جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۱۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظریه اقتصادی» ثبت شده است

محمد مالجو

(تصویر: گالبرایت)
جان کنت گالبرایت
وقتی در زمستان سال 2006 سردبیر یکی از پرنفوذترین نشریه‌های اقتصادیِ دگراندیش از هزاران مشترکِ نشریه ی خویش دعوت کرد تا در یک رأی گیری اینترنتی هر کدام نام پنج تن از بزرگ ترین و مؤثرترین اقتصاددانان سده ی بیستم را برشمارند

گمانه زنی های فراوان و پیش بینی-های بی شماری صورت گرفت، هم در فضای مجازی و هم میان گروه های مختلف اقتصاددانان و اهل حرفه. هنوز سی روز نگذشته بود که نتایج رأی گیری منتشر شد و حرف و حدیث ها به پایان رسید: رتبه ی اول به جان مینارد کینز اختصاص یافت، رتبه ی دوم به یوزف شومپتر، و رتبه ی سوم به جان کنت گالبرایت. کینز، اقتصاددانِ پرآوازه ی انگلیسی و معمار غایبِ اقتصادهای غربی در دوره ی رونقِ پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1946 درگذشته بود. شومپتر، اقتصاددانِ مشهوری که کسانی او را حتی هم سنگِ آدام اسمیت و کارل مارکس خواند ه اند، در سال 1950 چشم از جهان فرو بسته بود. اما گالبرایت که در سال 1908 به دنیا آمده بود نیمه ی دوم سده ی بیستم را نیز سراسر به سلامت زیست، زمستان 2006 را گذراند، و 29 آوریل 2006 در نود و هفت سالگی به مرگ طبیعی درگذشت.

جایزه ی نوبل اقتصاد به منزله ی بااهمیت ترین جایزه در صنف اقتصاد فقط به اقتصاددانانی اعطا می شود که در قید حیات باشند. وقتی در سال 1969 برندگان اولین جایزه ی نوبل اقتصاد اعلام شدند گرچه سالیانی از فوت کینز و شومپتر گذشته بود گالبرایت اما زنده بود. تا هنگام مرگ گالبرایت دقیقاً سی و شش بار امکان اعطای جایزه ی نوبل اقتصاد پدید آمده بود. هر بار، نظر به آورده های فراوانِ گالبرایت برای اندیشه ی اقتصادی، بسیاری از اهل حرفه پیش بینی می کردند این بار بالاخره دیگر نوبت به گالبرایت رسیده است. این پیش بینی ها هیچ گاه تحقق نیافت. چرا کمیته-ی تعیین جایزه ی نوبل هرگز جایزه ای به جان کنت گالبرایت اختصاص نداد؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۳ ، ۱۶:۵۷
مهدی اشرفی وند

 

شایسته مدنی
k7994.gif

اسملسر، نیل جی (1376)، جامعه شناسی اقتصادی، ترجمه محسن کلاهچی، تهران: نشر کویر
به منظور درک و پیش بینی هر وجهی از زندگی اجتماعی توجه به موضوع های اقتصادی ناگزیر می نماید. وجوه غیر اقتصادی زندگی اجتماعی هم به نوبه خود بر جنبه های اقتصادی آن اثر می گذارد. مثلا با آگاهی از شرایط سیاسی جوامع مختلف امکان پیش بینی و وقوع برخی از فعالیت های اقتصادی در آنها میسر خواهد بود. حتی چیزی خودمانی چون رابطه دوستانه ممکن است فرایندهای اقتصادی را مشروط کند. دنیای اجتماعی از وجوه بسیاری همانند اقتصادی، سیاسی، مذهبی، خانوادگی، آموزشی و مانند اینها تشکیل شده است که هر یک را می توان به طور جداگانه و متمایز از دیگری تعریف کرد اما همگی آنها در عمل بر یکدیگر تاثیر می گذارند. در ارتباط با این وجوه، شاخه های گوناگون علوم اجتماعی وجود دارد. مثلا علم اقتصاد و علم سیاست کم و بیش انحصارا به مجموعه ای از مسائل که به ترتیب در عرصه های اقتصاد و سیاست بروز می کنند، می پردازند. جامعه شناسی به عنوان یک حوزه، تعدادی از وجوه اجتماعی را در بر می گیرد که جامعه شناسی مذهب و جامعه شناسی آموزش و مانند اینها از شاخه های فرعی آن به شمار می آید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۱
مهدی اشرفی وند

 

محمدرضا معینی
کینز
هیمان مینسکی، یکی از بزرگترین شارحان کینز، کتاب معروف خود را با عنوان جان مینارد کینز چنین آغاز میکند: «لحظهای هست در تاریخ یک دستگاه فکری که مبنای نظری آن دستگاه مستحکم به نظر میرسد و لحظهای هست که همان بنا فرسوده و آشفته در چشم میآید.»

