جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

اقتصاد چیست

يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ب.ظ

واژه انگلیسی برای اقتصاد، Economics است که خود در واژه یونانی οἰκονόμος به معنای کسی که «خانوار را مدیریت می کند» ریشه دارد. این کلمه در یونانی کلمه ای مرکب است یعنی از دو واژه οἴκος به معنی خانه و νέμω به معنی مدیریت کردن یا توزیع کردن درست شده است. شناخته شده ترین تعریف از اقتصاد به این معنی را افلاطون و ارسطو به کار می برند. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم ارسطو از فن تدبیر منزل یا خانوار سخن می گوید. این نشان می دهد که واحد اقتصادی از نظر ارسطو و یونانیان خانوار است. شاید بد نباشد بخشی از سخنانارسطو درباره تدبیر منزل را بخوانیم تا متوجه شویم علم اقتصاد چه راهی بلند و طولانی  را برای تبدیل شدن به یک علم چنان که اکنون است طی کرده است. ارسطو می گوید: «تدبیر منزل بیش از تحصیل اشیای بی جان، به افراد و بیش از فضیلت و برتری اشیا که ثروت نامیده می شود، به فضیلت انسان و بیش از اهمیت بردگان، به اهمیت افراد آزاد توجه می کند.»

ارسطو درباره تدبیر منزل را بخوانیم تا متوجه شویم علم اقتصاد چه راهی بلند و طولانی  را برای تبدیل شدن به یک علم چنان که اکنون است طی کرده است. ارسطو می گوید: «تدبیر منزل بیش از تحصیل اشیای بی جان، به افراد و بیش از فضیلت و برتری اشیا که ثروت نامیده می شود، به فضیلت انسان و بیش از اهمیت بردگان، به اهمیت افراد آزاد توجه می کند.»

آلفرد مارشال (2) اقتصاددان برجسته قرن نوزدهم در کتابش، مبانی علم اقتصاد، اقتصاد را مطالعه بشر  در مسیر عادی زندگی می خواند. او می گوید «این علم در واقع آن قسمت از مطالعه جوامع انسانی است که از دیدگاه اجتماعی رفاه مادی بشر را تامین می کند.»

آدام اسمیت (3) اقتصاد را علم ثروت می داند  و کتاب پرارزشش را نیز «تحقیقی پیرامون ماهیت و ثروت ملل» نام نهاد. دیوید ریکاردو از اقتصاد به عنوان علم توزیع ثروت نام می برد و جان استیوارت میل (4) اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قواعد تولید و توزیع می خواند.

لیونل رابینز (5) اقتصاددان انگلیسی اقتصاد را علم تخصیص منابع محدود می داند. رابینز می گوید اقتصاد «علمی است که به بررسی رفتار بشری به عنوان رابطه میان اهداف و وسایل محدود که می توانند استفاده دیگری نیز داشته باشند می پردازد.»

اقتصاد را معمولا در دو شاخه بررسی می کنند. اقتصاد کلان و اقتصاد خرد. اقتصاد خرد به بررسی چگونگی رفتار افراد و نوع انتخاب هایشان در اشل واحدهای خرد همچون فرد، بنگاه، یک صنعت یا بازار یک کالای خاص می پردازد. اقتصاد کلان نیز به بررسی اثرات و نمودهای کلی رفتار و عملکرد یک نظام اقتصادی می پردازد. برخی از پدیده های اقتصاد کلان را می توان چنین برشمرد: رشد یا سکون، رونق یا رکود، تورم یا ثبات قیمت ها، تغییرات نرخ ارز و... .

 

 

_________________________________________

(1)- کتاب مبانی علم اقتصاد کتاب درسی کامل و بسیار موفقی از منظر خوانندگان بوده است. در مقایسه با کتاب‌های مشابه در عین حال که دارای مطالب جدید و کاربرد بیشتری است، از اختصار نیز برخوردار است. کتاب مبانی علم اقتصاد «منکیو» گزیده‌ای از فصل‌های کتاب اصول علم اقتصاد است که در 9 بخش و 23 فصل تنظیم شده و شامل مهم‌ترین مباحث اقتصاد خرد و اقتصاد کلان است. این کتاب نه‌تنها با سرفصل‌های دروس کلیات علم اقتصاد، اصول علم اقتصاد و مبانی علم اقتصاد در رشته اقتصاد و سایر رشته‌های علوم انسانی منطبق است، بلکه شامل مباحث بیشتر، قضایای واقعی، کاربردها و سایر ابزارهای آموزشی است که با توجه به موضوع دروس قابل تدریس است. این کتاب اولین جلد از مجموعه چهار جلدی کتاب اصول علم اقتصاد پرفسور منکیو است. سایر کتاب‌های این مجموعه چهار جلدی عبارت‌اند از اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، و اصول علم اقتصاد.

 

(2)- آلفرد مارشال اقتصاددان برجسته انگلیسی قرن نوزدهم و استاد دانشگاه کمبریج بود. او تاثیر مهمی بر علم اقتصاد گذاشت و شاگردان برجسته ای تربیت کرد که مهمترین آنان را می توان جان مینارد کینز دانست. کتاب او مبانی علم اقتصاد برای سال ها به عنوان مهمترین کتاب درسی علم اقتصاد در انگلستان تدریس می شد.

 

(3)- آدام اسمیت فیلسوف و اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و موسس مکتب اقتصاد کلاسیک است. او را تدوین کننده مبانی سرمایه داری مدرن می دانند. او در کتابش ثروت ملل مبانی علم اقتصاد را مدون و مدل کرده است. این شاید از معروف ترین سخنان او باشد که «انسان تقریبا همیشه به یاری همنوعان خود احتیاج دارد و حساب کردن تنها روی خیرخواهی آنها امری بیهوده است. آدمی در جلب یاوری و همراهی دیگران وقتی بهتر کامیاب می شود که آنان را ذینفع سازد و آنها را قانع کند که قبول پیشنهاد او به نفع خود آنها است. این همان کاری است که فردی که مبادله معینی را پیشنهاد می کند انجام می دهد؛ معنای پیشنهادش چنین است: آنچه را که من به آن نیاز دارم به من بدهید تا من هم آنچه را شما به آن احتیاج دارید به شما بدهم. مفهوم هر معامله همین است و به همین ترتیب است که ما امروزه بیشتر خدمات و چیزهای مورد نیاز خود را از یکدیگر به دست می آوریم. این از خیرخواهی قصاب، مشروب ساز و نانوا نیست که ما بر سر میز خود شام داریم، بلکه از علاقه آنها به نفع خودشان است. ما به انسانیت و نوع دوستی آنها متوسل نمی شویم، بلکه به نفع طلبی و سودجویی آنها مراجعه می کنیم. ما از نیازمندی های خود با آنها صحبت نمی کنیم، بلکه از منافع آنها سخن می رانیم.»

 

(4)- جان استوارت میل، متولد ۲۰ مه ۱۸۰۶ و درگذشته ۸ مه ۱۸۷۳، متفکر بزرگ بریتانیایی قرن نوزدهم است. وی گذشته از آنکه نویسنده ای چیره دست بود و در زمینه منطق، نظریه شناخت، اخلاق و اقتصاد قلم می‌زد، شخصیتی فعال در عرصه سیاست به شمار می‏ آمد.

او مدتی طولانی کارمند کمپانی هند شرقی و چندی هم رئیس آن بود. در دهه ۱۸۶۰ او نماینده مجلس عوام در پارلمان بریتانیا شد و به دفاع از سیاست لیبرال در مسائل قانونگذاری و آموزشی همت نهاد. نوشته های سیاسی میل حول مسائل مربوط به حقوق و آزادی های سیاسی، حکومت پارلمانی و جایگاه و پایگاه زنان در جامعه بوده است. میل در فلسفه قائل به اصالت تجربه و اصالت سود بود. بنیانگذاران این مکتب جرمی بنتام و پدر وی جیمز میل بودند.

 

(5)- لیونل رابینز اقتصادانی است که توانسته است یکی از مشهورترین و مقبول ترین و عام ترین تعاریف درباره علم اقتصاد را ارائه نماید. در حقیقت رابینز معتقد بود رفاه مادی قادر نیست تمام مسائلی را که اقتصاددانان با آن مواجهند را توضیح دهد. برای مثال مقوله انتخاب کار به جای فراغت به همان اندازه که با رفاه مادی در ارتباط است به رفاه غیرمادی نیز مربوط می شود. بدین ترتیب رابینز اظهار می دارد تعریف مناسب از علم اقتصاد به جای تفکیک امور مادی از غیر مادی باید به مسئله کمیابی منابع بپردازد. منابعی که برای برآورده شدن نیازهای بشری به میدان کشیده می شوند.

با توجه به تعریفی که رابینز ارائه می دهد منابع مختلف، زمانی اقتصادی تلقی می شوند که کمیاب باشند. برای مثال عرضه آب و هوی پاک پیش از این- یعنی تا زمانی که این دو ماده در حکم منابعی لامتناهی تلقی می شدند- موضوعی اقتصادی نبود، ولی اکنون که ما ناگزیر در اندیشه تخصیص منابع کمیاب آب و هوای پاک هستیم رنگ اقتصادی به خود گرفته است. با این تعریف اقتصاد به عرصه هایی کشیده می شود که به طور سنتی غیر اقتصادی تلقی می شده اند، مانند روابط خانوادگی.

 

 

 

منابع:

1- دوره های آموزشی اقتصاد درسنامه: http://www.darsnameh.com

2- دانشنامه ویکی پیدیا: http://fa.wikipedia.org و http://www.wikipedia.org

3- کتاب فروشی نشر نی: http://www.nashreney.com

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی