چرا اقتصاد ایران رقابتپذیر نیست؟
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۰ ق.ظ
غربت رقابت
رقابت در اقتصاد از جمله مواردی است که بهزعم بسیاری از اقتصاددانان، پیشتازی اقتصادی را نوید میدهد. آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل خود رقابت را تخصیص منابع تولیدی به باارزشترین کاربردهای آنها تعریف میکند. بر اساس گزارش سالانه مجمع جهانی اقتصاد (2013-2014) کشورهای سوئیس، سنگاپور، فنلاند، آلمان، ایالات متحده، سوئد، هنگکنگ، هلند، ژاپن و انگلستان 10 اقتصاد نخست رقابتپذیر جهان هستند. در میان کشورهای منطقه خاورمیانه بهترین رتبهها به ترتیب به کشورهای قطر با رتبه 13، امارات متحده عربی با رتبه 19 و عربستان سعودی با رتبه 20 تعلق دارد. در میان 148 کشور مورد مطالعه در گزارش رقابتپذیری جهانی (2013-2014) رتبه رقابتپذیری ایران 82 و شاخص آن 07/4 بوده که نسبت به شاخص رقابتی 22/4 و رتبه رقابتپذیری 66 در بین 144 اقتصاد جهان، در سال گذشته 16 پله بدتر شده است.
هایک رقابت را «کوششی برای به دست آوردن آنچه دیگران در به دست آوردن آن در همان زمان میکوشند»، میداند. به عقیده او، برای درک بهتر ماهیت و معنای فرآیند رقابتی باید مفروضات مصنوعی نظریه رقابت کامل را کنار بگذاریم و به واقعیتهای خارجی نیز توجه کنیم. از نظر او، رقابت دارای کارکردهای سهگانه است. ایجاد نظام اطلاعرسانی، وحدت و انسجام میان فعالیتهای پراکنده اقتصادی از جمله کارویژههای رقابت است. هایک میگوید: قیمتها در بازار بهصورت نظام اطلاعرسانی کارآمد عمل میکنند و از طریق فرآیند رقابت، وظیفه اطلاعرسانی و هماهنگ ساختن تصمیمها را انجام میدهند.
خلاقیت و اکتشاف بهترینها نیز از نظر هایک تنها در فضای رقابت نمود پیدا میکند. هایک بر این باور است که رقابت همانند آزمایش در علوم، پیش از هر چیز، یک اسلوب اکتشاف است. رقابت، بهتر از هر اسلوب شناختهشده دیگری، سبب استفاده بهینه از منابع و بالا بردن شناخت، اطلاعات و تواناییهای افراد میشود.
رفتار عقلایی از دیگر مواردی است که به عقیده هایک در فضای رقابتی ایجاد میشود. رقابت، افراد را وامیدارد تا برای بقا و موقعیت خود کردار عقلایی داشته باشند. هرگاه و در هر زمینهای که رقابت ضدارزش تلقی شود، امکان نوآوری محدود و راه برای پیشرفت اندیشه و عمل مسدود میشود.
در اقتصاد خرد و در بحث بنگاهها بر موضوع رقابت به شدت تاکید میشود. این تاکید از آن جهت دارای اهمیت است که رقابتپذیری اقتصاد مایه روبهجلو ماندن و بروز رفتار بهینه در سطح رفتار اقتصادی یک بنگاه است. به هر ترتیب و به عقیده برخی کارشناسان همواره سایه اقتصاد دولتی از جهت دخالت بیاندازه، بر اقتصاد ایران، رقابت را به محاق برده است. اما اقتصاد ایران که از سال 1325 برنامهریزی و شکلدهی به ساختار خود را در دستور قرار داده تا چه حد توانسته فضای رقابتی را جایگزین انحصار کند؟ سوال پیرامون رقابتپذیری اقتصاد ایران تا چه اندازه به دغدغه دانشگاهیان تبدیل شده است و تا چه اندازه اقتصاددانان توانستهاند، اقدام لازم در جهت ایجاد رقابت و تسهیل فضای کسبوکار را در دستور قرار دهند؟ در مجموع و با توجه به اهمیت رفع انحصار از اقتصاد ایران تا چه اندازه عزم دولت در برقراری فضای رقابتی جدی است؟ آیا نهادهای دیگری به غیر از نهاد دولت و بهویژه دستگاه قضایی آمادگی حمایت رقابت را دارد؟
۹۳/۱۱/۰۴