جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

شعر طنز : ارتباط اقتصاد و کتاب

چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۲۱ ب.ظ

شده انگار زندگی دشوار
عینهو راه شوسه ناهموار

نیست جرأت که آدمی برود
از برای خرید در بازار

دست روی هرآنچه بگذاری
در میارد برای تو اطوار!

فی المثل: پسته، یک عدد سیصد!
ده عدد پسته می‌شود سه هزار!

نامده توی جیب خواهد رفت
این زبان‌بسته پول لاکردار!

صورتش را نموده این یک سرخ
با چکی آبدار! بالاجبار!

آن یکی با سبیل پهن و کلفت
زایمان کرده است زیر فشار!

پیش از اینها اگر کسی می‌رفت
خانة دوستی به وقت نهار

با تعارف به زور می‌کردند
توی حلقش نهار با اصرار

لیکن امروزه با چنین اوضاع
گشته برعکس آنچنان رفتار

گر بیاید کسی، شود فی‌الفور
سفره پنهان و دور از انظار!

در عوض می‌کنند تعارف که
پیش ما باش تا دمِ افطار!

وضع اکنون اقتصاد شده
مثل اسبی گسیخته افسار

بر زمین می‌زند سوارش را
هم زند جفتکش به وقت فرار

اینکه ماندیم در معیشت خویش
اینکه اوضاع ماست ناهنجار

هست آیا نتیجة تحریم
یا بقولی است کار استکبار؟!

ربط مابین اقتصاد و کتاب
هست عین شکارچی و شکار!

حس و حال کتاب خواندن نیست
توی این وضع سخت و رقّت‌بار

رفته تا عرش قیمت همه چیز
خاصه نرخ کتاب و نرخ دلار!!

چاپ و نشر کتاب کم شده است
در عوض گشته قیمتش بسیار

قشر فرهنگی و رفیق کتاب
شده حال از رفیق خود بیزار!

ورشکسته شدند ناشرها
جمع اصحاب نشر هم بیکار!

بخش دلال‌های پخش کتاب!
این وسط سود می‌برند انگار

کارتن می‌کنند تا کمیاب
بشود آنچه مانده در انبار

جمع کردن به قصد رشد بها؟!
احتکار است معنی این کار

محتکر لازم است بنماید
توبه و توبه! توبه! استغفار!

گر نکردند توبه، می‌گویم:
ربّنا آتهم عذاب النّار!!

محسن اشتیاقی

نظرات  (۱)

۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۲۷ دلتنگی ابرها
می گما چرا حس کتاب خوندن نیس!!
پس قضیه اینه ;-)
پاسخ:
بله، اینجوریاست 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی