جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

تعیین استراتژی اشتغال

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۴۳ ب.ظ

پروفسور امیت بادوری
محقق در حوزه اشتغال و توسعه
مشکل بیکاری یک مشکل جهانی است که تقریبا در همه جای دنیا نمود پیدا کرده است. در دو دهه گذشته چین و هند رشد بالایی داشتند ولی ارتباط رشد اشتغال و رشد تولید از هم گسسته شده است، رشد اشتغال حدود یک درصد بوده و رشد تولید حدود 8 درصد. می‌توان رشد تولید را بر اساس رونق بخش خصوصی از طریق ایجاد فضای کسب‌و‌کار بهتر افزایش داد، ولی برای حل مشکل اشتغال کافی نیست.
 به همین دلیل باید استراتژی و سیاست مشخصی برای ایجاد شغل داشت و افزایش اشتغال و کاهش بیکاری را جزئی از رشد اقتصادی در نظر گرفت،  به طور مثال کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس در زمان بحران اقتصادی در اولین قدم به ایجاد شغل پرداختند البته این شغل باید واقعی باشد، به طور مثال تجربه تاریخی اتحاد جماهیر شوروی، که به سرعت اشتغال کامل ایجاد کردند ولی قدرت خرید افراد تغییری نکرد به دلیل اینکه شغل‌هایی که ایجاد کرده بودند واقعی نبودند؛ در واقع این اشتغال مولد نبود، در بحث اشتغال عمومی چندین مساله را باید به صورت همزمان مدنظر قرار داد، اشتغال عمومی از طریق ایجاد درآمد، از یکسو تقاضا را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر این برنامه‌های اشتغال عمومی، عرضه را بالا می‌برد و افزایش متوازن و هماهنگ آن می‌تواند رشد را افزایش دهد. مشکل طرح شوروی نیز همین بود، از سوی دیگر این رشد باید پایدار باشد و مسائل محیط زیستی را مدنظر قرار دهد، در نتیجه سیاست‌هایی مانند پرداخت یارانه، نمی‌تواند پایدار باشد زیرا طرف عرضه را مد نظر قرار نمی‌دهد.
از نظر اجرایی این طرح‌های اشتغال عمومی، در هند از طریق سیاست‌های اشتغال خانوارهای روستایی به اجرا گذاشته شد، اجرای این طرح حمایت سیاسی جدی را طلب می‌کرد، بر اساس این طرح اشتغال برای افرادی که حاضرند با حداقل مزد رسمی کار کنند تضمین می‌شود، براساس این طرح اشتغال بر اساس انتخاب فردی ایجاد می‌شود، به دلیل اینکه حداقل دستمزد نرخ پایینی است و افرادی درخواست این کار را می‌کنند که نیازمند این حداقل مزد پیشنهادی هستند، اصل اول که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که این اشتغال و پرداخت دستمزد برای افزایش سطح رفاه نیست، برای افراد به شدت فقیر است که نیازهای اولیه خود را نمی‌توانند برآورده کنند، اصل دوم این است که این طرح یک سیاست همگانی است، این سیاست به افراد منطقه شغل را پیشنهاد می‌کند و دولت حق ندارد افرادی را که می‌خواهند در این طرح مشارکت کنند انتخاب بکند، اصل این طرح برای فقرا و برای جذب فقرا است، همین‌طور این طرح نباید جاه‌طلبانه باشد و نباید این طرح در سراسر کشور به صورت یکجا اجرا شود، باید دولت تصمیم بگیرد پوشش این برنامه چقدر باشد. 
اجرای همزمان برنامه در کل کشور می‌تواند مشکلات بسیاری ایجاد کند، بزرگ‌ترین مشکل، کمبود بودجه برای اجرای طرح است همچنین دستگاه‌های اجرایی توانایی نظارت بر اجرای این پروژه‌ها در کل کشور را نخواهند داشت.
