سالخوردگی در جامعهی مصرفی: از مصرف منفعل تا مصرف فعال در بریتانیا
شایسته مدنی
یان ری جونز، ماریتین هاید و دیگران، 2008، انتشارات پلیسی، دانشگاه بریستول
مطالعه دربارهی تغییر اجتماعی، تا اواخر دههی قرن بیستم، در مرکز مطالعات جامعهشناختی قرار داشت. در این زمان، نه تنها صنعتی شدن و شهری شدن به سطح بیسابقهای رسیده بود، بلکه ادغام دنیا در اقتصاد، تکنولوژی و سطوح مختلف فرهنگی، شرایط را برای جهانی شدن فراهم کرد و تجربهی پیشین از پیوندهای بینالمللی را تغییر داد.
فهرست مطالب:
تغییر اجتماعی و سالمندی
مطالعه دربارهی تغییر اجتماعی، تا اواخر دههی قرن بیستم، در مرکز مطالعات جامعهشناختی قرار داشت. در این زمان، نه تنها صنعتی شدن و شهری شدن به سطح بیسابقهای رسیده بود، بلکه ادغام دنیا در اقتصاد، تکنولوژی و سطوح مختلف فرهنگی، شرایط را برای جهانی شدن فراهم کرد و تجربهی پیشین از پیوندهای بینالمللی را تغییر داد. این روند کلان اجتماعی، تغییراتی را در زندگی اجتماعی، از جمله آموزش، سلامتی، مراقبت اجتماعی و کنترل موالید در پی داشت. مصرف را نیز باید به این لیست اضافه کرد که نقش گستردهای در زندگی روزمره و فرهنگ عمومی داشته است. درگیر شدن با مصرف، تنها به عنوان یک پدیدهی فرعی منشعب از تولید نبود، بلکه معنای مستقلی داشت. گسترش فرهنگ انبوهی از مصرفکننده و همینطور سبک زندگی که به همراه آن بوجود آمد، نابترین شکل تغییر اجتماعی را در دنیایی بوجود آورد که اکنون در آن زندگی میکنیم.
با اینکه به دوران سالمندی توجه کمتری شده ، اما ماهیت این دوران نیز تغییرات معناداری پیدا کرده است. با ظهور بازنشستگی مدرن، موقعیت سالمندان دیگر تنها به مثابه مستمریبگیری نیست و شاهد پیدایش بازنشستگی به عنوان بخشی از دورهی زندگی هستیم، دورهای که سعی میکند تا خود را از ردهی اضافی در جامعه حذف کرده و یک طبقه با گذران اوقات فراغت قلمداد کند. هرچند که این تغییرات تحت عنوان موضوعات بحران و ترس از آینده هستند که مسئولیت خدمات رفاهی و سلامتی را به جمعیت سالمندان دارند و این نوعی «جمعیتشناسی آخرالزمانی» است. به نظر بلکبرن (Blackburn)، انقلاب طول عمر، به راحتی نمایانگر ناکجاآباد بحران و یا آرمانشهر سلامتی، ثروت و حیات برای همگان است. واقعیت، پیچیدهتر است، انعکاس بسیاری از تغییرات فرهنگی و اجتماعی با انتقال کار، فراغت و خانواده و همچنین تغییراتی در زندگی افراد وابسته است که با ظهور مصرفگرایی بوجود آمده است.
تغییرات تاریخی در دوران سوم زندگی
این عقیده که سالمندی میتواند نمایانگر دوران سوم زندگی از تعهدات فردی و استقلال نسبی باشد، موضوعی است که به طور مداوم در میان پیریشناسان اجتماعی از دههی 1990 آغاز شده است که میتوان در نظرات بری (1995) و فریدمن (1999) دید. بخشی از این مناقشات، تنها به دلیل سالمندی بهتر نیست، بلکه در این منازعه است که سالمندی بازنمایی نظرات اجتماعی پیریشناسی و سالمندی موجود هستند. راستکیشی که در «وابستگی ساختاری» و مکتب اقتصاد سیاسی وجود دارد، بر این نظر متمرکز است که افراد پیر، اشخاصی ضعیف در سیاست اجتماعی هستند تا اینکه عاملانی برای انتخاب باشند. البته این موضع بعدها در آمریکا به چالش کشیده شد.
همسالان، نسل و زمان
به تقسیمات افقی در یک جامعه، مانند گروههای سنی، نسلی و همسالان، کمتر از تقسیمات عمودیای همچون طبقه، جنسیت و قومیت، توجه شده است. این موضوع بازتاب چندقطبی شدن اجتماع است که در دوران صنعتی شدن بروز کرده است، چند قطبی شدنی که از پیش، بنیانگذاران علوم اجتماعی را دربر گرفته است. در تقسیمات افقی، جامعه شناخته میشود، اما این شناخت چندان معنادار نیست. گرچه هنوز مباحثاتی در خصوص ماهیت و معناداری بسیاری از تقسیمات افقی در جامعه وجود دارد، اما اهمیت تقسیمات افقی هنوز برجسته است. به علاوه، برخی از نویسندگان اعتقاد دارند که در جامعهی معاصر، نسل جایگزین طبقه به عنوان یک حیطهی کلیدی در تضادهای اجتماعی است. همهی این مسائل، موجب اهمیت تقسیمات افقی مانند "گروه سنی"، "مرحلهی زندگی"، "همسالان"، "نسل" و "دوره" شده است.
