طبق قانون هدفمندکردن یارانه ها قیمت بنزین در داخل کشور باید طی 5 سال به 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس برسد. عبارت "فوب" حاکی از قیمت جهانی یک کالا "قیمت فروش آن کالا به مقدار بسیار عمده، از طرف تولیدکننده، به صورت بدون واسطه به خریداران عمده، بدون این که عوارض گمرکی و مالیات به آن افزوده شده باشد"، است. به عبارتی ساده تر، "فوب" ارزان ترین قیمت که هر خریداری ممکن است به آن کالا در معاملات بین المللی دسترسی داشته باشد.
مسئولان وقت مدعی بودند که قیمت یک لیتر بنزین از قیمت یک بطری آب معدنی ارزانتر است و این یعنی بی ارزش بودن بنزین که باید در آن تجدید نظر می شد. اختصاص حجم بالایی از بودجه برای واردات بنزین و عرضه بنزین به قیمت بسیار پائین، طرح افزایش قیمت بنزین را توجیه پذیر می کرد و دولت امیدوار بود اجرای طرح سهمیه بندی به واقعی شدن قیمت و کنترل مصرف بنزین کمک کند.
از سویی دیگر به عقیده طرفداران افزایش قیمت بنزین، دولت برای بنزین ارزانی که مصرف کننده ایرانی آن را هدر می دهد مجبور به پرداخت ما به التفاوت است، پس چه دلیلی وجود دارد که دولت هزینه های خود را صرف پرداخت این ما به التفاوت کند! بنابراین تنها راهی که می ماند این است که بنزین را گران کنیم یا به عبارتی قیمت آن را واقعی سازیم! برای واقعی سازی قیمت بنزین و حامل های انرژی نیز فوب خلیج فارس ملاک قرار داده شد تا مردم قدر بنزین ارزانی را که عرضه می شود، بدانند.