بحث مهمی در ایجاد اشتغال عمومی بحث انتخاب است، مهم‌ترین معیار این است که مزد پایین باشد و نباید دولت مداخله بکند چه کسی و تحت چه شرایطی برای کار باید انتخاب شود، بحث مهم دیگر بحث انتخاب مناطقی است که این طرح‌ها اجرا می‌شوند، مناطقی که بسیار فقیر هستند و مناطقی که دچار خشکسالی هستند، در اولویت قرار دارند. در کل مناطقی که به اشکال مختلف فقر در آنها بالا باشد و اگر پروژه‌ها، طرح‌های کشاورزی یا دامداری باشند، زمان مناسب برای این پروژه‌ها مهم است و مسائل مختلفی مدنظر قرار می‌گیرد، آیا زمان اجرای طرح، مدارس باز است؟ چه فصلی است؟ زمان اجرای طرح زمان خوبی برای اجرای کارهای کشاورزی است؟ ابزاری وجود دارد که آیا این پروژه‌ها موفق بوده یا خیر؟ 
باید دیده شود که میزان مهاجرت در آن منطقه چه تغییری کرده، زیرا عملکرد اقتصادی افراد به این صورت است که مردم فقیر برای کار به مناطق دیگری برای کارهای ساختمانی مهاجرت می‌کنند، اگر این پروژه‌ها موفق باشد مهاجرت کاهش می‌یابد، از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی و مخرب در تمامی کشورها مهاجرت‌های برنامه‌ریزی نشده و ناخواسته است، یکی از نتایج مهم برنامه‌های اشتغال عمومی، کاهش مهاجرت‌های ناخواسته است، هزینه‌های مهاجرت‌های اجباری سه برابر کل بودجه برنامه‌های اشتغال عمومی در مناطق خاص است، 
در ارتباط با نحوه اجرای طرح‌های عمومی، باید تعیین شود برای مراحل مختلف چه قسمت‌هایی از طرح را در مرکز سیاسی یا اقتصادی طرح توسط دولت باید تصمیم‌گیری شود و برای چه قسمت‌هایی از طرح باید در مناطق محلی که کار در آن انجام می‌شود بایستی تصمیم‌گیری کرد، این در مرحله اول، تصمیم به تقسیم کار بین مناطق محلی و مرکز کار دشواری است و از نظر سیاسی عزم راسخی برای اجرای طرح می‌خواهد. طرحی باید برای افراد اجرا شود که به‌نظر مردم منطقه اولویت اول آنها است، قبل از اجرای طرح باید بررسی شود اولویت آنها چیست، آیا جاده‌ها باید سروسامان داده شود؟ یا سیستم آبیاری مشکل دارد؟ از نظر جامعه‌شناسی اگر مردم اولویت پروژه‌ها را تعیین بکنند، حائز اهمیت است و در موفقیت طرح تاثیر بسیاری دارد، مساله دوم این است که باید پروژه‌ها در زمان کوتاهی به پایان برسند، پروژه‌های بزرگ و طولانی می‌تواند مردم را از اتمام پروژه ناامید بکند، تفاوت بین پروژه‌های زیربنایی و پروژه‌های خدمات اجتماعی  این است که پروژه‌های زیربنایی زمانبر است و بعد از مدت زمانی باید منفعت آن را افراد محلی حس کنند در غیر این صورت از اجرای طرح نا امید می‌شوند، ولی پروژه‌های خدمات اجتماعی به طور روزانه قابل لمس است. 
زمان‌بندی در اجرای این طرح‌ها بسیار اهمیت دارد و پروژه‌ها‌ باید انضباط زمانی داشته باشد، دولت باید با اختصاص بودجه بر مناطقی که طرح اجرا می‌شود و نوع مصرف بودجه نظارت داشته باشد و در صورت خارج شدن اجرای طرح از زمان‌بندی معین تعریف شده، طرح را متوقف کند، به طور مثال بعد از جنگ دوم جهانی به خانوارها در کره جنوبی مصالح برای ساخت مسکن داده می‌شد، اگر طرح در زمان معین پیش‌بینی شده پیشرفت لازم را داشت، پرداخت بودجه ادامه پیدا می‌کرد، در غیر این صورت بودجه اختصاصی به افراد متوقف می‌شد. در پایان می‌توان پروژه‌های اشتغال عمومی را به سمت بهبود خدمات اجتماعی سوق داد و با بهبود خدمات اجتماعی سطح رفاه مردم را بالا برد بدون اینکه سطح افزایش مزد وجود داشته باشد.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۲
مهدی اشرفی وند

اشتغال

شغل

کار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی