نسل جدید اقتصادی از پارلمان بخش خصوصی چه می خواهد؟
پیش از برگزاری انتخابات اتاق تهران میزگردی با حضور پدرام سلطانی، شریف نظام مافی، کیمیایی و حسن فروزان فرد در مورد نقش جوانان در اتاق های بازرگانی کشور برگزار شده بود.
اقتصاد ایران با حضور نسل جدید دوران تازه ای را تجربه می کند. سب و کار در دهه 90 در اختیار گروهی قرار گرفته که فعالیت های اقتصادی خود را از دهه 60 آغاز کرده بودند. گروه جدید اقتصاد ایران میراث داران نسل های قدیمی به شما نمی آیند. به گفته تحلیلگران اقتصادی، نسل جدید سرمایه داری و کارآفرینی ایرانی از راه رسیده است. در میزگردی با حضور پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق ایران، شریف نظام مافی نایب رئیس اتاق ایران و سوئیس، کیمیایی عضو هیات مدیره انجمن پلیمر ایران و حسن فروزان فرد عضو انجمن متخصصین صنایع غذایی به این موضوع پرداخته شده که این نسل کیستند؟ چه می خواهند؟ و چه می گویند؟
به اعتقاد شما نسل جدید کارافرینان ایرانی کیستند و چه می کنند؟ آیا آنها افرادی متفاوت از گذشتگان خود به شمار می آیند؟ آیا آنها ساختارهای اقتصادی ایران را تغییر می دهند؟
نظام مافی: به نظرم بروز نقطه نظرهای جدید می تواند اصلی ترین دست آوری باشد که جوانان به نهادهای بخش خصوصی و اقتصاد ایران می آوردند. این گروه به روز هستند و دسترسی خوبی هم به اطلاعات روزآمد دارند. این شاخص ترین دست آوردی است که جوانان به نهادی مانند اتاق می آورند. یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که برخی مدیران اطلاعات روزآمدی ندارند ولی خوشبختانه جوانان می توانند این اطلاعات را به اتاق بیاورند. گروه جوانان بدون شک در کوتاه مدت به دلیل دسترسی خوب به اطلاعات و همچنین بهره گیری از ابزارهای مدرن می توانند، آینده اقتصاد ایران را تغییر دهند. در دهه 70 یکبار با حضور تلفن و تلفن همراه در ایران، ساختارهای اقتصادی کشور دگرگون شد و همانطور که می دانید بازار سنتی از بین رفت. این بار هم جوانان با استفاده از ابزارهای مدرن ارتباطی فضای اقتصادی کشور را تغییر داده اند.
کیمیایی: با احترام به فضای فعلی بخش خصوصی باید بگویم که پارلمان بخش خصوصی نیاز به خون تازه ای دارد. احساس من این است که اتاق دچار نوعی رکود و سکون شده است. با حضور تعدادی از جوانان در این نهاد، فضا قدری تغییر کرد ولی هنوز هم نیاز است که مدیران جوان و مطلع به نهادی مانند اتاق بیایند. حضور این افراد امتیاز خوبی برای نهاد بخش خصوصی است. در واقع ترکیبی از جوانان و باتجربه ها نتیجه مناسبی برای اتاق خواهد داشت. در گذشته تمرکز اصلی روی تجربه افراد بود ولی همین تمرکز در نهایت منجر به این شد که میزان نشاط و حرکت در اتاق کاهش یابد. امروز واقعا با توجه به روند پیشرفت های ارتباطی، اتاق هم نیاز به افراد جدیدی دارد.
از سوی دیگر یکی از کاستی های مشهود ، کمبود سرمایه اجتماعی است. مشارکت 16 درصدی اعضای اتاق در انتخابات دوره گذشته که شاید بخش اعظم آنها از اعضای به نسبت مسن تر و قدیمی اتاق ها بوده است، دلیلی براین مدعاست. به نظر می رسد. قشر جوان عضو اتاق که شاید حداقل 40درصد اعضای اتاق را شامل شود. آمال و آرزوهای خود را در افکار و گفتار اعضای فعلی هیات نمایندگان و نامزدهای با سابقه نمی یابد. امروز حضور جوانان در اتاق اگر حداقل منفعت اش افزایش سرمایه اجتماعی اتاق باشد، و شور ونشاط را در جامعه کسب و کار به همراه بیاورد، فکر می کنم اتفاق مهمی رقم خواهد خورد.
