تحلیلی بر علل و آثار روند نزولی قیمت نفت
در طی ماههای گذشته(از اواسط اردیبهشت ماه تاکنون)، قیمت نفت روند نزولی قابل توجهی داشته است. قیمت سبد نفتی اوپک نیز به پایینترین رقم خود در سال جاری و بهحدود 90-85 دلار در هر بشکه کاهش یافته است. با توجه به اینکه معمولا میانگین فروش قیمت نفت ج.ا.ایران، حدود2 دلار کمتر از قیمت سبد نفتی اوپک می باشد، لذا بهای فروش هر بشکه طی ماههای اخیر در محدوده 88-83 دلار بوده است. این امر دلالت بر شکل گیری شکاف ده- پانزده دلاری(بطور متوسط) در فروش هر بشکه نفت بر اساس بودجه سال جاری دولت دارد. با تداوم این وضعیت، می توان کسری بودجه قابل توجهی را بهدلیل برآوردهای غیرواقعی در درآمدها و هزینهها برای دولت پیش بینی نمود. در این گزارش، به بررسی دلایل کاهش قیمت نفت پرداخته می شود و آثار احتمالی آن بر برنامه های دولت مورد بررسی قرار می گیرد.
1-روند کاهش قیمت نفت در سال 2014
قیمت نفت در 5 ماه گذشته در نمودار ذیل نشان داده شده است:
همانطور که مشاهده میشود، روند کاهش قیمت نفت در طی دو ماه اخیر تشدید شده است. هرچند که بعضی از تحلیلگران بازار نفت و دولتهای صادر کننده نفت، روند نزولی قیمت نفت را موقت می دانند، اما تعداد بیشتری معتقد به عدم افزایش قیمت و تداوم روند نزولی کنونی در محدوده بشکهای 85- 80 دلار و حتی پایین تر از آن نیز هستند.
2-دلایل اصلی تغییر قیمت نفت
قیمت نفت در جهان به پنج عامل اصلی بستگی دارد که عبارتند از
- عوامل بازار (شامل عرضهوتقاضا)،
- عوامل امنیتی و نظامی (شامل تنش ها و بحرانها)،
- عوامل طبیعی (شامل سوانح و توفانها)،
- عوامل فناوری (شامل انرژی جایگزین)،
- عوامل سیاسی(تبانی ها، جدایی ها)،
عوامل پنج گانه مزبور، بازار جهانی نفت را در کوتاه مدت و بلند مدت تحتتاثیر قرار میدهند که به شرح اجمالی هر یک از آنها پرداخته می شود:
1-2- عوامل بازار
عوامل بازار که مشتمل بر عدم توازن بین عرضه و تقاضا می باشد، همراه قیمت های جهانی نفت را تحت تاثیر جدی خود قرار داده است. بدین معنی که هرگاه عرضه از تقاضا پیشی گرفته، قیمت نفت کاهش یافته و هرگاه تقاضا از عرضه سبقت گیرد، قیمت افزایش می یابد. بعنوان نمونه می توان به فراز و نشیب قیمت نفت کشورهای اوپک در طی سالهای گذشته اشاره کرد. متوسط قیمت نفت اوپک در سال2008 حدود 5/94دلار، در سال2009 حدود 66دلار، در سال 2010 حدود 5/77دلار در بشکه رسید و در سالهای 2011 و 2012 به بالای صد دلار در هر بشکه افزایش یافت. اما در سال 2014 وضعیت دچار تغییر شده است.
جدول ذیل وضعیت میانگین عرضه و تقاضا در سال 2013 و سه ماهه اول، دوم و سوم سال 2014 و همچنین پیش بینی سه ماهه چهارم سال 2014 را نشان می دهد:
همانطور که مشاهده می شود، میزان عرضه از سوی کشورهای غیر اوپک روند صعودی داشته است، اما مازاد عرضه یا کسری تقاضای قابل توجه بوجود نیامده است. از اینرو منطق اقتصادی قادر به توجیه روند کاهش قیمت نفت در بازاهای جهانی نمی باشد. به عبارت دیگر نمیتوان کاهش اخیر قیمت نفت را تحت تاثیر کامل عوامل بازار دانست.
2-2- عوامل امنیتی - نظامی، عوامل طبیعی
در خصوص عوامل مزبور باید گفت که آنها نیز تاثیر بسزایی در کاهش قیمتهای اخیر نداشتهاند. هر چند فعالیتهای گروه داعش در عراق و سوریه ناامنیهای نسبی در منطقه ایجاد نموده، اما دارای تاثیرات اساسی در کاهش قیمت نبوده است.
3-2- عوامل فناوری
آمریکاییها در طی سالهای اخیر، سیاست خودکفایی در تولید نفت و گاز را مدنظر قرار دادهاند. آنها برای تحقق این امر، بهرهبرداری گسترده از منابع غیرمرسوم و غیر متعارف نفت و گاز را با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته پیگیری جدی نموده اند. از آنجا که استحصال نفت و گاز از منابع غیر متعارف پرهزینهتر از منابع متعارف میباشد، قیمتهای بالای نفت در طی چند سال گذشته، فرصت طلایی را برای توسعه و اقتصادیشدن منابع غیرمرسوم در آمریکا فراهم ساخته است. بدین معنی که قیمتهای بالای نفت، موجب سرمایه گذاریهای هنگفت همراه با ایجاد فرصت های شغلی قابل توجه در توسعه منابع غیر متعارف انرژی برای آمریکا شده است. نتیجه سرمایهگذاری های بعمل آمده را میتوان در افزایش تولید نفت و گاز آمریکا از منابع غیرمتعارف در چندسال گذشته مشاهده نمود که در ازای آن نیز واردات این کشور کاهش یافته است. این نکات از یکسو موجب ایجاد فرصتهای اساسی برای آمریکا نسبت به دیگر رقبای اقتصادیاش شده(بدین معنی که بسیاری از کارشناسان معتقد هستند، انرژی غیر متعارف نقش بسزایی در خروج سریعتر آمریکا از رکود اقتصادی در مقایسه با سایر رقبا (اروپا) داشته است)، از سوی دیگر نیز باید افزود که نقش مهمی در جهت افزایش عرضه نسبت به تقاضای نفت در بازار جهانی داشته است. بنابراین میتوان نقش عوامل اساسی و فناوری در وقوع روند نزولی قیمت نفت را تعیین کننده تر از سایر عوامل دانست.
4-2- عوامل سیاسی
عوامل سیاسی نیز همواره در افزایش و یا کاهش قیمت نفت نقش داشته اند. عینیت عوامل سیاسی را می توان در نوع و روابط بازیگران اصلی بازار نفت جستجو نمود. هرگاه برای ساده سازی ابعاد تحلیل، بازیگران اصلی بازار نفت در امریکا و عربستان خلاصه گردند، می توان سناریوهای ذیل را مد نظر قرار داد:
1-4-2- همسویی آمریکا و عربستان
آمریکا با همکاری عربستان، تلاش همه جانبهای را برای کاهش درآمدهای کشورهایی همچون ایران و روسیه از طریق کاهش قیمت نفت، معمول داشتهاند. هدف اصلی آنها، اثر گذاری بر رفتار کشورهای مزبور در مذاکرات هسته ای و همچنین بحران اوکراین است. در این راستا، سیاستهای عربستان سعودی نیز حائز اهمیت بوده است. عربستان طی چند ماه گذشته، قیمت نفت خام سبک صادراتی خود را برای بازارهای آسیایی کاهش داده و به کمترین میزان در طی 5 سال گذشته رسانده است. بدیهی است که این امر فشار شکننده ای را به ایران وارد می سازد. چرا که ایران برای حفظ بازارهای آسیایی باید به کاهش قیمت ها تن دهد. همراهی عربستان با آمریکا برای کاهش قیمت نفت، در جهت تشدید فشار بر ج.ا.ایران در دوران جنگ تحمیلی و همچنین بر علیه اتحاد شوروی سابق، مسبوق به سابقه میباشد.
