اقتصاد سیاسی جامعه اطلاعات عرصه ای پیچیده است که من در جای دیگری با عمقی بیشتر نسبت به آنچه در اینجا بیان می کنم آن را تجزیه و تحلیل کرده ام. اما من فکر می کنم می توان دو محور عمده را در اقتصاد سیاسی فرهنگ شناسایی کرد که با اقتصاد سیاسی جامعه اطلاعات ادغام شده اند. اولی مربوط به فناوری – تجزیه و تحلیلی از توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن ها - است. دومی مربوط به اطلاعات – تجزیه و تحلیلی از رشد کلی تولید و توزیع اطلاعات در اشکال مختلف آن در سراسر اقتصاد به عنوان یک کل، و پیامدهای آن – است.
فناوری های اطلاعات و ارتباطات
روشن است که نقطه اجماع بین اقتصاد سیاسی فرهنگ و اقتصاد سیاسی جامعه اطلاعات در اطراف فناوری های اطلاعات و ارتباطات و نظم آن ها بود. با نظر به نتیجه ای از تجزیه و تحلیلی که در بالا شرح داده شد، اقتصاد سیاسی فرهنگ مجبور شده بود به رسمیت بشناسد صنایع فرهنگ فرهنگ راه آن ها بودند چرا که در طول تاریخ با روش های مختلف بهره برداری از فناوری های بازتولید، و فراتر از همه، توزیع، توسعه یافته بودند. بحث اصلی بر سر رادیو و تلویزیون تجاری خصوصی در مقابل رادیو و تلویزیون خدمات عمومی، در اصل بحثی بر سر نظم و قدرت عمومی به دست آمده از کنترل و تخصیص رادیو بود. محرک اصلی در پس رشد فناوری های اطلاعات و ارتباطات و منافع اقتصادی آن ناشی از نیازهای تولید به طور کلی بود. صنایع فرهنگی از طریق توسعه و تنظیم شبکه های ارتباطات از راه دور (مخابراتی) در دهۀ 1980 میلادی درگیر شدند.