فروزان فرد: به نظرم این یک سیر طبیعی است که باید اتفاق بیفتد. در گذشته هم این جریان رخ می داده ولی در یک دوره زمانی به صورت دست کاری شده، این روند کند شده است. توجه کنید نسل دوم صاجبان کسب و کار که کارشان در دهه 60 راه اندزای شده، همگی وارد فضای کسب و کار شده اند. بنابراین طی سال های آینده محور اصلی اداره کسب و کارها در اختیار این گروه است. آینده کسب و کار ایران در اختیار افرادی در بازه سنی 35 تا 45 سال است.
یکی از دلایل ماندگار نشدن کسب و کارهای خانوادگی عدم وجود فضای مناسب برای بروز خلاقیت های و استعدادهای نسل های بعدی در فعالیت های اجتماعی است. نسل مدیران جوان دامنه مطالبات و علاقه شان از نسل های قبلی خود بیشتر شده است و صرفا خود را محدود و منحصر به کار اقتصادی کردن ایشان را ارضا نمی کند. بنابراین اگر ما بخواهیم، پایداری وماندگاری در بنگاه های خانوادگی اقتصادی به وجود بیاوریم، یکی از راه های آن باز کردن فضای مشارکت اجتماعی و تشکلی برای مدیران نسل نو است.
این گروه به صورت عملی چه تحولی در اقتصاد ایران رقم می زنند. آنچه در مورد بازار سنتی گفته شد بازهم می تواند مصداق داشته باشد؟
نظام مافی: قطعا تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک در دوره زمانی کنونی، تمامی ساختارهای سنتی ایران را دگرگون می کند. شما اثرات این تکنولوژی را در کسب و کارها می بینید. بنابراین قطعا تمامی افرادی که بتوانند از این ابزارها استفاده های بهتری ببرند، می توانند آینده اقتصاد ایران را بسازند. البته ما برداشت متفاوتی از واژه جوان و پرتجربه داریم. ما به یک نفر 50 ساله در ایران می گویم جوان درحالی که در غرب به این سن نمی گویند، جوان. برهمین اساس در ایران چون سن بازنشستگی منطقی نداریم، افراد خودشان را تا دقیقه نود بازنشسته نمی کنند. در سوئیس مثلا فرد در 65 سالگی باید خودشان را بازنشسته کند و پست ها را رها کند. البته کسی که تجربه دارد به دلیل اینکه بالاخره حوادث زیادی دیده است، می تواند از اندوخته هایش استفاده کند ولی خوب همین افراد هم نمی توانند چابک رفتار کنند. بنابراین پیشنهاد من این است که ترکیبی از جوانان و با تجربه ها باشند.
شما می دانید در جهان ساختارها به سمت استفاده دقیق از جوانان پیش رفته است. حتی در بعضی از اتاق های بازرگانی، مانند اتاق آلمان کسانی که نامزد هیات رئیسه می شوند نیز باید کمتر از 65 سال سن داشته باشد. این نشان می دهد در کشورهایی که مسیر توسعه و تشکل گرایی بیشتر و پیش تر از ما طی کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که حتی کار تشکلی و اجتماعی نیز باید یک سقف سنی داشته باشد. اصولا به غیر از تجربه انگیزه، دانش روز ، انرژی و توان فیزیکی نیز برای اینگونه کارهای اجتماعی ضروری است. لذا صرف اتکای به تجربه می تواند در اداره تشکل ها سایر وجه مورد نیاز را مورد غفلت قرار دهد.
فروزان فرد: در نهادهای بخش خصوصی و اقتصاد ایران نیاز به تیم های کاری داریمو بنابراین بهترین ترکیب از تیم های کاری امروز شناسایی شده و تدریس هم می شود. ما ترکیبی از افراد با تجربه و جوان تر لازم داریم که هر کدام مسولیت های متناسب با توانمندی های خودشان داشته باشند. برخی از ویژگی های را شما اشاره کردید ولی من به آنها جویای نام بودن، آشنایی با مدیاهای جدید و خلاق بودن را اضافه می کنم. وقتی اینها در کنار هم قرار می گیرد، نتیجه مناسبی می دهد. مسولیت هایی که امروز برعهده اتاق است، مسائلی نیستند که قبلا برای آنها نسخه آماده ای وجود داشته باشد. حالا برای اینکه این مشکلات را برطرف کنیم، نیاز داریم که راه حل ها را از دل تیم های کاری با ترکیب تجربه و توان جوان بیرون بکشیم.