2-4-2- نا همسویی آمریکا با عربستان
کارشناسان معتقد هستند که استحصال انرژی از منابع غیر متعارف توسط آمریکا، هنگامی دارای توجیه اقتصادی است که متوسط قیمت هر بشکه نفت بالغ بر80 دلار باشد. بدین معنی که در مرز قیمت مزبور، روند استحصال انرژی از منابع غیر متعارف توسط آمریکا دچار شکنندگی می شود. لذا پیشرفت برنامه خودکفایی و توسعه سرمایه گذاری آمریکا بر منابع غیر متعارف، قیمت های بالای نفت را طلب می کند. از جمله آثار این امر را باید در کاهش واردات نفت امریکا از کشورهای خلیج فارس و همچنین کاهش حساسیت آمریکا نسبت به امنیت منطقه مزبور خلاصه نمود. لذا عربستان برای وقفه در روند استحصال انرژی از منابع غیر متعارف، در پی تلاش برای کاهش قیمت نفت است، تا از یکسو تداوم وابستگی امریکا به نفت خلیج فارس(عربستان) رقم زند و از سوی دیگر نیز حساسیت امریکا نسبت به اهمیت امنیت منطقه خلیج فارس را زایل نسازد. چرا که هر دو وضعیت مزبور، موجب نگرانی عربستان خواهد شد. لذا این احتمال نیز داده می شود که عربستان با کاهش قیمت نفت سهمی در ایجاد اختلال در روند استحصال نفت و گاز از منابع غیر متعارف دارد، تا همچنان وابستگی امریکا و حساسیت آن کشور نسبت به امنیت منطقه تداوم داشته باشد. بنا بر این نقش عوامل سیاسی در روند کاهش قیمت نفت حائز اهمیت بیشتر است.
لازم بذکر است، هرگاه پیشرفتهای تکنولوژیکی از سوی امریکا موجب کاهش هزینه های تولید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف شده باشد، ابعاد فرضیه های مذکور نیز پیچیده تر خواهند شد که به سناریوسازی های دیگری احتیاج است. لذا تداوم و یا عدم تداوم روند کاهش قیمت نفت در آینده، می تواند صحت و یا نادرستی هر یک از سناریوهای مطروحه را آشکار تر سازد.
3- آثار کاهش قیمت نفت در بودجه سال 1393
وابستگی شدید بودجه به درآمدهای نفتی، همواره یکی از چالشهای اساسی کشورمحسوب شده است. وابستگی منابع سرمایهگذاری و همچنین هزینههای جاری و عمرانی به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام یکی از آسیبهای جدی اقتصاد ملی بوده است.
بر اساس سنت بودجهریزی در ایران، همواره بعد از تعیین هزینه های دولت، نسبت به تعیین درآمدها که معطوف به شناسایی و پیشبینی درآمدهای حاصل از فروش نفت خام است، اقدام میگردد. در پی این امر قیمت ثابتی برای هر بشکه در نظر گرفته میشود که بر اساس پیش بینی میزان صادرات و فروش نفت می باشد و در پی آن سهم درآمدهای نفتی در بودجه لحاظ میگردد. در طی دوره بودجه نوسانات قیمت نفت، تاثیر بسزایی در حصول درآمدهای نفتی و یا کسری بودجه دارد. از اینرو با کاهش قیمت نفت در طی 5 ماه گذشته، وضعیت درآمدهای دولت دچار تغییرات اساسی شده است.
با توجه به محدودیتهای در آمدی دولت و برای کاهش کسری بودجه، قیمت هر بشکه نفت 100 دلار در نظر گرفته شده است که بالاترین قیمت در تاریخ بودجه کشور می باشد. کارشناسان، در آغاز سال نیز مبلغ مزبور را قابل اطمینان ندانسته و آنرا با توجه به نوسانات بالای بازار انرژی، راهکار مناسبی برای تامین درآمد پایدار دولت محسوب نمی نمودند و حتی آنرا زمینه ساز کسری بودجه می دانستند.
