جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علم اقتصاد» ثبت شده است

 

 
 

    مدل دو‌بخشی یا همان مدل لوئیس یک مدل توضیحی در اقتصاد توسعه است که توسط سر آرتور لوئیس ارائه شده است. این مدل، رشد در کشورهای در حال توسعه را در قالب انتقال نیروی کار از بخش سنتی به بخش صنعتی و سرمایه‌داری توضیح می‌دهد.
     
    فروض مدل
    1- مدل فرض می‌کند کشورهای در حال توسعه دارای مازاد نیروی کار با بهره‌وری پایین در بخش کشاورزی است.
    2- این نیروهای کار در قبال دریافت دستمزد بیشتر جذب بخش صنعتی می‌شوند.
    3- همچنین این مدل فرض می‌کند دستمزد در بخش صنعتی کم و بیش ثابت است.
    4- کارآفرینان در بخش تولید سود کسب می‌کنند از آن جهت که در قیمت‌های بالاتر نرخ ثابت دستمزد معامله می‌کنند.
    5- مدل فرض می‌کند کارآفرینان سود به دست آمده را مجدداً در شکل سرمایه ثابت سرمایه‌گذاری می‌کنند.
    6- یک بخش پیشرفته تولیدی بدان معنی است که آن بخش تولیدی به طور کامل از شکل سنتی به صنعتی آن تغییر شکل داده باشد.
    7- مدل فرض می‌کند که اقتصاد دارای دو بخش: 1- سنتی یا کشاورزی 2- مدرن یا صنعتی است.
     
    توضیح تئوری
    آرتور لوئیس اقتصاد کشورهای توسعه‌نیافته را به دو بخش تبدیل می‌کند؛

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۶
    مهدی اشرفی وند

    کندی، رییس‌جمهور سابق آمریکا، در بخشی از اولین سخنرانی ریاست‌جمهوری خود چنین گفت: «نپرسید که کشورتان چه می‌تواند برای شما انجام دهد، بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان انجام دهید».

    chicago-keynese

     

    فریدمن به این عبارت چنین پاسخ می‌دهد: «عبارت پدرمآبانه کشورتان چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد، اشاره‌ای است به این نکته که دولت قیم شهروند است و شهروند تحت قیومیت دولت می‌باشد، اما این امر با اعتقاد انسان‌های آزاد که خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌دانند، در تضاد است. عبارت کلیشه‌ای شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان انجام دهید نیز بیانگر این است که دولت ارباب یا خداست و شهروند نوکر یا مرید. ... انسان آزاد نمی‌پرسد کشورش چه می‌تواند برای او انجام دهد و نمی‌پرسد او چه می‌تواند برای کشورش انجام دهد؛ بلکه می‌پرسد: من و هموطنانم از طریق دولت چه می‌توانیم انجام دهیم تا بتوانیم از عهده مسوولیت‌های فردی برآمده، به اهداف جداگانه خویش نائل شویم و بالاتر از همه آزادی خود را حفظ کنیم؟ و نیز می‌پرسد: چه کنیم تا دولتی که خود می‌آفرینیم، تبدیل به یک فرانکشتاین نشود و آزادی‌ای که دولت برای پاسداشت آن به وجود آمده است، از بین نرود؟ آزادی گیاه ظریفی است».

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۳
    مهدی اشرفی وند

    بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد؛

    تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز، با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که به تدریج در صفحه اندیشه اقتصاد منتشر می‌شود، در حد توان در صدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت.

    مقدمه
    نظریه اقتصادی که در قامت ریکاردو و سی تکامل یافت و بعدها بنا به رده‌بندی خود کینز به اقتصاد کلاسیک مشهور شد، بیش از یک قرن جریان غالب اندیشمندان اقتصادی بود. در قرن نوزدهم با وجود سر برآوردن نحله‌های فکری معارض مکتب کلاسیک اعم از سوسیالیست‌ها، مکتب تاریخی، مکتب ملی‌گرایی، مکتب نهادگرایان قدیم و مانند آن، جریان رسمی علم اقتصاد تحت آموزه‌های کلاسیک به رشد و نمو خود به خصوص در تحلیل‌های اقتصاد خرد ادامه داد؛ در این سیر به خصوص نقش ماریژینالیست‌ها که به نئوکلاسیک‌ها نیز معروف شدند، چشمگیر بود. سیر وقایع تاریخ اندیشه اقتصادی، یک قرن بعد از ریکاردو به جان مینارد کینز و اثر بزرگ او «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» ختم شد که به اذعان بسیاری از اقتصاددانان، یک انقلاب بزرگ در علم اقتصاد بود. کینز به صف‌آرایی در برابر کلاسیک‌ها پرداخت و حتی با رجوع به تاریخ اندیشه اقتصادی، متحدینی نیز در میدان مبارزه با کلاسیک‌ها یافت. مرکانتیلیست‌ها، ماندوویل و به خصوص توماس رابرت مالتوس، کسانی هستند که کینز در برابر کلاسیک‌هایی چون ژان باتیست سی و به خصوص دیوید ریکاردو، آنان را دوباره زنده می‌کند و به تحسین‌شان قلم‌فرسایی می‌نماید. بعد از کینز، جریان رسمی علم اقتصاد به دو جریان فکری تقسیم شد که یکی در نهایت از آموزه‌های مکتب کلاسیک برمی‌خواست و دیگری از آموزه‌های جان مینارد کینز، به نحوی که این دو جریان فکری در اقتصاد مرسوم تا به امروز نیز تداوم یافته است. کینز انقلابی را به راه انداخت که به واسطه آن، حداقل به مدت چند دهه، بدل به فرمانده جریان غالب در علم اقتصاد مرسوم گشت؛ با وجود اینکه در دهه‌های اخیر تفوق با جریان کلاسیک بوده است، اما با بروز بحران اقتصادی اخیر در سال 2008، کینزین‌ها بار دیگر احیا شده‌اند. 

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۸
    مهدی اشرفی وند

     

    وحید اسلامی

    اقتصاد دانش‌‏بنیان، اقتصادی است که در آن دانش منبع اصلی توسعه اقتصادی به شمار آمده و سایر عوامل سنتی تولید مانند زمین، نیروی کار و سرمایه در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند.

    به گفته بانک جهانی دانش عنصری است که کشورها را به دو دسته پیشرفته و در حال توسعه تقسیم می‏کند. انگلیسی‏ها اینطور تعریف می‏کنند که اقتصاد دانش‏بنیان "جایی است که دانش و تجربه در ارائه خدمات یا محصولات رقابتی از اهمیت حیاتی برخوردار است". طبق تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اقتصاد دانش‌بنیان اقتصادی است که بر اساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایه‌گذاری در دانش و صنایع دانش‌پایه مورد توجه خاص قرار می‌گیرند. بنابراین آن روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش بدست بیاوریم و چاه‏ های نفت را پلمپ کنیم آن روز، روز خوبی است یا به تعبیر دیگر، آن روزی که بتوانیم دادوستد دانش را در کشور راه بیاندازیم و نسبت صادرات کالاها و خدمات دانش‏بنیان به کل صادرات را افزایش دهیم آن روز، روز خوبی خواهد بود.  این یعنی پیشتازی اقتصاد دانش‏بنیان که در بند 2 سیاست‏های اقتصاد مقاومتی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اقتصاد دانش‏بنیان یادآور موضوع انشا دوران مدرسه است که معلمین در مقاطعی از ما خواسته ‏اند که به این موضوع بیاندیشیم که علم بهتر است یا ثروت؟ شاید در آن زمان این مفاهیم طوری مطرح می‏شد که ذهن را به سمت انتخاب علم می‏برد اما زمان گذشته است و این دو مفهوم در یک راستا قرار گرفته‏‌اند به طوری‏که درآمدزایی و ایجاد ثروت از دانش بحث این روزهای اقتصاد دانش‏بنیان در سطح دنیاست.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۳
    مهدی اشرفی وند

    تا قبل از قرن 13 میلادی تمام بحثهای اجتماعی از جمله اقتصاد از دیدگاه اخلاق بررسی می شد.
    افلاطون: ثروت و فضیلت به دو کفه ترازو می مانندکه هرگاه یک کفه سنگین تر شود، پایین می آید ودیگری بالا خواهد رفت.
    در این قسمت مکاتب مهم اقتصادی به ترتیب شکل گیری بررسی می شود.
    مکتب مرکانتیلیسم (قرن13تا قرن 18)


    اقتصاد
    تمام کشورها نسخه ثابت درد خود را در دریافت سه قلم دارو می دانستند:
    1- کسب طلا و نقره از هر مسیر ممکن
    2-افزایش ثروت و قدرت دولت مرکزی
    3- مداخله مستقیم دولت در امور اقتصادی و کنترل آن


    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۷
    مهدی اشرفی وند

    یا اقتصاد علم است یا ایدئولوژی؟ برخی می‌گویند اقتصاد(و سایر علوم اجتماعی) مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و ایدئو لوژی‌های مختلفی است که هر کس بر اساس سلیقه می‌تواند انتخاب کند. در مورد باید بگویم که کمتر می‌بینید اقتصاددانان بیایند چانه بزنند و اصرارکنند که این رشته علم است یا نیست؟ این اقتصاد است ولزومی ندارد که چانه بزنند. چون لازم نیست ما همواره معرفت بشری را قالب بندی کنیم. مثلاً لازم نیست بگوئیم حتما علم اقتصاد باید مثل فیزیک باشد. چون امکان دارد رشته‌ای داشته باشیم مثل علوم سیاسی که قالب‌های خاصی برای خودش پیدا کند. اقتصاد، جامعه شناسی و روانشناسی در گروه علوم اجتماعی، هر کدام پارادایم‌های خودشان را پیدا کرده اند. روش تحقیق و ساز و کار خودشان را دارند. متاسفانه مشاهده می‌کنیم برخی از اقتصاد دانان ما برای خودشان یک عنوان و تابلو تعیین کرده اند، بدون اینکه به خود زحمت بدهند که در زمینه‌های خاصی پژوهش کنند و دست آورد تحویل بدهند. در محافل دانشگاهی غربی این اسامی را دیگران بر یک برنامه پژوهشی که در یک دانشگاه یا مجموعه دانشگاهها در جریان است می‌گذارند. مثلاً اینکه دانشگاه شیکاگو مکتب اقتصاد پولی است. در کشور ما نیز اینگونه تابلو‌ها کمکی به روشنگری نکرده است.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۸:۲۹
    مهدی اشرفی وند
    اصول و فنون مالی و اقتصادی دیر یا زود بر تصمیمات تک‌تک افراد جامعه تاثیرگذار است. کسانی در آینده برنده‌اند که در گذشته خود راه و چاه را شناخته و در انتخاب‌های سرمایه‌گذاری خود عقلایی رفتار کنند. رفتار بخردانه تمام مشارکت‌کنندگان بازارها لازمه رشد و ثبات اقتصادی است. لازمه این امر آشنا کردن افراد از کودکی با مفاهیم مالی و اقتصادی است. در این راستا با بهروز خدا‌رحمی دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران به گفت‌وگو پرداختیم. وی که مدیرمسوول نشریه «معیشت» از نشریات مالی اقتصادی خانواده نیز هست، معتقد است اگر از قبل با دانش اقتصادی آشنا نشده باشیم، انتخاب نهایی مشارکت‌کنندگان در آینده انتخاب درستی نخواهد بود.

    ■■■

      اخیراً با امضای توافقنامه‌ای بین سازمان بورس و وزارت آموزش و پرورش، دیپلم بورس راه‌اندازی شد. با توجه به حضور شما در بازار سرمایه چه نیازی به ایجاد این رشته و در این مقطع احساس شد؟
    با توجه به شاخص‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری، ضرورت است که همه خانواده‌ها به سمت یادگیری مفاهیم اقتصادی بروند. اگر ما عمر کاری خود را 30 تا 40 سال در نظر بگیریم نیمه اول آن معمولاً درآمدهایمان از مخارج‌مان بیشتر است. یعنی به عبارتی مازاد دریافتی داریم. اما در نیمه دوم با کسری مواجه خواهیم شد. به این دلیل که اتفاقاتی همچون ازدواج صورت می‌گیرد و خانواده شکل می‌گیرد. پس احتمالاً پتانسیل‌های کسب درآمد آرام‌آرام در نیمه دوم کمتر می‌شود، برای جبران آن کسری‌ها هیچ چاره‌ای نداریم جز اینکه به دانش‌های مالی و اقتصادی مسلط باشیم و مازاد نیمه اول عمر کاری‌مان را به‌گونه‌ای سرمایه‌گذاری کنیم که تکافوی کسری نیمه دوم را بکند. پس همه باید حداقل دانش مالی و اقتصادی داشته باشند. کشورهای غربی هم یکی دو دهه است که روی حوزه سواد مالی افراد کار می‌کنند. نظام آموزشی ما، تنها روی پرورش هوش ریاضی و منطقی افراد تاکید دارد و به بقیه ابعاد هوشی افراد برای موفقیت در زندگی که یکی از آنها هوش کسب و کار است، توجه نکرده‌ایم. لذا حداقل دانش مورد نیاز برای تصمیم‌گیری بهتر در حوزه‌های مالی و اقتصادی و زندگی و معیشت را نادیده گرفته‌ایم.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۴
    مهدی اشرفی وند


    گامی بلند در علم اقتصاد 
     

     

     

    الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) شاخه‌ای از نظریه تعادل عمومی کاربردی است که بر روند مطالعه حوزه‌های کلان اقتصادی در سال‌های اخیر تاثیر زیادی داشته است. روش DSGE تلاش دارد تا تحولات کلی اقتصاد از قبیل رشد اقتصادی، چرخه‌های تجاری و تاثیر سیاست‌های پولی و مالی در اقتصاد را تشریح کند و این کار را بر مبنای مدل‌های اقتصاد کلانی که از اصول اقتصاد خرد مشتق شده است، انجام می‌دهد. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که اقتصاددانان حوزه کلان تلاش می‌کنند تا پایه خرد برای مدل‌های خود ایجاد کنند این است که این قبیل مدل‌ها کمتر مورد انتقاد اقتصاددانان دیگر قرار می‌گیرد. به علاوه از آنجا که پایه اقتصاد خرد در نظریه‌ها بر مبنای ترجیحات تصمیم‌گیران اقتصادی در مدل‌ها در نظر گرفته می‌شود، مدل‌های DSGE تصویرگر چارچوب طبیعی برای ارزیابی اثرات رفاهی تغییرات سیاست‌های اقتصادی در زندگی مردم هستند و همین مساله محبوبیت این روش را بیشتر کرده است.

    ساختار مدل‌های DSGE
    مانند دیگر مدل‌های تعادل عمومی، این مدل‌ها هم با هدف توصیف رفتار کل اقتصاد از طریق تحلیل تعاملات تصمیمات خرد در سطوح مختلف کار می‌کند. تصمیماتی که در اغلب مدل‌های تعادل عمومی پویای تصادفی مد نظر قرار می‌گیرد، در ارتباط با کمیت‌های کلان مورد مطالعه در اقتصاد است. از جمله این کمیت‌ها می‌توان به مصرف و پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و در نهایت عرضه و تقاضای نیروی کار اشاره کرد.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۰
    مهدی اشرفی وند

    از نظر علم اقتصاد تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف‌کننده است، در نظر گرفته می‌شود. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت‌ها در نظر گرفته می‌شود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمت‌ها در اقتصاد است. هر چند بر پایه نظریه‌های گوناگون، تعریف‌های متفاوتی از تورم ارائه می‌شود؛ اما تمامی آنها به روند فزاینده و نامنظم افزایش در قیمت‌ها اشاره دارند. از این‌رو نرخ تورم نشان‌دهنده افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت مصرف‌کننده کالاها و خدمات است. برای اندازه‌گیری میزان تورم روش‌های مختلفی وجود دارد. یکی از این روش‌ها که بیشتر هم مورد استفاده قرار می‌گیرد تشکیل سبد مصرف خانوار است. به این معنی که مرکز آمار مجموعه‌ای از محصولات و خدماتی را که یک خانوار شهری یا روستایی مصرف می‌کند در نظر می‌گیرد و در بازه‌های زمانی مختلف بر اساس نمونه‌گیری کارشناسان، قیمت بازاری این سبد را جمع‌آوری می‌کند. سپس بر اساس سهم هر کالا و وزن‌دهی به آن در سبد خانوار، شاخصی برای قیمت‌ها محاسبه می‌کند که به نوعی میانگینی موزون از کالاهای سبد خانوار است. این سبد کالایی و خدماتی که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته می‌شود، هرچند سالی یک بار مورد بازنگری قرار می‌گیرد، دارای این مزیت مهم است که فقط تغییرات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند چرا که وزن‌ها در یک سال ثابت هستند، در نتیجه وقتی مقایسه دو شاخص قیمت در دو دوره انجام می‌گیرد، فقط تغییرات قیمت را به دست می‌دهد و نه تغییرات در مقدار مصرف. به عبارتی افزایش در شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی نشان‌دهنده افزایش قیمت سبد کالای خانوار بوده و میزان مصرف تغییری نداشته است. این شاخص معمولاً در بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و سالانه محاسبه و اعلام می‌شود. نکته مهم در محاسبه تغییر شاخص قیمت و اینکه قیمت‌ها چقدر تغییر داشته همین بازه زمانی است. اگر مقایسه شاخص قیمت مهرماه 1393 (میانگین موزون قیمت سبد خانوار) به شاخص قیمت مدت مشابه سال قبل یعنی شاخص قیمت در مهرماه سال 1392 باشد به آن تورم نقطه به نقطه می‌گویند.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۲۶
    مهدی اشرفی وند

    سلطه رایانه‌ها بر اقتصاد 

    ریاضیات و اقتصاد در دوران معاصر، دو عنصر جدایی‌ناپذیرند. استفاده از ریاضیات در اقتصاد شامل موارد متعددی می‌شود. مواردی همچون مدل‌سازی، تخمین ضرایب معادلات اقتصادسنجی، بررسی استراتژی‌های گوناگون در حوزه نظریه بازی‌ها و محاسبات پیچیده، همه و همه مواردی هستند که موجب نزدیکی هر چه بیشتر این دو حوزه (ریاضیات و اقتصاد) به یکدیگر می‌شوند. با گسترش بیشتر مرزهای علم اقتصاد و استفاده بیشتر آن در سیاستگذاری‌ها و به ویژه پیش‌بینی وضعیت آینده شاخص‌های کلان اقتصادی، معادلات و مدل‌های اقتصادی نیز رو به پیچیدگی بیشتری نهادند.
    از اواخر قرن بیستم نیز که استفاده از رایانه‌ها رفته‌رفته عمومی‌تر شد، این تکنولوژی جدید، در زمینه محاسبات و مدل‌سازی‌های پیشرفته به کمک ریاضیات و به تبع آن علم اقتصاد آمد. تا پیش از دهه 1980 میلادی که مدل‌های اقتصادسنجی سنتی به شکلی گسترده در خدمت علم اقتصاد بودند، برای انجام محاسبات، احساس نیاز چندانی به رایانه‌ها نمی‌شد. اما پس از دهه 1980 میلادی و ارائه نظریات اقتصاددانان مکتب ادوار تجاری حقیقی و استفاده آنها از الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، وضعیت به گونه‌ای شد که می‌توان ادعا کرد بدون استفاده از رایانه، امکان حل مدل‌های ارائه‌شده از سوی این دسته از اقتصاددانان، وجود نداشت.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۵:۳۲
    مهدی اشرفی وند
    در علم اقتصاد مفهومی از تورم وجود دارد که به آن «هسته تورم» اطلاق می‌شود و به نوعی، میزان «اینرسی تورم» را نشان می‌دهد؛ یعنی تورم چقدر در برابر تغییر از خود مقاومت نشان می‌دهد. اگرچه این مفهوم در اقتصادهای پیشرفته به دلایل مختلف مورد توجه قرار می‌گیرد، اما هدف این نوشتار نشان دادن اهمیت این مفهوم در اقتصادهایی با نرخ تورم بالا مثل اقتصاد ایران است که موضوع کاهش و کنترل تورم، به یکی از اولویت‌های مهم برای سیاستگذاران اقتصادی تبدیل می‌شود.
    اصولاً هسته تورم به این صورت محاسبه می‌شود که شاخص قیمت برای گروه‌ها یا کالاهایی که قیمت آنها تغییرات زیادی دارد، مانند فرآورده‌های انرژی و مواد غذایی، از شاخص تورم حذف می‌شوند. در نگاه اول این موضوع عجیب به نظر می‌رسد، چرا که این کالاها جزیی اساسی از کالاهای مصرفی هستند. اما باید توجه داشت که هسته تورم به دنبال ارائه عددی به عنوان هزینه زندگی (که شاخص قیمت مصرف‌کننده آن را نشان می‌دهد) نیست. بلکه هسته تورم، لختی تورم را نسبت به تغییرات بیان می‌کند.
    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۵۶
    مهدی اشرفی وند

    بنیاد کولِز در گذر زمان 
     

     
    ملاقات جیمز توبین (نفر دوم از سمت چپ) از اعضای بنیاد کولِز با رئیس‌جمهور جان‌اف کندی

     


     

