم این بود که با توجه به نیاز مبرم به درآمد بیشتر برای اجرای برنامه‌های وسیع و پرهزینه عمرانی کشور، شاه سازمان اوپک را عامل موثری در جهت افزایش بهای نفت و در نتیجه کسب درآمد افزوده دانست و لزوما برای رسیدن به این هدف نقش هدایت گروه را در جهت افزایش بهای نفت بر عهده گرفت و پرچمدار مبارزه با کمپانی‌ها شد. در حقیقت اگر شما به دوره 1970 تا 1975 برگردید دوره‌ای بود که آغاز آن با کنفرانس فوریه 1971 در تهران پیش آمد و در اینجا بود که شاه با سخنرانی در کاخ سنا با حضور وزرای نفت اوپک، قدم اول را برای افزایش قیمت برداشت و فعالیت اوپک برای افزایش قیمت و کسب درآمد و اختیارات بیشتر برای کشورهای صاحب نفت در این چند سال ادامه پیدا کرد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۹
مهدی اشرفی وند

نگاهی به گزارش ماساجی‌اینووه سفرنامه‌نویس ژاپنی

 

از مسافران ژاپنی که بیش از یک سده پیش به ایران آمده و سفرنامه‌ای هم از خود به یادگار نهاده‌اند، ماساجی اینووه (1947-1876) است که در پاییز سال 1902 میلادی (برابر سال 1281 خورشیدی و 1321 هجری قمری و سال 35 میجی به تقویم ژاپنی: سال سی‌وپنجم بر نشستن امپراتور میجی) از راه ترکستان و قفقاز به ایران آمده و یادداشت‌های خود را از آنچه که دیده و یافته بود پس از یک سال در کتابی منتشر کرده است.
اینووه یکی از پیشگامان ژاپنی سفر به آسیای میانه شناخته شده است.
وی وضعیت مالیه ایران را چنین به تصویر می‌کشد:
عواید سالانه دولت بر اثر تنزل ارزش قران کاهش یافته است. هرچند که رقم درآمد افزایش نشان می‌دهد، درآمد واقعی نه فقط رشد نکرده، بلکه کمتر از پیش شده است. برای نمونه، در سال 1839 م. (1255 هـ.) جمع کل درآمد دولت 34.026.150 قران، برابر 1.835.995 لیره و در سال 1876 م. (1293 هـ.) 50.700.000 قران، معادل 1.950.000 لیره بود. اما در سال 1888 م. (1306-1305هـ.) عواید دولت به 54.487.630 قران که معادل ارزی آن 1.602.510 لیره بود کاهش یافت. دو سال پس از آن، در سال 1890 م. (1308-1307 هـ.)، بر اثر افزایش اندک در بهای نقره، جمع کل عواید دولت معادل 1.775.000 لیره شد؛ اما با تنزل ارزش نقره، باز درآمد دولت کم شد و در سال 1899 م. (1317-1316 هـ.) به معادل 1.500.000 لیره کاهش پیدا کرد. معادل ارزی این درآمد حدود 300.000 لیره کمتر از عواید 60 سال پیش از آن بود؛ اما هزینه سالانه در سال 1888 م. حدود 51.000.000 قران بود و در سال 1896 م. به همان مقدار ثابت ماند. مانده مبلغ به خزانه خلوت شاهی می‌رود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۷
مهدی اشرفی وند

Ketab- eghtesad.jpg

واگی، جانی و گروئن، وِگن پیتر ؛1387؛ تاریخ مختصر اندیشه اقتصادی از مرکانتلیسم تا پول باوری؛ دکتر غلامرضا آزاد(ارمکی)؛تهران؛ نشر نی 1387
امروزه در غرب کتاب‏های بسیار ارزشمندِ بسیاری در زمینه شکل‏گیری و تاریخ اندیشه اقتصادی به چاپ

