دو چالش ارزی 94
بازار ارز در اقتصاد ایران دارای اهمیت و جایگاه ویژهای بوده و نوسانات آن نیز به شدت از طرف اقشار مختلف جامعه پیگیری میشود. این اهمیت از آن جهت است که اولا نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلیدی اقتصاد بر بسیاری از متغیرهای دیگر مانند نرخ تورم، میزان صادرات و واردات و در نهایت رشد اقتصادی تاثیرگذار است و ثانیا نوسانات این بازار جذابیت زیادی برای ورود سفتهبازان به بازار دارد که خود موجب تشدید این نوسانات خواهد شد.
در حال حاضر، بازار ارز در ایران پس از طی یک دوره تقریبا دوساله پر نوسان از سال 1390 تا سال 1392، تقریبا به ثبات نسبی دست یافته است.
از سال 1392 به بعد در حالی که بازار با نوسانات دورهای مواجه شده است، اما حول یک روند ثابت حرکت کرده و از اینرو فعالیتهای سفتهبازی در بازار به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. این امر تا حدود زیادی وابسته به مدیریت سیاستگذار ارزی در بازار ارز بوده است. با این حال باید توجه داشت یکی از متغیرهای دارای اهمیت در نوسانات کوتاهمدت بازار ارز (که اگر به درستی مدیریت نشوند میتواند منجر به نوسانات بلندمدت شود)، نقش «انتظارات» در این بازار است؛ بهطوریکه مثلا اخباری مبتنیبر افزایش یا کاهش تحریمها همیشه تاثیرات قابل ملاحظهای در بازار ارز داشته است. از این رو یکی دیگر از وظایف بانک مرکزی، «کنترل انتظارات» در بازار ارز است.
بهنظر میرسد در حال حاضر یکی از چالشهای اصلی بازار ارز، کاهش قیمت نفت و به دنبال آن کاهش درآمدهای ارزی ایران است که در صورت تداوم این روند، انتظارات در جهت افزایش نرخ ارز را تقویت میکند و موجب نوسانات شدید احتمالی در این بازار میشود. در شرایطی که منابع ارزی کشور و بانک مرکزی رو به کاهش است، لزوم مدیریت دوجانبه عرضه و انتظارات در بازار ارز از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود. بهطوری که بانک مرکزی باید تلاش کند تا اولا به دلیل حمایت از یک نرخ، موجب کاهش شدید منابع ارزی کشور نشود و همچنین از ریسک افزایش ناگهانی نرخ ارز به دلیل کاهش درآمدهای نفتی و انتظارات افزایش قیمت ارز، بکاهد.
بهمنظور دستیابی به این اهداف اولین و مهمترین گام بانکمرکزی برای مدیریت بازار ارز و جلوگیری از هدر رفت منابع ارزی کشور، تلاش برای یکسانسازی نرخ ارز خواهد بود. در حال حاضر نرخ دلار در بازار آزاد حدود 25 درصد بالاتر از نرخ مبادلاتی آن است. این اختلاف بهخصوص در شرایط کاهش درآمدهای ارزی از اهمیت بالایی برخوردار است و لزوم یکسانسازی نرخ ارز را بیش از پیش آشکار میسازد. در همین راستا سیاستگذاری ارزی باید دو موضوع را در نظر داشته باشد: موضوع اول افزایش نرخ در بازار مبادلاتی بهطور تدریجی (نهچندان کند) و نزدیک ساختن نرخهای این بازار به نرخ بازار آزاد و در نهایت حذف نرخ مبادلاتی است. موضوع دوم نیز کنترل همزمان نوسانات بازار آزاد بهمنظور جلوگیری از تاثیرپذیری این بازار از افزایش نرخها در بازار مبادلاتی خواهد بود.
بنابراین، با توجه به کاهش درآمدهای ارزی کشور به واسطه کاهش قیمت نفت، از مهمترین چالشهای بانک مرکزی در بازار ارز، یکسانسازی نرخ ارز (در بازهای نهچندان طولانی) و همزمان کنترل نوسانات ارزی است. یکسانسازی نرخ ارز از طرفی موجب افزایش درآمدهای ریالی دولت میشود و از طرف دیگر، زمینه فعالیتهای رانتجویانه و هدررفت منابع ارزی کشور را از بین میبرد و از این روست که بهخصوص در زمان کمبود منابع از اهمیت ویژهای برخوردار است.