«تخصیص دارایی» (asset allocation) چیست؟
در بیانی ساده، تخصیص دارایی به معنای تقسیم منابع مالی بین گروههای مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق مشارکت، صندوقهای سرمایهگذاری، املاک و مستغلات، سپردهگذاری و دیگر مکانهای سرمایهگذاری است. به این صورت ممکن است در پایان سال، املاک و مستغلات افزایش قیمت داشته باشند، در حالی که سهام بورسی با کاهش مواجه باشند، در نتیجه سود حاصل از املاک، زیان سهام را جبران خواهد کرد. همچنین، هر کدام از گروههای سرمایهگذاری نیز بهتر است به تنهایی، به زیرشاخههای متنوعی تقسیم شود. بهطور نمونه، اگر بخشی از سرمایه خود، مثلا 40 درصد، را به سهام بورسی اختصاص داده اید، توصیه میشود این «تخصیص دارایی» را جهت خرید سهام گوناگون به کار گیرید.
حال ممکن است این سوال پیش آید «برای ایجاد پرتفولیو چگونه تخصیص دارایی انجام میشود؟» برای یافتن پاسخ باید انواع مدلهای تخصیص دارایی را بررسی کنیم. این مدلها به گونهای طراحی شدهاند تا اهداف سرمایهگذاران مختلف و میزان ریسکپذیری آنها را پوشش دهد.
مدل تخصیص دارایی، متناسب با ذائقه شما
اگرچه همواره توصیه میشود مالک دارایی باشید (یعنی، سهام یا مستغلات) به جای آنکه قرضدهنده سرمایه باشید (یعنی، اوراق مشارکت، اما با توجه به شرایط میتوان استثنا نیز قائل شد. به عنوان مثال، یک فرد بازنشسته را در نظر بگیرید که سرمایهای حدود صد میلیون تومان در اختیار دارد، او به دنبال افزایش سرمایه و ایجاد کسب وکار جدید نیست و فقط میخواهد درآمدی برای گذران زندگی و اندکی افزایش رفاه داشته باشد. به این ترتیب، وی ترجیح خواهد داد تا با خرید اوراق مشارکت و کسب یک سود معین، سرمایهگذاری امنی برای خود ایجاد کند. در حالی که یک کارمند جوان که به تازگی فارغ التحصیل دانشگاه شده است، عطش فراوانی برای افزایش سرمایه خود دارد. او نوسانات موجود در بازار را به جان میخرد و با تمامی توان در مسیر توسعه سرمایه خود گام برمیدارد. علت این امر عدم نیاز او به مخارج روزانه زندگی است و در نتیجه با سرمایهگذاری ریسک پذیر به دنبال رفاه بیشتر خواهد بود. بر این اساس، مدل تخصیص دارایی باید با دیدگاه شما نسبت به سرمایهگذاری تناسب مقعولی داشته باشد.
انواع مدلهای تخصیص دارایی
بهطور کلی با توجه به اهداف افراد سرمایهگذار میتوان چهار مدل برای تخصیص دارایی قائل شد؛ شامل: حفظ سرمایه، درآمدی، متوازن و رشدی را مطرح کرد.
1– حفظ سرمایه
این مدل مناسب کسانی است که تمایل دارند از سپردههای خود در تمامی دوازده ماه سال عایدی داشته باشند و حاضر نیستند، اندکی روی سرمایه اصلی ریسک کنند. این افراد عموما سرمایه خود را جهت پرداخت شهریه دانشگاه، خرید یک خودرو یا راهاندازی یک کسب وکار جدید صرف میکنند؛ بنابراین، مدل حفظ سرمایه را مد نظر قرار میدهند. در واقع در این مدل، سرمایهگذار میخواهد سرمایه خود را به گونهای افزایش دهد که کمترین خطر متوجه اصل سرمایه شود. بهمنظور تحقق این مهم، به سپردهگذاری یا سرمایهگذاریهایی از اینقبیل اقدام میکند که امنیت بالا به همراه سودی نه چندان بالا دارد.