مینسکی ادامه میدهد که وقتی مبنای نظری مستحکم به نظر میآید اجماعی همگانی وجود دارد بر سر محتوای آن مبنا و این که دستگاه فکری مورد بحث به «نتایجی مفید» منجر خواهد شد هم از حیث «تفسیر نتایج مشاهدهشده» و هم از حیث بسته ی سیاستگذاری که قرار است از بطن آن بیرون آید. اما وقتی همان دستگاه نظری فرسوده و سست به نظر میآید بحث بالا میگیرد که محتوای واقعی نظریه‌ی مورد نظر چه بوده است. کسانی که فروپاشی شوروی را شاهد بوده‌اند عبارات آغازین کتاب مینسکی را تایید خواهند کرد چرا که بعد از آن حادثه‌ی بزرگ به‌حق پرسش‌ها مطرح شد که مبنای نظری دستگاه مارکسیسم روسی چه بوده است که بعد از هفتاد سال امپراتوری سرخ فرو پاشید. هم ایشان مینسکی را گرامی خواهند داشت چرا که دارند تجربه می کنند لحظه‌ای را در تاریخ دستگاه فکری اقتصاد ارتدوکس که این دستگاه بیش از هر زمان دیگری سست و فرسوده به نظر می‌آید، آن‌چنان که حتی برخی اصحاب اقتصاد ارتودکس هم‌سو با اقتصاددانان دگر اندیش صراحتاً خواستار بازنگری در مبانی آن شده‌اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۳:۵۶
مهدی اشرفی وند

Untitled.jpg

کاج ایلمونن (2011)، نظریه اقتصادی و اجتماعی مصرف، ترجمه دیوید کیوینن، انتشارات مک‌میلان
پروفسور ایلمونن از پیشگامان موج سوم جامعه‌شناسی مصرف است و کتاب حاضر یکی از آثار مهم اوست. این کتاب در اصل به زبان فنلاندی بوده و حدود 400 صفحه است که به انگلیسی ترجمه شده و در 250 صفحه منتشر شده است. بخشهایی که به طور خاص به کشور فنلاند مربوط بوده است، در نسخه‌ی انگلیسی حذف شده‌اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۱۲:۴۵
مهدی اشرفی وند

شاید نه مارشال و نه پیگو، هیچ‌کدام فکر نمی‌کردند روزی فرا برسد که یکی از شاگردان برجسته‌شان علیه تفکرات آنها قیام کند و انقلابی جهانی برپا سازد.
در تاریخ اندیشه اقتصادی، هرگاه نامی از دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج برده شود، بلافاصله اسامی این سه نفر در ذهن‌ها تداعی می‌شود: مارشال، پیگو و کینز. سه اقتصاددانی که هریک به تنهایی آنقدر معروف و اثرگذار هستند که صرف وجود نام آنها در تاریخچه یک دانشکده، افتخاری برای آن محسوب شود. این سه، از سال‌های آغازین اوج‌گیری دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج، هریک کوشیدند تا اعتبار علم اقتصاد و دانشکده خود را به درجه رفیعی برسانند. تلاش‌هایی که به نظر می‌رسد نتیجه داد و این نتیجه همچنان نیز پابرجاست. به‌گونه‌ای که هم‌اینک مکتب اقتصادی دانشگاه کمبریج، خود معرف نوع خاصی از اندیشه اقتصادی است.
آلفرد مارشال در سال 1885 میلادی، فعالیت خود به عنوان استاد اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج آغاز کرد و تا زمان بازنشستگی‌اش در سال 1908 میلادی به این کار خود ادامه داد. مارشال به عنوان بنیانگذار «مکتب دانشکده کمبریج» شناخته می‌شد. مکتبی که در آن زمان تاکید ویژه‌اش بر موضوعاتی از قبیل بازدهی‌های فزاینده نسبت به مقیاس، نظریه بنگاه و اقتصاد رفاه بود. پس از بازنشستگی او نیز مسوولیت رهبری و هدایت این مکتب به ترتیب بر دوش آرتور سسیل پیگو و جان مینارد کینز گذاشته شد. در همان سالی که مارشال بازنشسته شد (1908)، آرتور پیگو به عنوان استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کمبریج برگزیده شد. او این سمت را تا سال 1943 میلادی حفظ کرد. یکی از نخستین کارهایی که پیگو انجام داد این بود که برای کینز حمایت مالی‌ای را جهت کار بر روی اثر «نظریه احتمال» فراهم کرد. پیگو و کینز نسبت به یکدیگر محبت و احترام متقابلی داشتند که تفاوت‌های اندیشه‌ای‌شان هیچ‌گاه مخاطره جدی‌ای را در این رابطه دوستانه‌شان ایجاد نکرد. تا اینجای کار، هم مارشال و هم پیگو، هر دو، در زمره اقتصاددانان نئوکلاسیک به حساب می‌آمدند.
و اما کینز. کینز در سال 1908 میلادی به عنوان مدرس در دانشگاه کمبریج شروع به فعالیت کرد. سپس برای مدتی از این کار کناره‌گیری کرد تا در خزانه‌داری انگلستان کار کند. او پس از آنکه در سال 1919 از سمت خود در خزانه‌داری استعفا داد، برای ادامه تدریس، مجدداً به دانشگاه کمبریج بازگشت. سرانجام کتاب معروف و انقلابی کینز تحت عنوان «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» نیز در سال 1936 میلادی به رشته تحریر درآمد و پارادایم غالب نئوکلاسیکی را به چالش کشید. به این ترتیب از آن سال به بعد دانشگاه کمبریج به محفلی برای نظریه‌پردازان اقتصاد کینزی بدل شد. به‌گونه‌ای که بعدها اقتصاددانانی نظیر پی‌یرو سرافا، مایکل کاِلکی، سر جان هیکس، خانم جون رابینسون و حتی جوزف استیگلیتز نیز که هر یک به گونه‌ای در زمره اقتصاددانان کینزی محسوب می‌شوند، فعالیت کردند.
بنابراین پس از گذشت بیش از یک قرن از زمانی که آلفرد مارشال به عنوان یک اقتصاددان نئوکلاسیک تمام و کمال، کرسی استادی اقتصاد سیاسی را در دانشگاه کمبریج بر عهده داشت، هم‌اینک دیگر نام دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج با اقتصاد کینزی عجین شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۸
مهدی اشرفی وند
 
برتیل اوهلین
 

برتیل اوهلین (Bertil G. Ohlin) معروفیت خود را مدیون نظریه موسوم به نظریه هکشر-اوهلین در تجارت بین‌الملل است. تحقیقات اوهلین، اصولی را برای نظریه مدرن تجارت بین‌الملل بنا نهاد و الهام دهنده تحقیقات زیادی در حیطه تجارت بین‌الملل از قبیل انتقال بین‌المللی منابع و تاثیرات قانونگذاری‌های اجتماعی و سایر فعالیت‌های سیاسی بر تجارت بوده است.

آشنایی با زندگی برتیل اوهلین

اوهلین در سال 1899 در شهر کلیپان در سوئد متولد شد. او فرزند یک حقوقدان و رییس پلیس بود. اوهلین در 18 سالگی وارد دانشگاه لود شد و دو سال بعد به مدرسة اقتصاد و مدیریت بازرگانی دانشگاه استکهلم رفت. در سال 1919 پس از دریافت لیسانس،‌دورة دکتری خود را زیر نظر گوستاو کاسل آغاز کرد. او پیش از پایان دورة دکتری در سال 1924، چند ماهی را در دانشگاه کمبریج و یک سالی را در دانشگاه هاروارد گذراند. اوهلین دورة 1924 تا 1930 را در دانشگاه کپنهاگ تدریس می‌کرد. او در سال 1930، به مدرسة اقتصاد دانشگاه استکهلم بازگشت و جانشین الی هکشر شد تا زمان بازنشستگی خود، در سال 1965، در همین شغل باقی ماند. اوهلین مدت سی سال، یعنی از 1938 تا 1970 عضو مجلس سوئد و از سال 1924 تا 1967 رییس حزب آزادیخواه سوئد بود که به عنوان حزب مخالف دولت فعالیت می‌کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۳ ، ۱۸:۴۶
مهدی اشرفی وند
 زمانی که کمیته سوئدی نوبل در سال 2002 میلادی جایزه یادبود علوم اقتصادی را به ورنون اسمیت - اقتصاددان دانشگاه جرج میسون - داد، به سادگی می‌شد تایید کرد آنچه که اقتصاددانان برای مدت طولانی شناخته‌اند علم اقتصاد تجربی است که به عنوان یک منظومه قابل توجه و قدرتمند درون علم اقتصاد وارد شده است. کمیته نوبل اعلام کرد این جایزه به خاطر «ایجاد آزمون‌های تجربی آزمایشگاهی به عنوان ابزاری در تحلیل تجربی اقتصادی، به ویژه در زمینه مطالعه مکانیسم‌های جایگزین بازار» به اسمیت اختصاص داده شد. اما آزمون‌های تجربی بازار دقیقاً به چه چیزهایی اطلاق می‌شود و محققان از آنها چه چیزی می‌توانند بیاموزند؟ چه اهمیتی در خارج از محافل علمی برای «مطالعه مکانیسم‌های جایگزین بازار» وجود دارد؟
 آزمون‌های تجربی اقتصادی شبیه‌سازی یا تمرین‌هایی برای نقش بازی کردن نیستند. این آزمون‌های تجربی مردم واقعی‌ای را که انتخاب‌های جدی انجام می‌دهند، درگیر خود می‌کند. از طریق تلاش‌هایی که با استفاده از این آزمون‌ها انجام می‌شود، شرکت‌کنندگان منتظر می‌شوند تا مقادیر قابل توجهی پول را به دست بیاورند یا از دست بدهند.
ساده‌ترین نوع مبادله اقتصادی - و ساده‌ترین آزمون تجربی برای انجام دادن - این است که معامله میان دو شخص را در نظر بگیریم. این آزمون تجربی برای ما تبیین می‌کند که چگونه یک خریدار و یک فروشنده کالایی خاص، توانایی دستیابی یا عدم دستیابی به توافقی دوجانبه در مورد وضع قوانینی جهت مبادله آن کالا را کسب می‌کنند. در این محیط تجربی، محقق اقدام به دستکاری قیمت کالای مورد نظر برای خریدار و فروشنده می‌کند. به عنوان مثال، شخصی که نقش فروشنده را بازی می‌کند، ممکن است کارتی را داشته باشد که بیانگر این است که هزینه تمام شده برای تولید محصولش 10 دلار است. اگر او بتواند کالای خود را به خریدار به رقمی بیش از هزینه تمام‌شده‌اش بفروشد، آنگاه  مابه‌التفاوت میان قیمتی که کالای خود را فروخته و 10 دلاری که به عنوان هزینه تمام‌شده‌اش اعلام کرده بود، به او تعلق خواهد گرفت. علاوه‌ بر این، شخصی که نقش خریدار را بازی می‌کند، ممکن است کارتی در دستش باشد که بیانگر این باشد که ارزش بازفروش کالایی که می‌خواهد بخرد، 22 دلار است. این به معنای آن است که اگر او بتواند کالای مورد نظر را به قیمتی کمتر از 22 دلار خریداری کند، او می‌تواند کالای مورد نظر را به آزمونگر تجربی مجدداً با قیمت 22 دلار بفروشد و مابه‌التفاوت میان 22 دلار و هزینه خرید خود را به دست آورد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۹
مهدی اشرفی وند

 

  1. influential-economists-2014مجله اکونومست، همانند هر سال، امسال هم 25 اقتصاددان برتر و بانفوذ سال را معرفی کرده است. درین فهرست 25 اقتصاددان برتر که در حوزه های مختلف اقتصادی، امور مالی، بانکداری و کنترل و اداره بحرانهای اقتصادی طی سال گذشته میلادی نقش بسزای ایفا نمودند، معرفی شده اند. جالب اینست که امسال یک زن هم شامل این فهرست نیست.

