جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

سرمایه گذاری در بورس چگونه است ؟

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ب.ظ

در ادامه آموزش های کاربردی سرمایه گذاری در بورس امروز به تشریح بازار بورس می پردازیم. یکی از این بازارهای سرمایه گذاری بازار پول است ،یعنی می‌تواند در سپرده‌های بانکی سرمایه‌گذاری کند و براساس یک سپرده کوتاه‌مدت و بلندمدت با ویژگی‌های مختلفی که دارد، سودش را بگیرد. راه دیگر، خریداری اوراق مشارکت است؛ می‌تواند اوراق مشارکتی که در بانک‌ها فروخته می‌شود را بخرد و سرمایه‌گذاری کند. راه دیگر سرمایه‌گذاری در حوزه‌های ارز و طلا یا بازارهایی مثل بازار مسکن یا بازار کالاست. اما یکی از حوزه‌های سرمایه‌گذاری که در دنیا با اقبال بسیار زیادی مواجه شده، سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار محلی است که سهام شرکت‌های تولیدی، خدماتی و بازرگانی عرضه می‌شود و کسانی که سهام این شرکت‌ها را خریداری می‌کنند، مالک بخشی از آن شرکت می‌شوند. هرچقدر سهامشان کمتر باشد، در حقیقت مالک بخش کوچک‌تری از آن شرکت هستند. این سهام به این معنی است که در سود و زیان آن شرکت‌ها سهیم هستند، بنابراین اگر آن شرکت سود بهتری بکند، قاعدتا سهامدارانش هم نرخ بیشتری سود دریافت می کنند.
۱. استراتژی من «معامله» است یا «سرمایه‌گذاری»؟ برای معامله، تحلیل تکنیکال و برای سرمایه‌گذاری تحلیل فاندامنتال مفید‌تر خواهد بود.
۲. افق زمانی مورد نظر من برای انجام معاملات کوتاه است یا بلند؟ برای معامله خرید و فروش طی یک هفته، تحلیل تکنیکال بسیار سود‌ده خواهد بود اما برای تصمیم‌گیری درمورد خرید سهام یک شرکت و نگهداری آن برای چند سال، تحلیل فاندامنتال بهتر است.
۳. فضای عمومی جامعه و جو حاکم بر بازار به چه شکلی است؟ آیا فضای احساسی روی معاملات و قیمت‌گذاری‌ها سایه انداخته است؟ فضای منطقی، تحلیل فاندامنتال و فضای احساسی، تحلیل تکنیکال را می‌طلبد.

برای نخستین قدم در سرمایه‌گذاری در بورس باید چه چیزی را بدانیم؟
واقعیت این است که در بورس، شرکت‌های خیلی متنوعی وجود دارد و تصمیم‌گیری درباره این‌که سهام چه شرکتی را بخریم، کار پیچیده‌ای است که نیاز به تخصص و تجربه دارد. دو نکته در این انتخاب بسیار حائز اهمیت است؛ بازده این شرکت‌ها، به معنی سودآوری آن‌هاست که این بازده از دو طریق حاصل می‌شود؛ یکی سود نقدی که هر شرکتی در پایان هر سال مالی و سالی یک‌بار تقسیم می‌کند و به‌عنوان سود به سهام‌داران پرداخت می‌کنند. بخش دوم، افزایش قیمت سهام است که در زمانی که شما سهم را می‌خرید، نسبت به زمانی که سهم را می‌فروشید، ممکن است قیمت آن کاهش یا افزایش پیدا کند. اگر افزایش پیدا کند، یک بازدهی را سهام‌دار از آن قسمت کسب می‌کند. قاعدتا هرچقدر این بازده بالاتر باشد برای سهامداران مطلوبیت بالاتری خواهد داشت. این‌ها جزو مهم‌ترین مسائلی هستند که یک سرمایه‌گذار در بورس باید با آن آشنا باشد تا بتواند راه درستی را در پیش بگیرد و به سود خوبی برسد.

یعنی با این اوصاف، ممکن است با این‌که تصمیم درستی گرفته‌ایم، به سود مورد نظرمان نرسیم؟
ببینید یکی از نکته‌های بسیار مهم در سرمایه‌گذاری بحث ریسک است؛ ریسک به معنی میزان مخاطره‌ای است که آن شرکت در آینده با آن مواجه است. اعم از اینکه مثلا قیمت مواداولیه‌اش افزایش پیدا کند یا محصولش شامل قیمت‌گذاری دولتی باشد یا با افزایش هدفمندی یارانه‌ها، افزایش قیمت‌های حامل سوخت روی آن تأثیر بگذارد. معمولا ریسک و بازده با همدیگر یک رابطه مستقیم دارند. شرکت‌هایی که ریسکشان بالاتر است، تقریبا بازده بالاتری دارند و شرکت‌هایی که ریسکشان پایین‌تر است، بازده‌شان معمولا پایین‌تر است. حالا سهامدار با توجه به استراتژی‌ای که دارد و میزان ریسکی که می‌تواند بپذیرد، باید سهام‌هایش را انتخاب کند.

اگر کسی به‌دنبال شرکت‌هایی با ریسک‌پذیری کم‌تر باشد چه؟
قاعدتا کسانی که تجربه کمتری دارند، می‌توانند سهم‌های کم‌ریسک‌تری را انتخاب کنند که اگرچه ممکن است بازده کمتری را عایدشان کند ولی مطمئن‌تر هستند. البته کسانی که به‌طور کلی در بازار سرمایه تجربه‌ای ندارند، می‌توانند به جای خرید سهام، صندوق‌های سرمایه‌گذاری را خریداری کنند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری، صندوق‌هایی هستند که تخصصشان خرید و فروش سهام است. آنها سهام را خرید و فروش می‌کنند و مردم می‌توانند یک یا چند بخش از آن صندوق را خریداری کنند. هرچقدر آن صندوق از محل خرید و فروش سهام سود کند، قاعدتا آن سود به کسانی که از صندوق، خرید و فروش کرده‌اند هم خواهد رسید.

