مذاکرات هستهای و افق همگانی امنیت
امیر مدنی
فشردگی، پیچیدگی و سختی مذاکرات هستهای با افق دستیابی به توافقی عقلانی همه بازیگران ژئوپلیتیک را در جهان و خاورمیانه به صفآرایی واداشته است. سفر آقایان السیسی، اردوغان و نوازشریف به عربستان از بهر دوخت شکاف بین جهان سلطانی و اخوانی و نطق تند آقای نتانیاهو مبتنی بر تلاش برای بیرقیب ماندن در خاورمیانه در مجلس آمریکا و حمله به تلاشهای آقای اوباما در دستیابی به توافقی با ایران، نشانگر آن است که مساله دامنهای بس وسیعتر از مورد خاص هستهای دارد و متوجه تمامی تعادلات ژئوپلیتیک (منابع، بازارها، ارتباطات، شاهراهها و ...) و آینده خاورمیانه است. بهنظر میرسد که آمریکا بهدنبال تعادلی جدید است که در آن با ملاحظه تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، جامعه مدنی و بنیه دفاعی، نقش تاریخی ثباتآفرین ایران را در منطقه به رسمیت بشناسد.
امری که مخالفت دولتهای وقت عربستان و اسرائیل را در پی داشته تا جایی که زمزمههایی از اقدام مشترک آنان حتی برخلاف نظر کاخ سفید آقای اوباما بر ضد ایران به گوش میرسد. قدرتهای تاریخی خاورمیانه همچون ایران، ترکیه، عربستان سعودی و مصر هر کدام دارای سنت و پیشینه تاریخی خود هستند که گرایشهای ژئوپلیتیک آنان را بهگونهای تحتتاثیر قرار میدهد. اگر ترکیه با دور شدن از اروپا و سیستم تفکر سیاسی مدرن آن به حمایت از گرایشهای خلافتی در چارچوب گرایش نو عثمانی-اخوانی روی آورده است و عربستان و شیوخ متحد از بازیگران تندرویی که گاه از کنترل نیز خارج میشوند میپردازند، ایران با اقدام جدی، سریع و منضبط در پشتیبانی از نیروهای ضدداعشی نشان میدهد که در استقلال عمل خویش، گرایشهای امنیتآفرین همانندی با غرب میتواند داشته باشد. گرایشهایی که از دوره ازون حسن سلطان مقتدر سلسله «سپید گوسپندان» آغاز شده و با صفویان به اوج میرسد و مبتنیبر نزدیکی با قدرتهای اروپایی از بهر حد گذاشتن بر توسعهطلبی عثمانی بوده است. واقعیت آن است که سرزمین ایران در تاریخ چندین هزاران ساله خود محل عبور و مرور، تلاقی مدنیتها، همزیستی اقوام و نحلهها، تنازع قدرتها و گرایشهای گوناگون و شاهراه شرق به غرب و یکی از مراکز مهم تعامل جهانی بوده است. تلاش صورتهای بهتر مدنیت ایرانی و جامعه مدنی ایران فراسوی آرایش سیاسی عصر، در درازای تاریخ، یافتن سنتز و همنهاد این تنوعات و تفاوتها از طریق همزیستی مبتنیبر امنیت و مبتنیبر قانون و تعامل با جهان بوده است. در سه گرایش عمده جامعه مدنی ایران در درازای تاریخ (قانون برآمده از فرهنگ پهلوانی عهد باستان، عرفان دوران اسلامی و فرهنگ حقوقی برآمده از مشروطیت) آنچه مطرح است انسان و حقوق وی فراسوی تعلقات فرقهای – قومی است. آنچه بسیاری را در منطقه به ایران نزدیک کرده است در اصل جستوجوی امنیت مبتنیبر قانون و حقوق، از بهر همزیستی ارائه شده به وسیله جامعه مدنی ایران است، امنیتی که اگر همگانی و دموکراتیک نباشد نمیتواند پایدار باشد. رسیدن به توافقی عقلانی در زمینه هستهای که به امنیت و ثبات در منطقه کمک شایان و اساسی خواهد کرد، صورتهای بهتر گرایشهای پایه جامعه مدنی ایران و قانونمداری و حقطلبی آن را تقویت و گرایشهای افراطی را در همه جا تضعیف کرده و به انزوا خواهد کشاند. تمامی قدرتهای منطقهای نیز میتوانند دریابند که بهدلیل حضور و وجود رقیب و عدمامکان حذف یکدیگر از جغرافیا، بهرهجویی از دیپلماسی برای حل اختلافات و افزایش امنیت مبتنیبر توافقها دارای هزینههای بسیار کمتری است. توافق هستهای عقلانی همراه با افزایش وزن و اعتبار ایران، امنیت را برای تمام منطقه و تمام اقوام افزایش خواهد داد و راه را برای در هم شکستن داعش و پدیدههای خشونتی مشابه هموار خواهد کرد. اگرچه از دید تاکتیکی، داعش و گروههای خشن همانند، در کوتاهمدت میتوانند و باید با ابزار دفاعی در هم شکسته شوند، در درازمدت، تنها همکاری ملتها و دولتهای منطقه و گسترش فرهنگ مدرن و حقوق شهروندی برآمده از رفاه و مبادلات تجاری و فرهنگی گسترده است که میتواند خشونتهای جنگهای تروریستی را منزوی کند. با ایجاد بازارهای مشترک، سیستمهای دفاعی منطقهای در چارچوب حقوقی، آمد و شد گسترده و تبادلات و با کاشت درخت دوستی، فضای زیستمشترکی آفرید که شهروندان ایرانی، ترکیه، مصر و شبهقاره هند و آسیای میانه و اعراب و ... در چارچوب فرهنگی دموکراتیک و محترم شمارنده حقوق همگان و بهویژه اقلیتها، بتوانند در سایه اقتصادی شکوفا، با طرد جنگ و تروریسم در امنیت و آرامش و صلح در کنار هم زندگی کنند.
* تحلیلگر موسسه مطالعات سیاسی بینالملل رم و تحلیلگر مسائل بینالملل در روزنامه هافینگتون پست