1- تعریف توسعه
Development که در فارسی به "توسعه" برگرداننده شده است، به معنای گشودن یک بسته یا شاید بتوان گفت گنجینه است. برای این معنا درفارسی واژهی "انکشاف"، که در ترجمه های اولیه رایج بوده، از برخی وجوه مناسبتر است. چرا که نمایاندن چیزی نهفته را معنی میدهد، اما با واژهی رایج توسعه اگر به معنای
وسعت و تکامل بخشیدن به آن چه هست به کار رود، سر مخالفت ندارم. با این معنا توسعه با مدرنیته هم ذات و هم زمان میگردد، چرا که هردو درک و البته نقد سنت را براساس اصولی چون رجوع به عقل یا توافق عقلانی در دستور کار انسان و جامعه قرار میدهند، و آینده را برپایهی گذشته بنیاد مینهند، نه در نفی یا تخریب آن. با این تعریف، مفهوم توسعه از رشد فاصله میگیرد. همان طور که انسان میتواند از لحاظ جسمیرشد کند بی آن که از لحاظ عقلی رشد کرده باشد، یا با مواد نیروزا و ماهیچهساز بدنش را رشد یافته و پرتوان بنمایاند، جامعه اگر به رشد بسنده کند بهزودی دچار مشکلات و تناقضات بنیانکن درونی میشود. توسعهی یک جامعه هم چون ورود و جذب مفاهیم جدید علمی، فلسفی و هنری به یک زبان زنده است. در این ورود هرچند که گاه استفاده از برخی واژگان زبان های دیگر نیز ضروری بیفتد، اما بیان مفاهیم دراساس با واژگان و دستور زبان آن زبان زنده صورت میپذیرد.