  2. تحلیل گران و پژوهشگران اقتصادی بابت عدم حضور حتی یک زن هم درین فهرست، متعجب اند. به باور بسیاری از آنها ژانت یالن، رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا)، یکتن از اقتصاددانان ممتاز آمریکایی باید شامل این فهرست میشد. دلیل فروگذاری وی ازین فهرست از سوی مجله تایمز، رئیس بانک مرکزی بودن وی عنوان شده است، طوریکه هیچ یکی از رؤسای بانکهای مرکزی هیچ کشوری درین فهرست در نظر گرفته نشده اند، درحالیکه تعدادی از آنها، اقتصاددان برجسته و تاثیرگذاری میباشند.

  3. اکونومست، سطح نفوذ و تاثیرگذاری این اقتصاددانان را بر اساس تعداد مقالات، نوشتارها و کتبهای منتشره آنان سنجش میکند، طوریکه بهمکاری نهاد هیوی ویتس (heavyweights) و براساس رتبه بندی RePEc یا Research Paper in Economics (مقالات پژوهشی در اقتصاد) سطح نفوذ این دانشمندان، در میان دانشجویان دکترا سنجیده میشود. به این منظور مجله اکونومست بهمکاری یک استارت آپ آنلاین بنام Appinions، فهرستی از 500 اقتصاددان برتر جهان را براساس نفوذ و تاثیرگذاری آنها در رسانه ها، وبلاگها و رسانه های اجتماعی، برای یک دوره 90 روزه تا 11 دسامبر 2014، به رای گیری گذاشت و از میان پاسخها برترین، بانفوذترین و تاثیرگذارترین اقتصاددانان سال را انتخاب نمود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۱
مهدی اشرفی وند

اقتصاددان حامی سمت عرضه اقتصاد 
 

 

 


رابرت ماندل در سال 1999 میلادی «به خاطر تحلیل‌هایش در زمینه سیاست پولی و مالی تحت رژیم‌های ارزی گوناگون و همچنین تحلیل‌هایش در زمینه نواحی ارزی بهینه» موفق به دریافت جایزه یادبود نوبل اقتصاد شد.
پیش از کاری که ماندل در اوایل دهه 1960 میلادی انجام داد، در بیشتر کارهای اقتصاد کلان، اقتصاددانان یک اقتصاد بسته را فرض می‌کردند. به این ترتیب که در آن وضعیت اقتصادی بدون وجود تجارت با سایر کشورها و بدون جابه‌جایی سرمایه میان کشورها بود. این فرض به طور ضمنی یا صریح در نظر گرفته می‌شد. فرضی که هیچ‌گاه فرض خوبی نبوده است و حتی تبدیل به فرض بدی شده بود که جریان سرریز تجارت و سرمایه را به طور نسبی برای تولید ناخالص داخلی کشورهای گوناگون گسترش می‌داد. این احتمالاً به این خاطر است که ماندل در کانادا بزرگ شده (که حتی بعدتر به عمده‌ترین شریک تجاری آمریکا تبدیل شد) و تحصیلات دوره کارشناسی‌اش را در دانشگاه بریتیش کلمبیا گذراند. او از بسیاری از اقتصاددانان کلان آمریکایی نسبت به اهمیت تجارت بین‌المللی و جریان سرمایه بین‌المللی مطلع‌تر بود. حجم بسیار زیادی از کارهای ماندل در طول زندگی‌اش در مورد برخی جنبه‌های جریان تجارت یا سرمایه بوده است. یکی از نخستین پرسش‌های عمده‌ای که ماندل به آنها پرداخت، این بود که چگونه دولت‌ها می‌بایست اقتصادهایشان را در جهانی که در آن تجارت و سرمایه در جریان است، تثبیت کنند (تداوم رشد آنها را در حالی که از تورم دوری می‌کنند، حفظ کنند).
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۰
مهدی اشرفی وند

 

برگردان آرمان شهرکی
index.jpg

توضیح مترجم:  در نظامهای اقتصادی پیشاسرمایه داری مفاهیمی همچون مرکز دادوستد {marketplace}، معامله به مثل {reciprocity} و توزیع مجدد {redistribution} با هدف حفظ پایداری و همبستگی اجتماعی، شان و منزلت اجتماع، و وجهه ی اجتماعی افراد عمل میکرده اند. منفعت شخصی و کسب سود، با ظهور سرمایه داری و نهاد بازار {market} که از روابط اجتماعی جامعه منفک شده و مابین اقتصادی و نااقتصاد {noneconomic} جدایی میافکنند. در چنین شرایطی پول به ابزار و غایتی همه کاره {all-purpose} بدل شده و روابط اقتصاد تمامی ارکان اجتماع را در خویش مستحیل میسازد. انسانشناسان اقتصادی با نقد و رد مفهوم بازار خود-گردان {self-regulated}، اقتصاد را به زمینه اخلاقی و اجتماعی آن بازمیگردانند. آراء انسان شناسان اقتصادی بی شباهت به مواضع مارکسیستهای تجدیدنظر طلبی {revisionists} همچون ادوارد برنشتاین نیست که از خلال تلفیق ایده آلیسم کانت با مارکسیسم سعی دارند تا از سوسیالیسم جنبشی اخلاقی بسازند که ریشه هایش را میتوان در نهاد انسان جستجو کرد. تمرکز انسانشناسان اقتصادی برکرامت و شان انسانی بجای نظام قیمتها و مکانیسم عرضه و تقاضا از اقتصاد، نظامی برای بقا و حفظ همبستگی میسازد آنچنانکه در آراء مارکسیستهای هگل گرا نیز بهروزی و سعادت انسان غایت سوسیالیسم است. انسانشناسی اقتصادی بخشیدن وجوه انسانی به اقتصاد است.

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

انسانشناسی اقتصادی مشتمل است بر آزمون روابط اقتصادیِ موجود میان جوامع پیشاسرمایه داری (اقتصادهای غیربازاری)؛ یک دسته {band}، روستا و جوامع دهقانی. انسانشناسان اقتصادی، شمول تاریخی در اقتصاد جهانی بازار (سرمایه داری) یا اقتصادهای سوسیالیست دولتیِ جوامع دهقانی و مردم قبیله نشین را مورد مطالعه قرار میدهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۵
مهدی اشرفی وند
محمد یونس، فرزند سوم از 9 فرزند خانواده‌اش، روز 28 ژوئن سال 1940 میلادی، در خانواده‌ای مسلمان در دهکده باثوآ در منطقه بریتیش راج (بنگلادش مدرن) متولد شد. پدرش، هزی دولا میا شوداگار و مادرش، سوفیا خاتون نام داشتند. شغل پدر محمد جواهرفروشی بود. محمد دوره کودکی‌اش را در همان دهکده سپری کرد. در سال 1944 میلادی، خانواده‌اش به شهر چیتاگونگ عزیمت کردند و او نیز در اثر این عزیمت، از مدرسه روستایی که در آن درس می‌خواند، به مدرسه ابتدایی لامابازار رفت. در سال 1949 میلادی، مادرش به بیماری روانی مبتلا شد. بعدها، محمد که شاگرد مدرسه چیتاگونگ بود، در آزمون کنکور شرکت و رتبه 16را از میان 39هزار دانش‌آموز شرکت‌کننده در پاکستان شرقی، کسب کرد. طی دوران تحصیلش در مدرسه، پیش‌آهنگی فعال بود و در سال 1952 میلادی به پاکستان غربی و هندوستان سفر کرد. او همچنین در سال 1955 میلادی برای شرکت در گردهمایی بزرگ پیش‌آهنگان تحت عنوان «جامبوریس»، به کانادا سفر کرد. بعدها، محمد یونس در حین تحصیل در کالج چیتاگونگ، در فعالیت‌های فرهنگی نیز شرکت کرد و برای نگارش یک متن درام، موفق به دریافت جایزه شد. در سال 1957 میلادی، در گروه اقتصاد دانشگاه داکا ثبت نام کرد و دوره کارشناسی‌اش را در سال 1960 و دوره کارشناسی‌ ارشدش را در سال 1961 با موفقیت پشت‌سر گذاشت. پس از فارغ‌التحصیلی‌اش از دانشگاه، یونس به عنوان یک دستیار تحقیقاتی برای تحقیقات اقتصادی پروفسور نورالاسلام و رحمان سبحان، وارد دفتر اقتصاد شد. بعدها در سال 1961 میلادی، به عنوان مدرس اقتصاد در کالج چیتاگونگ مشغول به فعالیت شد. طی آن دوران و در کنار شغل تدریس‌اش، او یک کارخانه بسته‌بندی سودده را راه‌اندازی کرد. در سال 1965 میلادی، با دریافت بورسیه تحصیلی کامل برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. در سال 1971 میلادی دکترای اقتصادش را با گرایش توسعه از دانشگاه وندربیلت اخذ کرد. طی سال‌های 1969تا 1971 نیز محمد یونس به عنوان استادیار اقتصاد در دانشگاه ایالتی میدل تنسی واقع در موفریسبورو مشغول به کار شد. در زمان جنگ آزادیخواهانه بنگلادش در سال 1971 میلادی، یونس یک کمیته شهروندی را بنیان گذاشت و با سایر بنگلادشی‌های مقیم آمریکا، مرکز اطلاعات بنگلادش را برای حمایت از آزادی راه‌اندازی کرد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۳ ، ۱۶:۲۲
مهدی اشرفی وند

تجالینگ کوپمنز (Tijalling Koopmans) در سال 1975 به همراه لئونید کانتروویچ به خاطر " پژوهش های متعدد در زمینه نظریه ی تخصیص مطلوب منابع "، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. تلاش های تجالینگ کوپمنز در پایه گذاری سه حوزه اصلی اقتصاد کمّی مدرن مؤثر بوده است. اوّلین حوزه، به برآورد و تخمین آماری پارامترها در مدلهای اقتصادسنجی مربوط می شود. دوّمین حوزه مرتبط با تجزیه و تحلیل فعالیت هاست که برنامه ریزی خطی یکی از شناخته ترین بخش های این حوزه است و سومین حوزه نیز، حداکثرسازی مطلوبیّت و بهینه سازی تخصیص.
منابع را در برمی گیرد.

