ساختار قاچاق کالا در گفتوگو با مسعود کرباسیان / ماراتن گمرک و قاچاقچیان
چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ
واردات عمده کالاهای قاچاق از مبادی قانونی، عبارتی است که وزیر دادگستری چندی پیش با حضور در گمرک جمهوری اسلامی ایران ابراز کرد. رئیسکل گمرک جمهوری اسلامی ایران در مقابل این اظهارات ضمن تاکید بر اقدامات انجامشده از سوی این سازمان برای کاهش کماظهاری و اظهار خلاف در گمرکات کشور گفت: کماظهاری، اظهار خلاف و عدم پرداخت کامل حقوق دولت قاچاق تلقی نمیشود. قاچاق این است که یک کالایی وارد شود که مسائل قانونی و مجوزهای لازم را یا نتواند بگیرد یا از طرفهای غیررسمی وارد شود. ما نباید لفظ قاچاق را برای همه کالاها به کار ببریم. برخی از آنها اقلامی هستند که حقوق گمرکی نمیدهند یا به میزانی هستند که از معافیتها برخوردار میشوند. همه اینها غیرقانونی از معابر نمیآیند میزان قابل توجهی از این کالاها از بازارچههای مرزی، ملوانی، همراه مسافر مناطق، مرزنشینی، گذر مرزی و... وارد میشود که ورود آنها خلاف نیست و نمیتوان برچسب قاچاق را بر آنها زد.
■■■
اخیراً وزیر دادگستری اعلام کرده است سالانه حدود 34 تا 55 هزار میلیارد تومان کالای قاچاق به کشور وارد میشود که بخش عمدهای از آن از طریق مبادی قانونی و گمرکات انجام میشود. آیا شما این اظهارات را قبول دارید؟
کالای مورد نیاز کشور باید به نحوی تامین شود لذا شرایط باید به گونهای باشد که کالای مورد نیاز بتواند از مجاری قانونی وارد کشور و در شبکهای مشخص توزیع شود تا سرمایه بازگردد. این موضوع که وزیر دادگستری بیان کرده و بحث ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی اول به پولشویی بازمیگردد و پولشویی هم به جرائم سازمانیافته بازمیگردد به این معنی که جرائم سازمانیافته از سازمان و تشکل مشخصی برخوردار است. همین پولی که قرار است برای تامین کالای قاچاق به خارج از کشور منتقل شود و با یک نوع وسیله حمل غیرقانونی به داخل کشور بیاید و سپس توزیع شود و پول مجدداً بازگردد و تبدیل به ارز شود قطعاً فرآیندی نیست که فقط کار یک نفر باشد. یک کولهبر یا یک ملوان نمیتواند کالای قاچاق را روی دوش خود قرار دهد و به تنهایی به داخل کشور بیاورد. از طرف دیگر یک مسافر هم که 80 دلار کالا را بر دوش خود میگذارد و به داخل کشور میآورد به گونهای نیست که بتوانیم بگوییم اقتصاد کشور را دگرگون کرده است. زمانی که یک برند و یک کالای مشخص در سطح وسیع توزیع میشود باید دید از چه مجرایی به کشور وارد شده و باید رد آن را دنبال کرد. به طور مثال برخی از برندهای سیگار اجازه واردات رسمی به کشور را ندارند، حتی یک نخ از آن هم ثبت سفارش نشده است و قانونی هم وارد کشور نمیشود ولی به راحتی در سطح بازار و در سطح خیابان توزیع میشود. محصولاتی نظیر تلفن همراه تا روشن میشوند مشخص میشود که در کجای دنیا استفاده میشود و قاچاق بودن آن بدیهی است اما واردات آن در شبکهای قرار گرفته و در نهایت عرضه شده است. این کالاها به راحتی در فروشگاهها عرضه میشود و برای آن آگهی هم زده میشود، همه این موارد گویای این است که این کالاها در شبکهای سیستماتیک وارد کشور شده است. قاچاق سوخت هم به همین منوال است. قاچاق سوخت به این معنی نیست که یک نفر یک دبه نفت به دست بگیرد و برود در آنطرف مرز بفروشد یا یک کامیون یک باک اضافه سوخت بزند و ببرد در آنطرف مرز عرضه کند. یک کامیون باید چند بار در روز بنزین بزند و برود آن طرف مرز تا بتوان گفت 20 میلیون قاچاق سوخت انجام شده؟ خروج این کالا بالاخره باید بتواند در شبکهای منسجم قرار بگیرد تا بتواند انجام شود و در آن طرف هم به فروش برسد. یعنی یک هماهنگی در داخل و خارج از کشور باید در شبکه انتقال انجام شود.
