معرفی اقتصاددان: آمارتیا سن Amartya Sen
آمارتیا سن (Amartya Sen) طی سی سال اخیر، چهرهای پیشرو در حوزههای اقتصاد رفاه و توسعه اقتصادی بوده است. کار وی، نگاه اقتصاددانان را به چگونگی بهبود رفاه انسانی گسترش داد. سن همچنین نشان داده که چگونه فقر و توسعهنیافتگی، آثاری منفی روی زنان میگذارند. او خاطر نشان کرده که اقتصاددانانی که توسعه اقتصادی را مطالعه میکنند، باید تمرکز بیشتری روی توسعه فرصتها برای افراد (به ویژه زنان) نموده و کمتر به افزایش درآمد ملی بپردازند.
آشنایی با زندگی آمارتیا سن
آمارتیا سن در سال 1933 در روستای سانتینیکران کشور هند متولد شد. پدرش استاد شیمی در دانشگاه داکا بود. سن در دوران کودکی قحطی بزرگ سال 1943 را تجربه کرد. او معتقد است وقوع این قحطی اثری بزرگ در زندگیاش داشت و علاقه وی به توسعه را منجر شد. او در مقطع کارشناسی در دانشگاه ریاست جمهوری کلکته همزمان با تحصیل در رشته اقتصاد، به مطالعات اخلاقی و فلسفی نیز پرداخت. سن در سال 1953 موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد و سپس مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را از دانشگاه ترینیتی کمبریج دریافت کرد. وی در کمبریج اقتصاد را نزد پیر سرافا و جون رابینسون آموخت. رابینسون استاد راهنمای رساله دکترای وی بود و تلاش کرد پژوهش سن را از "زبالههای اخلاقی" به تئوری انتزاعی سوق دهد.
او پس از فارغالتحصیلی از کمبریج در سال 1959 به تدریس در دانشگاه جاداپور در هند، دانشگاه کمبریج و سپس در دانشگاه دهلی نو پرداخت. سن در سال 1971 به انگلستان بازگشت و به تدریس در مدرسه اقتصادی لندن مشغول شد. او در سال 1977 به دانشگاه آکسفورد رفت و پس از سه سال به درجه استادی اقتصاد سیاسی، درجهای که قبل از او در اختیار اقتصاددانانی چون اجورث و هیکس بود، نائل گردید. سن در سال 1987 به آمریکا رفت و به درجه استادی در اقتصاد و فلسفه در دانشگاه هاروارد رسید.
سن در سال 1994 به ریاست انجمن اقتصاد آمریکا برگزیده شد. وی در سال 1998، موفق به دریافت جایزه نوبل گردید. کمیته نوبل، این جایزه را به دلیل کارهای سن روی انتخاب اجتماعی و تصمیمگیری فردی به او اعطا نمود. مایه تعجب است که این کمیته، منحصر بفردترین کار وی را که در مورد چگونگی بهبود زندگی مردم در کشورهای کمتر توسعه یافته بود، نادیده گرفت (Pressman, 2006, p. 286).
نظریات اقتصادی آمارتیا سن
• اقتصاد رفاه؛ از نظر آمارتیا سن در اقتصاد رفاه با توجه به شرایط موجود علم اقتصاد تنها ضابطهای که وجود دارد همان ضابطه بهینه پارتو است. وضعیتی اجتماعی را بهینه بهمعنای پارتو میگویند که اگر و تنها اگر مطلوبیت هیچ فردی نتواند زیاد شود مگر آنکه به نقصان مطلوبیت دیگری منجر گردد. رسیدن به یک چنین وضع بهینهای موفقیتی بسیار محدود بهشمار میرود و به خودی خود ضامن نتایج شاهکاری نیست. یک وضعیت میتواند بهینه پاتو باشد در حالیکه در آن، برخی انسانها در فقر کامل بهسر میبرند و بعضی دیگر غرق در تجمّلات باشند و نتوان وضع فقرا را بهبود بخشید مگر آنکه بهتحمّل اغنیا دست زده شود. اما بهینه پارتو که گاهی آنرا "کارآیی اقتصادی" نامیدهاند در فضای مطلوبیتها و فایدهها سر و کار دارد و هیچ توجهی به ملاحظات مربوط به توزیع ندارد (سن، 1377، ص 43).
آمارتیا سن در نقد مطلوبیتگرایی و رفاه مبتنی بر آن، به طراحی قضیه "عدم امکان لیبرلایسم پارتویی" پرداخت. او نیز، ابتدا برای تحقق لیبرالیسم مشروط پارتویی، آزادی فردی و نامحدود بودن دامنه انتخاب را مطرح ساخت و بعد نشان داد که تحقق آنها در جامعه از نظر منطقی ممکن نیست. او نشان داد که در صورت وجود بیش از دو گزینه، ممکن است وضع پارتویی حفظ شود؛ اما ارزشهای لیبرالیسم مانند آزادی فردی، با آن سازگار نخواهد بود (دادگر، 1383، ص 535).
