جایی نوشته بود «آمار دروغ نمی گوید، دروغگویان آمار سازی می کنند.» بر این اساس خیلی ساده می توان اعداد را به بازی گرفت تا در نهایت نتیجه ای حاصل شود که خواست «دل» است و پشتوانه علمی ندارد. هر اندازه اعداد به بازی گرفته شده که ماهیت تحلیلی درستی نداشته باشند با معیشت و رفاه مردم ارتباط بیشتری داشته باشد به همان میزان مصیبت داستان دو چندان خواهد شد. اتفاقی که ظرف سال های گذشته به دفعات مطرح شد و بسیاری از شهروندان ندای گلایه سر دادند که این آمارهای بهبود یافته که توسط مسئولان دولتی سابق طرح شد چندان با واقعیت ها همخوانی ندارد چرا که از سایه این بهبود بر کیفیت زندگی شان خبری احساس نکردند.
همین موضوع سبب شد که کم کم بسیاری اعتمادشان را به «آمار» و هر آنچه در این مقوله منتشر شد از دست دادند و «علم آمار» را در اندازه یک رشته دانشگاهی که شاید به واسطه قبولی اجباری فرزندان شان رقم خورده بود، پذیرفتند.
غافل از اینکه آمار و تحلیل هایی که به واسطه آن صورت می گیرد تا اندازه زیادی می تواند به عنوان یک نقشه راه باشد و قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی را بالا ببرد. شاید همین ذهنیت شکل گرفته به واسطه انتشار آمارهای غیر قابل باور در گذشته سبب شد بسیاری از شهروندان آمار کاهش تورم در دولت یازدهم را نپذیرند و آن را غیر واقعی بدانند تا در نهایت حسن روحانی در آخرین نشست خبری خود مجبور شود به صراحت بگوید که معنای کاهش نرخ رشد تورم، «ارزانی» نیست و وقتی گفته میشود نرخ رشد تورم کاهش یافته یعنی ماشینی که با سرعت 40 کیلومتر در حرکت بوده به سرعت 15 کیلومتر رسیده است.