رسیده‎‏است که متاسفانه جامعه علمی ما از این آثار اطلاع چندانی ندارد و بیش و کم از مطالعه آنها غفلت ورزیده است.
 توجه جدی به تالیف تاریخ اقتصادی، همچون دیگر عرصه‏های تاریخ، در غرب از عصر روشنگری قرن هجدهم، و به دنبال ارائه آراء و اندیشه‏های نظامند درباره اقتصاد به مثابه قلمرو کنش نسبتا مستقل در انگلستان و فرانسه اوایل قرن هفدهم، آغاز شد که کار در این زمینه تا امروز همچنان با نگرش متفاوت ادامه دارد. با این وجود روشن است که برای درک آراء اقتصادی امروز نیاز به فهم خطوط و سیر اندیشه‏های اقتصادی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۱
مهدی اشرفی وند
 
aristotle3.jpg

فلسفه اقتصادی ارسطو برای حفظ ثبات، ایجاد هماهنگی و عدالت اجتماعی در یک جامعه سنت گرا مطلوب بود (تفضلی، 1381: 116). از نظر او آدمیان افرادی منزوی و تنها نیستند و فضایل انسانی را گوشه نشینان منفرد نمی توانند به حیطه عمل در آورند. ارسطو می گوید: "آدمی به طبع جانوری اجتماعی است". این سخن اتفاقی به زبان نیامده و بخشی از نظریه ای در زیست شناسی است. "جانوران اجتماعی آنچنان جانورانی اند که وجه مشترک شان فعالیت واحد است (مانند مورچگان و زنبورها)، خصوصیت آدمیان در قیاس با جانوران دیگر این است که فقط ایشان قادر به ادراک خوب و بد و عدل و ظلم و بقیه امورند و بهره مندی از این چیزهاست که خانوار و دولت را پدید می آورد (نوسباوم، 1389: 121). بنابراین انسانها نمی توانند در انزوا زندگی کنند و نتیجتا به حکم طبیعت به صورت گروهی دور هم جمع می شوند و شهرها را بوجود می آورند، بنابراین "شهر پدیده ای است طبیعی" (تفضلی، 1381: 116).   بر خلاف افلاطون که افراد و خانواده را در جامعه مستهلک می ساخت و سعادت جامعه را منظور قرار می داد، ارسطو افراد را اصل می دانست، چه هیات اجتماعیه که وجود مستقل از افراد ندارد، بدون سعادت افراد چگونه می تواند سعادتمند شود. او به اصالت فرد بیش از اصالت جمع عقیده داشت. به نظر او نفع فردی و خانوادگی قبل از نفع عمومی موجب تحرک و فعالیت اقتصادی است. او منتقد رژیم اقتصادی بود که ما امروز "سرمایه داری" می نامیم. از اقتصاد پولی تنقید می کرد و به اقتصاد طبیعی دلبسته بود. به نظر او پدر خانواده وقتی که برای رفع نیازمندی های خانواده خود تولید می کند یک عمل اقتصادی طبیعی انجام می دهد ولی کسی که می خرد برای آنکه گرانتر بفروشد قصد سوداگری و ثروتمند کردن خود را دارد. او مخالف سرسخت رباخواری بود (قدیری اصلی، 1387: 17). ارسطو پول را عنصری عقیم دانسته لذا بهره مربوط به پول قرضی را ممنوع می دانست (دادگر، 1385: 93). پول از نظرش یک وسیله مبادله بوده و وجود آن به منظور تسهیلات مبادلات در جامعه است و به خودی خود مولد نیست و ربحی که در ازای آن گرفته می شود خلاف طبیعت است. ارسطو موافق مالکیت ارضی در چارچوب خانواده بود. به نظر وی ثروت آن چیزی است که برای رفع نیازمندی ها به کار آید و زاید بر آن ثروت محسوب نمی شود (قدیری اصلی، 1387: 17).

