مشکل اصلی کجاست؟
آنچه طی ماه های گذشته رخ داده موجب شده تا بازهم ذهن ها و فکر صاحب نظران به موضوع قیمت گذاری محصولات کشاورزی حساس شود. در مورد شیوه قیمت گذاری محصولات کشاورزی طی سال های گذشته و حتی طی دهه های گذشته بحث های بسیاری صورت گرفته است. اما هنوز هم به فرمولی واحد نرسیده ایم که عواقب و عوارض طولانی مدتی برای اقتصاد کشاورزی ما نداشته باشد. نکته بسیار مهم در مورد قیمت گذاری محصولات کشاورزی و به شیوه مصرف آنها باز می گردد. قیمت گذاری باید به شیوه ای انجام شود که مصرف کننده نهایی یعنی مردم و تولیدکننده اولیه یعنی کشاورز و دامدار زیان نبینند و از سوی دیگر دولت نیز متضرر نشود. بنابراین در قیمت گذاری محصولات کشاورزی عملا باید به سه وجه مردم، تولیدکننده و دولت توجه داشت و همین جریان نیز قدری موضوع قیمت گذاری را پیچیده می کند. محصولات کشاورزی در دسته کالاهایی قرار می گیرند که مردم به صورت روزانه از آنها بهره می گیرند. در مورد محصولات دامی نیز قیمت بسیار تعیین کننده در سلامت جامعه است چراکه با نوسان قیمت میزان مصرف دستخوش تغییر می شود و در نهایت سلامت جامعه به خطر می افتد.
نباید انتظار داشت که تولید کننده از جیب خودش هزینه کند. باید طوری بازار را تنظیم کرد که تولیدکننده ضرر نبیند.البته از طرفی هم نظارت ها کم است. به دلیل گستردگی بازار و وجود واسطه های زیاد، قیمت ها افزایش پیدا می کند اما این افزایش قیمت به جیب تولیدکننده نمی رود. به همین دلیل است که همیشه، هم مصرف کننده و هم تولیدکننده از قیمت ها ناراضی هستند.
بنابراین موضوع قیمت گذاری به شدت حساس است. به همین دلیل هرگونه تغییر قیمتی در آنها به شدت به چشم می آید و باعث واکنش از طرف مردم می شود. بنابراین با اینکه در بیشتر مواقع قیمت تمام شده یک محصول افزایش پیدا می کند، اما با افزایش قیمت آن، جامعه برخورد می کند. در نظر داشته باشید که در قیمت گذاری محصولات کشاورزی و دامی باید به سمتی حرکت کنیم که تولید همچنان به صرفه باشد و تولیدکننده از ادامه کارش احساس زیان نکند. به طور مثال در حال حاضر مشکل دامداران تولید شیر است. چرا که هنوز هم آنها نتوانسته اند قیمت مصوف دولت را بفروشند.