اقتصاد رقابتی یا حمایتی
بیش از دو سده از پیدایش علم اقتصاد گذشته و بهرغم پیشرفتهایی که در آن صورت گرفته برخی مسائل مطرح در آن هنوز موضوع بحث ومناقشه در افکار عمومی است. رقابت و حمایت را از این جمله باید دانست. جای بسی خوشوقتی است که در ایران خودمان بسیاری از مسوولان دولتی و فعالان اقتصادی، حداقل در حرف، بالاخره به این نتیجه رسیدهاند که راه توسعه اقتصادی و رفاه عامه مردم از اقتصاد رقابتی؛ بنابراین از آزادسازی قیمتها میگذرد، اما درباره حمایت هنوز حرف و حدیث بسیار است.
اخیرا دو خبر در این رابطه در مطبوعات انعکاس یافت که جای تامل دارد. یکی خبر مربوط به موافقتنامه تجارت ترجیحی ایران و ترکیه است که پس از 11 سال گفتوگو به امضای طرفین رسید و دیگری نامه وزیر صنعت و تجارت به رئیسجمهور و دیگر مقامات بلندپایه مبنی بر درخواست آزادسازی قیمت خودرو. تحلیل هر چند کوتاه این دو خبر میتواند روشنگر برخی معضلات اقتصادی پیچیده و پوشیده کشورمان باشد.
امضای موافقتنامه تجارت ترجیحی با ترکیه با مخالفت برخی تولیدکنندگان داخلی روبهرو شده است که این کار را باز شدن درهای بازار داخلی ایران به روی کالاهای ساخت ترکیه و در نتیجه به زیان تولیدکنندگان داخلی تلقی میکنند. این رویکرد البته تازگی ندارد و از زمان پهلوی اول که نخستین کارخانههای مدرن منسوجات در ایران تاسیس شدند سیاستهای حمایتی مورد تاکید قرار گرفتند و دولتها را وادار به اجرای این سیاستها کردند. آن زمان توجیه این بود که صنایع نوپا نیاز به حمایت موقتی دارند تا پای خود را محکم کنند و بعد به عرصه رقابت با محصولات خارجی وارد شوند. امروزه میبینیم که پس از گذشت بیش از 70 سال حمایت موقتی، این صنایع هنوز نیازمند حمایت هستند. آیا این وضعیت نشانه بیهوده بودن این سیاستها و حتی بالاتر از آن مضر بودنشان نیست؟ آیا در نتیجه این سیاستها نبوده که تولیدکنندگان ما به خواب خرگوشی فرو رفته و سود آسان حمایتی را به تلاش سخت رقابتی ترجیح دادهاند؟ وانگهی همان گونه که دکتر بهکیش در روزنامه دنیای اقتصاد 15 بهمن سال جاری توضیح دادهاند بهرغم وجود تعرفههای بالای وارداتی بازار منسوجات کشورمان مملو از کالاهای ترکیهای است که احتمالا کالاهای قاچاق وارداتی است. کاهش تعرفه یا درستتر بگوییم تخفیف تعرفه آنگونه که در موافقتنامه آمده تنها تغییری که در وضع بازار به وجود میآورد این است که دامنه قاچاق را کم میکند و این به نفع همه از جمله دولت است که درآمدهای مالیاتیاش افزایش مییابد. بهعلاوه تجارت ترجیحی تمرینی تدریجی برای بالا بردن توان رقابتی است و مخالفت با آن معنایی جز فرار از زیر بار رقابت یا خدای نکرده تشویق قاچاق ندارد. این اقدام دیرهنگام اما به هر صورت مثبت و مفید سازمان توسعه تجارت را باید به فال نیک گرفت چون از یک طرف مبارزه موثری علیه قاچاق کالا است و از طرف دیگر محرکی است برای رقابتی شدن تولیدات داخلی.
اما نامه وزیر صنعت و تجارت که رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی را مخاطب قرار داده و خواستار آزادسازی قیمت خودرو شده دارای نکات تاملبرانگیزی است که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در نگاه اول، اینکه وزیر محترم صنعت خواستار آزادسازی قیمت خودرو شدهاند جای بسی خوشحالی است و باید از آن استقبال کرد، اما دقت بیشتر در مفاد نامه حکایت از داستان دیگری دارد. آقای وزیر استدلال کردهاند که بازار خودرو در ایران انحصاری نیست و رقابتی است، از این رو قیمتگذاری در آن جایز نیست و قیمت را باید به بازار محول کرد تا برحسب عرضه و تقاضا معین شود. اگر مقدمه این استدلال درست باشد قطعا نتیجه آن هم درست خواهد بود، اما متاسفانه مقدمه کاملا خلاف واقع است. برای جلوگیری از اطاله کلام وارد جزئیات استدلال ایشان درباره رقابتی بودن صنعت خودرو در ایران نمیشویم و فقط این پرسش را مطرح میکنیم که فضیلت بازار رقابتی مگر در این نیست که قیمت کالا کاهش یافته و کیفیت آن بهبود مییابد؟ آیا صنعت خودرو ما که بهزعم وزیر محترم رقابتی است چنین دستاوردی داشته است یا اینکه برعکس در پناه سیاستهای حمایتی و دیوار بلند تعرفهها نزدیک به نیم قرن است که مصرفکنندگان را به اسارت گرفته و محصولات بیکیفیت را با قیمتهای گزاف به آنها فروخته است؟ اگر آقای وزیر تمایل دارند به هر دلیلی ابتکار قیمتگذاری را از شورای رقابت بگیرند بهتر است استدلال دیگری بیاورند. اما اگر در پی رقابتی کردن واقعی صنعت خودرو هستند باید فکری به حال موانع و تعرفههای بالای وارداتی کنند و از به تعلیق درآوردن یکی از معدود تصمیمات درست دولت پیشین مبنی بر کاهش سالانه تعرفه وارداتی، اجتناب ورزند. ضمنا لازم به یادآوری است که مهمترین ارگان مخالف آزادسازی قیمتها در حال حاضر زیرمجموعه وزارت صنعت و تجارت است. «سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان» مطابق اساسنامه خود میتواند در هر زمان و در هر بازاری برحسب معیارهایی که کاملا در تناقض با منطق اقتصادی است به قیمتگذاری کالاها و خدمات بپردازد. اکنون که وزیر محترم به ضرورت آزادسازی قیمتها پی بردهاند بهتر است فکری اساسی برای این سازمان به اصطلاح حمایتی کنند چرا که عملکرد آن درست نقطه مقابل تفکر وزیر محترم در نامه خود به رئیسجمهور و سایر مقامات عالیرتبه است. معلوم نیست در این مملکت اگر مصرفکنندگان و تولیدکنندگان نخواهند مورد حمایت قرار گیرند باید دست به دامن چه کسی بشوند.