سرمایه‌گذاری در بورس با چه میزان سرمایه اولیه منطقی است؟
یکی از محاسن سرمایه‌گذاری در بورس این است که کسانی که سرمایه کمی دارند هم می‌توانند وارد بورس شوند و در آن سرمایه‌گذاری کنند. حتی کسی که در حد یک میلیون از پولش را می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند هم می‌تواند وارد بورس شود. البته پیشنهاد بهتر برای این افراد، همان گزینه آخر است که معقول است. کسانی که تجربه و سرمایه کمی دارند و می‌خواهند وارد بورس شوند، بهتر است این صندوق‌های سرمایه‌گذاری را خرید و فروش کنند.

از نظر شما، آن فوت کوزه‌گری سرمایه‌گذاری در بورس برای سوددهی بیش‌تر چیست؟
راه موفقیت در این حوزه، کسب دانش است؛ یعنی لحظه مالی یا سرمایه‌گذاری در بورس و نحوه تجزیه و تحلیل سهام را یاد بگیرند و دومین و شاید مهم‌ترین آن هم، تجربه است. کسی که دانش و تجربه را کنار هم داشته باشد و بتواند نسبت به شرکت‌های بورسی شناخت خوبی پیدا کند، حتما می‌تواند موفق باشد.

آشنایی با ۲روش‌ تحلیل بورس
تکنیکال یا فاندامنتال؟
میان بسیاری از کسانی که در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنند، «تحلیل تکنیکال» و «تحلیل فاندامنتال یا بنیادی» یکی از بحث‌ها روزمره است.
تقابل ۲روش
کسانی که پیرو مکتب تحلیل تکنیکال هستند، معتقدند همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس شده و اگر بخشی از اطلاعات، خود را در قیمت نشان نمی‌دهد، عملا برای فعالان بازار ارزش ندارد. پیروان مکتب تکنیکال بیش از هر چیز به «نمودارها» کار دارند. برای آنان مهم نیست که نموداری که به آنان نشان می‌دهید مربوط به نرخ دلار به یورو باشد یا قیمت سهام سرمایه‌گذاری ملت. آنان براساس شاخص‌های مختلفی که در اختیار دارند و با تکیه بر افت و خیزهای نمودار (شاخص حمایت، شاخص مقاومت، شاخص فرکتالی، شاخص میانگین متحرک، نوار بولینگر و…) می‌کوشند روند و میزان تغییرات نمودار را برآورد کنند. در طرف مقابل، علاقه‌مندان به مکتب «تحلیل بنیادین» قرار دارند. این افراد روی «اطلاعات مالی شرکت‌ها» تمرکز دارند. «ترازنامه»، «حساب سود و زیان»، «جریان وجوه نقد»، «EPS» و «DPS» ازجمله فاکتورهایی هستند که برای تحلیل‌گران فاندامنتال مهم هستند. پیروان مکتب فاندامنتال معتقدند که «تکنیکال کارها»، به جای نوشتن «مار» برای مردم مار «می‌کشند» و به هر حال بازار بورس را جز با اطلاعات مالی نمی‌توان تحلیل و مدیریت کرد.
معامله یا سرمایه‌گذاری؟
برای تفکیک بهتر ۲روش، شاید مناسب باشد که بین واژه «معامله» و «سرمایه‌گذاری» تفاوت قائل شویم. معنی معامله این است که یک دارایی را بیش‌تر از قیمت خرید و ترجیحا بیش‌تر از قیمت روز بازار، به طرف مقابل بفروشم اما سرمایه‌گذاری به‌معنای این است که من با بررسی دقیق فرصت‌ها و تهدید‌های موجود برای یک سهم و برآورد مسیر آتی آن با توجه به قوت‌ و ضعف‌های شرکتی که برگه سهام متعلق به اوست، تصمیم بگیرم که مالک بخشی از آن «سازمان» شده و یا مالکیت آن سازمان را (سهام شرکت)‌ در ازای دریافت پول به فرد دیگری واگذار کنم. برای کسی که به «بازار سهام» به‌عنوان «بازار معامله» می‌اندیشد، تحلیل تکنیکال می‌تواند بسیار مفید و اثربخش باشد. اما برای کسی که این بازار را بازار سرمایه‌گذاری می‌داند، تحلیل فاندامنتال، امنیت ذهنی و شفافیت تصمیم‌گیری بیشتری را به همراه خواهد داشت. طبیعی است که بحث افق زمانی را هم نباید فراموش کرد. اطلاعات مالی شرکت‌ها در بهترین حالت به صورت فصلی منتشر می‌شوند. پس برای کسی که صرفا از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کند و تصمیم به معامله‌های چند روزه یا چند هفته‌ای گرفته است، عملا اطلاعات بنیادی چندان به‌کار نخواهد آمد. همچنان که کسانی که در بورس «سرمایه‌گذاری» می‌کنند و افق زمانی بسیار طولانی‌ای درنظر دارند، عملا تحلیل‌های تکنیکال و جمع و تفریق‌ها و محاسبات ساده، چندان کمکی به بهبود تصمیم‌گیری نخواهد کرد.

لازم به ذکر است واحد اقتصادی حساب من آماده پذیرش هرگونه انتقاد، پیشنهاد و دریافت مقالات شما می باشد.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۷
مهدی اشرفی وند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی