محمدمهدی راسخ توضیح میدهد: احتمال حذف 5 دهک از دریافت یارانه نقدی
در روزهای پایانی سال 1393 بحث حذف یارانه اقشار پردرآمد داغ شده است. دولت در اولین گام، یارانه نقدی افراد خارج از کشور را حذف کرده و در گام بعدی با کمک 40 پایگاه اطلاعاتی، قرار است یارانه غیرنیازمندان را به تدریج حذف کند؛ اما اینکه ملاک و مکانیزم حذف این گروه چیست، هنوز توسط دولت اعلام نشده است.
با این وجود، در حال حاضر پیشنهادات مختلفی برای حذف یارانه پردرآمدها مطرح میشود؛ از جمله این پیشنهادها، حذف یارانه افراد با درآمد بیش از 2.5 میلیون تومان توسط کمیسیون تلفیق مجلس است که اغلب تحلیلگران اقتصادی، نظر مساعدی نسبت به این پیشنهاد ندارند. برخی از کارشناسان عنوان میکنند که «درآمد نمیتواند معیار درستی برای حذف یارانهبگیران باشد.» مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رییسجمهور نیز تاکید دارد که «این پیشنهاد نیاز به بررسی و کار کارشناسی دارد؛ چراکه سیاستی در کشور اعمال شده که تغییر آن مشکل است.»
اما در همین رابطه، محمدمهدی راسخ، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران معتقد است: «درآمد میتواند ملاک مناسبی برای حذف یارانهبگیران باشد.» به گفته وی، «اگر 2.5 میلیون تومان ملاک حذف یارانهبگیران قرار گیرد، حداقل 4، 5 دهک در این قضیه حسابشان جدا میشود و تفکیک میشوند.»
در حاضر بحثهای مختلفی درباره حذف اقشار پردرآمد از دریافت یارانه نقدی مطرح است. به نظر شما بهترین ملاک و مکانیزم برای حذف این گروه چه میتواند باشد؟
ما به طور کلی با پرداخت نقدی یارانهها موافق نیستیم و اعتقاد داریم هر چقدر یارانهها به صورت غیرنقدی پرداخت شود، بهتر است. برای مثال، پیشنهاد داده بودیم که به جای پرداخت یارانههای نقدی، دولت این درآمد را در حوزه بهداشت، درمان و آموزش و پرورش صرف کند، ولی متاسفانه به این نظر توجهی نشد و پرداخت نقدی یارانهها آغاز شد. طبیعتا انتظار این بود که پرداخت نقدی یارانهها به قشر آسیبپذیر و اقشاری از مردم صورت گیرد که از نظر معیشتی دچار مشکلاتی هستند و افزایش قیمت حاملهای انرژی به طور مستقیم روی زندگی آنها اثر میگذارد، اما یارانههای نقدی به عموم مردم پرداخت شد.
در حال حاضر اقدامی که دولت انجام داده و یارانه افراد خارج از کشور را حذف کرده، اقدام خوبی است و به طور طبیعی آن بخشی از مردم که از امکانات بهتری برخوردار هستند و سطح زندگیشان بهگونهای است که افزایش قیمت حاملهای انرژی روی زندگی آنها تاثیرگذار نیست، باید به نحو مطلوب شناسایی شوند. در واقع دولت پرداخت یارانهها را صرفا متوجه اقشاری از جامعه کند که آسیبپذیر هستند و تغییر قیمتها روی زندگی آنها تاثیرگذار است.
آنچه که هماکنون دولت اعلام کرده که با استفاده از سامانههای اطلاعاتی سعی در حذف یارانهبگیران پردرآمد دارد، قابل توجه است، اما ضرورت دارد که در تفکیک این افراد و خانوادهها دقت لازم صورت گیرد که با مشکلی از نظر اجرایی مواجه نشویم.
اما این نکته مطرح است که سامانههای اطلاعاتی کشور هنوز کامل نیست. برای مثال، در حال حاضر افرادی هستند که بدون اینکه مالیات پرداخت کنند، کار میکنند و درآمدهای کلانی دارند.
اگر ما بخواهیم به این امید بنشینیم که نظام آماری ما کامل شود، سالیان سال طول میکشد؛ همان طور که دولت یازدهم هم دو سال است که میخواهد پردرآمدها را حذف کند و متوقف مانده است. بنابراین براساس اطلاعاتی که موجود است، این اتفاق باید بیفتد و به افرادی که اطلاعات غلط به دولت دادهاند و درآمد مازاد بر این دارند، به طور حتم باید برخورد شود. برای مثال، اگر امکانات مالی یک فرد مازاد بر رقمی است که دولت اعلام میکند و دارد یارانه میگیرد، هر زمان که مشخص شد، اقدامات قاطع و قانونی همراه با جریمه باید برای او در نظر گرفته شود.
