جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

طنز : شعر اقتصادی

پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۵ ق.ظ

شعر طنز اسکناس


یک خاطره از شرح حال اسکناسی که

افتاده در جیب جوان آس و پاسی که


یک روز خیلی اتفاقّی شد.خوشش آمد

از دختر سرمایه دار با کلاسی که...


از بس جوان دنبال کار پر درآمد بود

افتاد توی دام باند ناشناسی که...


مشغول چاپ پول جعلی شد به دستور

یک آدم گردن کلفت کلّه تاسی که


حالا به جرم پول شویی تحت تعقیب است

با اعترافات صریح اسکناسی که


زیر شکنجه خم شد از درد و چروک و گفت:

مجبور بودم سر کنم با اختلاسی که...


هی توی جیب این و آن بودم،نفهمیدم.

از این مهم تر،مشکل جرم سیاسی که:


ایشان اخیرا طی یک مجموعه برنامه

اقدام کرده ضد قانون اساسی که...


اما شبانه یک نفر او را فراری داد

از دست ماموران ما از باراباسی که...


(شهرام هر جا رفته باشد گیر می افتد)

تلویزیون این جمله را داد انعکاسی که


دود دو دو دو،دود دو دو دو،شهرام گیر افتاد

دود دو دو دو،دود دو دو دو،طی تماسی که...


حالا نزن،پس کی بزن،آقا غلط کردم

بیچاره زیر ضربه ها کرد التماسی که


من بی گناهم،من فقط سود آوری کردم

یک لحظه او را با خودم کردم قیاسی که


یادش بخیر آن روزها که سکّه ای بودم

هی قد کشیدم تا شدم این اسکناسی که


گاهی برای جشنواره شعر می گویم

حتی به ضرب شایعات بی اساسی که...


اصلا به من چه؟این غلط ها هم ارجیفیست

از شاعر آلزایمری و  بی حواسی که


خیلی دلش میخواد بگه نو آوری کرده

اما تموم شعرهای اون کلاسیکه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی