معرفی ژان تیرول . برنده نوبل اقتصاد 2014
ژان مارسل تیرول متولد نهم آگوست سال 1953 در حومه شهر تروی، در جنوب شرق پاریس در کشور فرانسه است. تیرول پس از دریافت مدرک مهندسی و فارغالتحصیلی از دانشگاه اکول پلیتکنیک (École Polytechnique) در سال 1976 و ادامه تحصیل در دانشگاه دافین پاریس برای دریافت مدرک دکترا از موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) به آمریکا رفت و در سال 1981 موفق به اخذ این مدرک شد. او تا سال 1984 به عنوان پژوهشگر فعالیت میکرد. از سال 1984 تا 1991 به عنوان استاد مدعو در دانشگاه MIT تدریس میکرد و پس از فعالیت به عنوان استاد و برخی فعالیتهای علمی دیگر در چند دانشگاه و موسسه، تیرول اکنون استاد و رئیس هیاتمدیره بنیاد ژان ژاک لافونت در مدرسه اقتصاد تولوز و مدیر علمی موسسه اقتصاد صنعتی است و هنوز با دانشگاه MIT در ارتباط است. از حوزههای مطالعاتی تیرول 61ساله میتوان به اقتصاد خرد، نظریه بازیها و سازماندهی صنعتی، بانکداری و مالی و اقتصاد و روانشناسی، همچنین زمینههایی مانند پرداخت، صنعت بانکداری و کارمزد کارتهای اعتباری اشاره کرد. او همچنین موفق به اخذ مدارج افتخاری از دانشگاههای متعددی شده است. یکی از جوایزی که به تیرول اهدا شده است جایزه جان فننیومن در سال 1998 است. برگزارکنندگان و داوران نوبل، در مراسم امسال عنوان کردند جایزه نوبل اقتصاد 2014 را به دلیل فعالیتهای تیرول در حوزه تحلیل قدرت بازار، تنظیم و قانونگذاری برای شرکتهای بزرگ و مهار شرکتهای قدرتمند به او اهدا خواهند کرد. تیرول تعداد بسیار زیادی مقاله حرفهای در حوزه اقتصاد و 10 کتاب (بعضاً با همکاری دیگر استادان) تالیف کرده که از جمله کتابهای او میتوان به نظریه سازماندهی صنعتی، نظریه بازیها، نظریه مشوقها در تدارکات و مقررات، مقررات احتیاطی بانکها، رقابت در ارتباطات، «بحرانهای مالی، نقدینگی و سیستم پولی بینالمللی»، نظریه مالی شرکتی و مدلهای پویای انحصار چندجانبه فروش اشاره کرد. به نقل از کمیته برگزارکننده مراسم اهدای جوایز نوبل، این اقتصاددان فرانسوی و استاد دانشگاه تولوز که از دهه 1980 روی روشهای مهار سلطه شرکتهای بزرگ کار میکرد، یکی از موثرترین اقتصاددانان عصر ماست. این کمیته امسال حوزهای از اقتصاد را انتخاب کرده است که به دلیل خصوصیسازی شرکتهای عمومی که پیشتر انحصاری بودند مانند آب، برق و مخابرات در سالهای اخیر بر اهمیت آن افزوده شده است و کار تیرول نیز منطبق با قوانین رقابت در سراسر جهان است. تیرول در قانونگذاری برای شرکتهای بزرگ خصوصاً زمانی که با اطلاعات نامتقارن روبهرو هستیم به اقتصاددانان و سیاستگذاران کمک کرد؛ یعنی وقتی که اطلاعات قانونگذاران نسبت به اطلاعات بنگاههایی که قصد وضع قوانین برای آنها را دارند، ناقص است. مهمترین مقاله امسال او انگیزش درونی و بیرونی بود که این باور محوری اقتصاد را که افراد همیشه به انگیزشها پاسخ میدهند، به چالش میکشید. برخی از تالیفات مهم تیرول به همراه ژان ژاک لافونت بوده است و او به دلیل همین همکاریها پس از دریافت جایزه نوبل در مورد همکارش لافونت که 10 سال پیش از دنیا رفته است چنین اظهار داشت: «او معلم و دوست عزیز من بود و احتمالاً این شایستگی را داشت که امروز اینجا در کنار من هنگام دریافت این جایزه برای سیاستهای رقابتی حضور داشته باشد.» بنا بر اظهارات داوران: «تیرول پژوهشهای نظری مهمی در زمینههای متعدد انجام داده است اما مهمتر از همه نشان داده است که چگونه صنایعی با چند شرکت قدرتمند را درک و اداره کنیم.» همچنین او «تفاوتهای مهم و عمیق» بین قانونگذاری برای شرکتها در بخشهای مختلف مانند شرکتهای مخابراتی و بانکها را نشان داد. تیرول از نظریه بازیها و نظریه قراردادها برای تحلیل رقابت استفاده کرده است و معتقد است اعمال محدویتهای قیمتی میتواند از نفوذ برخی انحصارات بکاهد اما نه همه آنها. در سخنرانی پس از مراسم نوبل، تیرول با خاطر نشان کردن این مطلب که نتایج این تحقیقات حاصل یک کار گروهی بوده است، به چند سوال از جمله پرسشهایی درباره گوگل و بانکداری پاسخ داد. او با استقبال از تلاشها برای ایجاد اتحادیه بانکداری در منطقه یورو اذعان داشت تنظیم و اداره بانکداری مشکلتر از سایر بخشهاست و اضافه کرد: «تنظیم و قاعدهمند کردن سیستم بانکداری سخت است و ما به عنوان اقتصاددانان و دانشگاهیان باید به این حوزه بیشتر بپردازیم.»