     

     

     

     

     

     

     

     

    «باید اشاره کنم که من در یک گروه نیز مشارکتی فعالانه داشتم. کار‌ویژه این گروه، به توسعه مدل‌های اقتصادسنجی برای استفاده در اقتصاد اختصاص داشت. نام این گروه «کمیسیون کولِز» بود. کار من در گروه در زمینه بنیان‌های نظری روش‌های سیستم بود. کاری که برای همه گروه بسیار حساس بود و انجام آن شاید در‌بردارنده پیچیدگی‌های بسیاری نیز بود. همین پیچیدگی، یکی از دلایلی بود که من گروه را ترک کردم ... فردی که از این گروه حمایت مالی می‌کرد، «کولِز» بود. این گروه، گروه وسیعی بود که روش‌های آماری را برای استفاده در علم اقتصاد و توسعه نظریه‌ها و اصلاح بنیان‌ها به منظور تاکید بر تحلیل، به کار می‌برد. افراد برجسته بسیار زیادی که بعدها به چهره‌هایی شناخته‌شده تبدیل شدند نیز در آن حضور داشتند. افرادی نظیر جالینگ کوپمَنز، که اقتصاددانی شایسته بود، جِیکوب مارشاک و لارنس  کلاین، کسی که در زمینه ادوار تجاری کار کرده بود. این گروه، بسیار پرتلاش و پرکار بود.»

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۷
    مهدی اشرفی وند
     انجمن مونت پلرین، یک سازمان بین‌المللی است که از اقتصاددانان (از جمله هشت نفر از برندگان جایزه نوبل در زمینه علوم اقتصادی)، فیلسوفان، مورخان، روشنفکران، رهبران تجاری و دیگر افرادی که خود را متعهد به حفظ آزادی شخصی و سیاسی می‌دانند تشکیل شده است. افرادی مانند فردریش هایک، کارل پوپر، لودویگ فون میزس، جرج استیگلر و میلتون فریدمن از پایه‌گذاران این انجمن بوده‌اند. انجمن از مفاهیمی مانند آزادی بیان، سیاست‌های اقتصادی بازار آزاد و ارزش‌های سیاسی یک جامعه باز حمایت می‌کند، در حالی که پایه‌های اساسی آن بر روی لیبرالیسم کلاسیک قرار داده شده و اعتبار خود را از نئولیبرالیسم به دست آورده است. 

    هم‌اکنون رئیس انجمن مونت‌پلرین، آلن مِلتزر، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کارنِگی‌ملون است. مطالعه انجام شده از سوی مِلتزر تحت عنوان «تاریخ فدرال‌رزرو» جامع‌ترین تاریخ‌نگاری در مورد بانک مرکزی به حساب می‌آید. همچنین اعضای کمیته اجرایی این انجمن را نیز آلن مِلتزر، دیپَک لَل، عضو هیات علمی دانشگاه کالیفرنیا لس‌آنجلس، ایمون باتلر، مولف و  برنامه‌ساز اقتصادی اجتماعی و مدیر و یکی از بنیانگذاران موسسه آدام اسمیت، و همچنین ادوین جان فولنِر، رئیس سابق بنیاد هریتیج، تشکیل می‌دهند. معاونان انجمن مونت‌پلرین نیز شامل چهار عضو به نام‌های دیپَک لَل، سوری راتناپالا، استاد حقوق عمومی در دانشگاه کویینزلند استرالیا، وِسِلین ووکوتیچ، اقتصاددان اهل مونته‌نگرو و استاد دانشگاه دونجا گوریچا، و همچنین ژراردو بونژیوانی اهل آرژانتین هستند.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۴
    مهدی اشرفی وند
     

