هزینه - فایده توافق هستهای برای ترکیه
دکتر اسدالله اطهری
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه
ایران و ترکیه بهعنوان دو کشور باسابقه تاریخی در منطقه علاوه بر اشتراکات فراوان، اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند؛ به خصوص در چند سال اخیر و به دنبال وقوع تحولات در کشورهای عربی، مواضعی که تهران و آنکارا اتخاذ کردند در اغلب موارد متفاوت از هم بود. در یمن، سوریه و عراق این اختلافات بسیار آشکار شد. در رابطه با سوریه و به دنبال ناآرامیهای اخیر در این کشور، ترکیه نیز در جبهه مخالفان اسد قرار گرفت و حمایتهای گستردهای از اپوزیسیون انجام داد. این در شرایطی است که سوریه یکی از همپیمانان اصلی ایران در منطقه است و همین سیاست ترکیه موجبات ناخرسندی جمهوری اسلامی را فراهم کرد. در حوزه یمن نیز ترکیه از حملات سعودی علیه حوثیها حمایت کرد و در کنار عربستان قرار گرفت.
همچنین اردوغان طی سخنانی اخیرا از ایران خواسته بود که نیروهایش را از یمن خارج کند در حالی که ایران در یمن اصلا نیرویی ندارد. در عراق هم با وجودیکه اغلب کشورهای دنیا به نقش سازنده ایران در مبارزه با داعش اذعان کرده بودند، باز ترکیه در این خصوص ابراز نگرانی کرده بود. درواقع ترکیهایها نگران افزایش نفوذ و قدرت منطقهای ایران هستند. صحبتهای اخیر اردوغان مبنی بر اینکه ایران در مبارزه با داعش هدفش این است که بعدها جای داعش را در منطقه بگیرد حاکی از نگرانیهای آنها است. البته این مساله را نیز باید مدنظر داشت که ترکیه از سال 2011 وارد دوران نئوعثمانیگری شد که در پی آن یک سیاست خارجی تهاجمی و ایدئولوژیک را در پیش گرفت. این سیاست خارجی به ضرر ترکیه بود. زیرا این کشور بدون داشتن تجربه و ارزیابی کافی در بسیاری از کشورها ورود پیدا کرد و در نهایت نیز با شکست خارج شد. زمانی که ترکیه به لیبی وارد شد پس از مدتی شاهد فروپاشی این کشور بودیم. در تونس نیز دخالت کرد و چندی بعد تونسیها اعلام کردند که ترکیه از تروریسم حمایت میکند؛ در مصر نیز حمایتش از محمد مرسی راه به جایی نبرد و در نهایت در این کشور کودتا صورت گرفت و اخوانالمسلمین برکنار شد. بنابراین با در کنار هم قرار دادن این موارد متوجه میشویم که سیاست خارجی ترکیه با مبنای ایدئولوژیک تاکنون به بن بست رسیده و اشتباه بوده است. در عین حال اگر ایران و ترکیه بهعنوان دو کشور تاریخی رقابتهایی با یکدیگر داشته باشند اصلا عجیب نیست، اما دو طرف باید حوزههای نفوذ هم را به رسمیت بشناسند تا به روابط دوجانبه آسیبی وارد نشود. باوجود اختلافات ذکر شده میان ایران و ترکیه اما میزان اشتراکات میان دو کشور بر این اختلافات غلبه کرده و به همین خاطر است که شاهد همکاریهای فزاینده دو کشور در زمینه اقتصادی و انرژی هستیم. همچنین ایران و ترکیه در سطح بینالملل نیز تاکنون مواضع متناسبی برای صلح و ثبات جهانی اتخاذ کردهاند. در بعد دیگر روابط دو کشور باید به مساله هستهای ایران اشاره کرد. ترکها روی این مساله که اگر توافقی میان ایران و قدرتهای جهانی حاصل شود چه روندی را باید در پیش بگیرند، خیلی کار کردهاند و ارزیابیهای بسیاری در این خصوص داشتهاند. در نهایت آنها به این نتیجه دست یافتند که اگر ایران با گروه 1+5 به توافق برسد «فرصتها و تهدیدهایی» متوجهشان خواهد شد که البته فرصتها را بیشتر دیدند. ترکیه پیش از این خواهان آن بود که در زمینه مذاکرات هستهای ایران میانجیگری کند و امروز نیز از بیانیه حاصل شده در سوئیس استقبال کرده است. اگر توافق هستهای میان ایران و 6 قدرت جهانی حاصل شود و به دنبال آن روابط ایران و اروپا به سمت بهبود رود، ترکیه میتواند به «پلی» میان ایران و غرب تبدیل شود. همچنین دو کشور که تاکنون در زمینه سرمایهگذاری و حوزه نفت و گاز با هم همکاریهای گستردهای داشتهاند، پس از برداشته شدن تحریمها میتوانند این همکاریها را افزایش دهند. بنابراین این فرصتها برای آنکارا وجود دارد اما در مقابل این تهدید نیز وجود دارد که گروهها و شرکتهای تجاری ترکیه باید بر سر جذب ایران با شرکتهای اروپایی وارد رقابت شوند. زیرا در صورت حصول توافق و لغو تحریمها قدرت انتخابی ایران افزایش پیدا میکند و رقابتها بر سر بازار ایران در بین دیگر کشورها افزایش مییابد. در نهایت یک مساله را نیز باید یادآور شوم که هرچه قدر روابط تجاری و اقتصادی میان کشورها افزایش پیدا کند در مقابل اختلافاتشان کاهش مییابد.