• توسعه و آزادی؛ یکی از مهمترین آثار آمارتیا سن کتاب "توسعه بهمثابه آزادی" است. در این کتاب، آزادی بهعنوان "هدف" و "ابزار اصلی" توسعه در نظر گرفته میشود. این دو را بهترتیب میتوان "نقش قوامبخش" و "نقش ابزاری" آزادی در فرآیند توسعه نامید. نقش قوامبخش آزادی به اهمیت آزادیهای اساسی در غنا بخشیدن به صیانت انسان مرتبط میشود. آزادیهای اساسی شامل قابلیتهای اولیه است. همچنین توانایی در اجتناب از محرومیتهایی مثل گرسنگی، امراض گریزپذیر، مرگ زودرس، باسواد بودن، مشارکت سیاسی و ...؛ اما نقش ابزاری آزادی بهطور کلی بهروشی میپردازد، که انواع مختلف حقوق، فرصتها و استحقاقها به توانایی انسان کمک میکنند؛ بنابراین موجب ارتقای توسعه میشوند (سن، 1381، ص 57).
• سن از مدافعان میانهرو بازارهای آزاد بود که گاهی اوقات این میانهروی و اعتدال را به زیبایی نشان میداد. وی در کتاب توسعه به مثابه آزادی چنین نوشته است:
"اگر بخواهیم به طور عام با بازار مخالفت کنیم، به اندازهای عجیب و غریب است که بخواهیم عموماً مخالف گفتگوی مردم با یکدیگر باشیم (حتی اگر این گفتگوها کاملاً احمقانه باشند یا مشکلاتی را برای دیگران ایجاد کنند). آزادی رد و بدل کردن واژهها، کالاها یا هدایا نیازی به توجیه ندارد؛ اینها بخشی از زندگی انسانی در جامعه هستند." (econlib.org).
• اخلاق و اقتصاد؛ یکی از پدیدههای جدید در حوزه عقاید اقتصادی و سیر تحولات آن بهویژه در دهه 1990 و اوایل دهه اول قرن 21، ظهور گرایشهای اخلاق و اقتصاد، دین و اقتصاد و مانند آن است. آمارتیا سن یکی از اقتصاددانانی است که در مقوله اخلاق، نقش اساسی داشته است. سن ثابت میکند که فاصله ایجاد شده میان اقتصاد سنتی و اخلاق، باعث نارسایی در اقتصاد سنتی شده است. او ثابت میکند که رفتارهای واقعی انسانها تحت تأثیر ملاحظات اخلاقی است؛ بنابراین، به اعتقاد وی اقتصاد میتواند از پیوند با اخلاق سود ببرد. او یکی از موانع عدم درک پیوند اقتصاد و اخلاق را، قبول پیشفرض عقلانیت ابزاری میداند که براساس آن، رفتار انسان ناشی از جستجوی نفع شخصی است.
از نظر سن، طول زمان بعد اخلاق به فراموشی سپرده شده است. بهنظر او، حداقل دو موضوع محوری در توجه به پیوند اخلاق با اقتصاد وجود دارد: یکی پیوند اخلاق با انگیزه است؛ چراکه اصولا الزامات اخلاقی نمیتوانند در رفتار واقعی انسانها، پیامد و اثری بههمراه نداشته باشند. دوم، مسئله دیدگاه مطلوب و سعادت نهایی در اقتصاد. بهنظر او سعادت نهایی و مطلوب نمیتواند صرفا مبتنی بر کارآیی باشد و حتما بعد اخلاقی را نیز دربر دارد (دادگر، 1383، ص 563).
