گذشته و آینده انجمن اقتصاددانان ایرانی
سومین کنفرانس بینالمللی اقتصاد ایران طی روزهای دوم و سوم آبان در بوستون برگزار میشود. این انجمن با همت برخی اساتید ممتاز ایرانی اقتصاد در امریکا و اروپا از جمله دکتر هاشم پسران، دکتر جواد صالحی اصفهانی، ...
دکتر مسعود کارشناس، دکتر حسن حکیمیان و دکتر هادی صالحی اصفهانی همراه برخی دیگر از همکاران آنها با دغدغه شناسایی و ارایه راهکار برای اقتصاد ایران و همچنین ایجاد ارتباط میان نسل جدید و قدیم دانشآموختگان اقتصاد در ایران وجهان و کم کردن فاصله آکادمیک شکل گرفت.
این انجمن به دور از تنشها و گرایشهای سیاسی و همچنین با پرهیز از داوریهای شخصی، بر پایه و چارچوب اصول علم اقتصاد بادعوت از اقتصاددانان و محققان اقتصاد بهبررسی چالشها و مشکلات ایران پرداخته است. این گفتوگو در حاشیه مصاحبه تعادل با دکتر هادی صالحی اصفهانی در اواخر مهر انجام شد.هر چند قرار نبود به مسایل اقتصادی بپردازیم اما بازهم گریزهایی به این موضوعات زده شده است.
در ابتدا درباره شکلگیری و اهداف تشکیل انجمن کمی توضیح بدهید؟
کنفرانس بوستون سومین کنفرانس انجمن بینالمللی اقتصاد ایران است. البته پیش از تشکیل انجمن هم کنفرانسهایی در این سطح برگزار شده بود که آنها زمینهساز شکلگیری این انجمن شدند. ایده اینگونه کنفرانسها و ایجاد انجمنی برای کمک به مطالعات مربوط به ایران به حدود 8سال پیش و در پی افزایش مقالات منتشره درباره ایران بر میگردد. آن هم به این دلیل بود که دادههای بیشتری در اختیار محققان، پژوهشگران و علاقهمندان به اقتصاد قرار گرفته بود.
همچنین تعداد دانشجویان ایرانی که درسط وح مختلف در رشته اقتصاد در اروپا و امریکا مشغول تحصیل بودند رو به ازدیاد داشت و این موجب توجه بیشتر به مطالعه اقتصاد ایران در سطح بینالمللی شده بود. در دهههای 40 و 50وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی تعدادی اقتصاددان پرورش داده بودند و مطالعه اقتصاد ایران در حال پا گرفتن بود. ولی، با وقوع انقلاب آن روند متوقف شد. بیشتر کسانی هم که اقتصادخوانده بودند و خارج از کشور ماندگار شده بودند بهدلیل عدم دسترسی به اطلاعات و دادهها بهموضوعهای دیگری غیر از اقتصاد ایران میپرداختند.
در واقع با مطالب و اطلاعاتی که از اقتصاد ایران وجود داشت امکان انتشار و چاپ مقالههای خوب وجود نداشت و مطالب بسیار محدودی درباره اقتصاد ایران منتشر میشد. در بحث علوم اجتماعی بیشتر به مسایل اجتماعی وسیاسی پرداخته میشد و عدد و رقم کمتر به کار میرفت. اما از دهه 70 دوباره روند علاقه به مطالعه وتحصیل در رشته اقتصاد بهخصوص دوره دکترا بیشتر شد و دانشجویان بیشتری برای ادامه تحصیل به اروپا و امریکا آمدند. دادههای اقتصاد ایران هم بیشتر جمعآوری شد و در دسترس پژوهشگران قرار گرفت.
این موضوع مشوقی برای من شد که در اواسط دهه 80 در صحبت با دکتر پسران، برادرم جواد، و چند نفر دیگر از اقتصاددانان ایرانی که در این زمینه علاقهمند و فعال بودند فکر یک گردهمایی در مورد اقتصاد ایران را مطرح کنم که با استقبال گرم آنها مواجه شد. دیدگاه این بود که این همایش باعث شود که محققان ودانشجویانی که در این زمینه کار میکردند با اساتید پیشکسوت بیشتر با هم و با مسایل و امکانات پژوهش درباره اقتصاد ایران آشنا شوند و زمینه تشکیل یک انجمن شکل بگیرد. من در پاییز سال 1386 برنامه یک کنفرانس اقتصاد ایران را برای آذر 1387 در دانشگاه ایلی نوی ریختم و برای این کار منابع مالی لازم را از طریق دانشگاه ایلینوی و چند موسسه پژوهشی فراهم کردم. دکتر پسران هم علاوه بر تشویق، کمکهای فکری و مالی قابلتوجهی برای عملی شدن کنفرانس کرد. در دی ماه همان سال برنامهریزی همایش تکمیل شد و اقدام به پخش اطلاعیه و فراخوان کردیم. از طرف دیگر مستقلا و تقریبا بهطور همزمان در لندن دکتر حکیمیان و دکتر کارشناس بههمراه برخی دیگر از همکارانمان مانند دکتر بهداد، دکتر علیزاده و با همفکری وهمراهی دکتر پسران در یک گردهمایی در فروردین 87 فکر فراهم آوردن زمینه تشکیل یک انجمن برای توسعه تحقیقات وهمکاریهای بیشتر در خصوص مطالعات اقتصاد ایران را بررسی کرده بودند.
در کنفرانس ایلینوی از طریق فراخوان تعداد زیادی مقاله دریافت کرده بودیم که در دو مرحله آنها را داوری کردیم و بالاخره از میان آنها 15مقاله برای عرضه انتخاب شدند که دو سه تا از ایران و بقیه توسط پژوهشگران و دانشجویان ایرانی در اروپا و امریکا نوشته شده بودند.
کیفیت مقالهها بالا بود و وجود یک عده اقتصاددان برجسته مخصوصا دکتر پسران کمک کرد تا این همایش فوقالعاده موفق باشد.
در ضمن ما موفق شدیم با همیاری خانم گیتی نشات که تاریخ دانی بسیار خوب وعلاقهمند بهمطالعات مربوط به ایران است، شوهر ایشان دکترگری بیکر را که یکی از برجستهترین اقتصاددانان دنیا بود و متاسفانه اخیرا فوت شد دعوت کنیم. دکتر بکر به ایران علاقهمند بود و دعوت ما را پذیرفت و هنگامی هم که آمد در تمام طول کنفرانس بادقت و توجه زیاد پیگیر مسایل مطروحه بود و در بحثها وارد میشد و نظر میداد.
همچنین در این کنفرانس دکتر حکیمیان هم حضور پیدا کردند و علاوه بر ارایه مقاله درباره تاسیس انجمن بینالمللی اقتصاد ایران با هم صحبت کردیم و قرار شد که این راه را ادامه بدهیم.
سال 89 دکتر پسران که به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رفته بود تصمیم گرفت که کنفرانس مشابهی را آنجا برگزار کنیم و روند را ادامه بدهیم. من هم در ترتیب دادن آن کنفرانس شرکت داشتم و در ضمن چون بنده سردبیر یک مجله علمی اقتصاد به نام «Quarterly Review of Economics and Finance»هستم، پیشنهاد کردم که در صورت تمایل نویسندگان مقالات ارایه شده، آنها را در این مجله منتشر کنیم که خوشبختانه با استقبال روبه رو شد و پس از بررسی توسط داوران از میان مقالات ارسال شده 5 مقاله انتخاب و منتشر شد.
بعد از کنفرانس دوم که برای زمینهسازی تشکیل شده بود و ما را برای ادامه راه مصممتر کرده بود، بهدلیل حمایتها و علاقهمندی دکتر بکر به اقتصاد ایران، تصمیم گرفتیم که کنفرانس سوم را در دانشگاه شیکاگو وبا حضور ایشان برگزار کنیم. آن کنفرانس بهصورت مشترک بین دانشگاه ایلینوی که من در آن حضور دارم و دانشگاه شیکاگو برگزار شد و خیلی هم موفق بود. تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید ایرانی از نقاط مختلف آمده بودند.