ضمنا در دنیای امروز گذشته از فعالیت های اقتصادی و کسب و کارهای متعارف، حوزه های جدید کسب و کار به وجود آمده است.کسب و کارهای نوین، دانش بنیان و... که مدیران این کسب و کارها عموما جوان تر هستند. اینها هم لازم است که نمایندگانشان در اتاق حضور داشته باشند. در غیراینصورت صدای کسب وکارهای جدید که الزمات توسعه کشور ما به حساب می آید، شنیده نمی شود.
بعضی ها می گویند، جوان ها به واسطه ویژگی پرشورشان در یک جامعه تشکلی نسبتا محافظه کار جواب درستی نمی دهند و موجب بروز اختلاف در جمع می شوند. به همین جهت جوان گریزی در میان نسل قبلی ما بیشتر دیده می شود. شما فکر می کنید، این یک تهدید برای تشکل هاست؟
کیمیایی: اصلا. حضور جوانان به هیچ عنوان تهدید نیست. حداقل می توانم بگویم که میزان مشارکت بخش خصوصی در انتخابات نشان می دهد که رضایت مندی در میان آنها وجود ندارد. امروز برای کشور ما محافظه کاری خیلی مناسب نیست. حفظ وضع موجود کمکی به اقتصاد ایران نمی کند. جوانان با انگیزه و شورو شوق می توانند نشاط مضاعفی را به بخش خصوصی بدهند. اطمینان دارم که رضایت مندی با حضور جوانان در اتاق بیشتر می شود.
از طرف دیگر من فکر می کنم، این نگاه، نگاهی بدبینانه به نسل جوان است. نسل جوان هم متقابلا اگر بدبین باشد می تواند ادعا کند، که در نبود جوانان رخوت و سستی و یک نواختی براتاق حکفرما می شود. به جهت اینکه افراد با متوسط سنی بالاتر هم به واسطه مشغولیات کاری و فکری بیشترشان و هم به دلیل سن شان دیگر آن انگیز و خلاقیت سابق را برای اتاق به ارمغان نمی آورند. به نظر من نگاه واقع بینانه این است که اتاق باید با دو بال تجربه و خلاقیت و انگیزه پرواز کند و نبود هر کدام از این دو بال مانع اوج گرفتن اتاق می شود.
سلطانی: امروز همه ما می دانیم که تغییر نسل در اقتصاد ایران رخ داده است. بنابراین نباید در مقابل این تغییر نسل مقاومت کنیم. آنچه اهمیت دارد اینده است. آینده اقتصاد ایران توسط همین جوانانی ساخته می شود که امروز بنگاه های نسبتا بزرگ را اداره می کنند. تغییر نسل اتفاقی ناگزیر است و ما نباید در مقابل آن از خود مقاومت بروز دهیم. بهتر است که خودمان به سمتی برویم که از این تغییر نسل استفاده بهینه بکنیم. حرف ما هم همواره در بخش خصوصی همین بوده است. بنده اولین انگیزه توجه و ورودم به اتاق این بود که چرا در کشور ما اتاق جوانان وجود ندارد، حال آنکه در بیش از 120 کشور دنیا چنین تشکیلی را داریم. بسیار هم در این مدت برای ایجاد این نهاد تلاش کردم و امیدوارم این تلاش ها در دوره آینده با همت و همراهی جوانان بیشتری که به جمع خانواده اتاق می پیوندند، به فرجام برسد. به هرحال باید اعتراف کنیم که جانشین پروری در کشور ما چه در اتاق چه در دولت و سایر نهادها مورد غفلت واقع شده است. امروز ما حتی در دولت نیز به سختی می توانیم، مدیران توانمند به نسبت جوان تری را شناسایی کنیم که مثلا در دولت آینده وزرای کابینه جدید باشند. پس ما در اتاق حداقل جلوی این غفلت و کوتاهی تاریخی را باید بگیریم.