اصولاً با چه روشهایی میتوان کالای قاچاق را از مبادی قانونی وارد کرد، بدون آنکه گمرک متوجه شود؟
من اگر میدانستم جلوی آن را میگرفتم. آقای وزیر دادگستری اعلام کردند قاچاقی که رسمی و شبهرسمی تلقی میشود. فرض کنیم برخی از کالاها به عنوان همراه مسافر از برخی مناطق یا به عنوان گذر مرزی به کشور وارد میشود. اینها از یکسری مزایا برخوردار هستند ولی کالایی که ثبت سفارش میشود و کشتی آن را حمل میکند، در بندر تخلیه میشود و قبض انبار، شرکت حمل، تسویه با بانک و حواله ارزی دارد و در نهایت کالا وارد کشور شده است چگونه میتواند قاچاق باشد؟
در مورد اظهارنامهها چطور؟ به طور مثال در مورد تعداد، ارزش کالا و حتی نوع آن میتوان اظهارنامه نادرستی به گمرک ارائه کرد؟
اولاً که چقدر ممکن است کالا به این روش وارد شود، ضمن اینکه با این سیستم سامانه و ارزیابی، بازبینی و حسابرسی پس از ترخیص همه چیز قابل ردیابی است. علاوه بر این در حواله بانکی کاملاً مشخص است که چه کالایی قرار است وارد شود. مورد دیگری که وجود دارد این است که این حجم از کالایی که وارد شده آیا معادل این میزان از کالای قاچاق در کشور است؟ ما عملاً با این اظهارات آدرس میدهیم که بروید دنبال آن کسی که دارد کالای قانونی به کشور وارد میکند. یک زمان در مورد ترانزیت کالا میگفتند کالایی که قرار بوده از یک مرز بیاید و از مرز دیگر برود در داخل کشور توزیع شده. که البته با سیستمهایی که گذاشتیم از جمله سامانه و GPS، هماهنگی بین گمرک و راهداری و نیروی انتظامی هزینه برای قاچاقچی بالا رفته است و کنترل میشود. از طرفی مگر در دنیا این معضل وجود ندارد؟ در اروپا مگر قاچاق انسان، مواد مخدر و... نمیشود؟ در کشورمان به لحاظ یکسری مسائل دامنه تفاوت قیمت بین دو طرف مرز طوری است که کالاهای مورد نیاز کشور هم ممکن است به صورت قاچاق وارد شود. کماظهاری، اظهار خلاف و عدم پرداخت کامل حقوق دولت قاچاق تلقی نمیشود. قاچاق این است که یک کالایی وارد شود که مسائل قانونی و مجوزهای لازم را یا نتواند بگیرد یا از طرفهای غیررسمی وارد شود. برای همین است که وزیر دادگستری به درستی اشاره داشتند که راهاندازی سامانهها و اقدامات مشابه آن کمک میکند جلوی این کارها گرفته شود. اگر ما بتوانیم هماهنگی ایجاد کنیم و بتوانیم مابین گمرک، سیستم بانکی، راهداری، مرزبانی و سایر سازمانها و در نهایت تجلی آن در ستاد مبارزه با قاچاق و ارز اتصال در زمینه کنترل قاچاق ایجاد کنیم، حتماً امکان جلوگیری از این پدیده وجود دارد. در هیچ کشور دیگری به اندازه ایران تنوع کالای قاچاق دیده نمیشود. ضمن اینکه این نوع همسایهها را هم ندارند. 27 کشوری که عضو اتحادیه اروپا هستند اسناد یکدیگر را قبول دارند ولی آیا کشورهای همسایه ما همین کشورهای حاشیه خلیج فارس اسناد درستی در اختیار ایران قرار میدهند؟ کدام یک مانیفست درست را به شرکتهای حمل و نقل خود میدهند؟ کدام اسناد گمرکی را عرضه میکنند که ما بتوانیم در اینجا به آنها استناد کنیم؟ ما در حدود چهار ماه است که به گمرک یکی از کشورها نوشتهایم درباره فلان موضوع به ما اطلاعات بدهد ولی هنوز خبری نیست. این در حالی است که طبق قوانین بینالمللی اگر گمرک کشوری اطلاعاتی را از گمرک کشور دیگری بخواهد آنها موظف هستند اطلاعات را ارائه کنند. ما به این دلیل که این همسایهها را داریم مجبور شدهایم سگ موادیاب، GPS و... در مرزها بگذاریم. رویه کشورهایی که در غرب هستند این است که کشور صادرکننده کالا موظف است کالای صادراتی خود را تضمین و تایید کند که مشخصات آن واقعی است. اخیراً هم نمایندگان گمرک آنها به کشورهای صادرکننده کالا میروند و در کارخانههای تولیدی بر کالا نظارت میکنند و در آنجا کالای صادراتی را در صورت بروز مشکل پلمب میکنند. اما در ایران برعکس است، ما در کشورمان برای همسایگان و به خاطر آنها باید هزینه بدهیم.
به طور کل یکی از دلایل قاچاق همین پایین بودن کیفیت زندگی در کشورهای همسایه اعلام شده است.
تفاوت قیمت هم هست. تفاوت قیمت در دو طرف مرز برای قاچاق جذابیت ایجاد میکند. مثل همین سوخت. زمانی که گازوئیل در ایران 700 تومان است و در آنطرف مرز هفت هزار تومان به فروش میرسد خب تمایل به قاچاق این کالا را افزایش میدهد. پوشاک اگر به طور رسمی به کشور وارد شود دلاری هفت هزار تومان تلقی میشود. دارندگان ارز به جای آنکه دلار خود را در حدود سه هزار تومان به فروش برسانند آن را به قاچاقچی میدهند تا در آنطرف مرز برایش با هفت هزار تومان تمام کنند.
عمدتاً چه کالاهایی از ایران به کشورهای دیگر قاچاق میشود و برعکس قاچاق چه کالاهایی به داخل کشور بیشتر است؟
بیش از 90 درصد قاچاق کالا از داخل کشور به بیرون، سوخت است. یک زمان که به کالای اساسی یارانه داده میشد این کالاها هم تفاوت قیمت داشت اما اکنون دیگر اینطور نیست. ما در صادرات هم محدودیتی نداریم. روی تعداد محدودی کالا عوارض دریافت میکنیم آنها هم کالاهای قاچاقپذیر نیستند. برای قاچاق کالایی مثل سنگآهن باید از کشتی استفاده شود که مقدار آن هم نمیتواند زیاد باشد. اما برعکس کالاهایی که بیشتر به داخل کشور قاچاق میشود به طور مثال طلاست. واردات طلا نیاز به دریافت مجوزهای متعدد دارد و بعد هم هزینه واردات آن زیاد است لذا تمایل به واردات آن به صورت قاچاق زیاد است. پوشاک، تلفن همراه، لوازمخانگی و سیگار کالاهایی هستند که بیشترین قاچاق به داخل کشور را دارند.
چگونه میتوان در گمرک جلوی کماظهاری و اظهار خلاف را گرفت؟
اولاً واردکنندگان خوشنام ردهبندی میشوند، دوم اینکه معتبر بودن منابع واردات بررسی میشود، سوم اینکه ما خود ارزش کالا را تعیین میکنیم، راهحل بعدی هم تعداد طبقات تعرفه است. خوشبختانه وزارت صنعت، معدن و تجارت به این سمت رفته است که طبقات تعرفه را کاهش دهد و آن را به شش طبقه برساند. وزن، تعرفه و ارزش باید کنترل شود تا کماظهاری و اظهار خلاف صورت نگیرد. در مورد وزن باید بگویم وقتی که سیستم باسکول و قبض انبار الکترونیک و مانیفست داریم کماظهاری در آن محدود میشود. در مورد تعرفه هم زمانی که تعداد طبقات تعرفه محدود و کم شود کمک میشود که واردکنندگان نتوانند جایگزین تعرفهها را استفاده کنند. ما از طریق مارک و برند کالا ارزش کالا را خودمان در گمرک تعیین میکنیم. این موضوع از همان مقولههایی است که در آن ما زحمت کشورهای دیگر را میکشیم. در شرایطی که در تحریم هستند و ارتباطمان با یکسری از کشورها قطع شده است تولیدکنندگان، فروشندگان و نمایندگیها اطلاعات را به ما نمیدادند. در حال حاضر حتی برای پیدا کردن قیمت یک خودرو باید به روشهای گوناگون متوسل شویم تا بتوانیم قیمت خودرو را متوجه شویم که چقدر است. یکی هم ارزش آن است. در مورد ارزش هم اقداماتی صورت گرفته که واردکنندگان نتوانند ارزش کالا را کمتر از آنچه هست اعلام کنند. در مورد تعداد کالا به هیچوجه نمیتوان کماظهاری کرد. چون وزن، ارزیابی، باسکول، مانیفست بار همگی مانع از کماظهاری در مورد تعداد کالا میشود. البته میتوان گفت مشکل شده است ولی به هر حال ما از دست قاچاقچیان نمیتوانیم چیزی را به قطعیت بگوییم. زمانی فکر میکردیم امکان قاچاق بسیاری از کالاها مثل خودرو وجود ندارد. زیرا زمانی که خودرو وارد میشود برگ سبزی برای آن صادر میشود که با استفاده از آن برگ سبز راهنمایی و رانندگی آن را شمارهگذاری میکند. ولی در سالهای قبل سواری قاچاق شد، شماره هم شد و چندین دست هم فروخته شد. ما باید تلاش کنیم که منافذ را ببندیم. ما و قاچاقچیان باهم در مسابقه ماراتن هستیم.
تاکنون هیچ کشوری نتوانسته است قاچاق در کشور خود را به صفر برساند. هیچ کشوری نتوانسته است این پول کثیف را از چرخه اقتصاد خود به راحتی پاک کند. ولی در یک نوع تعامل بین کشورها میتوان آن را به حداقل رساند. البته میزان قاچاق در کشور روند کاهشی را در پیش گرفته است. علت آن هم این است که تنوع کالا و کشفیات در حال محدود شدن است. به هر حال مقرراتی که کمک میکرد قاچاق زیاد شود، کاهش پیدا کرده است. ما همیشه به سمت مردم انگشت گرفتهایم که مردم شما چرا غیرقانونی کار میکنید ولی آیا ما فضای راحت برای انجام کار قانونی برای آنها را مهیا کرده بودیم؟ فرض کنید فردی به امید فروش کالایی در داخل کشور آن را ثبت سفارش و به داخل کشور وارد کرده است اما ناگهان با بخشنامهای نوظهور مواجه میشود که بر اساس آن در مییابد کالایی که وارد کرده است در اولویت 10 قرار گرفته و نمیتواند آن را در کشور به فروش برساند. قطعاً این فرد در دفعات بعدی به جای اینکه کالای خود را از مبادی قانونی وارد کند آن را قاچاق میکند. زمانی که واردکننده متوجه شود مسیر قاچاق برایش آسانتر است و از طریق آن راحتتر میتواند کالا وارد کند، خب از همان مسیر اقدام میکند. خوشبختانه در این دولت بسیاری از مسائل و مشکلات مثل ایران کد، طرح شبنم، اولویتبندی کالاها، پیمانسپاری ارزی، الکترونیکی کردن کارها، طبقات تعرفهها و... انجام شد و اصلاح همه این موارد به تسهیل تجاری دامن زد. فضا برای کسب و کار بهتر و روانتر آماده شده و کسی لزومی نمیبیند برای راه افتادن کارش به سمت قاچاق برود. عملاً ما دایره قاچاق را به سمت کسانی میبریم که میخواهند فقط غیرقانونی کار کنند یا پول کثیف را به کار میگیرند. دامنه اگر محدود شود قابل برخورد است.
وظیفه برخورد با ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی بر عهده گمرک است یا ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم در آن نقش دارد؟
به طور کل وظیفه گمرک صرفاً مبارزه با کالایی است که قاچاق آن از گمرک صورت میگیرد، زیرا عمده قاچاق خارج از گمرک صورت میگیرد. به طور مثال زمانی که میوه ثبت سفارش و وارد گمرک نشده است، ولی آن میوه وجود دارد قاچاق آنچه ربطی به گمرک دارد؟ بنابراین این کالا از جای دیگری آمده و ستاد باید برود سراغ آن مرزهایی که کالا از آن به طور غیرقانونی وارد شده است. سیگاری که بدون ثبت سفارش وارد شده و در سطح شهر در حال توزیع است چه ربطی به گمرک دارد؟ ستاد مبارزه با قاچاق به عنوان هماهنگکننده بین دستگاهها از سازمانها پیگیر است تا کارشان را انجام دهند. البته دستگاهها کارشان را به خوبی انجام میدهند ولی چون گستردگی اقلام بیشتر شده، گرفتاری دستگاهها هم زیاد شده است. یک زمان از رئیسکل گمرک استرالیا پرسیدیم که در کشور آنها چه کالاهایی قاچاق میشود، اعلام کرد مواد مخدر، گونههای کمیاب گیاهان و انسان. انسان را که اقیانوس مساله آن را حل میکند، مواد مخدر هم که با شدت برخورد میکنیم، گونههای کمیاب گیاهی هم در کنترل است و با کشورهای دیگر تحت کنوانسیونی بینالمللی در حال پیگیری این موضوع هستیم.
از من پرسیدند در کشور شما چه کالایی قاچاق است، گفتم سوخت در فلان مرز قاچاق میشود، اگر میوه ثبت سفارش نشود قاچاق است، فلان برند سیگار قاچاق است، ورود تلفن همراه از فلان معبر قاچاق به حساب میآید، پوشاک اگر همراه مسافر بیاید قاچاق نیست اما اگر تجاری وارد شود، مشکل دارد و...
قاچاق عملی پنهان محسوب میشود، آماری که درباره میزان قاچاق کشور اعلام میشود که البته اعداد و ارقام متفاوتی هم هست، چگونه محاسبه و اعلام میشود؟
شاید ما نباید لفظ قاچاق را برای همه آنها به کار ببریم. برخی از آنها اقلامی هستند که حقوق گمرکی نمیدهند یا به میزانی هستند که از معافیتها برخوردار میشوند. همه اینها غیرقانونی از معابر نمیآیند. میزان قابل توجهی از این کالاها از بازارچههای مرزی، ملوانی، همراه مسافر مناطق، مرزنشینی، گذر مرزی و... وارد میشود که ورود آنها خلاف نیست. بالاخره یکسری مسیرها هست که برای تجارت مرزی پیشبینی شده است، ورود کالا از این مسیرها قاچاق نیست. اما اینکه سوال کردید آمار میزان قاچاق از کجا میآید باید گفت میزان مصرف در کشور طبق آمار مرکز آمار مشخص است. واردات هم که از سوی گمرک اعلام میشود، تولید هم که در کشور معلوم است، اگر مجموع تولید و واردات از مصرف کم شود یعنی مابقی کالاها از جای دیگری تامین شده است.