از ایران هم کسی آمده بود؟
از ایران دو نفر آمده بودند، هر چند تعداد بیشتری را دعوت کرده بودیم. متاسفانه برای حضور ایرانیان در کنفرانسهای امریکا و حتی اروپا با مشکل ویزا مواجه هستیم. برای همین باوجود ارسال مقاله و تایید آنها توسط کمیته داوران اغلب خود نویسندگان نمیتوانستند شخصا حضور داشته باشند. در کنفرانس شیکاگو دو نفر از اساتید ایرانی به نامهای دکتر خیابانی و دکتر کشاورز حضور داشتند.
چه مسایلی باعث ایجاد افزایش علاقه به اقتصاد ایران شد؟
به هر حال ایران کشور مهمی است و خیلیها میخواهند بدانند اقتصادش چگونه کار میکند و چالشها و مشکلات و موفقیتهایش چیست. از این نظر علاقه همیشه وجود داشته، اما بهدلیل کمبود منابع و اطلاعات مورد نیاز افراد غیر ایرانی چندان نمیتوانستند در مورد ایران فعالیت پژوهشی کنند. اگر کسانی هم در این زمینه کار میکردند بیشتر پشت سر طلایهداران این کار که اساتید ایرانی بودند حرکت میکردند.
بعد از سال سوم چه کردید؟
پس از کنفرانس شیکاگو توانسته بودیم به اندازه کافی نیرو جمع کنیم و شبکه ارتباطیمان هم گستردهتر شده بود. با منابع و دادههای مختلف بیشتر آشنا شده بودیم و درک بهتری از همکاری، موضوعات تحقیق و اینکه چه پرسشهایی را باید مطرح کرد میان ما بهوجود آمده بود. بعد یک فراخوان دعوت بههمکاری به اساتید اقتصاد ایرانی زبده در داخل وخارج ارسال کردیم تا بیایند و همراه با هم انجمن بینالمللی اقتصاد ایران را پایهگذاری کنیم.
پیش از فراخوان، هسته اصلی شامل چه کسانی بود؟
دکتر هاشم پسران، برادرم جواد صالحی اصفهانی، دکتر مسعود کارشناس، دکتر حسن حکیمیان و من. بعد از فراخوان توانستیم 02 نفر دیگر را با بهعنوان پایه گذار انجمن با خود همراه کنیم. در این میان باید اساسنامهیی مینوشتیم و به رای و نظر سایر اعضای پایهگذار میرساندیم که مدتی طول کشید و کار زیادی برد.
در گام بعدی پس از تشکیل انجمن، نخستین کنفرانس را حدود سه سال قبل در لندن برگزار کردیم. در همان زمان هم اقدام به ایجاد تشکیلات برای به اجرا در آوردن اساسنامه کردیم تا بتوانیم بهطور سازمان یافتهتری کارمان را ادامه بدهیم و شرایط و روابط لازم را برای جذب منابع مالی و فکری برقرار کنیم. دکتر پسران به ریاست انجمن و دکتر حکیمیان به مدیریت اجرایی و دکتر علیزاده به سمت خزانهدار انجمن انتخاب شدند. دکتر بهداد، دکتر کارشناس، دکتر اعتماد مقدم، دکتر شاملو و من اعضای هیاتمدیره انجمن هستیم. افراد خیری هم وجود دارند که بدون هیچ چشم داشت و دخالت در تصمیمگیریهای ما، تنها بهدلیل علاقه به ایران کمکهای زیادی به کنفرانسها و انجمن ما کردهاند.
جذب منابع از هر جایی که میشد را قبول میکردید؟
خیر. به این دلیل که برای ما خیلی مهم بود کسی خارج از انجمن به هیچوجه دخالتی در کارها نداشته باشد و انجمن یک سازمان علمی بماند. از همین رو به هیچوجه اگر جایی حس میکردیم یا متوجه میشدیم که این کمک خواستی در خود نهان دارد، از قبول آن سر باز میزدیم. خیلی تلاش کردیم و همچنان مصمم هستیم که انجمن مستقل باشد.
در این راه با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
خود مساله ویزا به خصوص برای اساتید و دانشجویان ساکن ایران مشکل بسیار بزرگی بود. به همین دلیل تصمیم بر این شد که نخستین کنفرانس به نام انجمن بینالمللی اقتصاد ایران را در لندن برگزار کنیم. چون فکر میکردیم اساتید ایرانی راحتتر میتوانند بیایند. بعد از مشخص شدن محل برگزاری، بسیاری از اساتید اقدام به اخذ ویزا کردند که متاسفانه تقریبا یک هفته پیش از برگزاری داستان سفارت انگلستان و تیره شدن روابط ایران با آن کشور بهوجود آمد ودر نتیجه اخذ ویزای انگلیس نیز منتفی شد. برای کنفرانس بعدی که تیرماه سال گذشته برگزار شد به دلیل دسترسی آسان دوستان ایرانی تصمیم گرفتیم که محل برگزاری استانبول باشد. البته آنجا هم با کمی مشکل مواجه شدیم آن هم به دلیل کنفرانسی بود که قبلا در استانبول در مورد مطالعات ایران برگزار شده بود، با مخالفت در داخل مواجه شده بود و برخی از دوستان ما فکر میکردند که برگزاری این کنفرانس در استانبول شائبه مشابهی به وجود بیاورد. با این حال مشکلی به وجود نیامد چرا که اساسا مسایلی که در کنفرانس انجمن بینالمللی اقتصاد ایران مطرح میشود علمی و بر پایه واقعیات و دادههای کشور و مراکز معتبر و به دور از هیاهو و جنجال است. دوستان و اعضای انجمن هم کاملا از صمیم قلب و مخلصانه کار میکنند و تمام سعی خود را برای خدمت به کشور و رفع مشکلات اقتصادی آن بهکار میگیرند. یکی از این کارها انتشار عمومی مقالات و نتایج تحقیقاتمان است تا هر کس که علاقه دارد بتواند از آنها استفاده کند. ضمن اینکه حضور در این کنفرانس آزاد است و افراد علاقهمند به شرکت تنها هزینههای مربوط به اقامت یا غذا را باید خودشان بپردازند.
غیر از اقتصاددانان و دانشجویان، افراددیگری هم به این کنفرانس میآیند؟
بله برخی افراد هستند که میخواهند راجع به ایران بیشتر بدانند یا در ایران سرمایهگذاری کنند. اینها عمدتا ایرانی هستند و خیلی کم پیش آمده است که خارجی باشند. البته امکان بیشتر شدن افراد غیرایرانی با توجه به بهتر شدن ارتباط ایران با جهان زیاد است. کسانی هم که میآیند میخواهند درباره ایران و بخشهای مختلف آن بیشتر بدانند و با تحلیلها و نقدها آشنا شوند. نتایج مقالات هم خوشبختانه در دانشگاههای ایران و برخی از جراید منتشر میشود. حتی برخی از این مقالات در ایران توسط خود اعضا برای پژوهشگران ایرانی مجددا عرضه میشود.
به آقای بکر اشاره کردید. حضور کسی مانند بکر چه تاثیری در شناخت و قوام بیشتر این انجمن و همچنین جدی گرفتن در محافل بینالمللی داشت؟
حضور بکر در دو کنفرانس بسیار موثر بود. هم به جهت استفاده خود ما از نظرات ایشان و هم برای دانشجویان که میدیدند یک برنده نوبل حضور دارد. در واقع وجود شخصی مانند بکر و نحوه نگاه و نظری که به مقالات داشتند بسیار قابل توجه و آموزنده بود.
چون بکر یک اقتصاددان معمولی نبود. فوقالعاده باهوش و دقیق با حافظهیی قوی بود. به موضوعات گوناگون تسلط داشت و هر مقالهیی که ارایه میشد به درستی به موضوعاتی آن را ارجاع میداد که برای بهبود مقالات تاثیر بسزایی داشت. حضور او و جدی گرفتن مسایل مطرح در کنفرانس همچنین باعث شد افرادی که کمکهای مالی کرده بودند تشویق بشوند و آنها نیز به قضیه جدیتر نگاه کنند. دکتر پسران هم نقش مشابهی را در کنفرانسهای ما دارند.
برخی اعضای انجمن در اقتصاد بیشتر به چپ گرایش دارند و شما به روایت خودتان، نه چپ و نه راست بلکه در میانه حرکت میکنید. تضارب آرا و گرایشها در انجمن چه وضعیتی دارند؟
ما خوشحال هستیم که افرادی با افکار متفاوت را توانستهایم گرد هم جمع کنیم. درست است که از نظر دیدگاه متفاوت هستیم اما در وهله اول هدف یکی است و آن ایران و بعد اینکه بستری فراهم شود که آرا و فکر همدیگر را درک و نقد کنیم.
همچنین چون اصولا مباحث مطروحه بر پایه اصول علمی است اگر حاوی استدلال و منطق درستی نباشد انتقاد میکنیم. دنیا پیچیده است و هیچکس نمیتواند ادعا کند همهچیز را میداند. فقط در برخورد آرا است که به درک عمیقتر واقعیتها میرسیم.
بنابراین سعی بر این است که فضا باز باشد و هر نوع فکری حضور داشته باشد. ضمن اینکه ممکن است یک موضوع با دو روش مورد تحقیق قرار گرفته باشند که هر کدام نیز در مقام خود صائب باشند و نشود آنها را رد کرد. خود این امر موجب بهتر دیده شدن زوایای یک موضوع خواهد شد.
دغدغه اصلی انجمن چیست؟
تسهیل و بالابردن سطح مطالعات اقتصادی ایران از نظر کمی و کیفی و همچنین فراهم آوردن فضایی برای عرضه آرا وتبادل نظر. برای اینکه ما اقتصاددان هستیم و کار پژوهشی میکنیم. برای این کار نیاز به اطمینان از درستی کار است. این هم با چیزی جز تبادل نظر، نقد و انتقاد امکانپذیر نیست و راه دیگری ندارد. چرا که اینقدر مقولات پیچیدهاند که بدون ارزیابی و بررسی چند و چون آنها و رفع اشکال نمیتوان مقالهیی درخور و شایسته نوشت.
ما هم چون تخصصمان اقتصاد است و با وجود دوری از وطن علاقهمند به ایران هستیم میخواهیم بفهمیم که کشور دارای چه پتانسیلهایی است یا چه روابطی بر آن حاکم است. میخواهیم بفهمیم عوامل رشد و تورم و عوامل شکست یا موفقیت سیاستهای اقتصادی چه بوده است.
یکی از اصلیترین منابع شما برای تحقیق و پژوهش دادههای آماری است. از این نظر در ایران با مشکلی مواجه هستید؟
دادههای آماری یکی از اصلیترین منابع کار اقتصاددانان است. بنابراین داده بیشتر و با کیفیتتر بهتر میتواند به کار پژوهش کمک کند. دادههای آماری که در ایران هست در مقایسه با خیلی از کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای جهان سوم و در حال توسعه خوب است. البته حرفهایی مبنی بر آمارسازی و غیره به گوش میرسد، اما این ادعاها در بسیاری موارد درست نیست، به خصوص وقتی ما از دادههای خرد استفاده میکنیم. مثل اطلاعاتی که حاوی بودجه خانوار است. از این مجموعه دادهها استفاده زیادی میشود. معمولا در هرکدام از کنفرانسهای ما چهار یا پنج مقاله با استناد بر اطلاعاتی که در این زمینه منتشرشده سعی کردهاند که به برخی از پرسشهای مهم پاسخ بدهند. مثلا در کنفرانسی که قرار است برگزار شود مقالههایی در مورد اثرات هدفمندسازی یارانهها و توسعه شبکه برق در شرکت نیروی کار را داریم.
فاصله آکادمیک ایران با اروپا و امریکا در اقتصاد چه قدر است؟
فاصله نسبتا زیاد است. آنجا اصولا تولیدکننده علم و یکسری پرسشها هستند. در ایران البته نسبت به گذشته بسیار بهتر شده است اما هنوز تعداد محققان با کیفیت کم است و در نتیجه کار خیلی زیادی در سطح بالا انجام نمیشود. خیلی از محققان خوبی هم که در کشور هستند به دلیل انتظارات بالایی که از آنها دارند مجبور میشوند که کارهای متنوعی انجام بدهند.
در نتیجه روی یک موضوع متمرکز نمیشوند و کمتر پیش میآید که کاری عمیق با نکتههای مهم وجدید را شاهد باشیم. البته فکر میکنم جو مطالعات اقتصادی در ایران در حال عوض شدن است.
شما نه چپ هستید و نه راست، میانهیی که میگویید کجا قرار دارد؟
من فکر میکنم اقتصاد بازار در یک بستر سیاسی و اجتماعی کار میکند و برای اینکه بازارها درست کار کنند باید سیاستهای دولت با شرایط اجتماعی تنظیم شود. بازارها برای عملکرد درست اقتصاد لازمند، اما باید شرایط این کار فراهم باشد. نباید فکر کنیم که مشکلات اقتصاد ایران با بیرون گذاشتن دولت برطرف میشود، بلکه نوع حضور دولت در اقتصاد مهم است. من با دخالت بیحساب وکتاب دولت موافق نیستم ولی فکر هم نمیکنم بدون دخالت دولت بازارها چندان کارآ بشوند. این را هم اضافه کنم که نوع حضور، درگیری، حجم و دخالت دولت به شرایط اجتماعی و سیاسی بستگی دارد.
همچنین باید توجه داشت که هر قدر ما فقط حضور دولت در اقتصاد را نفی ونهی کنیم دردی درمان نمیشود چون به هر صورت دولتمردان اقتصاد را به حال خودش رها نمیکنند. بنا براین باید مطالعه و تحقیق کنیم تا ببینم چگونه و با چه عواملی میشود نوع دخالت را تغییر داد.
همچنین باید مطالعاتی با توجه به شرایط ساختار اجتماعی و سیاسی صورت بگیرد تا اثر سیاستگذاریها بر بازارها را بهتر دریابیم.
میتوانیم درباره سیاستهایی مثلا رشد، فقرزدایی، و تورم مطالعه کنیم و آینده یک سیاست را در قالب مطالعات علمی و اصولی و بر اساس چارچوپ علم اقتصاد پیشبینی کنیم تا سیاستسازان وسیاستگذاران را متوجه آثار وعواقب تصمیم کنیم. در کل معتقد نیستم که اقتصاد بازار بدون دخالت دولت خوب کار میکند، بلکه باید نهادهای موجود در ساختار اقتصادی و سیاسی را تحلیل کرد و میزان نفع و ضرر آن را محاسبه و بعد اقدام به اظهارنظر کنیم.
به فکر برگزاری کنفرانس در ایران افتادهاید؟
بله اما هنوز شرایط مهیا نیست. اما بسیار علاقهمند هستیم که بتوانیم در ایران نیز کنفرانس داشته باشیم.
و در آخر؟
امیدوارم که شرایط اقتصادی و وضعیت معیشت مردم هر چه زودتر بهتر شود و یاد بگیریم وقتی میخواهیم سیاست یا نظری را نقد کنیم حتما با مطالعه و بر اساس اصول علمی باشد چرا که نقد و نظر مردم نهایتا در تصمیمگیریها موثر میافتد.