جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

 بزرگ‌ترین مهاجرت داوطلبانه مردم در سال‌های اخیر را می‌توان سال‌های بین 1850 تا 1914 دانست که سالانه حدود یک میلیون نفر خود را به جای جدیدی می‌رساندند. گزارش بانک جهانی در این مورد نشان می‌دهد حدود 10 درصد جمعیت جهان در این دوره زمانی در حال مهاجرت بوده‌اند، در حالی که امروز این نرخ به سه درصد رسیده است. افزایش روزافزون رفاه، کاهش هزینه‌های حمل و نقل و کاهش ریسک مهاجرت، همه کمک کردند تا در این دوره مهاجرت دسته‌جمعی امری آسان‌تر باشد و دقیقاً در همین زمان سیستم‌های رسمی صدور ویزا برای کنترل جریان مهاجرت مردم در سراسر مرزهای ملی پایه‌گذاری شد. اثرات دور اول مهاجرت را می‌توان در ترکیب جمعیتی بسیاری از کشورهای نیمکره غربی دید. در بخش دوم قرن نوزدهم، به عنوان مثال، نزدیک به 15 درصد جمعیت ایالات متحده خارجی متولد کشورهای دیگر بودند. اکثریت قریب به اتفاق این مهاجران از اروپا بودند به خصوص مهاجران ایرلندی و ایتالیایی و بعد از آن مهاجران روس، یهودیان شرق اروپا، چک، اسلواک، لهستانی و آلمانی. بیشتر شهروندان کنونی ایالات متحده محصول این دوره تاریخی هستند. در همان زمانی که مهاجرت در قرن نوزدهم از سمت اروپاییان به آمریکا افزایش یافت، مهاجران چینی و ژاپنی نیز شروع به آمدن به سواحل غربی آمریکا از هاوایی کردند اما همین موضوع با سیاست‌های محدود‌کننده مهاجران آسیایی که چینی‌ها، ژاپنی‌ها و در نهایت تمام مهاجران آسیایی در قرن بیستم را نشانه گرفته بود، همزمان شد. در همین حال، در جای دیگری از نیمکره غربی، کشورهای در حال توسعه‌ای مانند آرژانتین، برزیل و شیلی به دلیل تسهیل سیاست‌های مهاجرتی با موج بزرگی از مهاجران اسپانیایی و پرتغالی روبه‌رو بودند. که البته در این میان مهاجرانی از آلمان، بریتانیا، لهستان، چین و ژاپن نیز بودند.
این موج مهاجرت به دنیای جدید، واکنش‌های زیادی را هم در برابر مهاجران از سوی مردم بومی برمی‌انگیخت؛ در ایالات متحده مهاجران به دلیل جرم و جنایت، گسترش بیماری و تداوم فقر در مراکز شهری مورد سرزنش واقع می‌شدند. علاوه بر این مهاجران یک جمعیت بزرگ و خستگی‌ناپذیر را تشکیل داده بودند که به نظر برای هر نوع درگیری‌های اجتماعی آماده به نظر می‌آمدند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۶
مهدی اشرفی وند
نمایی از یک کارخانه نساجی قدیمی

 

 

 

 

 

 

 

 

علی‌اکبر تشکری
علی‌اصغر چاهیان
مرتضی قلی‌خان هدایت دومین پسر مخبرالدوله در شعبان 1273 متولد شد (چرچیل، 1369:114). در هفت سالگی در ردیف غلام بچگان سلطنتی درآمد و صرف و نحو عربی و مقدمات را فرا گرفت. 
در مسافرت ناصرالدین شاه به عتبات (1287 ق) همراه با برادر کوچک‌ترش مهدی قلی‌خان (مخبرالسلطنه آینده) جزو غلام بچگان موکب شاه بود (هدایت، 5:1355؛ هدایت، 1363 الف: 99؛ محیط مافی، 174:1363). در 1288 ق وارد دارالفنون شد و متکی بر موقعیت پدر و عمویش، جعفرقلی‌خان نیرالملک، (حسینی فسایی، 2:1378/ 1120) عازم اروپا شد (هدایت، 5:1355؛ هدایت، 1363 الف: 99؛ محیط مافی، 174:1363؛ چرچیل، 114:1369). در نخستین سفر اروپایی ناصرالدین شاه (1290 ق/  1873 م) مخبرالدوله، که از ملازمان بود، مرتضی قلی خان را نیز برای تحصیل در لندن با خود برد. اما در برلن طی دیداری با ورنر سیمنس (Werner Siemens)، معلم مدرسه برلن و از دانشمندان برجسته آلمان در زمینه تلگراف، او را به یکی از نزدیکان سیمنس سپرد (هدایت، 5:1355). مرتضی قلی‌خان پس از پنج سال اقامت در آلمان در 1295 ق به تهران بازگشت و این بار برادرش مهدی قلی خان را نیز برای تحصیل به برلن برد (هدایت، 10:1355؛ محیط مافی، 174:1363). سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا (1295 ق/  1878 م) و اقامتی چند روزه نزد گیوم (gume) اول، فرصتی به صنیع‌الدوله داد تا در مقام منشی و مترجم شاه خود را جلوه‌گر سازد (هدایت، 26:1355؛ هدایت، 1363 الف: 103؛ چرچیل 114:1369).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۵
مهدی اشرفی وند

قریب به 80 سال پیش از آنکه محمدجواد ظریف در لوزان پشت میز مذاکره بر سر حقوق هسته‌ای با جان کری آمریکایی بنشیند، عبدالحسین تیمورتاش در همان شهر پشت میز مذاکره با سر جان کدمن انگلیسی نشست، تا از حقوق ایران در مساله نفت و حق مالکیت ایران بر سر بحرین و جزایر تنب و ابوموسی دفاع کند.
طی سال‌های 1307 تا 1311، سلسله مذاکراتی در مورد حقوق ایران در مسائل نفت، بحرین و جزایر میان ایران و انگلستان صورت گرفت که تیمورتاش وزیر دربار رضاشاه و نماینده تام‌الاختیار او در سیاست خارجی، نهایت تلاش خویش را برای احقاق حقوق ایران معطوف داشت.

