شعر طنز : خودکفایی
دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۲۳ ب.ظ
آب را بـستیــم و دریــا سـاخـتیم
دیــن فـروشی کـرده دنیا ساختیم
تا تسـاوی هــرکــجا حاکــم شود
هی صــف خــانـوم و آقا ساختیم
ما برای دفع فرعــون های عـــصر
یک انیمیشن ز مــوسی ساختیـم
تا بترســد کـــودک مـا از گــناه
از خــدا گـاهــی هـیولا ساختیم
تا کمــی مــردم معما حل کنند
هی نشستیــم و مــعما ساختیم!
بـود قـبـلـــن قابله در هر محل
جمعـشان کردیم و ماما ساختیم
باربــی ها را گـــرفتیم و سپس
جایـــــشان دارا و سارا ساختیم
خوشگوار و زمزم و خوش نوش را
با کـپــــی از روی کوکا ساختیم
اول چنـــد اســـم را بــرداشتیم
بیخ هم چسبانده « ناجا » ساختیم
هرچه می بینید و فکرش ممکن است
با شکـــــر قاطــی مربا ساختیم
سوختیــــم از درد بی پـولی ولی
با نــداری های بـابـا ســـاختیم
الغرض هــــرچیز خیلی خوب را
توی این دنیـــا فقط ما ساختیم!
امیرحسین خوش حال
۹۳/۰۶/۳۱