تفاوتهای فئودالیسم شرقی و غربی
: برخی از علمای اقتصاد کلاسیک تمایزی بین جوامع فئودالی غرب و جوامع شرق میدیدند.
از این عده آدام اسمیت، ریچارد جونز، جیمز هیل و استوارت میل از «نظام آسیائی» مالکیت ارضی و یا استبداد شرقی سخن میگویند، آنها به تأسیسات عظیم اداری برای بهره برداری از آب رودخانهها و بهطور کلی سیستم مصنوعی آبیاری در چین، هند و مصر قدیم اشاره میکنند. آدام اسمیت به خاطر این خصوصیات، نظام اجتماعی و اقتصادی این جوامع را متمایز از نظام فئودالی غرب میدانست. مارکس با مطالعه آثار این دانشمندان در یادداشتهای مقدماتی کتاب «سرمایه»، نقد اقتصاد سیاسی و چند مقالهای که درباره چین و هند در روزنامه نیویورک تریبون در سال 1853 نوشت، اصطلاح شیوه تولید آسیائی را به کار برد. برای مارکس جوهر اصلی «شیوه تولید آسیائی» در فقدان مالکیت خصوصی و زمین است. به خاطر وجود اراضی خشک و کم آب، ایجاد شبکههای عظیم آبیاری و اداره امور آنها به دست دولت انجام میگیرد. در واقع عامل اجرای عملیات عظیم اقتصادی و عمومی دولت است که حاکمیت سیاسی خود را به شکل «استبداد شرقی» اعمال میکند. البته مارکس این نوع شیوه تولید را مختص آسیا نمیدانست، بلکه آن را بهعنوان تصویری از یک دوره خاص تاریخی مورد توجه قرار میداد. چنانکه از این نوع شیوه تولید در جاهای دیگر مثل مکزیک و پرو هم سخن میگوید. مارکس سعی کرد تمایز این نوع تولید را با انواع دیگر نظامها مثل بردهداری، فئودالی و ... نشان دهد. این تلاش به خاطر نشان دادن ویژگیهای تاریخی، اقتصادی و اجتماعی جوامع است. غیر از فقدان مالکیت خصوصی، مارکس به روابط شهر و روستا در نظام تولید آسیایی که اختلاف اساسی با جوامع غربی داشت نیز اشاره کرده است.
- احمد اشرف، به نقل از یک مقاله مندرج در مجله «جهان نو»، خردادماه سال 1347