درباره استقلال بانک مرکزی
پرفسور محمد هاشم پسران
استقلال بانک مرکزی ایران در برخی دورهها در جمهوری اسلامی از حکومت پهلوی بیشتر بوده است. مقوله استقلال سیاستگذار پولی در ایران امری نسبی است و نمیتوان بانک مرکزی را کاملاً مستقل از دولت دانست.
بانک مرکزی در حکومت محمدرضاپهلوی از استقلال برخوردار نبود. یکی از مصداقهای درجه پایین استقلال سیاست گذار پولی در دهه ۵۰، دستور مقامات سیاسی برای اعطای مجوز بانک به افراد خاص بود، در حالی که یکی از مهمترین شاخصهای استقلال بانک مرکزی این است که مقامات سیاسی بانک مرکزی را برای دادن مجوزهای خاص تحت فشار قرار ندهند.
بانک مرکزی نمیتوانست با تعیین نرخ بهره مناسب، به درستی سیاستگذاری کند و از این ابزار پولی برای تنظیم سیاستهای خود بهره گیرد، ضمن اینکه استقلال کافی برای کنترل نقدینگی و تنظیم سیاستهای پولی به منظور کنترل تورم در این دوره وجود نداشت.
درباره مقوله استقلال بانک مرکزی در ایران نمیتوان با قطعیت اظهارنظر کرد. نمیگویم بانک مرکزی در ایران باید کاملاً مستقل از دولت باشد، چنین چیزی اصلاً امکانپذیر نیست. به خصوص در شرایطی که منبع درآمدهای دولت، نفت است. بنابراین هیچوقت فکر نمیکنم که بانک مرکزی در ایران میتواند بهطور کامل مستقل از دولت عمل کند. با این همه فکر میکنم بانک مرکزی در دوره شاه حتی استقلال نسبی هم نداشته است.
به اعتقاد من در برخی دورهها کمی بهتر بوده است. به این دلیل که تجربیات مختلف پیش روی سیاستگذار قرار دارد. مثلاً تجربه دولت قبل پیش روی این دولت آقای روحانی قرار دارد و طبیعی است که با وجود مشکلات گذشته، رئیسجمهور فعلی دخالت در امور بانک مرکزی را زیانبار میداند. بنابراین معتقدم شرایط بانک مرکزی تا حدی بهتر شده است.
با این حال معتقدم یکی از مهمترین شرایط استقلال سیاستگذار پولی این است که عزل رئیس کل بانک مرکزی نباید بر عهده رئیسجمهور باشد.به گزارش اقتصادی نیوز، به اعتقاد وی، بانک مرکزی اگر قرار است استقلال داشته باشد باید سیاستی را اجرا کند که دستوری نباشد. منظور این است که دولت نرخ بهره را تعیین نکند یا تعیینکننده اصلی سیاستهای پولی خود بانک مرکزی باشد. در غیر این صورت بانک مرکزی تنها مجری دستورات دولت است.