■■■
  
وزیرمختار انگلیس در یکی از گزارش‌های خود با تعجبی آمیخته به تحسین از پشتکار و فعالیت تیمورتاش برای حل این مسائل صحبت می‌کند و به مافوقش وزیر خارجه انگلیس می‌نویسد:
«...تیمورتاش از نظر روحی خسته است و میزان کار شبانه‌روزی‌اش در حدی است که یک وزیر اروپایی حتی تصورش را هم نمی‌تواند بکند. به عکس وزرای ما منشی مخصوص ندارد و نامه‌هایی را که به من می‌نویسد، یا خودش تایپ می‌کند یا همسرش و این کارها را هم اغلب در نخستین ساعات بعد از نصف شب انجام می‌دهد. خانم وزیر دربار دلیل این عمل را برایم توضیح داد و گفت که شوهرش به غیر از خود او، به هیچ‌کس دیگری اعتماد ندارد. در حال حاضر علاوه بر مسائل گوناگون که من مشغول مذاکره با این مرد درباره آن هستم، خبر دارم که ایشان مذاکرات دیگری را هم برای بستن پیمان‌های تجاری با آلمانی‌ها و شوروی‌ها به مباشرت مستقیم خودشان انجام می‌دهند.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۲
مهدی اشرفی وند

نگار شیخان

34356191_26045487abdfe.jpg

تئاتر در زمان قاجار و برای اولین‌بار از ناحیه روسیه وارد ایران شد. گیلان به علت همجواری با این کشور و تاسیس کنسول‌گری تبدیل به محل رفت و آمد تجار، بازرگانان و روشنفکرانی شد که از قفقاز و بادکوبه به این منطقه می‌آمدند. پس از دوره مشروطیت گروه‌های روشنفکری به دلیل نیاز مالی برای فعالیت‌های فرهنگی خود نمایشنامه‌های خارجی را ترجمه می‌کردند تا بتوانند درآمد ناشی از آن را صرف فعالیت‌هایی کنند که بودجه کافی برای آن در اختیار نداشتند.

 

همچنین در کنار این گروه ارمنیان گیلان نیز بودند که با اجرای تئاتر عایدی ناشی از آن را صرف ساخت مدرسه و مرمت کلیسا می‌کردند. در اینجا می‌توان اینطور برداشت کرد که برای بالا بردن درآمد حاصل از فروش بلیط، باید نمایشنامه‌هایی اجرا می شد که موجب علاقه‌مندی و جذب مردم گیلان به هنر تئاتر شود. به استناد مدارک موجود، نخستین اجرای‌های نمایش در گیلان جهت بیان مضامینی اخلاقی و اجتماعی استفاده شد که به‌صورت مستقیم قادر به شرح آن نبوده و همچنین مردم به دلیل زبان ساده، آن را به خوبی می فهمیدند. استقبال از تئاتر، نه تنها امکان فعالیت‌هایی مانند ساخت مدارس را برای گروه‌های اجرا کننده فراهم می‌نمود؛ بلکه موجب علاقه‌مندی گیلانیان به هنر نمایش گردید تا جایی که آثار نمایشنامه‌نویسان بزرگی ترجمه و اجرا شد که نه تنها مورد استقبال مردم قرار گرفت، بلکه در دهه‌های بعدی سبب رشد و شکوفایی هنر تئاتر و نوشتن نمایشنامه‌هایی به زبان فارسی در گیلان گردید. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نقش اقتصاد را در رشد تئاتر گیلان در عصر قاجار مورد بررسی قرار می‌دهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۶
مهدی اشرفی وند

هوشنگ خسروبیگی
میثم غلام‌پور
دماوند در دوره قاجار برای مسافران، شهری محبوب به حساب می‌آمد. بدون تردید، یکی از عواملی که این شهر را در آن دوره به شهری دلپسند تبدیل کرده و آن را نزد مسافران خارجی و ایرانی محبوب و مورد توجه ساخته، آب و هوای فرح‌انگیز آن بود. 
گزارش‌های متعددی از سوی کسانی که دماوند آن زمان را دیده‌اند، معطوف به وصف آب و هوای این شهر است؛ مثلا، بروگش هوای دماوند را «بسیار لطیف و تمیز» خوانده (بروگش، 1367، 1/ 250)؛ روششوار دماوند را در هشت ماه سال، یکی از دلپسندترین نقاط می‌داند (روششوار، 1378: 50)، موریه مدعی است فتحعلی‌شاه دماوند را بهترین و خوش‌آب و هواترین اقامتگاه ییلاقی نزدیک تهران دانسته و آب خوب و هوای خوش آن را ستوده است (موریه، 1386: 2/ 391 و 392)؛ میرزا حسین‌خان دیوان‌بیگی از شهرت هوا و صفای آنجا نوشته (دیوان‌بیگی، 1382: 193) و عین‌السلطنه هم در توصیف دماوند پس از یک هوای بارانی می‌نویسد: «گمان می‌کنم هوای بهشت همین هواست» (عین‌السلطنه، 1374: 1/ 789). البته، در میان حجم قابل‌توجه تعریف‌ها تنها یکی دو مورد از آب‌وهوای دماوند گلایه داشتند؛ مثل آنجا که ناصرالدین‌شاه در یکی از اتراق‌هایش در دماوند هوای آن روز آنجا را مثل تهران گرم خوانده است (اسناد تاریخی خاندان غفاری، 1385: 2/ 142) یا در زمستان بسیار سرد توصیف کرده‌اند. با این حال، همین سرما نیز از جمله عوامل رونق تجاری دماوند بود، زیرا موجب تشکیل یخچال‌های طبیعی در کوهپایه‌های دماوند و نیز اطراف شهر دماوند می‌شد، به‌گونه‌ای که در فصول مختلف، یخ را از دماوند به تهران منتقل می‌کردند. به نوشته فوریه:
یخ نیز مثل آب در ممالک گرم مخصوصا ایران اهمیتی خاص دارد و بیشتر آن را از کوه‌های البرز به‌خصوص دماوند می‌آورند و تقریبا تمام مدت سال قاطرها آن را از دماوند به طهران می‌رسانند و مردم عادت دارند که حتی زمستان هم شربت و آب را با یخ استعمال کنند (فوریه، 1385: 137).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۵
مهدی اشرفی وند

محمد علاف‌پور
107 سال از زمانی می‌گذرد که برای نخستین‌بار نفت ایران در عمق 338 متری سطح زمین از چاه شماره یک مسجد سلیمان در منطقه نفتون فوران کرد و نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران شد. 
به دنبال واگذاری امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت به «ویلیام ناکس دارسی» ‌انگلیسی و پس از پنج سال جست‌وجو، کشورمان و البته خاورمیانه در پنجم خرداد 1287 خورشیدی مصادف با 26 مه 1901 میلادی گرمی طلای سیاه را لمس کرد.
اکتشاف نفت در مسجدسلیمان این شهر را به اولین شهر نفتی ایران و پایتخت نفت در سرزمین کهن و باستانی ایران زمین و خاورمیانه بدل کرد تا این مهم، فصلی جدید و درخشان در جنوب و در راستای پیشرفت ایران باشد.
25 سال پس از فوران نفت در قاره آمریکا، شرکتی تجاری در استان بوشهر امتیاز نامه‌ای را از ناصرالدین شاه دریافت کرد که به نخستین امتیازنامه اکتشاف نفت «ایران» معروف شد؛ آلبرت هوتز هلندی با میانجی‌گری هموطن خود «هوتوم شیندل» که در آن موقع به‌عنوان مهندس معادن در وزارت معادن ایران کار می‌کرد و از وجود منابع سوخت زیرزمینی از قبیل قیر و زغال سنگ و نفت در این منطقه باخبر شد، به اکتشاف نفت در کشور پرداخت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۱
مهدی اشرفی وند

تجربه انجمن‌های بلدی

نویسندگان: حسین آبادیان/ محمد بیطرفان
اگرچه درباره ابعاد سیاسی و نظری جنبش مشروطه ایران بحث و بررسی‌های فراوانی صورت گرفته است، محققان کم‌شماری به دستاوردهای اجتماعی این جنبش توجه کرده‌اند.
 به واقع، بعد از دوره مشروطه، نهادهایی در تهران و برخی از شهرهای بزرگ کشور، مثل اصفهان، رشت، انزلی و مشهد شکل گرفت که در نوع خود بی‌نظیر بودند و تجربه‌های منحصربه‌فرد در تحولات ساختارهای اجتماعی ایران به شمار می‌رفتند. یکی از این نهادها که می‌توانست مشارکت جمعی وسیعی به همراه داشته باشد و با اتکا به الگوهای جدید مدیریتی، زندگی شهرنشینان را نظم و نسق بخشد، اداره‌های بلدیه بود. اداره‌های مزبور در دوره مشروطه جایگاه حقوقی مشخصی نداشتند، یعنی با اینکه تشکیل آنها برای رتق‌وفتق امور زندگی مردم شهرنشین و بر اساس مصوبات مجلس شورای ملی اول بود؛ هیچ‌گاه جایگاه حقوقی لازم را به دست نیاوردند. از نظر مالی، وضعیت آنها نامشخص بود؛ به عبارتی، معلوم نبود بودجه‌های ادارات بلدی باید از کجا تامین شود. در این زمینه،  همیشه بین وزارت داخله و وزارت مالیه کشاکش بود. به علاوه، حکام ایالات و ولایات با این انجمن‌ها در ستیز بودند و وجاهت قانونی آنها را با چالش مواجه می‌ساختند. از همه اینها مهم‌تر، رفتار مردم عادی بود که برخی مصوبات انجمن‌های بلدی را نقض می‌کردند، زیرا این مصوبات نظم و انضباط شهری را سرلوحه کار قرار می‌داد و این موضوع برای مردمی که به بی‌نظمی عادت کرده بودند امری پذیرفتنی نبود. بنابراین، علاوه بر اجحاف حکام به انجمن‌های بلدی توده‌های مردم نیز، با نادیده گرفتن مصوبات این انجمن‌ها، باعث ناکارآمدی نظام جدید مدیریت شهری می‌شدند و این چیزی جز هرج و مرج و قانون‌گریزی به ارمغان نمی‌آورد. مقاله حاضر این پرسش‌ها را مطرح می‌کند که ضرورت‌ها و الزامات تشکیل انجمن‌های بلدی چه بود؛ نقش این انجمن‌ها در نظام مدیریت شهری چگونه بود؛ علل و عوامل شکست اقدامات این انجمن‌ها چه چیزهایی بودند. روش تحقیق مقاله حاضر تحلیل محتوای مطالب ذی‌ربط در منابع گوناگون، نظیر اسناد و مطبوعات و کتاب‌های منتشر شده است. با رویکرد مقاله کنونی به نظر می‌رسد مطلبی درباره نظام مدیریت شهری دوره مشروطه منتشر نشده است بلکه هدف مقاله این است که نشان دهد نخستین تجربه مدیریت شهری در برخی شهرهای ایران چه سرانجامی یافت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۱۷
مهدی اشرفی وند