آشنایی با زندگی تجالینگ کوپمنز

تجالینگ کوپمنز در سال 1910 در خانواده ای از فِریزلَند به شهر گِریولَند نزدیک هیلوِرسام واقع در هلند مهاجرت کرده بودند متولّد شد. در سن 17 سالگی وارد دانشگاه اوترخت شد و اگرچه خیلی جوان بود امّا استعداد عجیبی در ریاضیات داشت. تحصیل در رشته ریاضیات محض را به تنهایی کافی نمی دانست لذا به آموختن در دیگر حوزه های علمی نظیر فلسفه علم پرداخت. در سال های 1932 و 1933 در دو رشته فیزیک و ریاضیات از دانشگاه اوترخت لیساس و فوق لیسانس گرفت و در سال 1936 با درجه دکتری از دانشگاه لیدن فارغ التحصیل شد. لیکن در عمل به اقتصاد و به خصوص اقتصادسنجی تعلق خاطر پیدا کرد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۷:۱۸
مهدی اشرفی وند

 

 

اگر چیزی قطعی باشد اینست که من خودم مارکسیست نیستم.
(گفته مارکس به نقل از انگلس1882)
کارل مارکس در ذهن این روزهای ما ژولیده‌مردی است با موها و ریش‌های بلند که کت و شلوار کهنه‌ای بر تن دارد، روی صندلی نشسته و دست راستش را روی سینه زیر کتش فرو برده است. اسمش را زیاد شنیده‌ایم اما از او کم خوانده‌ایم. مباحثه و مجادله موافقان و مخالفان سرسختش را دیده‌ایم و تاریخ نظام‌هایی را مرور کرده‌ایم که داعیه پیروی از او داشتند و به فروپاشی و انحطاط یا مثل خود او فقر و کم‌رشدی اقتصادی رسیده‌اند. مارکس یکی از بزرگ‌ترین متفکران علوم اجتماعی، مردی که به فکر تغییر دنیا و بهبود شرایط کارگران بود اما در اداره خانواده خودش عاجز ماند؛ کار درآمدزایی نداشت و نوشته‌هایش یا چاپ نمی‌شد یا اگر مقاله‌هایش پراکنده در روزنامه‌ها منتشر می‌شد پول چندانی عایدش نمی‌شد؛ اگر کمک‌های مالی انگلس نبود شاید به همان 65سالگی هم نمی‌رسید. اما او در فکر اتحاد پرولتاریا علیه بورژوا بود. به فکر تغییر جهان به جای تفسیر جهان بود. منتقد سرسخت سرمایه‌داری و نظریه‌پرداز ارزش کار بود. اما کسی که از محاسبه و تعیین درآمد و هزینه  خانواده‌اش عاجز بود چگونه با تئوری‌های اقتصاد کلاسیک مخالفت می‌کرد؟ کسی که سه فرزندش در یک و چهار سالگی بر اثر فقر مردند به دنبال تغییر کدام جهان بود؟ آیا این فیلسوف،  جامعه‌شناس، تاریخدان و اقتصاددان نمی‌دانست باید برای آیندگان چهره موفق‌تری از خود برجای بگذارد؟ آیا خود مارکس نیازمند انقلاب پرولتاریای درونش علیه بورژوای درونش نبود؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۳:۵۹
مهدی اشرفی وند
کلمنت آلن تیسدل، روز 18 نوامبر سال 1939 میلادی در استرالیا متولد شد. او که استاد اقتصاد دانشگاه کوئینزلند است، به دلیل مطالعات گسترده در زمینه اقتصاد محیط زیست و اکولوژی در جهان شناخته شده است. او مدرک کارشناسی خود را در رشته بازرگانی از دانشگاه نیو ساوث ولز گرفت و در دانشگاه ملی استرالیا به ادامه تحصیل در رشته اقتصاد پرداخت. او مدرک دکترای رشته اقتصاد را در سال 1964 میلادی دریافت کرد. تیسدل که تدریس را به عنوان شغل اصلی خود برگزید، بعد از اتمام دوره تحصیلی‌اش در دانشگاه‌های مختلفی به تدریس مشغول شد و مدتی هم به عنوان رئیس دپارتمان اقتصاد در دانشگاه ملی استرالیا به کار مشغول شد. او چندین سال رئیس دپارتمان بازرگانی دانشگاه نیوکاسل بود.  کلمنت تیسدل مقالات زیادی در زمینه اقتصاد محیط زیست تالیف کرده است که از جمله آنها می‌توان به «منابع و اقتصاد محیط زیست: مسائل مدرن و کاربردهای آن» اشاره کرد که در سال 2010 میلادی تالیف شده است. از دیگر مقالات نوشته‌شده توسط وی «تولید سوخت‌های گیاهی: رفاه و تبعات زیست‌محیطی برای آسیا» را می‌توان نام برد که یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مطالعات او در سال‌های اخیر است و در سال 2009 میلادی چاپ شده است. مقاله «اقتصاد حفاظت محیط زیست، دلایل اقتصادی-اجتماعی از بین رفتن گونه‌های گیاهی» و در نهایت «جهانی‌سازی و پایداری» از دیگر مقالاتی هستند که نه‌تنها در محافل اقتصادی، بلکه در مجامع علمی هم بسیار مورد توجه و استقبال بوده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۳:۵۱
مهدی اشرفی وند

