کارل کُرش ترجمة مهرداد امامی
1. امروزه دیگر معنایی ندارد که بپرسیم آموزه های مارکس و انگلس تا چه حد از لحاظ نظری قابل قبول و از جنبة عملی قابل اجرا هستند.
2.امروزه، تمامی تلاش ها به منظور برقراری مجدد آموزة مارکسیستی به مثابة یک کل، در کارکرد اصلی آن به عنوان نظریه ای در مورد انقلاب اجتماعی طبقات کارگر، اتوپیاهایی ارتجاعی اند.
3.وجوه حائز اهمیتی از آموزة مارکسی وجود دارند که در کارکرد متغیر خود و به کار بستن آن ها در موقعیت هایی گوناگون، تا به امروز تأثیرگذاری شان را حفظ کرده اند، هر چند در اساس بی ابهام نیستند. همچنین، نیروی محرکه ای که ناشی از پراکسیس مربوط به جنبش کارگری مارکسیستی قدیمی است، اکنون درون مبارزات عملی افراد و طبقات یکی شده است.
4.نخستین گام در جهت وضع مجدد یک نظریه و عمل انقلابی عبارت است از گسستن از آن مارکسیسمی که ادعا دارد ابتکار عمل انقلابی را در کنار هدایت گری نظری و عملی در قبضة خود دارد.
5.مارکس امروزه تنها یکی از افراد بی شمار در میان پیشگامان، بنیان گذاران و بسط دهندگان جنبش سوسیالیستی طبقة کارگر است. آن به اصطلاح سوسیالیست های اتوپیایی از توماس مور گرفته تا به امروز، بی اهمیت نیستند. رقیبان متعدد مارکس مثل بلانکی و دشمنان قسم خوردة او مانند پرودون و باکونین اهمیت کمی ندارند. نهایتاً، تحولات اخیر از قبیل تجدید نظر طلبی آلمانی، سندیکالیسم فرانسوی و بلشویسم روسی نیز حائز اهمیت اند.