بازار سهام نیویورک، بزرگ‌ترین بازار سهام، از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در ایالات‌متحده آمر یکا و جهان در چنین روزی تاسیس شد. 
این بازار سهام در شماره ۱۱ وال‌استریت، منهتن جنوبی در شهر نیویورک واقع شده ‌است. در ۱۷ مه ۱۷۹۲، ۲۴ کارگزار بازار سهام در خیابان وال استریت نیویورک و زیر یک درخت نارون دور هم جمع شدند و توافق‌نامه‌ای را امضا کردند که به توافق نامه باتن وود یا درخت نارون مشهور شد. ۲۵ سال بعد، در هشتم مارس ۱۸۱۷ اعضای موسس این نهاد تصمیم گرفتند، تا با تهیه پیش نویس قانون، مراحل انجام معاملات را شفاف تر و قانونمند کنند و پس از آن نیز خود را به‌عنوان هیات امنای بورس اوراق بهادار نیویورک خطاب کردند و با تنظیم اساسنامه، شروع به کار بورس نیویورک را رسمیت بخشیدند. بازار بورس نیویورک به‌طور رسمی، برای اولین بار در ساختمانی اجاره‌ای، واقع در پلاک ۴۰ وال استریت توسط بازرگانان نیویورکی شروع به کار کرد. در آن زمان ریاست این بازار را فردی به نام آنتونی استکهلم در دست داشت و هر روز صبح لیستی از سهامی را که قابل خرید و فروش بودند اعلام می‌کرد. در آن زمان برای ورود به هیات مدیره بورس نیویورک نیاز به داشتن رای دیگر اعضا داشتند. علاوه بر این ورود به بازار مستلزم پرداخت پول برای خرید جایگاه بود. در سال ۱۸۱۷ هر جایگاه ۲۵ دلار و در ۱۸۲۷ هر جایگاه ۱۰۰ دلار ارزش داشت. پس از آنکه ساختمان اولیه واقع در پلاک ۴۰ وال استریت در آتش‌سوزی بزرگ‌ سال ۱۸۳۵ تخریب شد، این نهاد به مکانی موقتی انتقال یافت و در سال ۱۸۶۳ نام خود را از هیات امنای بورس اوراق بهادار نیویورک، به بورس اوراق بهادار نیویورک تغییر داد و در سال ۱۸۶۵ به ساختمان ۱۰ و ۱۲ خیابان براد نقل مکان کرد. بین سال‌های ۱۸۹۶ تا ۱۹۰۱ میلادی، ارزش بازار بورس نیویورک با رشد ۶ برابری رو به رو و همین امر موجب شد تا مقامات بورس نیویورک به فکر مکان تازه‌ای برای وسعت برنامه‌های خود باشند. به همین جهت طی فراخوانی از هشت طراح برجسته آمریکایی، شرکت طراحی نئوکلاسیک را انتخاب کردند، تا ساختمان جدید را برای آنها طراحی و تجهیز کند. از سوی دیگر، در همان سال (۱۹۰۱)، جی‌پی مورگان با ساخت یک شرکت چند میلیارد دلاری که یو. اس. استیل (یا «شرکت استیل آمریکا») نام داشت، به بورس نیویورک رونق بخشید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۱۵
مهدی اشرفی وند

 

 
کلمه ی اسکناس از زبان روسی وارد ایران شده است گفته می شود سابقه ی انتشار اسکناس در ایران قدمتی بالاتر از اروپا دارد.
 با به وجود آمدن طوایف و قبایل در بین انسان ها مبادله ی کالا به کالا رواج یافت .این مبادله با مشکلاتی همراه بودیکی از آن مشکلات این بود که فردی که کالایی داشت و به یک کالای دیگر نیاز داشت باید کسی را پیدا می کرد که کالای مورد نیاز او را داشته باشد و کالای این فرد را هم بخواهد تا با هم معاوضه کنند.برای رفع مشکلات ابتدا از فلز برای مبادله استفاده کردند و به فلزات گران بها و سبک وزن مانند طلا و نقره و مس روی آوردند.اما این روش هم مشکلاتی داشت  مثلا برای کشوری که وارداتش بیشتر از صادرات باشد در این صورت مخارج خارجی از دریافت هایی که از خارج بوده است ،می بایستی با طلا پرداخت شود،بنابراین طلا از کشور خارج می شود.

 

واژه ی پول


پول از یک کلمه یونانی OBOLOS  گرفته شده است .کریستین سن معتقد است کلمه پول در زمان اشکانیان  به ایران راه پیدا کرده است .سکه نام دسگاه آهنینی بود که برای مهر زدن در پول هایی که در میان مردم رواج داشت و با آن معامله می کردند،به کار می رفت بعد ها ان را اثر مهری می نامیدند که روی سکه ها حک می شد.اگر چه برای ما در عصر کنونی یک چنین ابداعی بسیار ساده به نظر می رسد،اما در زمان خودش بدون شک یک اختراع مهم تلقی می شده است. زیرا لازمه ی چنین تحولی یعنی انتقالاز سیستم پایاپای(مبادله ی کالا به کالا)به اقتصاد پولی نتیجه ی استدلال قوی و هوشیارانه ی مردمی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۲۲
مهدی اشرفی وند

در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۹، حق انتشار اسکناس از بانک شاهنشاهی سلب و به بانک ملی ایران واگذار شد.