اقتصاددانان اعطای این جایزه به تیرول را قابل پیشبینی دانستند و اظهار داشتند که با توجه به نتایج و آثار پژوهشهایش، او بالاخره این جایزه را زمانی دریافت میکرد. مارک آرمسترانگ، استاد کالج آل سولز آکسفورد، تیرول را نظریهپردازی که بسیار به مسائل دنیای واقعی علاقهمند است توصیف کرد و با اشاره به همکاری تیرول و لافونت بیان کرد: «در حالی که در اکثر قواعد مربوط به انحصارات از تدابیر سادهای مانند قوانین نرخ تنزیل و محدوده قیمتی استفاده شده است، این دو نفر چگونگی حرکت به سمت قواعدی فراتر از قواعد موجود را که به جزییات بازار از جمله مقیاس صنعت حساسترند نشان دادند.» یکی از همکاران آمریکایی تیرول در واکنشی به اهدای نوبل اقتصاد 2014 و 2013 در توئیتر خود نوشته است: «در زمانی قرار داریم که رویکرد کمیته برگزارکننده نوبل به سمت کارهایی است که حقایق تجربی در مورد سازوکارهای دنیای واقعی را کشف میکنند.» شایان ذکر است که تیرول دومین فرانسوی است که امسال جایزه نوبل را دریافت کرد. همزمان با او پاتریک مودیانو جایزه نوبل ادبیات را بُرد که این امر باعث شد نخستوزیر فرانسه پیام تبریکی به مناسبت این همزمانی در صفحه شخصی خود منتشر کند.
سومین فرانسوی برنده جایزه نوبل اقتصاد
26 سال از آخرین نوبل اقتصاد که توسط یک فرانسوی دریافت شده بود، میگذرد و از میان 74نفری که این جایزه را بُردهاند، تیرول سابقه همکاری با جوزف استیگلیتز را دارد. آخرین فرانسوی که نوبل اقتصاد گرفت موریس اَلیاس در سال 1988 به دلیل کارهایش در زمینه نظریه بازارها و بهرهبرداری کارا از منابع بود. پیش از آن نیز در سال 1983 میلادی، ژرارد دبرو به دلیل کارهایش در زمینه نظریه تعادل عمومی موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شده بود. جالب آنکه هر یک از این اقتصاددانان فرانسوی (تیرول، آلیاس و دبرو) به صورت منفرد موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شدهاند.
به گفته یکی از اقتصاددانان، کار مهم تیرول استفاده از نظریه بازیها (مطالعه تصمیمسازیها) در سازماندهی صنعتی است و کارهایش راهی را که برای خروج از بحران به آن نیاز داریم نشان میدهند. تیرول در مصاحبهای جالب توجه با تلویزیون بلومبرگ خاطرنشان کرده است که بانکهایی که از حمایتهای دولتی بهرهمند میشوند باید با قوانین سختگیرانهتری روبهرو شوند و برای جلوگیری از قمار بانکها با سرمایههای مالیاتدهندگان به قوانین محکمتری نیاز داریم و اگر قرار است این بانکها را نجات دهیم باید قانونمند شوند.
بررسی دقیقتر یکی از حیطههای کاری تیرول
یکی از نگرانیهای دولتها درباره ادغامهای افقی است. بدین معنی که یک شرکت، شرکتهای دیگر را که همان کار را انجام میدهند، میخرد. اما در مورد ادغامهای عمودی نیز ریسک وجود دارد. یعنی وقتی یک انحصارگر در یک سر زنجیره تولید، مثلاً تولیدکننده سیستمعاملهای کامپیوتری، انحصار خود را به حوزههای نزدیک به فعالیت خود در زنجیره گسترش میدهد. پیشتر اعضای دانشکده اقتصاد دانشگاه شیکاگو ادغام عمودی را غیرعقلایی توصیف کرده بودند چراکه عقیده داشتند انحصارگر تمام سود خود را بدون ادغام نیز میبرد. اما تیرول به همراه چند اقتصاددان دیگر با استفاده از نظریه بازیها نشان داد که کسب سود بیشتر با گسترش یک انحصار به حلقههای پیشین و پسین آن در زنجیره تولید (عرضهکنندگان نهاده و متقاضیان محصول) امکانپذیر است. یک مثال برای این مطلب شرکتی است که حق اختراع یک ایده را که دارای هزینههای کاهنده است در اختیار دارد. فروش آن به همه ممکن است نفع عمومی را به دنبال داشته باشد اما دارندگان حق اختراع میتوانند سود بیشتری از فروش این ایده به طور انحصاری و تنها به یک مشتری ببرند که آن شرکت نیز در ادامه با وضع قیمتهای پایین رقبا را کنار زده و بازار را در اختیار بگیرد. تیرول میگوید دارنده حق اختراع در نهایت ممکن است مشتری خود را بخرد (ادغام شوند). یک صورت این اتفاق، رقابت کمتر و احتمالاً همراه با قیمتهای بالاتر خواهد بود، اما نوع صعودی آن (ادغام عمودی) میتواند منجر به تولید ایده و اختراع شود. درنتیجه قوانین رقابت باید این دو ملاحظه متضاد را همزمان در نظر بگیرند. این تحلیل تیرول از روابط قراردادی عمودی فوراً نظر مجامع آکادمیک را جلب کرد و نقش مهمی در تجدیدنظر در سیاست رقابتی به خصوص در ایالات متحده بازی کرده است.