مردم در تضاد با تئوری های اقتصاد/ جنبه های جدید رفتارشناسی اقتصادی
گزارشی که اخیراً بانک جهانی منتشر کرده است جنبههای جدیدی از رفتار انسانها و تصمیمگیریهای آنها را نشان میدهد.
بانک جهانی اخیرا گزارشی با عنوان WDR2015 منتشر کرده است که در آن تاکید دارد رفتار انسانها در واقعیت، متفاوتتر از آن است که تئوریهای اقتصادی فرض میکنند.
در این گزارش آمده است که مردم در واقعیت، آنقدر که این تئوریها فرض میکنند پیگیر، مشتاق، آیندهنگر و خودمحور نیستند. آنها گاهی علایق شخصی خود را دنبال نمیکنند و بیش از اندازه سخاوتمند میشوند.
نکتهای که این گزارش بر آن تاکید دارد این است که به دلیل این تفاوتها، باید در بهکارگیری بیچون و چرای این تئوریها برای تعیین استراتژی رشد کشورها احتیاط کرد. این گزارش تاکید دارد این نگرش جدید به رفتار انسانها، نهتنها میتواند به دولتها برای تعیین استراتژیهای موثرتر توسعه کمک کند که حتی میتواند نحوه مدیریت بنگاهها را هم تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، در کشورها و خانوادههای فقیر یا با درآمد پایین، تصمیمگیری برای ثبتنام کودکان در مدرسه، تصمیم مهمی است که در بسیاری موارد منتهی به عدم ثبتنام میشود.
تحقیقات نشان داده اگر تاریخ ثبتنام و شروع مدارس در خانوادههای کشاورز، فاصله زیادی با فصل برداشت (که در آن خانواده بخش اعظمی از درآمد سال خود را به دست میآورد) داشته باشد، ثبتنام کودکان در مدارس به شدت کاهش مییابد.
مطالعهای که در کلمبیا انجام شد نشان داد پرداخت نقدی به خانوادهها در فصل ثبتنام (حتی اگر این وجه قبلاً از خود آن خانواده در فصل برداشت گرفته شده باشد) میتواند ثبتنام کودکان در مدارس را افزایش دهد. یعنی سرپرست خانوار، آنقدر دوراندیش و آیندهنگر نیست یا آنقدر تحلیل هزینه و فایده کاملی ندارد که بتواند خود، در فصل برداشت، بخشی از درآمدش را برای ثبتنام فرزندش ذخیره کند.
این گزارش ادعا دارد انسانها اجتماعی فکر میکنند (بر اساس نُرمهای اجتماع و رفتار دیگران الگوی رفتاری خود را تعیین میکنند نه بر اساس فقط منافع خودشان) و از الگوهای فکری پیروی میکنند. (در هیچ زمینهای بر اساس دادههای موجود مدل تعیین نمیکنند بلکه حتی در صورت تفاوت در شرایط از مدلهای از پیش موجودی که در الگوهای رفتار اجتماعی از قبل وجود دارد استفاده میکنند) در بسیاری از خریدها، حتی وقتی این خرید مربوط به مسائل بهداشتی و بیماریهای واگیردار باشد، احساس تشخص اجتماعی انگیزه بیشتری برای خرید در آنها ایجاد میکند تا حفظ سلامتی یا پولی که باید بپردازند. مردم در قیمتهای برابر، خرید بروشور و کتابچهای را که اطلاعات کمتری را به طور سرراست در اختیارشان میگذارد به خرید بروشوری که دادهها را به آنها ارائه کرده و نتیجهگیری را به خودشان واگذار میکند، ترجیح میدهند. این گزارش بیشتر بیان مواردی اینچنینی است که نشان میدهد جامعه و روانشناسی نیز میتواند و باید به اندازه اقتصاد در تعیین استراتژیهای رشد اقتصادی، سلامت، مبارزه با فقر و... لحاظ شود.