    اکتبر هر سال، زمانی است که برندگان یکی از مهم‌ترین جایزه‌های علم اقتصاد معرفی می‌شوند: جایزه نوبل. جایزه نوبل اقتصاد، موسوم به جایزه بانک مرکزی سوئد برای علم اقتصاد، شور و هیاهویی را برپا می‌کند و موجب توجه ویژه افکار عمومی و جامعه اقتصاددانان به حوزه‌ای می‌شود که جایزه به آن تعلق گرفته است. گاهی شاخه‌ای که به اقتصاددانان فعال در آن نوبل تعلق می‌گیرد، بسیار مشهور و معمول است؛ همچون شاخه اقتصاد مالی که جایزه نوبل 2013 به آن اختصاص یافت. گاهی نیز به اقتصاددانان فعال در شاخه‌ای نوبل تعلق می‌گیرد که چندان نزد عموم شناخته‌شده نیست؛ همچون شاخه طراحی مکانیسم که جایزه نوبل 2012 به آن اختصاص یافت. اما فارغ از تمامی این مسائل، اقتصاددانان فعال در هر حوزه‌ای که جایزه نوبل به آنها تعلق می‌گیرد، در تیررس نگاه‌های تیزی قرار خواهند گرفت که همراه خود انبوهی از پرسش‌ها را دارند. موضوع پایان‌نامه‌های دانشجویی، مقالات و پژوهش‌های اقتصادی، به شدت تحت تاثیر کارهای نوبلیست‌ها قرار خواهد گرفت و شاید بتوان ادعا کرد سرعت رشد علم در حوزه مربوط به نوبلیست‌ها، نسبت به قبل، افزایش می‌یابد. اهمیت جایزه نوبل اقتصاد به قدری است که اثراتش فراتر از مرزهای جغرافیایی است. به عبارت دیگر برای بخشی از اقتصاددانان تمامی کشورها مهم است که بدانند چه کسی برنده جایزه نوبل می‌شود.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۲:۳۹
    مهدی اشرفی وند

    ده اصل علم اقتصاد - مبانی تصمیم گیری

     در علم اقتصاد درک این فرآینده مهم است چرا که تک تک این تصمیمات هستند که در نهایت جریان های اقتصادی در یک واحد بزرگ تر مثل شهر، کشور و قاره را شکل می دهند.

     

    اصل  اول: مواجهه با مبادله

    درس اول این است که بدانیم هیچ چیز مجانی نیست. اصطلاحا گفته می شود به کسی نهار مجانی نمی دهند «There is no free lunch». برای به دست آوردن یک چیز معمولا باید چیز دیگری را از دست بدهیم. همین الان که شما نشسته اید و در حال خواندن این مطلب هستید فرصت دیدن یک فیلم، بیرون رفتن با دوستان، چرت زدن یا... را از دست داده اید. بنابراین در هر تصمیمی که می گیریم باید بسیار دقت کنیم. هر تصمیم ما مترادف است با از دست دادن فرصت برای انجام بسیاری کارهای دیگر که می توانند مسیر زندگی ما را تغییر بدهند. در هر لحظه از زندگی ما با هزار راهی مواجه می شویم که فقط یکی از آنها را می توانیم انتخاب کنیم.

    ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۳ ، ۱۳:۳۹
    مهدی اشرفی وند

    واژه انگلیسی برای اقتصاد، Economics است که خود در واژه یونانی οἰκονόμος به معنای کسی که «خانوار را مدیریت می کند» ریشه دارد. این کلمه در یونانی کلمه ای مرکب است یعنی از دو واژه οἴκος به معنی خانه و νέμω به معنی مدیریت کردن یا توزیع کردن درست شده است. شناخته شده ترین تعریف از اقتصاد به این معنی را افلاطون و ارسطو به کار می برند. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم ارسطو از فن تدبیر منزل یا خانوار سخن می گوید. این نشان می دهد که واحد اقتصادی از نظر ارسطو و یونانیان خانوار است. شاید بد نباشد بخشی از سخنانارسطو درباره تدبیر منزل را بخوانیم تا متوجه شویم علم اقتصاد چه راهی بلند و طولانی  را برای تبدیل شدن به یک علم چنان که اکنون است طی کرده است. ارسطو می گوید: «تدبیر منزل بیش از تحصیل اشیای بی جان، به افراد و بیش از فضیلت و برتری اشیا که ثروت نامیده می شود، به فضیلت انسان و بیش از اهمیت بردگان، به اهمیت افراد آزاد توجه می کند.»

    ارسطو درباره تدبیر منزل را بخوانیم تا متوجه شویم علم اقتصاد چه راهی بلند و طولانی  را برای تبدیل شدن به یک علم چنان که اکنون است طی کرده است. ارسطو می گوید: «تدبیر منزل بیش از تحصیل اشیای بی جان، به افراد و بیش از فضیلت و برتری اشیا که ثروت نامیده می شود، به فضیلت انسان و بیش از اهمیت بردگان، به اهمیت افراد آزاد توجه می کند.»

