وضعیت نرخ تورم در جهان و ایران
یکی از مهمترین دغدغه های اصلی کارشناسان، سیاستگذاران و مردم را می توان رشد قیمت ها و یا همان تورم دانست. تورم از آن جهت دارای اهمیت فراوان برای اقتصاددانان و سیاستگذاران است که بروز آن آثار نامطلبوبی چون نابرابری توزیع درآمد به نفع صاحبان دارایی و به زیان شاغلین با درآمد ثابت، افزایش نااطمینانی و بیثباتی اقتصاد کلان و در نتیجه کوتاهتر شدن افق برنامه ریزی و کاهش سرمایهگذاری و حتی رشد اقتصاد را دارد.
1-اهمیت شاخص نرخ تورم
نرخ تورم، یکی از شاخصهای کلان اقتصادی محسوب میشود واز اینرو برای کشورها حائز اهمیت فراوان است. این شاخص تاثیر مستقیمی بر معیشت و قدرت خرید مردم دارد. بدین معنی که افزایش نرخ تورم موجب توزیع نابرابر درآمد و ثروت در بین مردم، تضعیف اقشار متوسط و ضعیف جامعه میشود. همچنین باید افزود، عدم دستاوردهای مناسب نسبت به مهار نرخ تورم، محدود سازی شرایط سرمایهگذاری، گسترش عدماطمینان اقتصادی و کاهش رشد اقتصادی را در بر دارد. از اینرو مهار نرخ تورم همواره یکی از دغدغههای دولتها و سیاستگذاران محسوب میشود و مهار آن نیز یکی از نمادهای مهم در جهت معرفی توانمندی دولتها و نخبگان سیاسی است.
2- عوامل شکل گیری تورم
در خصوص عوامل شکل گیری تورم، تئوریهای مختلف وجود دارد که میتوان آنها را در تئوریهای« فشار تقاضا»، «فشار هزینه تولید»، «عوامل روانی» و« ساختاری» دسته بندی نمود. تورم ناشی از فشار تقاضا میتواند ناشی از سیاستهای مالی و پولی انبساطی از سوی دولت باشد. تورم ناشی از فشار هزینه تولید شامل شوکهای طرف عرضه مانند افزایش دستمزد نیروی کار و نهادههای تولید از جمله حاملهای انرژی و همچنین کاهش بهرهوری میشود. عوامل ساختاری نیز به کسری بودجه دولتها و رشد و توسعه نامتوازن در بخشهای مختلف اقتصادی بازگشت دارد.
3- نظریه پولی تورم
از نظریههای مختلف که در خصوص تبیین تورم ارائه شده است، نظریه «پولی» تورم از اهمیت ویژهای برخورداراست. این نظریه نرخ رشد نقدینگی را با توجه به نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، عامل تعیینکننده در نرخ تورم میداند. در دیدگاه اقتصاددانان پولگرا، افزایش حجم پول اگرچه در کوتاهمدت میتواند اثرات محدودی بر تولید داشته باشد، اما در میانمدت و بلندمدت به افزایش تورم میانجامد. همچنین آنها اعتقاد دارند که تورم مستمر و پایدار در کشورهای مختلف جهان ، همواره با افزایش حجم پول بوده است.«از نظر تاریخی، تغییرات اساسی در قیمتها، همزمان با تغییرات اساسی در مقدار پول نسبت به تولید به وقوع پیوسته است. وقتی قیمتها بهطور اساسی بالا رفتهاند، مقدار پول نیز نسبت به تولید افزایـش افزایـش یافتـه است». اقتصاد دانـان پول گرا، بر
لزوم تعمیم این تجربه در تمامی کشورها تاکید دارند.
با نگاهی به نقشه تورمی جهان و بررسی وضعیت پولی و تورمی کشورها، میتوان گفت نمونههای تائیدی و تجربی فراوانی وجود دارد که پشتوانههای محکمی برای نظریه پولی بودن تورم و همچنین وجود رابطه مستقیم بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم محسوب میشوند. بررسیها نشان میدهد کشورهایی که در 10 سال اخیر به صورت میانگین نرخ رشد نقدینگی بالاتری را تجربه کردهاند، نرخ تورم بالاتری نسبت به سایر کشورها داشتهاند که مباحث جداگانهای را طلب میکند.
امادرخصوص تعمیم اثرگذاری افزایش حجم پول ونقدینگی بررشد نرخ تورم، بایدبه دونکته مهم توجه داشت:
3-1- برقراری رابطه میان رشد پول و تورم، به معنی رابطه «یک به یک» بین آنها نخواهد بود. بلکه این رابطه گویای اینست که رشد حجم پول مهمترین و اصلیترین عامل در ایجاد تورم است.
3-2- افزایش رشد حجم پول، اثرات خود را بر افزایش سطح قیمتها و تورم، با وقفه و فاصله زمانی آشکار میسازد که در هر یک از کشورها متفاوت است.
4- وضعیت عمومی نرخ تورم در جهان
با مروری به عملکرد کشورها، این نکته بدست میآید که اکثر کشورهای جهان در طی سه دهه اخیر(2014-1980) نرخ تورم دو رقمی را به نرخ تورم یک رقمی کاهش دادهاند. نمودار توزیع تورمی جهان در سال 2014 نشان میدهد که از 171 کشور مختلف در جهان که آمار تورم آنها در دسترس بوده است، حدود 101 کشور( 59 درصد) دارای تورم زیر 5 درصدی و 42 کشور( 24 درصد) دارای تورم 5 تا 10 درصدی هستند. همچنین حدود 8 کشور ( 5 درصد) دارای تورم منفی و حدود 20 کشور (12درصد) نیز دارای تورم دو رقمی میباشند. براساس آمار صندوق بینالمللی پول، میانگین تورم جهانی در سال 2014، معادل 8/3 درصد بوده است. در این بین تورم کشورهای در حال توسعه و نوظهور 5/5 درصد و تورم کشورهای توسعهیافته 6/1 درصد بوده است.
اما بموازات نکات مزبور، وضعیت متناقضی در میان کشورهای دارای تورم دو رقمی وجود دارد. بدین معنی که تعدادی از کشورهایی که تورم دو رقمی دارند، دارای تولید ناخالص داخلی «پائین» و اقتصاد «ضعیف» هستند که از آن جمله باید به کشورهایی همچون «سودان»، «مالاوی»، «غنا»، «مغولستان»، «گینه» و «مصر» اشاره داشت. تعدادی دیگر نیز برغم اینکه دارای تولید ناخالص داخلی «بالا» میباشند، تورم دو رقمی دارند که از آن جمله باید به ونزوئلا با تورم حدود 50 درصدی و ایران با تورم حدود 18 درصدی، اشاره نمود. لازم بذکر است که در میان کشورهای دارای تولید ناخالص داخلی بالا(جز سی کشور اول دنیا)، تنها ونزوئلا و ایران دارای تورم دو رقمی میباشند.
مجله معتبر اکونومیست، وضعیت «نرخ تورم» بیش از یکصد کشور مختلف را برای سال 2015 پیش بینی کرده است که در جدول ذیل به رتبه بندی و وضعیت «تعدادی» از آنها اشاره میشود.