آنتونی اتکینسون احتمالاً بهترین گزینه برای سخن گفتن در مورد توماس پیکتی اقتصاددان فرانسوی و نویسنده کتاب سرمایه در قرن بیستویکم باشد که از سال گذشته تاکنون بارها و بارها نامش را شنیدهایم و احتمالاً نیمنگاهی به کتابش انداختهایم. اتکینسون از اینرو جزو بهترین گزینههاست که علاوه بر اینکه خودش در حوزه نابرابری صاحب نظر است، استاد و آموزشدهنده پیکتی هم بوده است. این اقتصاددان بریتانیایی که در دانشگاه آکسفورد و مدرسه اقتصادی لندن کرسی تدریس دارد، به اندازهای در حوزه نابرابری شناخته شده است که یکی از معیارهای سنجش نابرابری به نام او شاخص اتکینسون نام گرفته است. در این گفتوگو رامین ناصحی و آنتونی اتکینسون در مورد نابرابری، توماس پیکتی و کتاب سرمایه در قرن بیستویکم سخن میگویند.
■■■
اجازه دهید گفتوگو را با پرسشی کلی شروع کنم. آیا از نظر شما تضادی بین تولید ثروت و برابری وجود دارد؟
به نظر اغلب تصور میشود چنین تضادی وجود دارد. اما فکر میکنم مساله تا حد زیادی به این بستگی دارد که عملکرد بازارها را چگونه میبینید. یکی از نکاتی که سعی داشتم در کتاب به آن اشاره کنم، آن بود که بازارها همیشه کارا عمل نمیکنند. این به این معناست که شما در مواردی با دخالت در بازار میتوانید برابری را افزایش دهید بدون آنکه به تولید ثروت ضرری بزنید. من در کتابم مثالهای زیادی از این دخالتهای مفید آوردهام که همزمان تولید ثروت و برابری را هدف میگیرد.
پژوهش اخیر صندوق بینالمللی پول را که تضاد میان رشد اقتصادی و برابری را به چالش کشیده، چگونه ارزیابی میکنید؟
خیلی جالب است که صندوق بینالمللی پول چنین تضاد پذیرفتهشده در جریان غالب اقتصاد را به چالش کشیده است. اما روش استفادهشده از آن تحقیق برای من جای سوال دارد. من فکر نمیکنم که این مساله را بتوان با پژوهشی بینکشوری و بررسی نرخ رشد کشورها مطالعه کرد. امور بسیاری هستند که نرخهای رشد را تعیین میکنند و بیرون کشیدن یک عامل (برابری) از میان عوامل بسیار، قانعکننده نیست. به نظر من اینکه آنها به چنین مسالهای، یعنی رابطه بین رشد و برابری میپردازند جالب است، اما باید بیشتر به مکانیسمهای نظریای فکر کرد که این دو عامل را مرتبط میسازند.