8 نکته که باید در مورد هدفمندی یارانه ها بدانید
دکتر جواد صالحی اصفهانی جزو آن دسته از معدود اقتصاددانانی است که از آغاز طرح هدفمندی یارانه ها، بدون هیچگونه دید سیاسی و صرفا با درنظر گرفتن عوامل اقتصادی و اجتماعی، به پژوهش و مطالعه در مورد آثار اجرای هدفمندی یارانه ها پرداخت.
دفاع او از پرداخت یارانه نقدی در برابر انتقادات تا جایی پیش رفت که حتی سوء برداشت دفاع از دولت دهم در برخی اذهان ایجاد شد. با این همه این اقتصاددان همچنان برپایه مطالعات خود از یارانه نقدی در برابر انتقاداتی چون گداپروری و تنبل کردن مردم دفاع می کند.
این استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک آمریکا اگر چه معتقد است طرح هدفمندی مقداری به بیراهه رفته اما قطع یارانه انرژی را بسیار بهتر و عادلانه تر می داند و می گوید اگر چه طرح پرداخت یارانه نقدی بهترین راهکار نیست اما یک راهکار قابل اجراست.
در اینجا بخشی از مهمترین نکات عنوان شده از سوی صالحی اصفهانی در جریان گفت و گویش با هفته نامه تجارت فردا را می خوانید؛
یک: ممکن است پرداخت یارانه نقدی بعضی ها را تنبل کند اما انرژی ارزان هم مضرات خودش را دارد/ درست است که پرداخت 5.3 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی به دهک های بالا کار درستی نیست اما دادن همین مقدار یارانه انرژی (با فرض معقول هزار تومان یارانه در هر لیتر بنزین) خیلی بهتر است.
دو: به نظرم نمی توان گفت که هدفمندی یارانه ها شکست خورده باشد، مقداری به بیراهه توزیع درآمد رفته است/ حتی همین افزایش اخیر و یکسان سازی قیمت بنزین نشان می دهد که طرح هنوز در حال انجام است اما بسیار کند پیش می رود.
سه: در قانون نوشتند قیمت حامل های انرژی 90 درصد فوب خلیج فارس باشد در حالیکه ما باید به فکر قیمت بهینه باشیم. دلیلی ندارد که 90 درصد قیمت فوب خلیج فارس برای ما هم قیمت بهینه و مناسبی باشد/ وقتی هوای تهران تا این اندازه آلوده است باید از بنزین مالیات گرفت زیرا جز با کنترل قیمت انرژی نمی توان مصرف آن را پایین آورد.
چهار: به نظرم هنوز بنزین هزار تومانی بسیار ارزان است و در حالیکه مردم فکر می کنند این قیمت بالاست و این مسئله زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر درست اطلاع رسانی شود مردم می بینند ترک ها با بنزینی که قیمتی چندین برابر قیمت بنزین در ایران دارد، نسبت به مردم ما بهتر زندگی می کنند و درآمد سرانه بالاتری دارند.
پنج: فکر می کنم قیمت بنزین باید دو یا سه هزار تومان افزایش یابد.
شش: پولی که دولت برای آموزش هزینه می کند مساوی تقسیم نمی شود زیرا دانشگاه بسیار پرهزینه است و افرادی که به دانشگاه راه پیدا می کنند از طبقه برخوردار هستند/ فرصت آموزش در ایران کاملا نابرابر است.
هفت: قیمت بنزین نباید یکسان باشد. من در ولنجک تهران یک گرمک کوچک به مبلغ 11 هزار و 500 تومان خریدم، یعنی از آمریکا هم گرانتر و مطمئن هستم قیمت آن در مرکز و جنوب تهران کمتر و ارزانتر است. پس چرا فکر می کنیم بنزین هم باید در جنوب و شمال شهر تهران یک قیمت یکسان داشته باشد.
هشت: در کشور ما حداقل بیش از 20 سال است که یارانه بالایی برای انرژی پرداخت شده که اغلب آن نصیب مرفهان و ثروتمندان شده است. من در آن دوران کمتر دیدم یا خواندم که کسی اعتراض کند که چرا ما این اندازه پول به ثروتمندان می دهیم/ حذف پردرآمدها اگر عملی باشد کار خوبی است اما حذف یارانه انرژی آنها مهم تر است.