 

 

در اینجا با توجه به احتمال شناسایی یا عدم شناسایی فروشنده از سوی دولت، می‌توان ریسک فروشنده را محاسبه کرد. این ریسک به این صورت محاسبه می‌شود که فروشنده با دانستن احتمال شناسایی (P) یا عدم شناسایی (1-P) خود از سوی دولت، در دو حالت درآمد انتظاری‌اش را محاسبه می‌کند: نخست؛ در حالت فروش مواد مخدر و دوم؛ در حالت عدم فروش مواد مخدر. مثلاً اگر احتمال شناسایی فروشنده مواد مخدر از سوی دولت 30 درصد باشد، آنگاه درآمد انتظاری فروشنده در حالتی که اقدام به فروش مواد مخدر کند، عبارت است از Y-0.3F. همچنین درآمد انتظاری فروشنده در حالتی که اقدام به فروش مواد مخدر نکند، عبارت است از صفر. به تفاوت میان درآمد فرد در این دو حالت، ریسک ورود به بازی گفته می‌شود.

اقتصاددانان فعال در زمینه جرم و مواد مخدر
در زمینه اقتصاد مواد مخدر، اقتصاددانانی نظیر میلتون فریدمن و همچنین دیوید فریدمن نظراتی دارند. همچنین در زمینه اقتصاد جرم نیز اقتصاددانانی مانند گری بکر اقدام به نظریه‌پردازی کرده‌اند. تحلیل‌های دیوید فریدمن مبتنی بر شاخه اقتصاد و حقوق است و تحلیل‌های گری بکر نیز مبتنی بر اقتصاد خرد است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۷:۱۶
مهدی اشرفی وند

 

 
فردریش فون وایزر در روز10ژوئیه سال1851 میلادی در اتریش متولد شد. او نسل دوم اقتصاددانان مکتب اتریش است. اما تحصیل وی در دانشگاه با رشته حقوق آغاز شد و او تحصیل در این رشته را در دانشگاه وین انجام داد. اما همواره به اقتصاد سیاسی علاقه‌مند بود و بعد از اتمام تحصیلش به عنوان کارمند دولت در بخش خدمات عمومی به کار مشغول شد. ولی بعد از10سال خدمت در این بخش موفق شد تا بورسیه‌ای برای تحصیل در رشته اقتصاد سیاسی در دانشگاه هیدلبرگ آلمان دریافت کند و به همراه یوگن و بوهن- باورک به تحصیل در رشته اقتصاد سیاسی بپردازد. هر دو این افراد تحت‌تاثیر کارل منگر بودند که یکی از اقتصاددانان بنیانگذار مکتب اتریش بود و تدریس در دانشگاه وین را بر عهده داشت. با وجود اینکه این دو دانشجوی جوان هیچ‌گاه در کلاس‌های تدریس منگر شرکت نکرده بودند ولی مطالعه کتاب تالیف‌شده توسط وی با عنوان اصول اقتصادی تحول بزرگی در دیدگاه‌های آنها ایجاد کرده بود.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۸
مهدی اشرفی وند

شطرنج باز 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کنث راگوف، اقتصاددان مطرح آمریکایی و استاد برجسته اقتصاد دانشگاه هاروارد، روز 22 مارس سال 1953 میلادی در ایالات متحده آمریکا متولد شد. این استاد اقتصاد که تاکنون کمتر در موردش سخن گفته شده، دهمین اقتصاددان جهان بر اساس رتبه‌بندی وب‌سایت IDEAS است. کنث راگوف، در یک خانواده تحصیلکرده آمریکایی و در شهر نیویورک متولد شد. پدرش استاد رشته رادیولوژی در دانشگاه روچستر بود. مادر او نیز کتابدار حوزه علوم اجتماعی در دانشگاه روچستر بود و در سال‌های پایانی کارش به عنوان رئیس کتابخانه‌های این دانشگاه انتخاب شد. او فرزند دوم یک خانواده چهار‌نفره بود و برادر بزرگش، هال، هم در حوزه کتابداری فعالیت می‌کند. کنث علاقه زیادی به علم اقتصاد داشت و همین علاقه سبب شد در سال 1975 میلادی مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه ییل دریافت کند و برای ادامه تحصیل به موسسه تکنولوژی ماساچوست برود و در سال 1980 میلادی موفق به اخذ مدرک دکترای رشته اقتصاد شود.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۲:۵۳
مهدی اشرفی وند

