درسهای بورس برای رئیس جدید
علیرضا کدیور
در پی افت روز گذشته، شاخص بورس تهران به سطح خود در بیستم مهر 92 (14 ماه قبل) بازگشت و بر این اساس میانگین بازدهی بورس طی 14 ماه گذشته، صفر شد.
همچنین باتوجه به افت روز گذشته، میانگین بازدهی بورس از 15دی 92 (اوج شاخص) به منفی 21.5درصد و میانگین بازدهی بورس از ابتدای سال93 به منفی 11 درصد تنزل کرد. هرچند در نگاه نخست افت یکسال اخیر بورس، سهمگین بوده است، اما نگاهی به سطح شاخص بورس تهران پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری در خرداد 92 نشان میدهد، میانگین بازدهی بورس از آن زمان همچنان بیش از 50درصد است. این در شرایطی است که باتوجه به توقف طولانیمدت معاملات سهام شرکتهای پالایشگاهی، درصورت بازگشایی احتمالی، این شرکتها میتوانند حدود 10درصد از بازدهی بورس بکاهند که در این صورت میانگین بازدهی بورس طی یکسال و نیم گذشته به 40درصد بالغ خواهد شد. عددی که برای مدت 18 ماه باتوجه به رکود نسبی حاکم بر اقتصاد ایران، ثبات نرخ ارز و سایر متغیرهای اقتصادی و غیراقتصادی، بازدهی معقولی را نشان میدهد.
به بیان دیگر افت 21.5درصدی شاخص بورس از دی 92 تاکنون، تنها منجر به تخلیه حباب قیمتی ایجاد شده در بورس (بهواسطه خوشبینی مفرط نسبت به تغییر دولت) شده است، در صورت حذف هیجان ایجاد شده پس از انتخابات ریاستجمهوری بورس تهران اکنون میتوانست به سطوح فعلی صعود کند. حال بهنظر میرسد از این پس سه عامل روند تغییر قیمت جهانی مواد خام ازجمله مواد نفتی، پتروشیمی، فلزی و معدنی، برخی مواد قانون بودجه سال 94 و نحوه تامین کسری بودجه توسط دولت در سال آتی بهواسطه افت قیمت جهانی نفت، میتواند سمت و سوی آینده بورس از هماکنون به بعد را ترسیم کند. متغیرهایی که بهنظر میرسد در شرایط فعلی هیچکدام نمیتوانند تاثیر مثبتی بر بورس و شرکتهای حاضر در آن بر جای بگذارند.
اما افت دامنهدار بورس طی یک سال گذشته حاوی درسهای ارزشمندی برای سیاستگذاران و سرمایهگذاران بود. از یک سو افت بورس نشانداد قیمت سهام شرکتها از هیچ دستور، توصیه و دخالتی پیروی نمیکند. به بیان دیگر هر چند میتوان با مصاحبه، توصیه، تزریق نقدینگی (از طریق صندوق توسعه بازار یا بهصورت دستوری از طریق نهادهای مالی و پولی) بر روند قیمت سهام در کوتاهمدت تاثیر گذاشت و مانع افت قیمتها در کوتاهمدت شد، اما قیمتها درنهایت به نسبت هدف خود میل میکنند و این دخالتها تنها علامتهای نادرستی به فعالان میدهد که چیزی جز زیان کوتاهمدت آنها را در پی نخواهد داشت.
ازسوی دیگر سرمایهگذاران باید بپذیرند که یکی از اصلیترین ویژگیهای ورود به بورس و سرمایهگذاری در آن پذیرش ریسک است. در حقیقت سرمایهگذاران در بورسهای بینالمللی، هنگام ورود به بورس، احتمال قطعی نبودن و عدم ثبات متغیرها و شرایط فعلی را میپذیرند و بر این اساس همانطور که در برهههایی از زمان، سرمایهگذاری آنها منتج به سود میشود، در زمانهای دیگری این نتیجه چیزی جز زیان نمیتواند باشد و بر این اساس در همه بورسهای دنیا سرمایهگذاران پس از افت قیمتها، بدون شکایت به نهاد خاصی، این زیان را به حساب ریسک حاکم بر بورس میگذارند.
درنهایت اینکه بهنظر میرسد از این پس مسوولان، سیاستگذاران و سرمایهگذاران باید با مقوله سرمایهگذاری در بورس برخورد حرفهییتری داشته باشند؛ برخوردی که ازسوی مسوولان باید بهصورت کاهش دخالت، عدم توصیه به ورود به بورس و کاهش محدودیتهای حاکم بر معاملات سهام در بورس و ازسوی سرمایهگذاران بهصورت سرمایهگذاری مبتنی بر تحلیل، عدم توجه به شایعات و حتی توصیهها و شناخت و پذیرش ریسک باشد.