سکهمنحصربهفرد ساسانیان
اشاره: شاپور یکم، پسر اردشیر ساسانی در 12آوریل سال 240 میلادی تاجگذاری کرد. او یکی از فرمانروایان بزرگ روزگار خود بود. آرمینه زهرابیان پژوهشگر ارشد بخش سکهشناسی موزه تاریخ ارمنستان در مقالهای به یکی از سکههای دوران شاپور اول پرداخته که بخشهایی از آن را با ترجمه محمد افقری میخوانید:
اخیرا بخت آن را داشتهایم که یک سکه منحصر به فرد از شاپور اول را مشاهده کنیم. متاسفانه موقعیت این سکه در حال حاضر بر ما معلوم نیست. در نگاه اول این سکه مانند سکههای معمول عصر شاپور اول به نظر میرسد (به ویژه در بررسی پیکرنگاری). ولی دقت در بعضی جزئیات این گمان را به وجود میآورد که این سکه برای موقعیت به خصوصی ضرب شده باشد. شاپور اول از ابتدای حکومتش سیاست منطقهای پادشاه پیش از خود، اردشیر اول را پی گرفت. یکسری از پیروزیها در برابر امپراتوری روم راه را برای فتح ارمنستان باز کرد که پیروزی اصلی ایران ساسانیان در غرب بود. شاپور اول پیروزیهای شکوهمندش را در تندیسهای سنگی به نمایش گذاشت و درنتیجه توفیق سیاستش عنوان جدید «شاهنشاه ایران و انیران» را به دست آورد. ت. نولدکه نوشته است: «در کتیبهها، شاپور اول خود را شاهنشاه ایران و انیران و پدرش را تنها شاهنشاه ایران خوانده است. پس میتوان چنین نتیجه گرفت که شاپور اول بسیار فراتر از مرزهای قلمروی خود، خارج از سرزمینی که در آن زمان ایران مینامید قدم گذاشته بود. این میتواند به ارمنستان اشاره داشته باشد، همینطور به سرزمینهای دوردست شرق.» شاپور اول سلسله آرساسیدهای ارمنی را سرنگون ساخت و از آن پس به مدت ۲۶ سال عنوان پادشاه کبیر ارمنستان از آن شاهزادههای ساسانی شد. به احتمال زیاد شاپور پس از پیروزیهایش بر رومیها، بر تخت پادشاهی ایران، جسارتی بیش از پدرش در خود احساس میکرد.
هدف اصلی شاپور در شرق تسخیر امپراتوری کوشانی بود. شاپور در کتیبه نقش رستم تاکید کرده که کوشانشاه به شاپور تسلیم شده است: «به حاکمیت ما گردن نهاد و ناگزیر باید به ما خراج میپرداخت.» با این حال ما هرگز در کتیبههای شاپور اول به موردی بر نخوردهایم که از شاهزادگان ساسانی بهعنوان کوشانشاه یاد شده باشد. این به آن معنا است که امپراتوری کوشانی در قلمروی حکومت ساسانیان در نیامده بود. فرای میپندارد: «گزارش طبری در این باب که پادشاهان کوشانیان، توران و مکران برای ابلاغ تابعیت خود مامورانی به نزد اردشیر فرستادند صحت داشته است.»
سکههای شاپور اول، با وجود تمایز او از افراد پیش از خود، گونههای متمایزی نیستند. این مساله بار دیگر ثابت میکند که شاپور اول نیاز چندانی به تصدیق حقانیت قدرت خود بهعنوان پایهگذار سلسله اردشیر نداشته است. شاپور، تصویر اهورامزدا را از نقشبرجستههای سنگی به پشت سکهها برد و نهایتا آیین زرتشت را مذهب رسمی کشور اعلام کرد.
عموما، پادشاهان ساسانی بهطور بیقاعده سکههای طلا ضرب میکردند. سکههای طلا و نقره پیکرنگاری یکسان دارند. در این نمونه، نیمتنه شاه رو به سمت راست دارد. تاج شاهی روی سرش متشکل از تارکی است با روبانهایی که از گردی تاج آویزان است. سکه پوشیده از پارچهای ابریشمی است که با نقطه چینهای سهتایی تزئین شده است. لالههای مزین به مروارید که از نمای جلو تصویر شده، گونهها را پوشانده است. موهای شاه مجعد است و محاسنش با یک جفت روبان کوچک جمع شده است. در حاشیه سکه نوشته شده: «شاپور مزداپرست، شاهنشاه ایران که نژاد از ایزدان دارد.»
گرچه آرایش کلی پشت سکه گونههای متداول عصر شاپور اول را تداعی میکند، بعضی جزئیات آن از گونههای معمولی متفاوت است. آتشدان به شکل ستون بلندی است که سرستون و قاعده آن از کندهکاری گشته است. وسط ستون یک ترکیب قرص و هلال تصویر شده است. این اولین نمونه از سکههای ساسانی است که در آن روی ستون آتشدان چنین علامتی دیده میشود.
این علامت را میتوان نماد نظامی سلسله ساسانیان دانست که از شاهان پارس به آنها رسیده بود. شاهان ساسانی نه تنها قدرت مادی و دنیوی، بلکه قدرت روحی و معنوی موبدان معبد آناهیتا در استخر را نیز به ارث بردهاند. پس الههای که بیش از همه مورد ستایش پارسیان بود، خدای محافظ سلسله ساسانیان شد. آناهیتا حافظ تلفیق سه امر مهم است: حاصلخیزی، ارتش و حمایت از خاندان پادشاهی.
ترکیب قرص و هلال را میتوان بر تاج شاهان پارسی دید (ناپات، اوتوفرادات سوم، منوچهر دوم و منوچهر سوم). این علامت روی سکههای زمان شاهان الیمید هم دیده میشود (کمنشکر-ارد، فرهاد، ارد سوم). در این ترکیب که آن را از دورههای تاریخی پیشتر میشناسیم، قرص سمبل سیاره زهره و هلال نشان الهه حاصلخیزی است.
در پندار اساطیری زردشتیان، سیارهها نیروی مخربی دارند که برای انسان خطرآفرین است. به علاوه، یکی از نقشهای اصلی هفت ایزد اصلی، خنثی کردن اثر منفی سیارات است. هر سیاره به نام خدایی که زمین را از اثر شوم آن در امان میداشت خوانده میشد. از این منظر، آناهیتا نگهبان سیاره ونوس بود.۳ در دوره هلنیستی، آناهیتا به تدریج با آرتمیس، دایانا و آتنا شناخته میشد.۴ محقق ارمنی اسطورهشناسی، گووند آلیشان مینویسد: «پارسها مثل دیگر ملل شرقی، ستاره آروسیاک (سیاره ونوس) را ناهید (آناهید) مینامند. پرستش آناهید، مثل آرتمیس، فراگیر بود. در پیکرنگاری پارسی، آناهید با یک قرص و هلال و گلی در دست به تصویر کشیده میشود.»۵ در آن واحد، آناهید، به همراه آتنا مینروا، نقش ارتشی و نظامی هم داشت.
نماد آناهیتا روی ستون که به کارکرد نظامی الهه اشاره دارد و در عین حال نماد نقش او بهعنوان ایزد حفظ سلسله ساسانی است، احتمالا مربوط به حمله موفقیتآمیز شاپور به شرق است.
وزن سکه (2/ 8 گرم) نشان میدهد که متعلق به سیستم پولی کوشانی است. چون وزن استاندارد یک دینار طلای کوشانی از نمونه ساسانی آن بیشتر است. وزن یک دینار طلای ساسانی، مطابق سکههای طلای رومی، حدود ۷ گرم است. تصور میکنیم این نوع سکه احتمالا در مرو ضرب میشده است.
به عقیده ما این سکه طلا نمونه به خصوصی است و نمایانگر سیاست شاپور اول در شرق و نبرد او با کوشانشهر است. احتمالا شاپور میخواسته است با ضرب این سکه نشان دهد که نماد اصلی قدرت کوشانیان اینک در دست او است و او حاکم مطلق است، در حالی که حاکمان ایالات شرقی تابع اویند.