راهاندازی سامانههای الکترونیک در گمرک و نظارت بر کالاهای وارداتی از این طریق چه تاثیری بر کاهش واردات غیرقانونی کالا از مبادی قانونی دارد؟
استدلال من این است که ما باید کاری کنیم که مردم به سمت تجارت رسمی بروند. اگر سیاستهایی را در پیش بگیریم که کالا از مسیر رسمی وارد شود قطعاً خدمت بیشتری به تولید و اقتصاد کشور کردهایم تا اینکه غیرقانونی عمل کردن به یک عادت و عرف، مسیر و شبکه تبدیل شود. باید از اخلاق و امنیت و سلامت جامعه صیانت شود و لذا این قبیل سامانهها با سرعت بخشیدن به کار و ممانعت از مراجعه افراد به سازمانهای مختلف و به کلی تسهیل در امور و فرآیند تجاری موجب کاهش قاچاق و تشویق واردکننده به ورود کالای خود از مبادی قانونی میشود.
■■■
اخیراً وزیر دادگستری اعلام کرده است سالانه حدود 34 تا 55 هزار میلیارد تومان کالای قاچاق به کشور وارد میشود که بخش عمدهای از آن از طریق مبادی قانونی و گمرکات انجام میشود. آیا شما این اظهارات را قبول دارید؟
کالای مورد نیاز کشور باید به نحوی تامین شود لذا شرایط باید به گونهای باشد که کالای مورد نیاز بتواند از مجاری قانونی وارد کشور و در شبکهای مشخص توزیع شود تا سرمایه بازگردد. این موضوع که وزیر دادگستری بیان کرده و بحث ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی اول به پولشویی بازمیگردد و پولشویی هم به جرائم سازمانیافته بازمیگردد به این معنی که جرائم سازمانیافته از سازمان و تشکل مشخصی برخوردار است. همین پولی که قرار است برای تامین کالای قاچاق به خارج از کشور منتقل شود و با یک نوع وسیله حمل غیرقانونی به داخل کشور بیاید و سپس توزیع شود و پول مجدداً بازگردد و تبدیل به ارز شود قطعاً فرآیندی نیست که فقط کار یک نفر باشد. یک کولهبر یا یک ملوان نمیتواند کالای قاچاق را روی دوش خود قرار دهد و به تنهایی به داخل کشور بیاورد. از طرف دیگر یک مسافر هم که 80 دلار کالا را بر دوش خود میگذارد و به داخل کشور میآورد به گونهای نیست که بتوانیم بگوییم اقتصاد کشور را دگرگون کرده است. زمانی که یک برند و یک کالای مشخص در سطح وسیع توزیع میشود باید دید از چه مجرایی به کشور وارد شده و باید رد آن را دنبال کرد. به طور مثال برخی از برندهای سیگار اجازه واردات رسمی به کشور را ندارند، حتی یک نخ از آن هم ثبت سفارش نشده است و قانونی هم وارد کشور نمیشود ولی به راحتی در سطح بازار و در سطح خیابان توزیع میشود. محصولاتی نظیر تلفن همراه تا روشن میشوند مشخص میشود که در کجای دنیا استفاده میشود و قاچاق بودن آن بدیهی است اما واردات آن در شبکهای قرار گرفته و در نهایت عرضه شده است. این کالاها به راحتی در فروشگاهها عرضه میشود و برای آن آگهی هم زده میشود، همه این موارد گویای این است که این کالاها در شبکهای سیستماتیک وارد کشور شده است. قاچاق سوخت هم به همین منوال است. قاچاق سوخت به این معنی نیست که یک نفر یک دبه نفت به دست بگیرد و برود در آنطرف مرز بفروشد یا یک کامیون یک باک اضافه سوخت بزند و ببرد در آنطرف مرز عرضه کند. یک کامیون باید چند بار در روز بنزین بزند و برود آن طرف مرز تا بتوان گفت 20 میلیون قاچاق سوخت انجام شده؟ خروج این کالا بالاخره باید بتواند در شبکهای منسجم قرار بگیرد تا بتواند انجام شود و در آن طرف هم به فروش برسد. یعنی یک هماهنگی در داخل و خارج از کشور باید در شبکه انتقال انجام شود.