برآورد بودجه، مشتمل بر صادرات نفت به میزان یک میلیون و چهارصد هزار بشکه در روز با قیمت 100 دلار در هر بشکه بود. لذا با توجه به کاهش میزان صادرات روزانه و همچنین کاهش 15 دلار نسبت به قیمت پیش بینی شده در بودجه( اختلاف 100 دلاری و 85 دلاری)، برآورد کسری درآمد با نرخ رسمی دلار بودجه(2650تومان) در شش ماهه اول سال حدود 196 هزار میلیارد ریال می گردد که اگر روند کاهش طبق پیشبینیها ادامه یابد این رقم تا پایان سال به 400 هزار میلیارد ریال خواهد رسید.
در سایر بازارهای اقتصادی، کاهش قیمت موجب کاهش عرضه می شود. اما در بازار نفت به دلیل وابستگی شدید دولتهای صادر کننده نفت به درآمدهای ناشی از فروش نفت، کاهش قیمت، افزایش عرضه را به همراه دارد. بررسی روند گذشته، واقعیت مزبور را کاملا روشن می سازد. هم اکنون نیز کشورهای صادرکننده نفت برای به دست آوردن درآمد مورد نیاز خود به ارائه تخفیفهای سنگین روی آورده اند. در طول هفته گذشته، پس از شرکت آرامکوی عربستان سعودی و شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفت قطر و شرکت بازاریابی نفت عراق (سومو) هم بهای نفت خام صادراتی خود را کاهش داده اند. از آنجا که کشورهای صادر کننده نفت راهی بجز فروش بیشتر و لو به قیمت کمتر برای جبران درآمدهای از دست رفته ندارند، پیش بینی یک جنگ قیمتی در بازار نفت در آینده بسیار محتمل است. لذا کارشناسان معتقد هستند، روند نزولی نفت تا مدتی ادامه خواهد داشت و سیر صعودی نیز پیدا نخواهد کرد.
نتیجهگیری
بررسی و تحلیل فوق نشان میدهد که خطر بزرگی اقتصاد کشور را تهدید میکند. برآوردها، گویای کسری بودجه بیست هزار میلیارد تومانی در شش ماهه اول سال جاری است. از آنجا که به سبب گسترش بی رویه ساختار اداری دولت در طی سالهای گذشته، نمی توان برای جبران کسری ها هزینه های جاری را کاهش داد، لذا بر بودجه عمرانی و طرح های توسعهای و سرمایهگذاریها فشار جدی وارد میشود. در صورت افزایش میزان کسری بودجه، دولت در مرحله بعدی محتاج استقراض از بانک و یا تغییر در نرخ ارز است که
این نکات اهداف کلان دولت در خصوص کاهش نرخ تورم و خروج از رکود را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا پیشبینی اینکه دولت در آینده، با عدم توفیقهایی در کنترل تورم و بهبود فضای کسب و کار و فراهم سازی زمینه های لازم برای رشد اقتصادی و خروج از وضعیت رکود تورمی مواجه شود، بسیار محتمل میباشد.
یکی از نگرانی های اساسی این است که برای جبران در آمدهای نفتی، کشورهای صادر کننده در تلاش هرچه بیشتر برای افزایش عرضه باشند. از آنجا که تقاضای مازاد بر تولید در بازار وجود ندارد، افزایش عرضه، به رقابت قیمتی تبدیل خواهد شد و کاهش قیمت را در بر خواهد داشت. این امر منجر به شکل گیری ماراتون کاهش قیمت نفت خواهد شد که شرایط اقتصادی را نا مناسب تر خواهد نمود. ضرر، زیان و کاهش درآمدهای کشورهای صادرکننده نفت و سود مصرفکنندگان نفت، حاصل روند مزبور است.
فارغ از این اظهار نظرهای کارشناسی، پیش از آنکه آثار کاهش قیمت به صورت کسری بودجه ظاهر شود، باید از سوی دولت نسبت به فراهم سازی راهکارهای مختلف اقدام گردد. بدیهی است، امیدی به تغییرات اساسی در کوتاه مدت وجود ندارد و لذا باید تمامی توجه معطوف به راهکارهای کاهش و حداقل سازی هزینه های اقتصادی و استراتژیک شود.