استاد نظریه و تمرین 
 

جان یانگ کمپبل، روز 17 می سال 1958 میلادی در انگلستان متولد شد. او که یک اقتصاددان برجسته انگلیسی - آمریکایی است در فاصله سال‌های 2012-2009 ریاست دپارتمان اقتصادی دانشگاه هاروارد را بر عهده داشت. کمپبل تحصیلاتش را از دانشگاه آکسفورد آغاز و در سال 1979 میلادی مدرک لیسانس رشته اقتصاد را دریافت کرد. سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشگاه ییل رفت و در سال 1984 میلادی موفق شد با اخذ مدرک دکترای رشته اقتصاد، به جرگه استادان برجسته دانشگاه‌های آمریکا بپیوندد. اولین شغل او استادیاری دانشگاه پرینستون بود که از سال 1984 میلادی آغاز شد. کمپبل تا سال 1994 میلادی به عنوان هیات علمی در این دانشگاه باقی ماند و سپس به دانشگاه هاروارد آمد و تدریس در این دانشگاه را آغاز کرد. در ماه می سال 2006 میلادی، به عنوان استاد تمام دانشگاه هاروارد معرفی شد و سپس به دلیل سال‌ها فعالیت در عرصه علمی و مطالعات جامع و گسترده، تقدیرنامه‌ها و جوایز زیادی دریافت کرد. در سال 2009 میلادی، کمپبل به عنوان رئیس دپارتمان اقتصادی دانشگاه هاروارد انتخاب شد و تا انتهای سال 2012 میلادی در همین سمت باقی ماند. به علاوه او به عنوان هیات رئیسه شرکت مدیریت هاروارد نیز کار کرده است و دوره فعالیت وی در این سمت را می‌توان از سال 2004 میلادی تا انتهای سال 2011 میلادی دانست.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۱
مهدی اشرفی وند


گامی بلند در علم اقتصاد 
 

 

 

الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) شاخه‌ای از نظریه تعادل عمومی کاربردی است که بر روند مطالعه حوزه‌های کلان اقتصادی در سال‌های اخیر تاثیر زیادی داشته است. روش DSGE تلاش دارد تا تحولات کلی اقتصاد از قبیل رشد اقتصادی، چرخه‌های تجاری و تاثیر سیاست‌های پولی و مالی در اقتصاد را تشریح کند و این کار را بر مبنای مدل‌های اقتصاد کلانی که از اصول اقتصاد خرد مشتق شده است، انجام می‌دهد. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که اقتصاددانان حوزه کلان تلاش می‌کنند تا پایه خرد برای مدل‌های خود ایجاد کنند این است که این قبیل مدل‌ها کمتر مورد انتقاد اقتصاددانان دیگر قرار می‌گیرد. به علاوه از آنجا که پایه اقتصاد خرد در نظریه‌ها بر مبنای ترجیحات تصمیم‌گیران اقتصادی در مدل‌ها در نظر گرفته می‌شود، مدل‌های DSGE تصویرگر چارچوب طبیعی برای ارزیابی اثرات رفاهی تغییرات سیاست‌های اقتصادی در زندگی مردم هستند و همین مساله محبوبیت این روش را بیشتر کرده است.

ساختار مدل‌های DSGE
مانند دیگر مدل‌های تعادل عمومی، این مدل‌ها هم با هدف توصیف رفتار کل اقتصاد از طریق تحلیل تعاملات تصمیمات خرد در سطوح مختلف کار می‌کند. تصمیماتی که در اغلب مدل‌های تعادل عمومی پویای تصادفی مد نظر قرار می‌گیرد، در ارتباط با کمیت‌های کلان مورد مطالعه در اقتصاد است. از جمله این کمیت‌ها می‌توان به مصرف و پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و در نهایت عرضه و تقاضای نیروی کار اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۰
مهدی اشرفی وند

دو اقتصاددان با انتشار یادداشتی در وبسایت مجمع جهانی اقتصاد ادعا کرده اند که امروز سیاست های پولی مانند تغییر نرخ بهره و افزایش حجم پول کارایی خود در اقتصادهای توسعه یافته را از دست داده اند و تلاش سیاستگذاران و به خصوص بانک های مرکزی جهان برای به رونق درآوردن اقتصادهای توسعه یافته از طریق سیاست های پولی با ناکامی همراه شده است. دیوید واینز (استاد اقتصاد دانشگاه آکسفورد) و پیتر تمین (استاد اقتصاد دانشگاه ام آی تی) توصیه کرده اند که اکنون بهترین زمان برای عمل به توصیه جان مینارد کینز است. کینز اعتقاد داشت که در زمان رکود اقتصادی، دولت ها باید از طریق افزایش هزینه های خود بخش تقاضا در اقتصاد را به حرکت درآورده و اقتصاد را از رکود خارج کنند. اکنون واینز و تمین نیز اعتقاد دارند که سیاست های مالی مانند افزایش پروژه های زیرساختی می تواند به بهبود اقتصاد غرب کمک کند و به همین خاطر آن ها نتیجه گرفته اند که اکنون زمان بازگشت به ایده های کینز فرارسیده است. پیش از این مجله اکونومیست نیز به سیاستگذاران آمریکایی و آلمانی توصیه کرده بود که هزینه های دولتی و به خصوص سرمایه گذاری در بخش زیرساختی را افزایش دهند.

از زمان بحران مالی جهانی در سال 2008 تاکنون، سیاست های مختلفی برای مقابله با این بحران به کار گرفته شده و برخی از بانک های مرکزی مانند بانک مرکزی آمریکا و ژاپن سیاست های پولی جسورانه ای را امتحان کرده اند در حالیکه بانک مرکزی اروپا نسبتا محافظه کارانه تر عمل کرده است. همچنین علاوه بر سیاست های پولی، سیاست های مالی گسترده ای نیز توسط اقتصادهای توسعه یافته و همچنین به کار گرفته شده است با این حال این اقتصادها امروز شرایط یکسانی ندارند. برای مثال اقتصاد آمریکا شرایط نسبتا خوبی دارد به طوریکه رشد اقتصادی در این کشور بهبود یافته و نرخ بیکاری نیز کاهش یافته اما منطقه یورو از نظر رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در شرایط نامناسبی به سر می برد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۳:۵۹
مهدی اشرفی وند