گفتوگو با رابرت اسکیدلسکی در باب رویکردهای تاریخی اقتصاددانان
دیوید لیدلر2 [1992] میگوید رویکردهای تاریخی اقتصاددانان ضعیف است. به عنوان یک تاریخدان و اقتصاددان آیا با این نظر موافقید؟
بله، اینطور فکر میکنم. اقتصاددانان، تاریخدانان خیلی خوبی نیستند و من معتقدم این امر به ویژه در مورد مطالعات کینزی بیشتر صدق میکند، زیرا اقتصاددانان تنها به یک کتاب نظریه عمومی توجه دارند و علاقهای ندارند تا این کتاب را در دوره زمانی خود و در کل بدنه فکری کینز تحلیل کنند. در این بین «اکسل لیانهافوود»3 [1968] یک استثناست که رساله پول کینز را مورد توجه قرار داد و تصویری که از کینز ارائه میدهد چیزی بین این کتاب و نظریه عمومی است. این کار بسیار جالبی است. در واقع رویکردی که وجود دارد میخواهد رابطه میان کارهای اقتصادی آخر کینز را با نوشتههای فیلسوفانه اولیه وی پیدا کند. اما این روش بهطور عجیبی غیرتاریخی است. منظور این است که در این روش شما نمیگویید رساله احتمالات کاری پیش از سال 1914 است و در آن زمان چه روی داده که این رساله نوشته شده است، در حالی که تاریخدان به دنبال این است. محققان جدید میآیند و بهطور ساده نوشتههای دیگر را با نظریه عمومی مقایسه میکنند. این تاریخ نیست.