2- درآمدی
پرتفولیوهایی که برای درآمدزایی تعبیه میشوند عموما شامل سرمایهگذاریهایی با درآمد ثابت هستند، نظیر اوراق مشارکت و یا سهام شرکتهای باسابقه و بزرگ که هرساله سود مناسب و البته ثابتی را عاید سهامداران خود میکنند. عموما افرادی که در شرف بازنشستگی هستند، چنین مدلی را دنبال میکنند. در مثالی دیگر میتوان خانوادهای را در نظر گرفت که مادری تنها، سرپرستی چند کودک خردسال را برعهده دارد. در این شرایط، مادر خانواده احتمالا منبع درآمدی جز بیمه همسرش ندارد و نمیخواهد ریسک زیادی را متحمل سرمایه اصلی کند.
3- متوازن
پرتفولیوی متوازن مدلی بینابین مدلهای حفظ سرمایه و درآمدی است. برای اکثر افراد، این مدل بهترین گزینه است، که علت این انتخاب، بیشتر جنبه روانی دارد تا مالی، زیرا فرد با یک سرمایهگذاری محافظه کارانه، انتظار رشد سرمایه ناگهانی را نیز ندارد. در این حالت، سرمایهگذار دو هدف را دنبال میکند، از طرفی رشد بلندمدت سرمایه و از سوی دیگر کسب درآمدی ثابت را در نظر دارد. مخلوطی از داراییها با سود ثابت به طوری که رشد کم نوسانی نیز داشته باشد، یک هدف ایده آل برای اینگونه سرمایهگذاران است. این افراد عموما در دو گروه دارایی، شامل سپردهگذاریهای میان مدت و نیز خرید سهام شرکتهای پیشرو در بورس (عمده این شرکتها سود سالانه ثابتی پرداخت میکنند و ارزش سهام آنها با نوسان کمی رشد بلندمدت خواهد داشت) سرمایهگذاری میکنند.
4- رشدی
مدل تخصیص دارایی رشدی، برای کسی مناسب است که تازه مشغول به کار شده و به دنبال افزایش سرمایهاش در بلندمدت است. در این حالت، سرمایهها مستلزم ایجاد درآمدی ثابت برای سرمایهگذار نیست، چراکه وی درآمد کافی از محل کارش جهت گذران زندگی کسب میکند. بنابراین، این مدل برای افراد ریسک پذیر و عمدتا با سن کمتر مناسب است. در واقع، سرمایهگذاران پیرو این مدل، با خرید سهام یک شرکت به دنبال سود سالانه آن نیستند، بلکه با تحمل ریسک بالاتر، رشد ارزش سهام خریداری شده را طلب دارند.
کدام دسته دارایی، با استراتژی شما همخوانی دارد؟
فرض کنید مدل تخصیص دارایی مورد نظرتان را انتخاب کرده اید، حال باید بدانید چه نوع از داراییها در راستای استراتژی شما قرار میگیرد. در این حالت توصیه میشود دو فاکتور اساسی، یعنی افق زمانی و میزان ریسک پذیری خود را مد نظر قرار دهید.
افق زمانی: بسیاری از سرمایهگذاریها نیازمند افق زمانی ده ساله یا بیشتر هستند. این در حالی است که برخی دیگر، تنها برای چند ماه آینده مطلوبند.
علت این امر را میتوان در دل این حقیقت جویا شد که سود بالاتر سرمایهها مستلزم نگهداری آن برای مدت طولانیتر است تا طی زمان بتوان بر ریسکهای مربوطه غلبه کرد. به عنوان مثال، اگر شما یک سال پیش از رخ دادن رکود اقتصادی اقدام به ایجاد پرتفولیو کنید، در پایان سال ممکن است حدود 80 درصد ضرر کنید. در چنین شرایطی، اگر تسلیم نشوید و بتوانید پرتفولیوی خود را به خوبی مدیریت کنید، پس از چند سال تمامی ضررهایتان جبران خواهد شد.
بنابراین، همواره سعی کنید متناسب با افق زمانی خود، آن دسته از داراییهایی را انتخاب کنید که قادر به مدیریت سود و زیان ناشی از آنها باشید.