اصولاً با چه روشهایی میتوان کالای قاچاق را از مبادی قانونی وارد کرد، بدون آنکه گمرک متوجه شود؟
من اگر میدانستم جلوی آن را میگرفتم. آقای وزیر دادگستری اعلام کردند قاچاقی که رسمی و شبهرسمی تلقی میشود. فرض کنیم برخی از کالاها به عنوان همراه مسافر از برخی مناطق یا به عنوان گذر مرزی به کشور وارد میشود. اینها از یکسری مزایا برخوردار هستند ولی کالایی که ثبت سفارش میشود و کشتی آن را حمل میکند، در بندر تخلیه میشود و قبض انبار، شرکت حمل، تسویه با بانک و حواله ارزی دارد و در نهایت کالا وارد کشور شده است چگونه میتواند قاچاق باشد؟
در مورد اظهارنامهها چطور؟ به طور مثال در مورد تعداد، ارزش کالا و حتی نوع آن میتوان اظهارنامه نادرستی به گمرک ارائه کرد؟
اولاً که چقدر ممکن است کالا به این روش وارد شود، ضمن اینکه با این سیستم سامانه و ارزیابی، بازبینی و حسابرسی پس از ترخیص همه چیز قابل ردیابی است. علاوه بر این در حواله بانکی کاملاً مشخص است که چه کالایی قرار است وارد شود. مورد دیگری که وجود دارد این است که این حجم از کالایی که وارد شده آیا معادل این میزان از کالای قاچاق در کشور است؟ ما عملاً با این اظهارات آدرس میدهیم که بروید دنبال آن کسی که دارد کالای قانونی به کشور وارد میکند. یک زمان در مورد ترانزیت کالا میگفتند کالایی که قرار بوده از یک مرز بیاید و از مرز دیگر برود در داخل کشور توزیع شده. که البته با سیستمهایی که گذاشتیم از جمله سامانه و GPS، هماهنگی بین گمرک و راهداری و نیروی انتظامی هزینه برای قاچاقچی بالا رفته است و کنترل میشود. از طرفی مگر در دنیا این معضل وجود ندارد؟ در اروپا مگر قاچاق انسان، مواد مخدر و... نمیشود؟ در کشورمان به لحاظ یکسری مسائل دامنه تفاوت قیمت بین دو طرف مرز طوری است که کالاهای مورد نیاز کشور هم ممکن است به صورت قاچاق وارد شود. کماظهاری، اظهار خلاف و عدم پرداخت کامل حقوق دولت قاچاق تلقی نمیشود. قاچاق این است که یک کالایی وارد شود که مسائل قانونی و مجوزهای لازم را یا نتواند بگیرد یا از طرفهای غیررسمی وارد شود. برای همین است که وزیر دادگستری به درستی اشاره داشتند که راهاندازی سامانهها و اقدامات مشابه آن کمک میکند جلوی این کارها گرفته شود. اگر ما بتوانیم هماهنگی ایجاد کنیم و بتوانیم مابین گمرک، سیستم بانکی، راهداری، مرزبانی و سایر سازمانها و در نهایت تجلی آن در ستاد مبارزه با قاچاق و ارز اتصال در زمینه کنترل قاچاق ایجاد کنیم، حتماً امکان جلوگیری از این پدیده وجود دارد. در هیچ کشور دیگری به اندازه ایران تنوع کالای قاچاق دیده نمیشود. ضمن اینکه این نوع همسایهها را هم ندارند. 27 کشوری که عضو اتحادیه اروپا هستند اسناد یکدیگر را قبول دارند ولی آیا کشورهای همسایه ما همین کشورهای حاشیه خلیج فارس اسناد درستی در اختیار ایران قرار میدهند؟ کدام یک مانیفست درست را به شرکتهای حمل و نقل خود میدهند؟ کدام اسناد گمرکی را عرضه میکنند که ما بتوانیم در اینجا به آنها استناد کنیم؟ ما در حدود چهار ماه است که به گمرک یکی از کشورها نوشتهایم درباره فلان موضوع به ما اطلاعات بدهد ولی هنوز خبری نیست. این در حالی است که طبق قوانین بینالمللی اگر گمرک کشوری اطلاعاتی را از گمرک کشور دیگری بخواهد آنها موظف هستند اطلاعات را ارائه کنند. ما به این دلیل که این همسایهها را داریم مجبور شدهایم سگ موادیاب، GPS و... در مرزها بگذاریم. رویه کشورهایی که در غرب هستند این است که کشور صادرکننده کالا موظف است کالای صادراتی خود را تضمین و تایید کند که مشخصات آن واقعی است. اخیراً هم نمایندگان گمرک آنها به کشورهای صادرکننده کالا میروند و در کارخانههای تولیدی بر کالا نظارت میکنند و در آنجا کالای صادراتی را در صورت بروز مشکل پلمب میکنند. اما در ایران برعکس است، ما در کشورمان برای همسایگان و به خاطر آنها باید هزینه بدهیم.
به طور کل یکی از دلایل قاچاق همین پایین بودن کیفیت زندگی در کشورهای همسایه اعلام شده است.
تفاوت قیمت هم هست. تفاوت قیمت در دو طرف مرز برای قاچاق جذابیت ایجاد میکند. مثل همین سوخت. زمانی که گازوئیل در ایران 700 تومان است و در آنطرف مرز هفت هزار تومان به فروش میرسد خب تمایل به قاچاق این کالا را افزایش میدهد. پوشاک اگر به طور رسمی به کشور وارد شود دلاری هفت هزار تومان تلقی میشود. دارندگان ارز به جای آنکه دلار خود را در حدود سه هزار تومان به فروش برسانند آن را به قاچاقچی میدهند تا در آنطرف مرز برایش با هفت هزار تومان تمام کنند.
