طنز : شعر
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۲ ب.ظ
یارانه بیارید که رندانه بگیرم
رندانه یکی گوهر دردانه بگیرم
درویشم و بی پول و تورم زده ام من
بگذار از این بخشش شاهانه بگیرم
همسایه بگفتا که کجا ثبت نمایم؟
تا مبلغی از بابت ماهانه بگیریم؟
گفتم برود سوپر پائین محله
من لیک چنین مائده در خانه بگیرم
اخطار شده راست بگو هر چه بپرسم
گر راست نگوئی زتو یارانه بگیرم
آخر پدرت خوب ، کجا راست شنیدی
تا من ره آن عابد فرزانه بگیرم ؟
هرکس که زنش بیش بود بیش بگیرد
حنانه و فتانه و پروانه بگیرم
پرسیده که تو صاحب ملکی ؟ بزنم نه
با خانه و آواره و بی خانه بگیرم
گفتند که رسوا بشود هر چه دروغ است
رسوا شده و جاهل و دیوانه بگیرم
پرسیده کجا ساکنی ای مرد بدهکار
جیرفتی و کرمانی و ترکانه بگیرم
گفتند که دزدیست اگر نیست نیازت
شیطانه و بی چانه و دزدانه بگیرم
مهدی اگرت له نکند دولت تدبیر
باید که یکی مجلس شکرانه بگیرم
۹۳/۰۵/۲۰