چرا امارات پیش رفت کرد اما ایران عقب ماند
هر فرآیند اقتصادی از دو عنصر خریدار و فروشنده شکل مییابد ، در این مسیر گاه کالا و گاهی خدمات به فروش رسیده و در قبال آن هر نوع شی ارزشمندی تبادل می گردد ، خواه پول باشد و یا شی و کالای دیگر مانند نفت و طلا . در این تعریف نحوه تبادل کالا و ارزش آن اهمیت چندانی ندارد بلکه موضوعات مهم تری از قبیل تنوع کالا ، شرکای تجاری و نرخ برابری ثمن معامله تعریف بهتری می یابد .
در طی سالهای گذشته ، اقتصاد ایران و منطقه خاور میانه دچار تغییرات بنیادین مهمی شده است که برخی از آنها بسیار دور از ذهن می نمود ، اما این حقیقت امروزه به عنوان بخشی از فرآیند تجارت منطقه و فرا منطقه ای به عنوان یک اصل غیر قابل اغماض تبدیل شده است ، در این حال کشور ما چه واکنشی باید نشان دهد تا بیشترین تاثیر و منفعت را نصیب خویش سازد ؟
در یازدهم آذر ماه 1350 هجری شمسی ، منطقه امارات متصالحه با تصمیم جمعی از شیوخ به کشور امارات متحده عربی تبدیل شد یعنی ده سال بعد از آنکه ادوراد زهرائیان ابا الهام گرفتن از سرستون های تخت جمشید آرم شرکت هواپیمائی ایران " هما " را طراحی کرد ، نه سال بعد از تاسیس اولین کارخانه خودرو سازی در ایران در سال 1341 ، چهار سال بعد از تاسیس شرکت تراکتور سازی ایران در سال 1346 و سه سال بعد از تاسیس ماشین سازی اراک در سال 1347 . و درست در هنگامیکه سایه انگلستان از سر ملک وراثتی آل ثانی کم شد و کشوری به نام قطر تاسیس شد .
در آغاز سال 1358 در آن سوی آسیا اجرای سیاست دربهای باز تنگ شیائوپنگ ، چین کمونیست را در آستانه تبدیل شدن به قدرت نخست اقتصادی دنیا قرار داد ، سیاستی که اجرای آن طی سی سال باعث شد تا وضعیت زندگی مردم 22 بار بهتر شود و همچنین شمار اهالی کم درآمد از 53 درصد به 8 درصد کل جمعیت تقلیل یابد و یا اینکه در آمد سرانه روستائیان 54 بار افزایش یابد .
درست در همان ایام که سه برابر شدن درآمدهای نفتی ایران موجبات رشد فزاینده اقتصاد ایران را فراهم نموده بود دولت وقت ایران اعلام آمادگی برای پرداخت وام های کلان به کشورهای مطرح دنیا مانند انگلستان را نموده بود ، افزایش واردات کشور از سطح 6.1 میلیارد دلار به بیش از یازده میلیارد دلار که قبل از ورود به باشگاه 25 میلیارد دلاری های دنیا بود موجب شد تا نرخ بیکاری کشور به %2.9 تنزل یابد در حالیکه قطب های اقتصاد امروز منطقه در حال شکل گیری بودند و سران قبایل آنها به دنبال سهم خواهی بیشتر .
در حالیکه امروز بعد از گذشت سی و اندی سال تفاوتهای چشمگیری در جایگاه اقتصادی ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و یا چین بزرگ ، بوجود آمده است ، تا جائیکه کشور امارات متحده عربی و چین به ترتیب به شرکای اول و دوم تجاری کشور ما تبدیل شده است .
اما سوال اینجاست که چرا امارات متحده عربی به عنوان شریک اول تجاری ایران قرار گرفته است ؟ شاید در نگاه نخست موضوع تحریم ها ما را به این سمت رهنمون سازد که از طریق امارات ، فرصتی بوجود آمده تا بخشی از تحریم های نابخردانه علیه کشورمان کم شود ، اما آیا پاکستان ، افغانستان ، کشورهای حوزه آسیای میانه نیز مشکلاتی شبیه به ما دارند ؟
این درست است که طی سالهای اخیر کشور چین با خرید نفت از ایران کمک شایانی به کم شدن اثر تحریم ها بر علیه کشورمان را ایفا کرد اما این بازی برد - برد تنها دلیل قرارگرفتن چین در زمره شرکای نخست تجاری ایران نیست ، زیرا در رابطه با کشور آمریکا نیز مشاهده می کنیم که چین جزو نخستین شرکای آنها قرار گرفته است !
پس موضوع تحریم در این تغییر شرکای تجاری فارغ از تعریف است .
به هنگام بودن، آینده نگری و سرعت در تصمیم گیری و استفاده از الگوهای استاندارد موجود در دنیا به عنوان یکی از ابزارهای پیشرفت می تواند موید این پیشرفت چشمگیر باشد . به عنوان مثال رفع ایرادات پیش رو در الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت و یا ایجاد پنجره واحد فرامرزی مواردی و یا حتی در پاره ای از موارد استقبال از بحرانهای مدیریت شده مانند بحران مالی آمریکا که منجر به شفافیت بخش عظیمی از اقتصاد دنیا شد و مواردی از این دست همه و همه به عنوان ابزارهای در دسترس برای برون رفت از شرایط فعلی وجود دارد اما نکته مهم نحوه استفاده از این ابزارها است . مساله حایز اهمیت دیگر اینکه فراملی اندیشیدن مسئولین تصمیم گیر به بهبود شرایط کمک شایانی می کند . به عنوان مثال ارائه بسته خروج از رکورد غیر تورمی که به عنوان یک راهکار عملیاتی کوتاه مدت تدوین شده نشان از حرکتی عظیم در اقتصاد ایران دارد و موید این مهم است که کشور ما پتانسیل جهش اقتصادی بی نظیری را دارد .
موضوع اقتصاد مقاومتی یکی دیگر از راهبردهای بهبود وضعیت اقتصادی کشوری است که مشق استقلال را در زمین اقتصاد می کند ، افق ایران 1404 بدون شک با بکار گیری این ابزارها بسیار قابل تحقق است .
مصطفی مالکی تهرانی