انتشار پول کاغذی در قرون جدید از دوره انقلاب کبیر فرانسه آغاز شد. مجلس ملی فرانسه در 2 نوامبر سال 1789میلادی، طبق قانون همه املاک و اراضی متعلق به کلیسا را ملی اعلام کرد و آنها را به دولت آن کشور واگذاشت. دولت به وثیقه اراضی و املاک مزبور، پول کاغذی انتشارداد. نخستین بانکی که به چاپ اسکناس برای ایران پرداخت، بانک جدید شرق بود که مرکزش در لندن قرار داشت و اسکناس‌های چاپ‌شده توسط این بانک در بانک بازرگانی ایران انتشار می‌یافت. اسکناس‌های منتشرشده توسط این بانک از پنج قران به بالا بود. در سال 1267 هجری قمری، امتیاز چاپ اسکناس از بانک جدید شرق به بانک شاهی واگذار شد. بانک شاهنشاهی ایران طبق قرارداد رویترز حق انحصاری نشر اسکناس را داشت. این بانک می‌توانست تا800 هزار لیره انگلیسی (معادل 8/ 2 میلیون تومان به نرخ آن زمان) براساس پشتوانه طلا و نقره اسکناس منتشر کند، ولی انتشار بیش از این مبلغ منوط به اجازه دولت ایران بود.بانک شاهنشاهی تا سال 1309 شمسی به فعالیت خود در زمینه نشر اسکناس ادامه داد و در این سال امتیاز حق انحصاری نشر اسکناس از سوی دولت ایران به مبلغ 200 هزار لیره خریداری شد. در سال 1310 هجری شمسی حق انحصاری نشر اسکناس به مدت ده سال به بانک ملی ایران واگذار و مقرر شد تا پس از انقضای این مدت در صورتی که این حق لغو نشود، به همین ترتیب برای دوره‌های 10ساله بعد نیز عمل شود. سرانجام نخستین اسکناس‌های بانک ملی در اول فروردین ماه سال1311 هجری شمسی انتشار یافت. از آن تاریخ تا سه ماه اسکناس‌های بانک شاهنشاهی و بانک ملی همزمان رواج داشتند و از اوایل تیرماه آن سال اسکناس‌های بانک ملی به‌صورت تنها پول کاغذی ایران درآمد.

بانک ملی ایران تا سال 1339 هجری شمسی بنابر نیازهای اقتصادی کشور اقدام به نشر اسکناس می‌کرد، ولی در آن سال با تاسیس بانک مرکزی ایران، حق انحصاری نشر اسکناس به این بانک محول شد که تاکنون ادامه دارد.

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۴۶
مهدی اشرفی وند

به دنبال استعفای شریف امامی از سمت نخست‌وزیری، دکتر علی امینی در 16 اردیبهشت 1340، به‌عنوان نخست‌وزیر جدید انتخاب شد. 
علی امینی‌‌مجدی فرزند محسن‌خان امین‌الدوله (داماد مظفرالدین شاه) و فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه در سال ۱۲۸۴ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رشدیه و دوران متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند و در سال ۱۳۰۴ برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد. در سال ۱۳۱۰ پس از پایان تحصیلات در رشته حقوق و دکترا در رشته اقتصاد به ایران بازگشت. علی امینی پس از ورود به ایران وارد خدمت دولتی شد و در طی زمان مشاغل بسیاری را برعهده گرفت، از جمله خدمت در اداره کل تهیه قوانین، معاونت اداره کل انحصار تریاک، معاونت و ریاست اداره کل گمرک، مدیرکلی وزارت دارایی در مهر ماه ۱۳۱۸، معاونت دوم وزارت دارایی در سال ۱۳۲۰، معاونت نخست‌وزیر در کابینه قوام، ریاست هیات اقتصادی ایران و آمریکا، دبیرکلی شورای اقتصاد، نمایندگی تهران در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، تصدی وزارت اقتصاد ملی در کابینه منصور و مصدق در سال‌های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰، تصدی وزارت دارایی پس از کودتای ۱۳۳۲ در کابینه سپهبد زاهدی، تصدی ریاست هیات مذاکره‌کننده با نمایندگان کنسرسیوم (آمریکا، انگلیس و فرانسه) برای انعقاد قرارداد کنسرسیوم نفت با مستر پیچ، تصدی وزارت دادگستری در کابینه علاء و مسوولیت سفارت ایران در آمریکا. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۲۸
مهدی اشرفی وند

دکتر: محمدقلی مجد
ترجمه: مصطفی امیری
اشاره: آرتور میلسپو، حقوقدان و کارشناس مالی اهل آمریکا بود  که در سال‌های ۱۹۲7-۱۹۲2 و ۱۹۴5-۱۹۴2 برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. در بازگشت پس از ۲ سفر به ایران، به‌عنوان مشاور ریاست جمهور آمریکا و نیز سردبیری روزنامه (حرفه مورد علاقه‌اش) اشتغال یافت و در ایجاد و تنظیم برنامه اصل چهار هری ترومن دخالت مستقیم داشت. میلسپو در 1955 در ۷۲ سالگی در میشیگان بر اثر سکته قلبی درگذشت. 
در این مقاله نگاهی انداخته می‌شود به علت استخدام و نیز اخراج میلسپو در ایران. 
***
به‌رغم ثروت عظیم رضا شاه، هزینه‌های اهل خانه‌اش نیز از طرف وزارت جنگ پرداخت می‌شد که میلسپو هیچ کنترلی بر آن نداشت. رضا شاه همچنین توقع داشت که وزارت مالیه هزینه ساخت و مرمت کاخ‌هایش را بپردازد.‌هافمن فیلیپ، از هزینه‌های ساخت‌وساز رضاشاه و در خواستش از میلسپو برای پرداخت آنها می‌نویسد: «تعجبی ندارد که امتناع میلسپو، موجب ناخشنودی اعلی‌حضرت همایونی شده باشد، دکتر میلسپو گفت که از نظر او شاه اصلا مسوولیت مالی سرش نمی‌شود. در همین ارتباط اشاره کرد که شاه اخیرا مبلغ هشتاد هزار تومان صرف مرمت و بهبود ساختمان‌ها و باغ‌خصوصی ویلای تابستانی‌اش کرده است. درخواستی برای پرداخت این هزینه‌ها به وزارت مالیه تسلیم شد که فقط 6 هزار تومان آن را قانونی و قابل پرداخت تشخیص دادند. شاه حقوقی بالغ بر 40 هزار تومان از دولت می‌گیرد و طبق گزارش‌ها ثروت شخصی کلانی درسال‌های اخیر برای خودش جمع کرده است. 1»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۷
مهدی اشرفی وند