• رفتار عقلایی؛ سن اعتقاد دارد که فرض رفتار عقلایی نقش مهمی در علم اقتصاد مدرن ایفا میکند. رفتار انسانها عقلانی فرض میشوند و در این فرض توصیف رفتار عقلانی نهایتا با توصیف رفتار واقعی تفاوت چندانی ندارد. حتی اگر توصیف رفتار عقلانی در اقتصاد سنتی را نیز کاملا صحیح بدانیم، بازهم لزوما بهمعنای پذیرش این فرض نیست که انسانها مطابق با توصیف عقلانیای که از آنان میشود، رفتار کنند؛ مشکلات آشکار فراوانی در این راه وجود دارد: ما جایزالخطا هستیم، گیج و سردرگم میشویم و .... در اقتصاد کلاسیک دو تعریف اصلی از عقلانیت رفتار ارائه میشود. برای یکی، عقلانیت همانا سازگاری درونی گزینشهاست و برای دیگری عقلانیت، حداکثر کردن نفع شخصی است. روش اول و دوم هر دو تعبیر کاملا نامناسی با رفتار عقلانی را ارائه میدهند. بهطور مثال چه دلیلی وجود دارد که عقلانی بودن منحصرا تعقیب منافع شخصی بهمعنای حذف تمامی دیگر اهداف باشد. این استدلال که هر چیز جز حداکثر کردن نفع شخصی بایستی غیرعقلانی فرض شود، کاملا شگفتانگیز است (سن، 1377، ص 15).
آثار آمارتیا سن
• Choice of Techniques: An Aspect of The Theory of Planned Economic Development, Oxford, Basil Blackwell, 1960
• ‘‘The Impossibility of a Paretian Liberal,’’ Journal of Political Economy, 78, 1 (January–February 1970), pp. 152–7
• On Economic Inequality, Oxford, Clarendon Press, 1973
• ‘‘Choice, Orderings and Morality,’’ in Practical Reason, ed. Stephan Ko¨ rner, New Haven, Yale University Press, 1974, pp. 54–67
• ‘‘Rational Fools: A Critique of the Behavioral Foundations of Economic Theory,’’ Philosophy and Public Affairs, 6 (1976–7), pp. 317–44
• Poverty and Famines: An Essay on Entitlement and Deprivation, Oxford, Clarendon Press, 1981
• Resources, Values and Development, Oxford, Basil Blackwell, 1984
• Commodities and Capabilities, Amsterdam, North Holland, 1985a
• ‘‘The Moral Standing of the Market,’’ in Ethics and Economics, eds Ellen Frankel, Fred D. Miller, Jr., and Jeffrey Paul, Oxford, Basil Blackwell, 1985b, pp. 1–19
• On Ethics and Economics, Oxford, Basil Blackwell, 1987
• Hunger and Public Action, with Jean Dre´ze, Oxford, Clarendon Press, 1989
• ‘‘Gender and Cooperative Conflicts,’’ in Persistent Inequalities, ed. Irene Tinker, London, Oxford University Press, 1990a, pp. 123–49
• ‘‘More than 100 Million Women Are Missing,’’ New York Review of Books, 37 (December 20, 1990b), pp. 61–6
• The Political Economy of Hunger: Famine Prevention, Oxford, Clarendon Press, 1991
• Inequality Reexamined, Cambridge, Massachusetts, Harvard University Press, 1992
• ‘‘The Economics of Life and Death,’’ Scientific American, 268, 5 (May 1993), pp. 40–7
• The Political Economy of Hunger: Selected Essays, Oxford, Clarendon Press, 1995, with Jean Dre´ze and Arthur Hussain
• India: Economic Development and Social Opportunity, Oxford, Oxford University Press, 1996, with Jean Dre´ze
• Development as Freedom, New York, Random House, 1999
• Rationality and Freedom, Cambridge, Massachusetts and London, Harvard University Press, 2002
آثاری درباره آمارتیا سن
• Arrow, Kenneth, ‘‘Amartya K. Sen’s Contributions to the Study of Social Welfare,’’ Scandinavian Journal of Economics, 101, 2 (June 1999), 163–72
• Klamer, Arjo, ‘‘A Conversation with Amartya Sen,’’ Journal of Economic Perspectives, 3, 1 (Winter 1989), pp.135–50
• McPherson, Michael, ‘‘Amartya Sen,’’ in New Horizons in Economic Thought: Appraisals of Leading Economists, ed. Warren J. Samuels, Hampshire, UK, Edward Elgar, 1992, pp. 294–309
• Pressman, Steven, and Summerfield, Gale, ‘‘The Economic Contributions of Amartya Sen,’’ Review of Political Economy, 12, 1 (January 2000), pp. 89–113
منابع
• دادگر، یدالله؛ تاریخ تحولات اندیشه اقتصادی، قم، انتشارات دانشگاه مفید، 1383، چاپ اول.
• سن، آمارتیا؛ اخلاق و اقتصاد، حسن فشارکی، تهران، شیرازه، 1377، چاپ اول.
• سن، آمارتیا، توسعه بهمثابه آزادی، حسین راغفر، تهران، کویر، 1381، چاپ اول.
• http://www.econlib.org/library/Enc/bios/Sen.html#lfHendersonCEE2BIO-081_footnote_nt461
• Pressman, Steven; Fifty Major Economists, New York &London:Routledge, 2006