عمدتاً چه کالاهایی از ایران به کشورهای دیگر قاچاق میشود و برعکس قاچاق چه کالاهایی به داخل کشور بیشتر است؟
بیش از 90 درصد قاچاق کالا از داخل کشور به بیرون، سوخت است. یک زمان که به کالای اساسی یارانه داده میشد این کالاها هم تفاوت قیمت داشت اما اکنون دیگر اینطور نیست. ما در صادرات هم محدودیتی نداریم. روی تعداد محدودی کالا عوارض دریافت میکنیم آنها هم کالاهای قاچاقپذیر نیستند. برای قاچاق کالایی مثل سنگآهن باید از کشتی استفاده شود که مقدار آن هم نمیتواند زیاد باشد. اما برعکس کالاهایی که بیشتر به داخل کشور قاچاق میشود به طور مثال طلاست. واردات طلا نیاز به دریافت مجوزهای متعدد دارد و بعد هم هزینه واردات آن زیاد است لذا تمایل به واردات آن به صورت قاچاق زیاد است. پوشاک، تلفن همراه، لوازمخانگی و سیگار کالاهایی هستند که بیشترین قاچاق به داخل کشور را دارند.
چگونه میتوان در گمرک جلوی کماظهاری و اظهار خلاف را گرفت؟
اولاً واردکنندگان خوشنام ردهبندی میشوند، دوم اینکه معتبر بودن منابع واردات بررسی میشود، سوم اینکه ما خود ارزش کالا را تعیین میکنیم، راهحل بعدی هم تعداد طبقات تعرفه است. خوشبختانه وزارت صنعت، معدن و تجارت به این سمت رفته است که طبقات تعرفه را کاهش دهد و آن را به شش طبقه برساند. وزن، تعرفه و ارزش باید کنترل شود تا کماظهاری و اظهار خلاف صورت نگیرد. در مورد وزن باید بگویم وقتی که سیستم باسکول و قبض انبار الکترونیک و مانیفست داریم کماظهاری در آن محدود میشود. در مورد تعرفه هم زمانی که تعداد طبقات تعرفه محدود و کم شود کمک میشود که واردکنندگان نتوانند جایگزین تعرفهها را استفاده کنند. ما از طریق مارک و برند کالا ارزش کالا را خودمان در گمرک تعیین میکنیم. این موضوع از همان مقولههایی است که در آن ما زحمت کشورهای دیگر را میکشیم. در شرایطی که در تحریم هستند و ارتباطمان با یکسری از کشورها قطع شده است تولیدکنندگان، فروشندگان و نمایندگیها اطلاعات را به ما نمیدادند. در حال حاضر حتی برای پیدا کردن قیمت یک خودرو باید به روشهای گوناگون متوسل شویم تا بتوانیم قیمت خودرو را متوجه شویم که چقدر است. یکی هم ارزش آن است. در مورد ارزش هم اقداماتی صورت گرفته که واردکنندگان نتوانند ارزش کالا را کمتر از آنچه هست اعلام کنند. در مورد تعداد کالا به هیچوجه نمیتوان کماظهاری کرد. چون وزن، ارزیابی، باسکول، مانیفست بار همگی مانع از کماظهاری در مورد تعداد کالا میشود. البته میتوان گفت مشکل شده است ولی به هر حال ما از دست قاچاقچیان نمیتوانیم چیزی را به قطعیت بگوییم. زمانی فکر میکردیم امکان قاچاق بسیاری از کالاها مثل خودرو وجود ندارد. زیرا زمانی که خودرو وارد میشود برگ سبزی برای آن صادر میشود که با استفاده از آن برگ سبز راهنمایی و رانندگی آن را شمارهگذاری میکند. ولی در سالهای قبل سواری قاچاق شد، شماره هم شد و چندین دست هم فروخته شد. ما باید تلاش کنیم که منافذ را ببندیم. ما و قاچاقچیان باهم در مسابقه ماراتن هستیم.
تاکنون هیچ کشوری نتوانسته است قاچاق در کشور خود را به صفر برساند. هیچ کشوری نتوانسته است این پول کثیف را از چرخه اقتصاد خود به راحتی پاک کند. ولی در یک نوع تعامل بین کشورها میتوان آن را به حداقل رساند. البته میزان قاچاق در کشور روند کاهشی را در پیش گرفته است. علت آن هم این است که تنوع کالا و کشفیات در حال محدود شدن است. به هر حال مقرراتی که کمک میکرد قاچاق زیاد شود، کاهش پیدا کرده است. ما همیشه به سمت مردم انگشت گرفتهایم که مردم شما چرا غیرقانونی کار میکنید ولی آیا ما فضای راحت برای انجام کار قانونی برای آنها را مهیا کرده بودیم؟ فرض کنید فردی به امید فروش کالایی در داخل کشور آن را ثبت سفارش و به داخل کشور وارد کرده است اما ناگهان با بخشنامهای نوظهور مواجه میشود که بر اساس آن در مییابد کالایی که وارد کرده است در اولویت 10 قرار گرفته و نمیتواند آن را در کشور به فروش برساند. قطعاً این فرد در دفعات بعدی به جای اینکه کالای خود را از مبادی قانونی وارد کند آن را قاچاق میکند. زمانی که واردکننده متوجه شود مسیر قاچاق برایش آسانتر است و از طریق آن راحتتر میتواند کالا وارد کند، خب از همان مسیر اقدام میکند. خوشبختانه در این دولت بسیاری از مسائل و مشکلات مثل ایران کد، طرح شبنم، اولویتبندی کالاها، پیمانسپاری ارزی، الکترونیکی کردن کارها، طبقات تعرفهها و... انجام شد و اصلاح همه این موارد به تسهیل تجاری دامن زد. فضا برای کسب و کار بهتر و روانتر آماده شده و کسی لزومی نمیبیند برای راه افتادن کارش به سمت قاچاق برود. عملاً ما دایره قاچاق را به سمت کسانی میبریم که میخواهند فقط غیرقانونی کار کنند یا پول کثیف را به کار میگیرند. دامنه اگر محدود شود قابل برخورد است.