در حال حاضر کمیسیون تلفیق پیشنهاد سطح درآمد را برای حذف یارانهبگیران داده است. آیا درآمد میتواند تنها ملاک حذف یارانهبگیران باشد؟
بالاخره دولت باید ملاکی را در نظر بگیرد. مثلا درآمدی را که افراد به طور مستمر و ماهانه دارند، ملاک قرار دهد. واقعا دولت کار دیگری نمیتواند انجام دهد.
ثروت و داراییها چه؟
ببینید به طور معمول یک فردی که از درآمد پایینی برخوردار است، دارایی زیادی ندارند، ولی در مقابل افرادی که از درآمد ماهانه بالایی برخوردار هستند، دارای املاک و داراییها و اموال مازاد هستند. بنابراین این روشها مناسب و شدنی است و واقعا هیچ راه دیگری وجود ندارد. اقدامات باید عملیاتی باشد. اینکه بخواهند مجموع داراییهایی را که یک فرد دارد، محاسبه کنند و بعد ارزش آن به دست بیاورند، کار بسیار سختی است. اما درآمد ماهانه و سالانه ملاک خوبی است و دولت میتواند بگوید که با هر فردی که خلاف این رقم را اعلام کند، برخورد قانونی میشود.
اگر یک فرد درآمد پایینی داشته باشد، اما به صورت ارث یک دارایی کلانی به او رسیده باشد، آیا این فرد هم باید باز هم یارانه بگیرد؟
واقعا این استثناها خیلی کار سختی است. حالا ارثی که به یک فرد رسیده است، اگر یک خانه باشد، دارایی خاصی نیست، اما اگر اموال بسیار زیادی به این فرد رسیده باشد، به طور طبیعی این موضوع روی درآمد اثر میگذارد و درآمد را بالا میبرد. این موارد خاص باید در طولانیمدت اصلاح شود. در حال حاضر دولت باید یک عددی را به عنوان درآمد ملاک قرار دهد و براساس آن عمل کند.
درآمد بیش از 2.5 میلیون تومان، 5 میلیون تومان و ارقام دیگری برای حذف یارانهبگیران پیشنهاد میشود. بهترین درآمدی که میتواند ملاک برای حذف یارانه بگیران باشد، به نظر شما چیست؟
من فکر میکنم 2.5 میلیون تومان عدد مناسب و خوبی است و کسانی که کمتر از این رقم دریافت میکنند، مشمول دریافت یارانه نقدی شوند و گروهی که بیش از این رقم درآمد دارند، از دریافت یارانه حذف شوند. از سوی دیگر، اگر اقتصاد کشور تغییری پیدا کرد، این عدد میتواند تغییر کند، اما در کل 2.5 میلیون تومان رقم بدی نیست.
میشود این پیشنهاد را به دولت داد که رقم 45 هزار و 500 تومان یارانه نقدی کاهش پیدا کند، ولی همه خانوارها یارانه دریافت کنند تا اینکه خودشان انصراف دهند.
ببینید در حال حاضر اقشاری در کشور وجود دارند که درآمد خیلی پایینی دارند، بنابراین کم کردن این رقم برای آنها مشکلساز میشود. بنابراین دولت بهتر است نسبت به حذف یارانهبگیران اقدام کند و در مرحله بعدی، اقدامات سازنده و مثبتی را انجام دهد و یارانه نقدی را تبدیل به یارانه غیرنقدی کند. همین اقداماتی که در حال حاضر دولت در ارتباط با بحث بیمه کرده، اثرات مثبتی را در جامعه گذاشته است. واقعا اگر مردم از لحاظ بهداشت و درمان و بیمه خیالشان راحت باشد که هر اتفاقی برایشان بیفتد، نگران نباشند، به نظر من خیلی ارزش بالاتری از یارانه نقدی دارد. بنابراین برنامه آتی دولت باید این باشد که تعداد پرداختیها بابت یارانههای نقدی را کاهش دهد و به سمت یارانههای غیرنقدی ببرد که هم اثر تورمی کمتری دارد و هم آثار مثبت در زندگی مردم دارد.
در حال حاضر حدود 76 میلیون نفر یارانه دریافت میکنند. به نظر شما از این تعداد، چه تعداد مستحق دریافت یارانه هستند و چه تعداد نیازی به یارانه نقدی ندارند؟
اگر بخواهم عددی به شما بدهم، باید مبتنی بر یک کار کارشناسی و برخورداری از اطلاعات درست باشد. اما همینکه 2.5 میلیون تومان ملاک قرار گیرد، حداقل 4، 5 دهک در این قضیه حسابشان جدا میشود و تفکیک میشوند.