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۰۷
مهدی اشرفی وند

 

مدیریت نفت: از زمان کشف نفت در پنسیلوانیای آمریکا در سال 1859 ، مدیریت صنعت نفت مراحل زیادی را گذرانده است. از همان ابتدا فعالیت​های حوزه نفت به دو بخش بالادستی ( اکتشاف و استخراج ) و پایین دستی ( حمل و نقل ، پالایش و بازاریابی ) تقسیم می​شد . مدیریت بخش های مختلف صنعت نفت در طول زمان در اثر عواملی مانند مزیت تکنولوژیکی، سرمایه گذاری، حقوق انحصاری، کارآفرینی، ریسک پذیری و موقعیت منطقه ای تغییر کرده است. اولین مرحله از مدیریت صنعت نفت در آمریکا شکل گرفت شد. بخش بالادستی توسط گروهی از تولید کنندگان سازمان نیافته اداره می​شد اما شرکت نفتی استاندارد، انحصار بخش پایین دستی نفت را در اختیار داشت. مرحله بعدی مدیریت صنعت نفت زمانی پیش آمد که شرکت نفتی استاندارد در صحنه بین المللی با رقیبان قدرتمندی مانند شل از بریتانیا و رویال داچ از هلند مواجه شد. هرچند تلاش شرکت استاندارد برای یک ائتلاف بین المللی ناکام ماند اما دو شرکت اروپایی در هم ادغام شدند . در مرحله سوم شرکت استاندارد به خاطر قوانین ضد انحصار در آمریکا به پنج شرکت کوچک تر تجزیه شد . چهارمین مرحله از مدیریت صنعت نفت همراه شد با تجربه کردن وابستگی شدید به نفت توسط کشورهای اروپایی در جریان جنگ جهانی اول ؛ به همین دلیل این کشورها ضرورت ایجاد صنعت نفت مستقل برای خود را احساس کردند و این موجب ایجاد شرکت های ملی نفت شد .

 

مباحثی که از سال 1960 و در زمان تاسیس سازمان کشورهای صادر کننده نفت ( اوپک ) در مورد ضرورت ، تکالیف و قدرت این سازمان شکل گرفته بود ؛ هنوز هم بعد از گذشت پنجاه سال ادامه دارد. گروهی از تحلیلگران معتقدند که ونزوئلا در تاسیس این سازمان نقش اصلی را بر عهده داشت اما گروهی دیگر از تحلیلگران عقیده دارند تاسیس اوپک ریشه در مسائل ژئوپولیتیک خاورمیانه داشت. اما در این مورد که کاهش قیمت نفت اصلی ترین عامل تاسیس این سازمان بود همه توافق دارند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۰۳
مهدی اشرفی وند

اختلاس دامنه وسیعی از فعالیت های غیرقانونی را در بر می گیرد. مواردی مانند برداشتن بخشی از فروش روزانه توسط صندوقدار یک فروشگاه ، فریب سرمایه گذاران توسط موسسات مالی و همچنین سوء استفاده از قدرت توسط سیاستمداران، هرچند تفاوت های بسیاری چه از نظر شیوه اختلاس و چه از نظر مبلغ با یکدیگر دارند اما همگی در یک مورد مشترکند: به جیب زدن پول دیگران! در ادامه به چهارتن از اختلاس گران مشهور بین المللی اشاره می کنیم. افرادی که مبلغ اختلاس شده و همچنین موقعیت سیاسی و اجتماعی ایشان موجب توجه گسترده رسانه ها به رسوایی مالی آن ها شد.