14 اردیبهشت 1304 ش، همزمان است با افتتاح بانک سپه، نخستین بانک ایرانی. در عصری که ایران فاقد بانک داخلی بود و بانک‌های بیگانه هر لحظه فشار بیشتری بر وضع مالی و اقتصادی کشور اعمال می‌کردند، قدمی در راه تحکیم اساس اقتصاد کشور برداشته و شالوده محکم اولین بانک ایرانی ریخته شد.
در آغاز سال ۱۳۰۴ ش، که هنوز اهمیت موسسات اقتصادی و عوامل بازرگانی در شئون اداری و زندگی اجتماعی ایران محسوس نشده بود، ایجاد اولین موسسه بانکی کشور طرح‌ریزی شد و ماموران اجرای این فرمان با تشکیل شورایی از افراد بصیر و مطلع، موفق شدند در چند مغازه واقع در خیابان سپه نخستین بانک ایرانی را در اردیبهشت سال ۱۳۰۴ افتتاح کنند.
سرمایه اولیه بانک ۳،۸۸۳،۹۵۰ ریال از محل موجودی صندوق بازنشستگی درجه داران قشون بود و به این دلیل فعالیت یک سال نخست این بانک به افسران ارتش اختصاص داشت که با پرداخت وام‌های تقسیطی به رفع نیازمندی‌های آنان کمک موثر می‌کرد و چون پیوسته به وسعت دامنه عملیات خود می‌افزود دوایر بانک به جای وسیع‌تری که در اول باب همایون از ابنیه قورخانه آماده شده بود، انتقال یافت و در ۲۴ اسفند ۱۳۰۴ اولین شعبه این بانک در شهر رشت افتتاح شد و علاوه بر معاملات درجه‌داران قشون، خرید و فروش برات و گشایش اعتبار برای بازرگانان و فعالیت‌های بیشتری در امور بانکی و معاملات بازرگانی آغاز شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۴
مهدی اشرفی وند

محمود جعفری دهقی
پژوهشگران بر این باورند که احتمالا در حدود ده هزار سال پیش از این، سه نژاد مختلف انسانی در خلیج‌فارس می‌زیستند. نخست دراویدی‌ها که در سواحل مکران اقامت داشتند و احتمال می‌رود که امروزه در قوم بلوچ حل شده و از میان رفته‌اند.
دودیگر نژاد سامی در سواحل عربستان که ظاهرا جانشین نژاد «هامی» یا نژاد سیاه آفریقایی ساکن این سرزمین شدند و سه‌دیگر نژاد عیلامی که در انتهای خلیج و تا شرق بوشهر سکنی داشتند.
قوم سامی مردمانی بودند که بعدها در شمال به نام «آرامی» و «شامی» و در مشرق به‌عنوان «بابلی» و «آشوری» و در مغرب به نام «فنیقی» و «یهودی» و در جنوب با نام «اعراب» شهرت یافتند. مسکن این قوم شکلی هلالی بود که از سویی به کوه‌های ارمنستان و سرزمین ایران و خلیج‌فارس و از سوی دیگر به اقیانوس هند و دریای سرخ و مصر و مدیترانه محدود می‌شد. این هلال حاصلخیز طی سده‌های متوالی محل زدوخورد گروه‌های مختلف بود که برای تصرف آن تلاش می‌کردند.
عیلامی‌ها پیش از آغاز تاریخ در دشت‌های جنوب غربی ایران از شوش تا بوشهر سکونت داشتند. احتمال داده‌اند که این قوم نخست در آسیای مرکزی می‌زیستند سپس در حدود چهارهزار سال پیش از میلاد به فلات ایران و شام و مصر مهاجرت کردند. پژوهشگران برآنند که شبه جزیره بوشهر در دوره‌های کهن آباد بوده و اقوام متمدنی در آن ساکن بوده‌اند که دامنه تمدن آنها تا حوالی بندر عباس و اراضی سرسبز میناب ادامه داشته است. افزون بر این قوم، سومری‌ها نیز از جمله طوایفی بودند که احتمالا از آسیای مرکزی برخاستند و حدود پنج‌هزار سال پیش به نواحی خلیج‌فارس مهاجرت کردند. به هرحال، به‌نظر می‌رسد که در دوره‌های بسیار کهن، نژاد سامی در سواحل عربستان و سرزمین عیلام سکونت داشتند. عیلام شامل جلگه‌های جنوب غربی ایران و سرزمین «اور» یعنی کشور «سومر» بوده است (ویلسن، 1348، 34).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۰
مهدی اشرفی وند

در میان انبوه روایات و داستان‌های آمیخته به افسانه درباره رضاخان، یک اتفاق نظر وجود دارد و آن نقشی است که او در نوسازی ارتش ایران ایفا کرد. البته هرچه زمان جلوتر می‌رود و به شهریور 1320، یعنی زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم می‌رسیم، این اتفاق به اختلاف می‌رسد؛ جایی که منتقدان می‌گویند ارتش رضاشاه صرفاً برای نمایش‌های داخلی کارآمد بود و در جنگ، به سرعت شکست خورد. در همان دوران سلطنت رضاشاه است که توجه به زیرساخت‌های توسعه اقتصادی، از جمله جاده و راه‌آهن به صورت گسترده و اساسی در دستور کار دولت قرار می‌گیرد و این سوال مطرح می‌شد که آیا میان این دو، یعنی نوسازی ارتش و آغاز روند توسعه اقتصادی، رابطه علیتی هم وجود دارد یا صرفاً وجود شخصیت مقتدری همچون رضاخان بوده که این دو را پدید آورده است؟ آیا سرکوب شورش‌های محلی و تشکیل دولتی که برای نخستین بار می‌تواند «تا حدودی» ادعای حاکمیت بر تمام نقاط کشور (و نه فقط پایتخت) را داشته باشد، محیط لازم را برای گسترش زیرساخت‌ها و آغاز توسعه اقتصادی دولت‌محور در ایران فراهم آورده است؟ اصلاً اکنون و 90 سال پس از روی کار آمدن رضاخان، آیا می‌توان گفت وجود یک ارتش مقتدر و البته به دور از ماجراجویی است که امنیت ایران را در منطقه‌ای مملو از تنش و درگیری رقم زده و اگر این امنیت نبود، شاید همین توسعه اقتصادی را نیز شاهد نبودیم؟ سوال دیگر آن است که آیا هزینه‌های نظامی صورت‌گرفته، به رشد اقتصادی یاری رسانده یا بر آن تاثیر منفی داشته است؟
 
