بازار سرمایه چشم به راه سرمایهگذاران خارجی/ تجربه ای که باید از بورس های آسیای جنوب شرقی آموخت
بورس تهران در سال 1393 روزهای پر فراز و نشیبی را تجربه کرد، اما با شروع سال جدید و اعلام بیانیه لوزان، بازار سرمایه تحرک خوبی را از خود نشان داد. حجم بالای معاملاتی که در طول چند روز اولیه سال اتفاق افتاد، سهامداران کمی قدیمی را به یاد روزهای خوش سال 1392 انداخت اما به یکباره ورق برگشت و بازار سرمایه دوباره دچار افت شد.
هنوز تکلیف مذاکرات روشن نشده و هیچکدام از بازارها حرکت مثبت معناداری نشان ندادهاند. نه نرخ ارز کاهش یافته و نه این امکان وجود دارد که به این زودیها شاهد کاهش سود سپردههای بانکی باشیم، بنابراین ریزش شاخص کل طی چند روز اخیر چندان هم دور از ذهن نبود و این مساله نشان داد که باید بپذیریم که ورق برگشته و فعلا خبری از رشد قیمتهای سهام نیست.
هنوز راه زیادی باقی مانده تا سود مقطعی ناشی از بیانیه مطبوعاتی سوییس از بین برود. به نظر میرسد که اندک اندک باید منتظر بود که برندهها و بازندههای بیانیه لوزان مشخص شوند. بازار سرمایه طی دو سه روز اخیر نشان داد بیش از آنکه تحتتاثیر تغییر و تحولات مذاکرات باشد، در حال حاضر از کاهش جریان پول ورودی رنج میبرد.
از ابتدای سالجاری حدود 700 میلیارد تومان از بورس توسط عرضههای حقوقی خارج شد؛ پولی که هرگز باز نگشت. بازار سرمایه ایران دارای عمق زیادی نیست و حجم بالایی از سهام به نوعی در دست دولت است و این موضوع منجر به عدم هماهنگی در عرضه میشود.
نکته مهم دیگر، جذب سرمایههای خارجی است. بدون تردید قیمتهای سهام بازار بورس ایران در مقایسه با بازارهای بینالمللی با ارزشتر است. در بحث ورود سرمایهگذار خارجی الزاماتی مانند تسهیل ورود و خروج پول وجود دارد که در شرایط فعلی مقدمات این کار فراهم شده است، اما علاوه بر الزامات بینالمللی باید شرایط در داخل کشور برای ورود سرمایهگذار خارجی نیز فراهم شود.
به طور قطع سرمایهگذاران خارجی به دلیل اینکه کشور ما چند سالی است از این موضوع دور بوده است، یکسری مشوقها برای ورود به بازار ما خواهند داشت. وقتی سرمایهگذار خارجی قصد برنامهریزی و بررسی برای ورود به کشوری میکند، به موضوعات و تشویقهایی مانند معافیتهای مالیاتی، حقوق مالکیت و مواردی از این قبیل را مبنای تصمیمگیریهای خود قرار میدهد، بنابراین فراهم کردن این شرایط میتواند مقدمهای برای سرمایهگذاری خارجی تلقی شود.
ما در بورس جذابیتهای برجستهای برای سرمایهگذاران خارجی با توجه به قیمت سهام و فاکتورهای دیگری مانند نسبت قیمت بر درآمد و سود تقسیمی شرکتها داریم که این امر جذابیت ویژهای برای سرمایهگذاران خارجی قلمداد میشود و میتواند آنها را به بازار سوق دهد. ما خواهیم توانست از منابع بسیار ارزانقیمت خارجی استفاده کنیم.
هماکنون شرکتهای تولیدی ما خواهان تسهیلات 20 تا 25 درصدی از بانکها هستند، اما در برخی مواقع با چنین نرخهایی هم امکان تامین مالی برای آنها فراهم نمیشود، اما سرمایهگذاران خارجی با نرخهای بسیار پایینتر مثلا زیر 10 درصد برای تولیدکنندگان زمینه تامین مالی را فراهم میکنند که این امر یک فرصت استثنایی است.
چنانچه شرایط و مقدمات لازم برای سرمایهگذاران خارجی تامین نشود، همان آسیبی که به بورسهای آسیای جنوبشرقی وارد شد، در انتظار ما نیز خواهد بود. در این کشورها سرمایهگذاران خارجی به یکباره هجوم آوردند، اما به دلیل آماده نبودن شرایط سرمایهگذاری، بازارهایشان یک رشد حبابی سنگینی کردند و پس از آن دچار یک افت وحشتناک شدند.
این تجربه خوبی برای ما خواهد بود که تمهیداتی را بیاندیشیم که بعد از آنکه سرمایهگذاران خارجی وارد بازار ایران شدند، بتوانیم آنها را در بلندمدت حفظ کنیم؛ نه اینکه پس از مدتی به دلیل نبود شرایط و دلزدگی از ایران خارج شوند. در یک کلام میتوان گفت نگه داشتن سرمایهگذاران خارجی در بلندمدت دشوارتر از آمدن آنها به بازار سرمایه کشور است.