بازار تکنولوژی را دریابیم
دکتر هادی خانیکی
مدرس و عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه
مساله اصلی و نخستین سوالی که ما باید در رابطه با تکنولوژیهای جدید ارتباطی به آن بپردازیم این است که چه اتفاقی باعث شده است تلفنهای هوشمند در ایران تبدیل به یک مساله شوند؟
به این معنا که ذهنهای ما را به خود جلب کنند، آیا مساله بالا رفتن تعداد مصرفکنندگان دستگاهها است یا صرف زمانی زیاد برای این تلفنها از سوی کاربران آن؟
مساله دوم این است چه افقهای تازه و چه ظرفیتهای تازهای در جامعه ما و در حوزه ارتباطات با گسترش دستگاههای تلفن هوشمند و ورود کاربران بیشتر فراهم شده است؟ آیا این افقهای تازه را باید با فرصتهایش دید یا تهدیدهایش؟ یا اینکه اساسا ظرفیتهای پنهانی برای این شرایط وجود دارد که به آن توجه نشده است؟
مساله چهارم این است که در حوزه ارتباطات بهطور خاص، باید به چه مقولههای جدیدی در دانشگاهها و در گروههای علمی و در مراکز پژوهشی و در پایان نامهها و رسالهها و حوزههای حرفهای پرداخته شود؟
طی چند روز گذشته من تلاش کردم آمارها و اطلاعاتی از مراکز رسمی کشور در مورد وضعیت تلفنهای هوشمند تا آخر فروردینماه امسال یعنی تا همین چند روز گذشته، را تهیه ارائه کنم.
براساس گزارشی که شبکه همراه اول تا آخر فروردینماه 94 ارائه کرده، حدود 18 میلیون تلفن هوشمند در دسترس مردم ما است، در این میزان آمار، اندروید 16 میلیون و 700 هزار و آی.او.اس یک میلیون و 500 هزار دستگاه است. یعنی در واقع حدود 44 درصد مشترکان همراه اول دارای تلفن هوشمند هستند.
روند تغییرات تعداد تلفنهای هوشمند در شبکه اینگونه بوده است که در آبان ماه سال 91، اندروید یک میلیون و 596 هزار و 352 دستگاه بوده و آی.او.اس 83 هزار و 103 دستگاه. در آبان ماه سال 92، روند شتاب تغییرات را میتوانید ببینید، اندروید 4 میلیون و 285 هزار و 144 دستگاه شده است و آی.او.اس 560 هزار و 666 دستگاه و یک سال بعد از آن در آبان ماه 93 اندروید 9 میلیون و 914 هزار و 154 دستگاه و آی.او.اس 919 هزار و 32 دستگاه. تصویر کلی این است که ایران به سرعت به نرم جهانی تلفنهای هوشمند نزدیک میشود. میانگین جهانی در شرایط فعلی حدود 25 میلیون دستگاه است که بعید است تا پایان امسال ما به این رقم نرسیم. چیزی که حالا در ظرفیت گوشیهای هوشمند در حال چرخش پیدا کردن است هزاران برابر چیزی است که در مرکز کامپیوتری دانشگاه صنعتی شریف بهعنوان بزرگترین مرکز کامپیوتری ایران در ابتدای انقلاب در گردش بوده است. طبیعتا ظرفیتها و فرصتهای جدیدی در حال شکل گیری است که بعضی از اینها گسست نسبت به گذشته نیست و بازتولید همان شکلهای گذشته است مانند استارت آپها.
در واقع اگرچه هنوز تحقیقی روی این مساله انجام نشده اما در گفته مسوولان و محققان هم مشخص شده است، از جمله جاهایی که مهاجرت معکوس در حال انجام است کشور ماست و حداقل مغزهای ما در حال بازگشت به کشور هستند در همین زمینه ارتباطات شبکهای است که پایانهاش به همین تلفنهای هوشمند بازمیگردد در واقع به نظر میرسد همان جمعه بازارهای ما در این فضا در حال شکلگیری هستند از تولید تا مصرف که جوانهای مستعد و توانا خودشان در این فضاها هم کار به وجود میآورند و هم مصرفکنندهها
را تامین میکنند.
نکته دیگر این است که متاسفانه ما به هر پدیده جدید به ویژه پدیدههای ارتباطی جدید به دیده تهدید نگاه میکنیم نه تغییر، اما چیزی که واقعیت دارد این است که یک بازار جدید در حوزه اشتغال، تجارت، سرگرمی و مصرف در حال شکل گیری است که این بازار جدید از جمله ظرفیتهایی است که اخیرا در برنامهریزیها هم به آن توجه شده است که ما حتی مسائلی مانند اشتغال را بدون توجه به این بازار نمیتوانیم حل بکنیم.
چیزی که در حوزه ارتباطات و توسعه به آن میپردازند این است که هرکسی بتواند بهتر از این ظرفیتها استفاده کند، او برنده است. به این دلیل میتوان گفت ما با مسائل و چالشهای تازهای مواجه هستیم، البته بهترین کار در درجه اول این است که این پدیده را بشناسیم و بعد در مورد آن داوری بکنیم. برای شناخت آن باید بدانیم وقتی با این شتاب و سرعت تعداد گوشیهای هوشمند در کشور ما به تبع مصرف جهانیاش افزایش پیدا میکند و طبیعتا در میان مصرفکنندگان یا کاربران آن نیز ساخت و بافت جمعیتی تاثیرگذار میشود، یعنی هرچه جوانتر و هرچه شهریتر از این ابزار بیشتر استفاده میکنند، میتوانیم ببینیم که کاربران جوان و تحصیلکرده در جوامع ما بیشتر میشوند، اولین تقاضایی که در میان آنها بروز پیدا میکند مساله سرعت اینترنت است.
این است که میبینیم پایین بودن سرعت اینترنت یا اختلالهایی که در شبکهها به وجود میآید از جمله مسائلی است که بیش از هرچیز موجب انتقاد یا نارضایتی جوانان میشود. نکته دیگر این است که خود این شبکهها در حال تاثیرگذاشتن بر فضای فرهنگی جامعه ما شامل فرهنگ کار،فرهنگ آموزش، سبک زندگی و نظایر آنها هستند زیرا خیلی زود بازده و معطوف به نتیجه هستند و در نتیجه کنش معطوف به نتیجه تحت تاثیر همین شبکهها در حال رخ دادن است.
موضوع مهم دیگر این است که فضای مجازی دیگر مانند گذشته انعکاس فضای واقعی نیست بلکه دنیای شبکهای چیزی را به وجود میآورد و بعد بر دنیای واقعی تاثیر میگذارد. وقتی که ما در مقام توصیف با چنین مسائلی مواجهیم، در مقام سیاستگذاری که نهادهای رسمی باید آن را انجام دهند، آنها با مسائل بیشتری مواجهند.
به هرحال تلفنهای همراه هرروز بیشتر در دسترس مردم قرار میگیرند، یعنی قسمتی که برنامهگریزی بیشتری وجود دارد؛ قسمتی که نیاز به برنامه دارد یعنی تولید محتوا، توجه به مراکز دادهپردازی و ایجاد فضا در این قسمت نوعی عقبماندگی وجود دارد و طبیعتا سیاستگذاری هم در آن دشوار است. به اعتبار این تغییرات میتوانیم بگوییم که ما با مسائل جدیدی در حوزه ارتباطی مواجهیم.