اینکوترمز (International Commercial Terms) چیست ؟ (+جدول)
استفاده از اصطلاحات تجاری بینالمللی از قبیل FOB یا CIF در قراردادهای فروش بینالمللی بسیار رایج است به نحوی که امروزه کمتر قرارداد خرید و فروشی پیدا میشود که فاقد ارجاع به این اصطلاحات باشد. اتاق بازرگانی بینالمللی برای اولین بار عبارات و اصطلاحات مزبور را گردآوری و تحت عنوان «اصطلاحات تجاری بینالمللی (اینکوترمز)» منتشر کرد. از آن به بعد مرتب این اصطلاحات تکمیل و به روز شده است. هرچند برخی پیش بینی میکردند که نیازی به اصلاح اینکوترمز ۲۰۰۰ نیست و احتمال انتشار نسخه جدید نمیرفت، اتاق بازرگانی بینالمللی در اواسط سپتامبر ۲۰۱۰ نسخه جدید اینکوترمز را منتشر کرد.
اینکو ترمز یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی (International Commercial Terms) به معنی اصطلاحات بینالمللی بازرگانی تشکیل شدهاست اینکوترمز مجموعه ای از قواعد بین المللی است که تفسیری آسان ازقوانین بین المللی را درخصوص شرایط خریدخارجی ارائه می نماید.برای هرچه آسان تر فهمیدن این اصطلاحات را درچهارگروه تقسیم بندی می کنیم:
گروه E - نقطه عزیمت درمبدأ .که به موجب آن فروشنده تنها باید کالا را در محل کار خود در اختیار خریدار گذارده وکلیه هزینه های حمل ازدرب کارخانه تا بندروهمچنین کرایه بین المللی برعهده خریدارقراربگبرد.
گروه F – فروشنده قسمت اعظم کرایه را پرداخت نمی کند و بموجب آن مقرر می گردد که فروشنده کالا را به شرکت حمل تعیین شده از طرف خریدار تحویل دهد.
گروه C - فروشنده قسمت اعظم کرایه را پرداخت می کند. بر این اساس فروشنده موظف است قرارداد حمل کالا را بدون قبول مسئولیت منعقد کرده، بدون اینکه خطر از میان رفتن یا آسیب دیدن کالا را بپذیرد .
گروه D - نقطه ورود کالا که به موجب آنها فروشنده هزینه ها و خطرهای متوجه کالا را تا رسیدن به مقصد تقبل می کند.
گروه E نقطه عزیمت درمبدأ بوده و تنهاشامل یک مورداست:
EXW مخفف اصطلاح EX Works ، تحویل کالا در محل کار فروشنده است.
گروه F- تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ شامل :
FCA مخفف اصطلاح Free Carrier ،تحویل کالا در محل مقرر به حمل کننده
تعریف : تحویل کالا به حمل کننده در مبدأ ( تحویل کالا داخل کامیون ، ریل و هواپیما) . با توجه به اینکه محل تحویل کشور خریدار باشد ، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک میباشد. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه با خریدار (نه الزاما).
FAS مخفف اصطلاح Free Alongside Ship به معنای تحویل کالا در کنار کشتی است.
تعریف : تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ. محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
FOB مخفف اصطلاح Free On Board ، تحویل کالا روی عرشه کشتی
تعریف : تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ. فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی عبور داد ریسک خود را خاتمه دادهاست. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحویل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
3) گروه C :تحویل کالا در مبدأ به خریداربا پرداخت کرایه حمل شامل :
CFR مخفف اصطلاح Cost and Freight به معنای قیمت کالا و کرایه تا بندر مقصد
تعریف : ارزش و کرایه حمل تا مقصد . c&f سابق است ولی مخصوص حمل دریایی .کالا وقتی از روی نرده کشتی عبور میکند (بارگیری میشود) مسئولیت فروشنده خاتمه میابد .هزینه بیمه با خریدار است .هزینه حمل با فروشندهاست .عقد قرارداد بیمه با خریدار است .و عقد قرارداد حمل با فروشنده .
CIF مخفف Cost, Insurance and Freight بمعنای قیمت کالا، بیمه و کرایه تا بندر است
تعریف : ارزش ، بیمه و کرایه حمل تا مقصد. مخصوص حمل دریایی میباشد. کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری میشود مسئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه حمل و بیمه با فروشندهاست. عقد قرارداد حمل و بیمه با فروشندهاست.
CPT مخفف Carriage Paid To به معنای پرداخت، کرایه حمل کالا تا مقصد است
تعریف : تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد. حمل مرکب ولی بیشتر برای طرق زمینی یا هوایی استفاده میشود. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حمل کننده میدهد خاتمه میابد. هزینه حمل با فروشنده تا نقطه معین طبق قرارداد. هزینه بیمه خریدار. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
CIP مخففCarriage and Insurance Paid to بمعنای پرداخت، کرایه حمل و بیمه کالا تا مقصداست
تعریف : تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد. روش حمل مرکب میباشد. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را به نقطه توافق شده میرساند خاتمه میابد. هزینه بیمه و حمل با فروشندهاست. عقد قرارداد بیمه و حمل با فروشندهاست. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
گروه D - نقطه ورود کالا
DAF مخفف اصطلاح Delivered At Frontier، به معنای تحویل کالا در مرزتوافق شده است.
« تحویل در مرز » به معنای آن است که وظیفه ی فروشنده در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان می رسد که کالا را برای صدور ترخیص کند و در نقطه و محل تعیین شده در مرز، اما قبل از مرز گمرکی کشور همجوار، در اختیار بگذارد. اصطلاح « مرز» را می توان برای هر مرزی از جمله مرز کشور محل صدور به کار برد. بنابراین اهمیت حیاتی دارد که مرز مورد نظر همواره با ذکر نقطه و محل، دقیقاً در اصطلاح تعریف شود. این اصطلاح عمدتاً در حمل نوع راه آهن یا جاده ای استفاده می شود، ولی برای هر نوع حملی می توان آن را به کار برد.
DES مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship ، به معنای تحویل کالا روی عرشه کشتی در بندر مقصد است.
به این معنا است که وظیفه ی فروشنده در مورد تحویل هنگامی به پایان می رسد که کالا را قبل از ترخیص برای ورود، در بندر در مقصد تعیین شده، روی عرشه کشتی در اختیار خریدار قرار دهد. فروشنده باید کلیه ی هزینه ها و خطرات ناشی از آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را تقبل کند. این اصطلاح را فقط برای حمل دریائی یا آبراه داخلی می توان به کار برد( اینکوترمز).
DEQ مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay ، به معنای تحویل کالا روی اسکله در بندر مقصداست.
به این معنا که وظیفه ی فروشنده در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان می رسد که کالا را پس از ترخیص برای ورود در اسکله ( بارانداز) بندر مقصد تعیین شده، در اختیار خریدار قرار می دهد. فروشنده باید کلیه مسئولیت ها و هزینه ها شامل عوارض، مالیات و سایر مخارج تحویل کالا را در این محل تقبل کند. این اصطلاح فقط برای حمل دریائی یا آبراه داخلی می توان به کار برد ( اینکوترمز).
DDU مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid ، به معنای تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی است.
DDP مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid ، تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی است.