معرفی کتاب جامعه شناسی اقتصادی
اسملسر، نیل جی (1376)، جامعه شناسی اقتصادی، ترجمه محسن کلاهچی، تهران: نشر کویر
به منظور درک و پیش بینی هر وجهی از زندگی اجتماعی توجه به موضوع های اقتصادی ناگزیر می نماید. وجوه غیر اقتصادی زندگی اجتماعی هم به نوبه خود بر جنبه های اقتصادی آن اثر می گذارد. مثلا با آگاهی از شرایط سیاسی جوامع مختلف امکان پیش بینی و وقوع برخی از فعالیت های اقتصادی در آنها میسر خواهد بود. حتی چیزی خودمانی چون رابطه دوستانه ممکن است فرایندهای اقتصادی را مشروط کند. دنیای اجتماعی از وجوه بسیاری همانند اقتصادی، سیاسی، مذهبی، خانوادگی، آموزشی و مانند اینها تشکیل شده است که هر یک را می توان به طور جداگانه و متمایز از دیگری تعریف کرد اما همگی آنها در عمل بر یکدیگر تاثیر می گذارند. در ارتباط با این وجوه، شاخه های گوناگون علوم اجتماعی وجود دارد. مثلا علم اقتصاد و علم سیاست کم و بیش انحصارا به مجموعه ای از مسائل که به ترتیب در عرصه های اقتصاد و سیاست بروز می کنند، می پردازند. جامعه شناسی به عنوان یک حوزه، تعدادی از وجوه اجتماعی را در بر می گیرد که جامعه شناسی مذهب و جامعه شناسی آموزش و مانند اینها از شاخه های فرعی آن به شمار می آید.
این کتاب درباره علم اقتصاد به مفهومی که از این اصطلاح استنباط می شود، نیست. بلکه روابط بین وجوه اقتصادی و غیر اقتصادی زندگی اجتماعی، یعنی به چگونگی تداخل این جنبه ها و چگونگی تاثیر هر کدام بر دیگری می پردازد و ما از این موضوع تحت عنوان "جامعه شناسی اقتصادی" یاد می کنیم.
در اینجا سه سوال مطرح می شود: 1- ما در عرصه جامعه شناسی اقتصادی چه چیزی را باید بدانیم؟ موضوع های اصلی در این عرصه کدامند؟ 2- ما در این زمینه واقعا چه می دانیم؟ یافته های اصلی جامعه شناسی اقتصادی کدامند؟ تا چه حدی می توانیم بر این یافته ها متکی باشیم؟ 3- در چه زمینه هایی به آگاهی های بیشتر نیازمندیم؟ آیا یافته های جامعه شناسی اقتصادی هیچ گونه تاثیر حقیقی بر آنچه نیاز به دانستن آن در این زمینه داریم، دارند؟ نا شناخته های اصلی در تئوری و تحقیق تجربی کدامند؟
طرح این کتاب:
ما پرسش های فوق را از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار می دهیم:
1- از دیدگاه تاریخ اندیشه. تاریخ تفکر اقتصادی از جهتی مرهون حرکت گروهی از شخصیت های برجسته است که در تشخیص کارکردهای نظام اقتصادی به پیشرفت هایی دست یافته اند. این متفکران در شرح و بسط اندیشه های اقتصادی خود، آرایی نیز درباره وجوه غیر اقتصادی صادر کرده اند. گاهی اوقات همین آراء نقش بارزی در نظریه های اقتصادی آنها دارد. در فصل یک ما برخی از آراء غیر اقتصادی آدام اسمیت، کارل مارکس، جان مینارد کینز و دیگران را مورد مطالعه قرار می دهیم. ما همچنین در نگاهی به تاریخ تفکر جامعه شناختی، به اندیشه های شخصیت هایی چون امیل دورکیم و ماکس وبر می پردازیم که به طور اخص در مورد روابط وجوه اقتصادی و غیر اقتصادی جامعه تحقیق کرده اند.
2- از نقطه نظر روش شناختی. در فصل 2 علم اقتصاد و جامعه شناسی را به عنوان رشته های علمی بررسی خواهیم کرد. ما خواهیم پرسید که در هر عرصه با چه نوع مسئله علمی مواجه می شویم. از چه نوع مفاهیمی در هر عرصه برای پرداختن به این مسائل بهره می گیریم و در هر عرصه چه نوع تبیین ها و توضیحاتی ارائه می شود.
3- از منظر سیستمی. پس از بررسی جامعه شناسی اقتصاد از منظر تاریخی و روش شناختی، به موضوع اصلی این حوزه خواهیم پرداخت و در ادامه اقتصاد را به عنوان پاره نظامی از جامعه قلمداد می کنیم و سپس چگونگی ارتباط آن را با دیگر پاره نظامهای عمده نظام فرهنگی (مثل ارزشها- ایدئولوژی) نظام سیاسی، نظام قشربندی و مانند اینها مورد پرسش قرار می دهیم. در مراحل پیشرفت کار بسیاری از یافته های جامعه شناسی اقتصادی در جایگاه خود قرار خواهد گرفت.
4- از نقطه نظر فرآیندهای اقتصادی. در صورتی که کوشش خود را صرفا به بررسی پاره نظام های عمده جامعه و روابط آن ها صرف کنیم در سطح کلی خواهیم ماند. به منظور فهم دقیق تر تاثیر متغیرهای غیر اقتصادی بر متغیرهای اقتصادی، در فصل 4 فرآیندهای اصلی اقتصادی را به تفصیل مورد مطالعه قرار خواهیم داد. در این باره از تولید کالا و خدمات شروع می کنیم و سپس به توزیع و مبادله می پردازیم و نهایتا به مصرف نظری می افکنیم.
5- از دیگاه دگرگونی اقتصادی و اجتماعی. مطالعه یافته های جامعه شناسی اقتصادی در ارتباط با تولید، توزیع و مصرف در درون ساختار اقتصاد و اجتماعی مشخص یک چیزا ست اما بررسی روابط بین متغیرهای اقتصادی و اجتماعی موقعی که ساختارهای عمده جامعه در حال تغییر هستند، مطلبی کاملا متفاوت است. در فصل 5 به توضیح روابط بین دگرگونی اقتصادی واجتماعی اختصاص می دهیم و بر مسائل سازگاری و انطباق که ملت های نوپای دنیا با آن موجه می شوند تاکید می کنیم.