ظهور و سقوط کلنل
نگاهی به القاب و درجه‌های نظامی رضاخان، یعنی میرپنج و سردار سپه، برای هر فرد ناآشنا به تاریخی پیشینه نظامی او را تشریح می‌کند؛ مردی که استعداد نظامی خود را پلکان ترقی سیاسی ساخت و بعد از کودتای 3 اسفند 1299، «سردار سپه» شد. در دوران وزارت جنگ، او با ادغام نیروهای نظامی، ارتش را تشکیل داد و شورش‌های نواحی جنوبی کشور را سرکوب کرد. سردار سپه در سال 1302 به نخست‌وزیری رسید و پس از شروع سلطنت در آبان 1304، در اردیبهشت 1305 تاج‌گذاری کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۶
مهدی اشرفی وند

دکترعلی‌اکبر کجباف 1
دکترفریدون اله‌یاری 2
سمیه بختیاری 3
مقدمه
ایل بختیاری یکی از مقتدرترین ایلات جنوب ایران است که نقش بسزایی در تحولات تاریخ ایران ایفا نموده است. در دوره قاجار منطقه بختیاری از جهت سیاسی و اقتصادی توجه کشورهای استعماری به‌خصوص انگلیس را به خود جلب کرد. 
نافرمانی‌ها و شورش‌های خوانین و سرداران بختیاری علیه حکومت مرکزی، حضور مداوم انگلیس در جنوب ایران، امتیاز کشتیرانی در کارون برای شرکت‌های انگلیسی، جاده لینچ و کشف نفت در منطقه بختیاری را می‌توان از دلایل توجه دولت‌های اروپایی به قلمرو بختیاری برشمرد. نظر به اهمیت موقعیت سوق‌الجیشی منطقه بختیاری، دولت‌های اروپایی، افسران و ماموران سیاسی خود را تحت عنوان سیاح، خاورشناس، باستان‌شناس و طبیب به آن نواحی اعزام کردند. این افراد پس از انجام ماموریت، مجموعه گزارش‌های خود از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه بختیاری را تحت عنوان سفرنامه یا عناوین دیگر منتشر کردند که خالی از غرض‌ورزی و ثبت وقایع از روزنه نگاه و منافع کشور متبوعشان نبود. با این وجود، سفرنامه‌ها و شرح خاطرات از جمله منابع مهم مطالعات و بررسی‌های تاریخی، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی محسوب می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۵۳
مهدی اشرفی وند

در فروردین ماه سال 1311 واحد پول ایران از قران به ریال تغییر کرد. قران واحد پول ایران در دوران قاجاریه بود. نام قران کوتاه شده صاحب‌قران است. قران از نقره و به‌صورت سکه‌های ده شاهی (نیم قران)، یک قران، دو قران و پنج قران ضرب می‌شد.

با توجه به اینکه قران هزار دینار ارزش داشت در زبان عامیانه، زار (هزار) نیز نامیده می‌شد. این سنت حتی بعد از تغییر واحد پول ایران به ریال هم ادامه پیدا کرد و سکه‌های دو ریالی و پنج ریالی دوزاری و پنج زاری نامیده می‌شدند.
دینار واحد قدیمی پول در امپراتوری روم شرقی یا دیناریوس بوده است. مسلمانان پس از فتح روم، دینار را به‌عنوان واحد پول خود انتخاب کردند و حتی امروز نیز در برخی از کشورهای عربی از این عنوان واحد پول استفاده می‌شود.
 ایرانیان نیز از دینار به‌عنوان واحد پول استفاده می‌کردند، هر چند به تدریج و در اثر تورم، دینار ارزش خود را از دست داد.
ابتدا سلطان محمود غزنوی سکه یکصد دیناری یا صنار را با نام «محمودی» ضرب کرد. همزمان شاهان سامانی نیز سکه‌های ۵۰ دیناری را ضرب و آن را «شاهی» نامیدند. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۴۱
مهدی اشرفی وند
کنسول بریتانیا در بیرجند قدیم
 

سرچارلز ادوارد بیت در 1849 متولد شد. پدرش کشیش بود. او در سال 1867 جزو فوج 49 پادشاهی انگلیس بود. از 1871 تا 1906 در هند و غالبا در قسمت شمال غربی خدمت می‌کرد و بین سال‌های 1900 تا 1904 مفتش حکومت و کمیسیونر اصلی بلوچستان بود. در ژوئیه سال 1893 کفیل کنسولگری مشهد شد و از سپتامبر 1896 تا دهم فوریه 1897 سرکنسول مشهد شد. در 1901 به درجه سرهنگی رسید و از کارگزاران هندوستان و سیاستمدار انگلیسی بود. در سال 1940 درگذشت.