برنارد مدوف

سال 2008 یکی از بزرگترین اختلاس های تاریخ به سوژه اول رسانه های آمریکایی تبدیل شد. شرکت سرمایه گذاری برنارد مدوف در وال استریت که از سال 1960 شروع به کار کرده بود به خاطر رسوایی مالی مدیر آن به کار خود پایان داد. یکی از اصلی ترین اتهامات مدوف استفاده از سیستم پونزی برای پرداخت سود به سرمایه گذاران بود. سیستم پونزی زمانی است که صاحب بنگاه بدون اینکه فعالیت اقتصادی خاصی با پول سرمایه گذاران انجام دهد، تنها با پول سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قبلی سود بدهد. مدوف به خوبی از پس این کار برآمد و توانسته بود اعتبار هنگفتی برای شرکتش کسب کند تا جایی که بسیاری از چهره های مشهور رسانه ای، هنری و سیاسی جزو مشتریان او محسوب می شدند. همزمانی رسوایی مدوف و بحران مالی جهانی باعث شد تا افکار عمومی با حساسیت و خشم بسیاری پرونده او را دنبال کنند. در نهایت مدوف به اتهام جعل اسناد، پولشویی، فریب سرمایه گذاران و همچنین اختلاس 75 میلیارد دلار به 150 سال زندان و پرداخت غرامتی 170 میلیارد دلاری محکوم شد. البته هزینه هایی که مدوف بابت اختلاسش پرداخت محدود به زندان و غرامت نمی شود. مارک مدوف، پسر برنارد مدوف، دو سال بعد از زندانی شدن پدرش در شرایطی با حلق آویز کردن خود به زندگی اش پایان داد که خانواده اش در اتاق های دیگر خانه خوابیده بودند. به نظر می رسد که  فرجام تلخ اختلاس مدوف تا مدت ها بر وال استریت و رسانه های آمریکا سایه بیفکند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۵
مهدی اشرفی وند

در طویل تاریخ بشریت امپراطوری های بزرگی در نقاط مختلفی از کره زمین تشکیل شدند که از نقطه نظر وسعت جغرافیایی، قدرت نظامی و نفوذ سیاسی بزرگترین کشورهای جهان را تشکیل میدادند، اما چه فکر میکنید در طول تاریخ بشریت روی این کره زمین، بزرگترین امپراطوری ها یا کشورهای جهان از دیدگاه اقتصادی کدام امپراطوری یا کشورها بوده اند؟

در جدول های ذیل سه اقتصاد بزرگ جهان در ادوار مختلف نشان داده شده است.

در جدول نخست، تولید ناخالص داخلی سه اقتصاد بزرگ جهان براساس برابری قدرت خرید به عنوان درصدی از کل جهان در ادوار مختلف از تاریخ جهان نشان داده شده است، و در جدول دومی تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر از سه اقتصاد بزرگ جهان به عنوان درصد از جمعیت جهان در ادوار مختلف از تاریخ نشان داده شده است.

در آغاز عصر حاضر (سالهای نخست پس از میلاد)، هند بزرگترین اقتصاد جهان (با بلندترین سطح تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید - GDP at PPP) بود که حدود 33 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میداد. پس از آن کشورهای چین و ایتالیا (امپراطوریهای چین و روم) قرار داشتند که این سه کشور مجموعاً بیشتر از 65 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدادند.
تا هزار سال هند و چین همچنان بزرگترین اقتصادهای جهان بودند، اما کشور ترکیه کنونی یا امپراطوری بازنطین یا روم شرقی جای روم را به عنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان اشغال کرد، اما سهم اینها از مجموع تولید ناخالص داخلی جهان از 65 درصد به حدود 55 درصد کاهش یافت.
500 سال پس، ایتالیا یا روم دوباره به جایگاه سوم برگشت. در سده های بعدی کشورهای جدید اروپایی هریک سر برافراشتند، در قرن 1600، فرانسه جایگاه سوم را تصاحب کرد، اما در قرن 1800 چین جایگاه نخست را از هند و بریتانیا جایگاه سوم را از فرانسه اشغال نمودند. در دهه 1820 چین با حدود 34 درصد از سهم تولید ناخالص داخلی جهان، بزرگترین و هند با 14 درصد سهم دومین اقتصاد بزرگ جهان را تشکیل میدادند و امپراطوری بریتانیای کبیر سومین اقتصاد بزرگ جهان بود. پس از انقلاب صنعتی و پیشرفت در عرصه صنعت مدرن، اقتصاد سایر کشورها هم رشد نمود و سه اقتصاد بزرگ جهان تنها کمتر از 40 درصد از مجموع تولید جهانی را تشکیل میدادند.
در قرن بیستم، جهان یکباره تغییر کرد. در نخست آیالات متحده در جایگاه نخست قرار گرفت و چین و بریتانیا هریک در رده دوم و سوم بزرگترین اقتصادهای جهان قرار گرفتند، حدود نیم قرن بعد روسیه موقتاً جایگاه دوم را از چین گرفت و آیالات متحده و بریتانیا در جایگاه های نخستین و سومین اقتصادهای بزرگ جهان باقی ماندند. اما در آغاز قرن بیست و یکم جاپان جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان را از روسیه و چین جایگاه سوم را از بریتانیا تصاحب نمودند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۲
مهدی اشرفی وند