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۳ ، ۱۳:۴۳
    مهدی اشرفی وند

    چگونگی تبدیل اقتصاد به علم اقتصاد از سر جیمز استوارت تا آدام اسمیت

    james adam

     

     

     

     

     

     

    آدام اسمیت معمولاً به عنوان بنیانگذار اقتصاد سیاسی شناخته می‌شود و این به آن معنی است که آدام اسمیت نخستین کسی بود که حقایق اقتصادی را به صورت جدا از دیگر موضوعات بررسی کرد. اسمیت حقایق اقتصادی را به صورت یک کل نگریست و با آنها به صورت علمی برخورد کرد. اما 9 سال پیش از آنکه کتاب ثروت ملل آدام اسمیت منتشر شود کتابی دیگر منتشر شد که برای نخستین بار این برخورد آدام اسمیت با اقتصاد را پیش‌بینی کرد.

    ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۴۷
    مهدی اشرفی وند
     

    j-keyneseاگر نگاهی به تاریخچه علم اقتصاد امروزی بیندازیم، نام‌های زیادی با تالیفات فراوان به چشم می‌خورند. اما در این میان کارهای برخی، مهم‌تر و تاثیرگذارتر بوده است. تقریباً همه اقتصاددانان بر این عقیده‌اند که منشاء پیدایش علم اقتصاد امروزی را می‌توان کتاب ثروت ملل آدام اسمیت دانست و به همین اعتبار به نویسنده‌اش لقب پدر علم اقتصاد را داده‌اند. اما شاید کمتر کسی فکر می‌کرد 160 سال بعد از تولد آدام اسمیت فردی پای به دنیا بگذارد که به نظر می‌رسد تنها وجه تشابهش با او، یکسان بودن روز تولدش است. پنجم ژوئن را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین روزهای 300 سال اخیر علم اقتصاد دانست. چرا که دو فرد تاثیرگذار در این روز متولد شده‌اند. یکی آدام اسمیت که در شهرت و تاثیرگذاری او همگان سخن گفته‌اند و دیگری جان مینارد کینز، کسی که پایه‌گذار علم اقتصاد کلان امروزی است. او با نظریه‌هایش بنیان‌های فکری مکتبی را شکل داد که در طول یک قرن اخیر همچنان باقی‌مانده است. شاید بیراه نباشد اگر کینز را مهم‌ترین اقتصاددان نیمه اول قرن بیستم بنامیم. در ادامه این نوشتار به بهانه فرا رسیدن پنجم ژوئن، سالروز تولد این دو اقتصاددان قصد داریم به زندگی و دستاوردهای دو تن از پایه‌های علم اقتصاد مدرن بپردازیم.

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۰۶
    مهدی اشرفی وند
    سخن اسمیت

     

     



     

    آدام اسمیت را به عنوان پدر علم اقتصاد می شناسند. اکثر مردم او را به عنوان مثال اعلای طرفداری از بازار آزاد می شناسند، اما اسمیت عمدتا غلط خوانده و فهمیده شده است. این متن می خواهد مواردی را نشان دهد که مردم، اسمیت را به اشتباه می خوانند و می فهمند و سعی می کند در آن موارد مراد اصلی اسمیت را ارائه دهد.

    ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۱۹
    مهدی اشرفی وند

     
    رابرت جی. شیلر
    من یکی از برندگان جایزه نوبل در اقتصاد هستم، این موقعیت به شدت من را از انتقاد های وارد بر این جایزه آگاه ساخت، نقدهایی توسط افرادی که ادعا می کنند اقتصاد بر خلاف شیمی، فیزیک یا پزشکی که جایزه نوبل نیز به آنها اعطا می شود علم نیست. آیا آنها درست می گویند؟

    یک مشکل اقتصاد این است که به جای کشف اصول، لزوما بر سیاست گذاری متمرکز است. هیچ کس واقعا اهمیتی برای داده های اقتصادی جز به عنوان راهنمایی برای سیاست گذاری قایل نیست. پدیده های اقتصادی، همانند رزونانس های داخلی اتم یا عملکرد یک سلول زنده برای ما جاذبه ذاتی ندارند. ما علم اقتصاد را با آن چیزی که می تواند تولید کند می سنجیم؛ برای مثال علم اقتصاد بیشتر شبیه مهندسی است تا علم فیزیک نسبت به بسیاری از علوم انسانی نیز کاربردی تر است.

    ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۱۷
    مهدی اشرفی وند