وظیفه برخورد با ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی بر عهده گمرک است یا ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم در آن نقش دارد؟
به طور کل وظیفه گمرک صرفاً مبارزه با کالایی است که قاچاق آن از گمرک صورت میگیرد، زیرا عمده قاچاق خارج از گمرک صورت میگیرد. به طور مثال زمانی که میوه ثبت سفارش و وارد گمرک نشده است، ولی آن میوه وجود دارد قاچاق آنچه ربطی به گمرک دارد؟ بنابراین این کالا از جای دیگری آمده و ستاد باید برود سراغ آن مرزهایی که کالا از آن به طور غیرقانونی وارد شده است. سیگاری که بدون ثبت سفارش وارد شده و در سطح شهر در حال توزیع است چه ربطی به گمرک دارد؟ ستاد مبارزه با قاچاق به عنوان هماهنگکننده بین دستگاهها از سازمانها پیگیر است تا کارشان را انجام دهند. البته دستگاهها کارشان را به خوبی انجام میدهند ولی چون گستردگی اقلام بیشتر شده، گرفتاری دستگاهها هم زیاد شده است. یک زمان از رئیسکل گمرک استرالیا پرسیدیم که در کشور آنها چه کالاهایی قاچاق میشود، اعلام کرد مواد مخدر، گونههای کمیاب گیاهان و انسان. انسان را که اقیانوس مساله آن را حل میکند، مواد مخدر هم که با شدت برخورد میکنیم، گونههای کمیاب گیاهی هم در کنترل است و با کشورهای دیگر تحت کنوانسیونی بینالمللی در حال پیگیری این موضوع هستیم.
از من پرسیدند در کشور شما چه کالایی قاچاق است، گفتم سوخت در فلان مرز قاچاق میشود، اگر میوه ثبت سفارش نشود قاچاق است، فلان برند سیگار قاچاق است، ورود تلفن همراه از فلان معبر قاچاق به حساب میآید، پوشاک اگر همراه مسافر بیاید قاچاق نیست اما اگر تجاری وارد شود، مشکل دارد و...
قاچاق عملی پنهان محسوب میشود، آماری که درباره میزان قاچاق کشور اعلام میشود که البته اعداد و ارقام متفاوتی هم هست، چگونه محاسبه و اعلام میشود؟
شاید ما نباید لفظ قاچاق را برای همه آنها به کار ببریم. برخی از آنها اقلامی هستند که حقوق گمرکی نمیدهند یا به میزانی هستند که از معافیتها برخوردار میشوند. همه اینها غیرقانونی از معابر نمیآیند. میزان قابل توجهی از این کالاها از بازارچههای مرزی، ملوانی، همراه مسافر مناطق، مرزنشینی، گذر مرزی و... وارد میشود که ورود آنها خلاف نیست. بالاخره یکسری مسیرها هست که برای تجارت مرزی پیشبینی شده است، ورود کالا از این مسیرها قاچاق نیست. اما اینکه سوال کردید آمار میزان قاچاق از کجا میآید باید گفت میزان مصرف در کشور طبق آمار مرکز آمار مشخص است. واردات هم که از سوی گمرک اعلام میشود، تولید هم که در کشور معلوم است، اگر مجموع تولید و واردات از مصرف کم شود یعنی مابقی کالاها از جای دیگری تامین شده است.
راهاندازی سامانههای الکترونیک در گمرک و نظارت بر کالاهای وارداتی از این طریق چه تاثیری بر کاهش واردات غیرقانونی کالا از مبادی قانونی دارد؟
استدلال من این است که ما باید کاری کنیم که مردم به سمت تجارت رسمی بروند. اگر سیاستهایی را در پیش بگیریم که کالا از مسیر رسمی وارد شود قطعاً خدمت بیشتری به تولید و اقتصاد کشور کردهایم تا اینکه غیرقانونی عمل کردن به یک عادت و عرف، مسیر و شبکه تبدیل شود. باید از اخلاق و امنیت و سلامت جامعه صیانت شود و لذا این قبیل سامانهها با سرعت بخشیدن به کار و ممانعت از مراجعه افراد به سازمانهای مختلف و به کلی تسهیل در امور و فرآیند تجاری موجب کاهش قاچاق و تشویق واردکننده به ورود کالای خود از مبادی قانونی میشود.