شاید نه مارشال و نه پیگو، هیچ‌کدام فکر نمی‌کردند روزی فرا برسد که یکی از شاگردان برجسته‌شان علیه تفکرات آنها قیام کند و انقلابی جهانی برپا سازد.
در تاریخ اندیشه اقتصادی، هرگاه نامی از دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج برده شود، بلافاصله اسامی این سه نفر در ذهن‌ها تداعی می‌شود: مارشال، پیگو و کینز. سه اقتصاددانی که هریک به تنهایی آنقدر معروف و اثرگذار هستند که صرف وجود نام آنها در تاریخچه یک دانشکده، افتخاری برای آن محسوب شود. این سه، از سال‌های آغازین اوج‌گیری دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج، هریک کوشیدند تا اعتبار علم اقتصاد و دانشکده خود را به درجه رفیعی برسانند. تلاش‌هایی که به نظر می‌رسد نتیجه داد و این نتیجه همچنان نیز پابرجاست. به‌گونه‌ای که هم‌اینک مکتب اقتصادی دانشگاه کمبریج، خود معرف نوع خاصی از اندیشه اقتصادی است.
آلفرد مارشال در سال 1885 میلادی، فعالیت خود به عنوان استاد اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج آغاز کرد و تا زمان بازنشستگی‌اش در سال 1908 میلادی به این کار خود ادامه داد. مارشال به عنوان بنیانگذار «مکتب دانشکده کمبریج» شناخته می‌شد. مکتبی که در آن زمان تاکید ویژه‌اش بر موضوعاتی از قبیل بازدهی‌های فزاینده نسبت به مقیاس، نظریه بنگاه و اقتصاد رفاه بود. پس از بازنشستگی او نیز مسوولیت رهبری و هدایت این مکتب به ترتیب بر دوش آرتور سسیل پیگو و جان مینارد کینز گذاشته شد. در همان سالی که مارشال بازنشسته شد (1908)، آرتور پیگو به عنوان استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کمبریج برگزیده شد. او این سمت را تا سال 1943 میلادی حفظ کرد. یکی از نخستین کارهایی که پیگو انجام داد این بود که برای کینز حمایت مالی‌ای را جهت کار بر روی اثر «نظریه احتمال» فراهم کرد. پیگو و کینز نسبت به یکدیگر محبت و احترام متقابلی داشتند که تفاوت‌های اندیشه‌ای‌شان هیچ‌گاه مخاطره جدی‌ای را در این رابطه دوستانه‌شان ایجاد نکرد. تا اینجای کار، هم مارشال و هم پیگو، هر دو، در زمره اقتصاددانان نئوکلاسیک به حساب می‌آمدند.
و اما کینز. کینز در سال 1908 میلادی به عنوان مدرس در دانشگاه کمبریج شروع به فعالیت کرد. سپس برای مدتی از این کار کناره‌گیری کرد تا در خزانه‌داری انگلستان کار کند. او پس از آنکه در سال 1919 از سمت خود در خزانه‌داری استعفا داد، برای ادامه تدریس، مجدداً به دانشگاه کمبریج بازگشت. سرانجام کتاب معروف و انقلابی کینز تحت عنوان «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» نیز در سال 1936 میلادی به رشته تحریر درآمد و پارادایم غالب نئوکلاسیکی را به چالش کشید. به این ترتیب از آن سال به بعد دانشگاه کمبریج به محفلی برای نظریه‌پردازان اقتصاد کینزی بدل شد. به‌گونه‌ای که بعدها اقتصاددانانی نظیر پی‌یرو سرافا، مایکل کاِلکی، سر جان هیکس، خانم جون رابینسون و حتی جوزف استیگلیتز نیز که هر یک به گونه‌ای در زمره اقتصاددانان کینزی محسوب می‌شوند، فعالیت کردند.
بنابراین پس از گذشت بیش از یک قرن از زمانی که آلفرد مارشال به عنوان یک اقتصاددان نئوکلاسیک تمام و کمال، کرسی استادی اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج بر عهده داشت، هم‌اینک دیگر نام دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج با اقتصاد کینزی عجین شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۸
مهدی اشرفی وند

غلامحسین دوانی

دوران پادشاهی شاه عباس اول (1038 – 996 ه.ق.) فصل تازه ای در تاریخ ایران نوین گشود. او که از نزدیک و دور جریان حوادث را دنبال می کرد به فراست دریافته بود که عامل اصلی آشفتگیها قدرت طلبی امرای قزلباش است. پس قبل از هر کار بر آن شد تا به اعمال این امیران پایان بخشد. نخست با کمک مرشد قلی خان که در راس امور نظامی و اداری قرار گرفته بود سران گردنکش قزلباش را از میان برداشت. سپس او را نیز به قتل رساند و با انتصاب سرکردگان و حکام ولایات و ایالات از درجات پایین تر که به صورت کامل از خود او اطاعت داشتند سلطنت مطلقه ای را برقرار نمود. وی برای مقابله با ازبکان و عثمانیان و عقب راندن آنان نخست با دولت عثمانی مصالحه و سپس با تثبیت اوضاع داخلی با تجدید نظر در سازمان سپاه و انحلال قزلباش " سپاه قوللر و شاهسون" را پدید آورد و با همکاری متخصصانی که برادران شرلی از انگلستان به ایران آورده بودند ارتش را به سلاح گرم مجهز کرد. وی از سال 1011 ه.ق. به بعد با یک رشته عملیات تهاجمی که تا سال 1034 ه.ق. به طول انجامید مناطقی از قفقاز و آناتولی و عراق و عرب را از تصرف عثمانیها خارج کرد و مرزهای مملکت را به حدود دوران شاه اسماعیل بازگرداند. همچنین با مقابله سیاسی و نظامی با پرتقالیان در خلیج فارس قدرت دولت صفوی را بر جزایر و بنادر خلیج فارس برقرار نمود.با استقرار مجدد امنیت و ثبات در داخل کشور و علاقه شاه عباس به تقویت بنیه نظامی و اقتصادی کشور فصل تازه ای در مناسبات ایران با کشورهای اروپایی گشوده شد و یکی از نتایج آن رشد بازرگانی داخلی و خارجی به ویژه در زمینه تولید و فروش ابریشم وجلب منافع مالی فراوان بود. تمایل او به عمران و آبادانی موجبات رشد معماری و برپایی بناهای عام المنفعه،‌راهها،‌کاروانسراها،‌پلها، مساجد، مدارس و نیز تعالی بخشهای مختلف هنری را فراهم نمود که شاخصترین پدیده در عصر صفوی و حتی در تاریخ ایران محسوب می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۸
مهدی اشرفی وند

با افزایش پرونده های اختلاس و فساد مالی در شبکه بانکی، ادارات و ارگان های دولتی در دهه گذشته، نقش نظارت و بازرسی دقیق برای پیشگیری از وقوع این جرم بیش از پیش به عنوان حلقه مفقوده به چشم می آید. موضوعی که آنقدر در اقتصاد ایران به یکباره به شکلی ناپسند جای خودش را باز کرد تا فعالان اقتصادی و تحلیل گران آن را پدیده ای ناگوار عنوان کنند. 

اگر چه پدیده اختلاس در یک دهه گذشته با ابعاد گسترده ای مطرح شده اما جالب اینکه تاریخ وقوع اولین اختلاس در کشور ما به بیش از 80 سال قبل بازمی گردد.

عبدالحسین تیمورتاش ملقب به سردار معززالملک و سردار معظم خراسانی، از درباریان دوره‌های قاجار و پهلوی بود. تیمورتاش از کسانی بود که در برانداختن قاجارها و برآوردن پهلوی‌ها کوشش بسیار کرد.

بر اساس آنچه در متون تاریحی آمده وی در دوره رضاشاه نخستین وزیر دربار بود و نقش مهمی را در سیاست خارجی ایران بازی کرد. در سوابق تیمورتاش نمایندگی مردم خراسان در دومین دوره مجلس شورای ملی  نیز هست که تا مجلس ششم نیز با همین عنوان در مجلس حضور داشت. در زمان میان دو مجلس سوم و چهارم حاکم گیلان شد و به دستور رضاخان میرپنج به نبرد با نیروهای میرزا کوچک خان جنگلی پرداخت و گروهی را از جمله دکتر حشمت را به دار آویخت و سرانجام از سمت حکومت گیلان برکنار شد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۲:۱۶
مهدی اشرفی وند

 

 
نایال فرگوسن
تاریخدان حامی جنگ آمریکا و عراق
نایال کمپبل داگلاس فرگوسن، تاریخدان بریتانیایی، روز 18 آوریل سال 1964 میلادی در گلاسکو اسکاتلند متولد شد. پدرش پزشک و مادرش دبیر فیزیک بود. فرگوسن که میان انتخاب تحصیل در یکی از دو رشته انگلیسی یا تاریخ مردد مانده بود، مطالعه کتاب «جنگ و صلح» را عامل انگیزاننده خود برای مطالعه تاریخ می‌داند. او در سال 1982 میلادی طرفدار مارگارت تاچر شد. فرگوسن نخستین مدرک دانشگاهی‌اش را در سال 1985 میلادی و در رشته تاریخ دریافت کرد و یک سال بعد نیز موفق شد دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه آکسفورد به پایان برساند. در نهایت با دفاع از پایان‌نامه‌ای تحت عنوان «تجارت و سیاست در دوره تورم آلمان: هامبورگ سال‌های 1924-1914» در سال 1989 میلادی موفق به اتمام دوره دکترا در مگدالن کالج دانشگاه آکسفورد شد. نایال فرگوسن که هم‌اکنون استاد تمام رشته تاریخ در دانشگاه هاروارد، عضو پژوهشگر جیزز کالج دانشگاه آکسفورد و همچنین عضو ارشد موسسه هوور دانشگاه استنفورد است، در زمینه‌های تاریخ بین‌الملل، تاریخ اقتصادی - به ویژه بخش‌های مربوط به ابرتورم و بازارهای اوراق قرضه – و همچنین امپریالیسم آمریکا و انگلیس تخصص دارد. او به خاطر دیدگاه‌های تحریک‌کننده و خلاف عرف خود شهرت دارد. در سال 2004 میلادی، مجله تایم از نایال به عنوان یکی از 100 شخصیت تاثیرگذار در جهان نام برد. او همچنین از سال 2011 میلادی، از اعضای تحریریه شبکه تلویزیونی بلومبرگ به حساب می‌آید و در نیوزویک نیز به عنوان ستون‌نویس مشغول به فعالیت است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۶
مهدی اشرفی وند