مصرف و تغییر ماهیت خانهداری در دوران سالمندی
از زمان عهد عتیق، خانواده، اساس یک واحد سازمانی در جامعهی غرب بوده است. در یونان باستان، واژهی (oikos) که کلمهی اقتصاد از آن مشتق شده است و در رُم، واژهی (familia) که کلمهی خانواده از آن استخراج شده است، مهم بودهاند. برای یونانیها و رُمیها و بسیاری از جوامع دیگر، خانواده، واحد مرکزی تولید، مصرف، شمارش و مالیات بوده است. در همان جا کالاها و خدمات، تولید و مصرف میشدند و خانواده مکان بازتولید اجتماعی بود که در آن، سن ، نسل، جنسیت، هویتهای فردی را شکل داده و تثبیت میکردند. با گذشت زمان، ماهیت خانواده تغییر کرده است، هم به لحاظ تعداد و اندازه و هم ترکیب و نقش آن در اقتصاد. این فصل به تغییرات خانواده در نیمهی دوم قرن بیستم میپردازد، به ویژه تغییراتی که در وضعیت سالمندان در خانواده رخ داده است. به ویژه که خانواده در حال حاضر یک واحد مصرفی است و انعکاس دهندهی سبک زندگی و حیات افراد مسن است.
سالمندی در جامعهی مصرفی
این فصل به رابطهی هویت و مصرف میپردازد و ماهیت مشارکت افراد سالمند را در جامعهی مصرفی به مدت چهار دهه بررسی میکند. الگوهای مصرفی از 1960 تا انتهای قرن بیستم تغییر میکند.
درآمد، مخارج و نابرابری در سالمندی
در این فصل به تجربهی رشد درآمد از سالهای 1960 و بحران اقتصادی پس از آن میپردازد. بسیاری از سالمندان از این افزایش درآمد منتفع شدند و موقعیت اقتصادیشان ارتقا یافت.
مصرف سلامتی در سالمندی
در این کتاب به جنبههای مختلف مصرف در شکل دادن هویت و تجربهی پیری در انگلستان معاصر پرداخته شده است. به همین منظور بر سلامتی و مصارف مرتبط با آن تمرکز شده است. نیازی به توضیح نسیت که کالاهایی همچون ماشین ظرفشویی، رایانه و ویدئو، اشیاء مصرفی شناخته میشوند. اینها کالاهایی هستند که هم شکل فیزیکی داشته و هم معنای هویتی، زیبایی و مصرفی دارند. مصرف، تنها به کالهای ملموس محدود نمیشود، بلکه خدمات و فراغت، که سبک زندگی هستند را نیز در بر میگیرد.
سلامت و سیاست اجتماعی: یک هدف متحرک
این فصل به بررسی روند تحولات مصرفگرایی در سیاست رفاه اجتماعی و سلامتی انگلستان میپردازد و برونداد آن گاهشمار تغییرات سلامتی و سیاست اجتماعی است که برای افراد مسن معنادار است. نمودار این فصل، نشاندهندهی توسعه و گسترش دولت رفاه بعد از جنگ است که از اواخر 1940 آغاز شده و تا اواسط 1970 ادامه دارد و همچنین بحران دولت رفاه و نتیجهی اصلاحات سیاست رفاهی که در سالهای 1980 و 1990 است.
نتیجهگیری
این کتاب به رشد درگیر شدن با جامعهی مصرفی در میان گروههای سالمند در چهل سال آخر قرن بیستم پرداخته است. هرچند که این درگیری، متغیر و ناموزون بوده است و روی هم رفته تمایل به سمت افزایش مالکیت و هزینه برای کالاهای مصرفی در این دوره است. این تغییرات در الگوهای مصرف در میان جمعیت سالمندان نیز به طور عمیقی خود را در جامعهی بریتانیا نشان داده است. این موضوع شامل کاهش چشمگیر جمعیت شاغل در مراکز صنعتی و تغییر در دستیابی به آموزش و الگوهای تحرک شغلی و همچنین تغییرات در روابط جنسیتی و فضاهای خصوصی و عمومی نیز هست. پیشنهاد ما این است که در گذر به سمت مدرنیته است که میتوانیم این تغییرات را در زندگی سالمندان بفهمیم.
این روند افزایش ناهمگن در جمعیت سالمند و افزایشی مشابه در جمعیت کل، نتایج عمیقی در تجربهی سالمندی در جامعهی مدرن به همراه داشته است. به ویژه، شرایط مدرنیته اخیر، موجب افزایش فردگرایی شده و حساسیت مدرنی که به واسطهی هویت فردی ساخته شده است باعث بقای انواع سبک زندگی است. سبکهایی که خودشان به طور فزایندهای توسط فرهنگ مصرفی شکل گرفته و کالایی شدهاند. موضوع سطوح درآمد و هزینه در میان سالمندان، مانند دیگران نیست. به همین دلیل طنین گستردهای برای مطالعهی افراد مسن وجود دارد.
Aging in a Consumer Society: From Passive to Active Consumption in Britain, (2008), Ian Rees Jones, Martin Hyde, Christina R. Victor, Richard D. Wiggins, Chris Gilleard and Paul Higgs, The Policy Press, University of Bristol.