نکتهای دیگر که در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد تغییر زمان است. به عبارت دیگر، در طول عمر شما، شرایط زندگی و ذائقه تان دچار تحول میشود. بر این اساس، مدیران مالی همواره پیشنهاد میکنند به آرامی بخشی از استراتژی تخصیص داراییهای خود را پیش از ورود به مرحلهای جدید از زندگی تغییر دهید. به عنوان مثال شخصی که 10 سال تا بازنشستگی فاصله دارد، باید سالانه حدود 10 درصد از سرمایه خود را در قالب «مدل درآمدی» درآورد. بنابراین، زمانی که به سن بازنشستگی رسید، اهداف پرتفولیوی سرمایهگذاریاش به کلی تغییر یافته و به «مدل حفظ سرمایه» میرسد.
میزان ریسک پذیری: سرمایهگذاری بهطور مطلق منطقی نیست و در برخی موارد برای کسب سود بیشتر باید اندکی ریسک متحمل شد. تمام سرمایهگذاران تمایل دارند که سهام آنها روز به روز افزایش یابد، اما گاهی ممکن است در یک شبانه روز سرمایه شما حتی 50 درصد افت داشته باشد. سرمایهگذار موفق کسی است که تحمل چنین ریسکهایی را نیز داشته باشد و در مواجهه با چنین واقعیتی خود را بازنده نداند.
به هر حال حقیقت این است که اگر شکیبایی کافی برای رسیدن به اهداف خود ندارید و نمیتوانید به قدرت پیش بینی خود اطمینان کنید، به هیچ عنوان ریسک نکنید. به خودتان استرس راه ندهید و وقت مشاوران مالی خود را نگیرید و تنها با خرید اوراق مشارکت با دریافت سودی ثابت از ادامه زندگی خود لذت ببرید.
یک روش پیشنهادی؛ توازن مجدد
یکی از روشهای محبوب جهت تخصیص داراییها، «توازن مجدد» است. به عبارت ساده، این روش شما را مجبور به خرید سهام با ارزشی کمتر از ارزش واقعی و فروش سهام با ارزشی بیش از ارزش واقعی میکند. با یک مثال عددی سعی میشود تا این موضوع بیشتر تفهیم شود. فرض کنید شما 100 میلیون تومان سرمایه دارید و تصمیم میگیرید 50 درصد آن را وقف خرید اوراق مشارکت کنید و 50 درصد دیگر را به سهام بورسی اختصاص دهید (لازم به یادآوری است که انتخاب میزان سرمایه و درصدهای اختصاص داده شده فرضیاتی جهت سهولت در محاسبات بود که با ارقام حقیقی تفاوت زیادی دارد). در این حالت در پایان سال، اوراق مشارکت 20 درصد سود برای شما دارد (10 میلیون تومان) و سهام بورسی 30 درصد (15 میلیون تومان). به این ترتیب سرمایه جدید شما 125 میلیون تومان، که 60 میلیون آن عایدی اوراق مشارکت و 65 میلیون دیگر عایدی سهام بورسی، خواهد بود. به عبارت دیگر، اوراق مشارکت در پایان سال 48 درصد و سهام بورسی 52 درصد کل سرمایه شما را در بر خواهند داشت.
حال شما باید توازن مجدد انجام دهید، یعنی این بار 50 درصد سرمایه اصلی (62/5 میلیون) را به اوراق مشارکت و نیمه دیگر را به خرید سهام بورسی اختصاص دهید. در واقع با این کار، 2/5 میلیون تومان از سهام خود را به فروش میرسانید و به جای آن اوراق مشارکت تهیه میکنید. در این حالت اگر در قیمت سهام بورسی، حبابی وجود داشته باشد، شما از سرمایه خود محافظت و سود به دست آمده را در جایی دیگر (اوراق مشارکت) سرمایهگذاری کردهاید. این روش امنیت خاطری برای شما ایجاد میکند تا هیچگاه فاصله شما از هدف معین سرمایهگذاری خود زیاد نشود