تبعات شکاف عمیق اقتصادی در واکنشهای اجتماعی/حمله به صفحه اینستاگرام دختر پورشهسوار نشانه چیست؟
تنها چند روز بعد از تصادف هولناکی که در خیابان شریعتی روی داد، این حادثه به «تصادف دختر پورشهسوار» شهرت یافت و سیل نظرات تند به صفحه دو جوان فوت شده در شبکههای اجتماعی سرازیر شد. اما نکته مهمتر دقیق شدن در عکسهایی است که دختر فوت شده پیش از این به اشتراک گذاشته بود. این تصادف بهانهای بود تا تغییرات پنهانی در نوع رفتارها و تفریحات طبقه ثروتمند و صد البته تغییر در واکنشهای طبقه پایین جامعه، به صورت عیان بروز پیدا کند.
ظاهر اتفاقی که چند وقتی است بیشتر شبکههای اجتماعی را درگیر کرده، این است که دو جوان در یک تصادف هولناک در تهران فوت میکنند. آنچه که در خبرهای ابتدایی منشر شد، جزئیاتی از خود تصادف بود، اما تنها چند روز بعد از این حادثه، موج حمله برخی مخاطبان شبکههای اجتماعی به صفحات این دوجوان آغاز شد.
پوسته داستان تصادف که کنار رفت، مسئله وضعیت اجتماعی این دوجوان به میان آمد. یکی از آنها دختری جوان و ثروتمند بود و دیگری نیز پسر جوانی که وضعیتی مشابه داشت. تنها چند ساعت زمان کافی بود تا صفحات این دوجوان در شبکههای اجتماعی شناسایی شود و همه به سمت آن هجوم بیاورند.
درست همان اتفاقی که در مورد صفحه فیسبوک لیونل مسی ستاره آرژانتینی تیم فوتبال بارسلونا افتاد، بازهم تکرار شد. این بار همه افرادی که به این صفحات هجوم آورده بودند، به ثروتمند بودن این دو جوان حمله کردند. جملاتی که زیر عکسهای دختر جوان فوت شده نوشته میشد به حدی عجیب و ناراحتکننده بود که برخی از اعضای خانواده این دختر، تلاشهایی برای بستن صفحه اینستاگرام وی کردند. هرچند که برای بسته شدن این صفحه، نیاز به گزارش دادن صفحه از سوی مخاطبان است اما نکته عجیبتر اینکه بیشتر افراد مراجعه کننده به صفحه وی، در حال معرفی صفحه به دوستان خود و گذاشتن نظرات مختلف بدون توجه به درخواست خانواده داغدار هستند.
در این میان، برادر دختر فوت شده هرازگاهی درخواست خود را تکرار کرده واز مخاطبان درخواست میکند که برای هیچ یک از عکسها نظر نگذارند تا به مرور بتواند صفحه موردنظر را حذف کند. سوالی که در این میان مطرح میشود این است که چه نظراتی از سوی این مخاطبان مطرح شده که خانواده این دختر تصمیم به بستن صفحه وی گرفتند؟
جملات مطرح شده بیشتر حملهای به وضعیت اجتماعی این دختر است. جملاتی که به صراحت میتوان برخی از آنها را عقدهگشاییهایی دانست که بسیاری از کارشناسان آن را از تبعات حذف طبقه متوسط میدانند.
این اتفاق که ماهها قبل و در زمان ایجاد صفحه «بچهپولدارهای تهران» تجربه شده بود، حالا دوباره سرباز کرده است تا خبر از اتفاقهای تازهتری در لایههای اجتماعی بدهد. بسیاری از جامعهشناسان در این رابطه معتقدند که مسئله بحرانهای اقتصادی و فشارهایی که تورم به برخی خانوادهها وارد میکند، سبب چنین اتفاقی شده است. در حقیقت شاید فشارهای اقتصادی آنقدر زیاد نباشد، اما بار روانی شکافهایی که مردم در طبقات مختلف اجتماعی میبینند، در نهایت خود را اینگونه نشان میدهد.
در این میان، برخی جامعهشناسان مسئله حذف طبقه متوسط را مطرح میکنند. یعنی معتقدند که در چنین پدیدههایی تنها دو طبقه با یکدیگر روبرو هستند. یک طبقه ثروتمند که همیشه در تیررس اتهام است و گروه دیگر، طبقه پایین اقتصادی است که شاید بخشی از آنها، با فشارهای اقتصادی به این طبقه رسیدهاند.
سوال دیگری که مطرح میشود این است که چرا طبقه ثروتمند باید در تیررس اتهام باشد؟ نگاهی به صفحه دختر فوت شده به خوبی نشان از یک تغییر رفتار در این طبقه است. دختری که فیلم قلیان کشیدن خود پشت فرمان خودرو را به اشتراک میگذارد و سیل نفرتپراکنیهای طبقه پایین را به خود میبیند.
یعنی در پدیدههایی مانند اتفاق اخیر و صفحه «بچهپولدارهای تهران» دو اتفاق میافتد. یکی مشاهده بیپروای تفریحهای طبقه ثروتمند که به اذعان بسیاری از کارشناسان، با تغییرات اساسی روبرو شده است و مسئله دیگر، واکنشهایی است که به چنین رفتارهایی بیان میشود.
با این حال، نگاهی به نظراتی که مخاطبان برای عکسهای دختر فوت شده بیان میکنند، نشان از اتفاقی جدید در لایههای اجتماعی دارد. این اتفاق که در حقیقت مربوط به واکنشهای مخاطبان است، به تایید کارشناسان، مرتبط با کنشگری جامعه است. یعنی جامعهای که کنشگری خود را به پایین سطح رسانده، تنها اعتراضات و فعالیتهای مدنی خود را مختص شبکههای اجتماعی کرده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای این شبکهها نیز، امکان ارائه نظر بدون داشتن هویت واقعی است. یعنی هر فردی میتواند هویت جعلی برای خود ایجاد کند و در بخشهای مختلف شبکههای اجتماعی، فعال باشد. این نداشتن هویت، تنها این ارزش را به مخاطب میدهد که نظرات سرکوب شده خود را به صراحت و بیپرده بیان کند. این درست همان چیزی است که بسیاری از کارشناسان نسبت به آن هشدار میدهند و به نظر میرسد که هر بار از پدیدهای به پدیده دیگر در حال حرکت است.