***
بخش اول
خراسان و سیستان
قندهار، فراه و هرات
در پنجم آوریل 1893 م. چمن ایستگاه مرزی بریتانیا در بلوچستان را به‌عنوان نماینده ملکه انگلیس جهت رفع اختلاف با دولت روسیه بر سر مساله رود کشک در شمال هرات ترک گفتم و همچنین ملزم شدم تا بعد از انجام این مهم به‌عنوان نماینده حکمران کل هندوستان و سرکنسول بریتانیا در ایالت خراسان و سیستان به مشهد بروم.
از طرف تنی چند از افسران هنگ چهلم پاتان بدرقه شدیم. محافظت ما را نیز سواران هنگ ششم بمبئی به‌عهده داشتند تا به مرز رسیدیم و مورد استقبال عبدالحمیدخان یک تاجیک اهل لوگار که از طرف امیر با در اختیار داشتن گروهی متشکل از سی سواره نظام افغانی و بیست سرباز پیاده مامور حفاظت و همراهی ما تا قندهار شده بود، قرار گرفتیم. در حالی‌که سرگرم خداحافظی با همقطاران انگلیسی خود بودم سواران افغانی نیز خود را برای شروع حرکت آماده می‌ساختند. چیزی نگذشته بود که برای چهارمین بار در عمرم خود را درگیر سفری در خاک افغانستان یافتم. به‌زودی با محافظان افغانی خود آشنا و صمیمی شدیم. تمام کسانی که تاکنون تحت محافظت سواره نظام‌های افغانی سفر کرده‌اند با من هم عقیده‌اند که سربازان افغانی به شرط آنکه با آنها درست رفتار شود دوستانی خوب و همسفرانی بی‌نظیر هستند. شاید شادتر، صمیمی‌تر و باخلوص‌تر از سوارهای افغانی نتوان در تمام خاک افغانستان پیدا کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۳۸
مهدی اشرفی وند

 مسعود کیمیایی برآمده از آن نسلی است که بر اساس شهود و تجربه‌های شخصی به جهان پیرامونش می‌نگرد، درباره‌اش حرف می‌زند، فیلم می‌سازد و می‌نویسد. حالا او با جهان‌بینی از جنس شهود با دکتر موسی غنی‌نژاد اقتصاددان پای میز مباحثه نشسته است. کنار میز کار مسعود کیمیایی در کارگاه فیلمسازی او، در اتاقی که عکس قاب گرفته و بزرگی از دکتر محمد مصدق کنار عکس گاندی قرار دارد، این دو با هم دیدار کردند. عکس‌هایی که فضای گفت‌وگو را به شدت متاثر از خود کرد. موسی غنی‌نژاد اقتصاددانی که از هیچ فرصتی برای نقد عملکرد نخست‌وزیر ملی‌گرای ایرانی در دهه 30 نمی‌گذرد، حرف‌های دیگری داشت، حرف‌هایی که مسعود کیمیایی آنها را برنمی‌تابید و در نهایت این رویارویی بدل به مباحثه هنرمند و متفکر اقتصادی ایران امروز شد.
 قرار بود این مباحثه حول محور سینمای مسعود کیمیایی و نگاهش به طبقه ثروتمند و مردانی که یک‌شبه با زد و بند به عرش اعلای ثروت می‌رسند، بچرخد. اما عکس دکتر محمد مصدق در اتاق کیمیایی گفت‌وگو را بدل به مناظره‌ای کرد که در فضای دیگری بیرون از فیلم‌های مسعود کیمیایی می‌گذشت. مسعود کیمیایی از آدم‌هایی گفت که دیده و در زندگی‌اش نقشی پررنگ ایفا کرده‌اند، از دکتر محمد مصدقی که برای او اولین ترسیم‌گر آزادی و انسان مستقل بود و موسی غنی‌نژاد هر جا که نامی از مصدق و ایده‌های او در دهه 30 می‌آید نقدهایش را مطرح کرد. دو چهره اثرگذار در عرصه فرهنگ و شکل‌گیری تفکر اقتصادی ایران امروز، روبه‌روی هم نشسته‌اند و از دو جهان متفاوت حرف زده‌اند، رودررویی این ایده‌ها را شاید بتوان نشانگر گسستی دانست که میان متفکران ایرانی درباره تاریخ این سرزمین وجود دارد. این گفت‌و‌گو با همکاری و پیگیری همکار خوب ما مینا اکبری به سرانجام رسید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۳۸
مهدی اشرفی وند

فراز و فرود سیاسی و اقتصادی اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت و چالش‌های آنان در شکل‌گیری اوپک، جنگ اعراب، شوک‌های نفتی و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهایی که در افزایش و کاهش بهای نفت در دهه‌های گذشته و تغییرات سیاسی برخی از این کشورها؛ از جمله ویژگی‌های بارز و شاخص اوپک بود. 
شکل‌گیری اوپک در سال‌های دهه 60 میلادی با ادبیات و فضای آن روز جهان و نیازی که کشورهای جهان‌سوم به بنیان چنین تشکلی احساس می‌کردند، طی 50 سال اخیر با دگردیسی‌های زیادی مواجه شد که اساس و بنیان آن را در سال‌های اخیر به محل تردیدی برای سیاست‌گذاران تبدیل کرده است. جهان‌سوم، نفت، نظام نوین اقتصاد بین‌الملل و بسیاری از مفاهیم دیگر به نسبت نیم‌قرن گذشته آنچنان تغییر کرده که شاید بتوانیم این نتیجه جسارت‌آمیز را نسبت به تداوم این سازمان ابراز داریم که منطق جهانی اقتصاد امروز شاید چندان با چارچوب چنین سازمانی تطابق ارگانیک نداشته باشد. دکتر فریدون خاوند، استاد اقتصاد دانشگاه پاریس به مصائب و مشکلات این کشورها و وسوسه‌های اعتیادآمیز آنان به ماده حیاتی نفت و عقب‌ماندگی آنان از کاروان کشورهای توسعه‌یافته پرداخته است.  
 چهاردهم سپتامبر 1960 میلادی، حدود 54سال پیش، پنج کشور صادرکننده نفت (ایران، عراق، عربستان‌سعودی، کویت و ونزوئلا) نهاد تازه‌ای را تحت عنوان «سازمان کشورهای صادرکننده نفت» (اوپک) در بغداد پایه‌گذاری کردند تا از راه تفاهم و همکاری و تصمیم‌گیری مشترک، بر بازار جهانی نفت تاثیر بگذارند و سهم بسیار پایین خود را از درآمد‌های حاصل از صدور کالایی که «طلای سیاه» لقب گرفته بود، افزایش دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۳۹
مهدی اشرفی وند