راهحلی برای تولید گندم ایرانی
گندم در تمامی کشورهای دنیا به عنوان یک محصول استراتژیک شناخته میشود. اهمیت اقتصادی و سیاسی این محصول کشاورزی تقریبا از همه محصولات دیگر کشاورزی بیشتر است. گندم در تمامی کشورهای دنیا به عنوان یک محصول استراتژیک شناخته میشود. اهمیت اقتصادی و سیاسی این محصول کشاورزی تقریبا از همه محصولات دیگر کشاورزی بیشتر است. به همین جهت هم هست که هر آنچه مربوط به گندم میشود از تولید تا واردات تا توزیع بسیار اهمیت مییابد و سیاستمداران و اقتصاددانان بسیار به آن حساس هستند.
در ایران به دلیل خشکی هوا و نبود آب تنها حدود 12درصد از زمینهای کشور زیرکشت هستند. طبق آمار رسمی، 92درصد از محصولات کشاورزی در ایران وابستگی شدید به آب دارند. یعنی در سالهای خشک امکان کشت در بسیاری از مناطق کشور از بین میرود. این امر سبب شده تا کشاورزی در کشور ما از یک روند سینوسی محسوس رنج ببرد. بهطور مثال، در سال 1387 سطح زیرکشت گندم به ناگاه در عرض یکسال 27درصد کاهش یافت که کاهشی بسیار شدید محسوب میشود. از این موارد در تاریخ کشاورزی ایران بسیار است. هماکنون در سالهای پرآب تولید گندم ایران به حدود 15میلیون تن و در سالهای کم آبتر حتی به حدود 10میلیون تن میرسد. میزان واردات هم از حدود 3میلیون تن تا 6میلیون تن متغیر است. تنها در سالهای آخر دولت خاتمی بود که واردات گندم تقریبا به نزدیک صفر رسید و دولت آن را دستاورد بزرگی نامید و برایش جشن گرفت. هنوز که هنوز است هم با افتخار از خودکفایی گندم یاد میشود. در حالی که یکی از بزرگترین آسیبها به اقتصاد کشاورزی ایران را برنامه خودکفایی گندم به بار آورد. دولت روحانی باید با عبور از کلیشه خودکفایی گندم به راهحلی دیگر بیندیشد. راهحلی که با حفظ منابع آبی کشور، امنیت غذایی را هم تضمین کند.
یکم، تولید گندم و کلیه محصولات زراعی «آب بر» نظیر برنج، هندوانه و... باید با توجه به قیمت آب در کشور ارزیابی شوند. کشوری که آب ندارد نباید آب را مفت بدهد تا با آن برنج و گندمی تولید شود که میتوان آنها را ارزانتر از خارج از کشور وارد کرد. بلکه کشورهای خشک اقدام به واردات گندم و محصولات زراعی «آب بر» میکنند تا عملا آب وارد کنند. به این فرآیند واردات مجازی آب میگویند. کمبود آب باید به عنوان خطرناکترین مساله حال حاضر اقتصاد ایران در نظر گرفته شده و نسبت به تولیدات اینگونه محصولات تجدیدنظر قطعی شود.
دوم، با کمبود آبی که از آن رنج میبریم سطح زیرکشت کشاورزی در کشور بسیار پایین است، در نتیجه اگر قرار است در گندم خودکفا شویم در محصولات دیگر به مشکل برمیخوریم. چرا که گندم عملا جایگزین دیگر محصولات زراعی میشود. در عوض باید به دنبال محصولاتی رفت که آب بسیار کمی مصرف میکنند.
سوم، اما از سوی دیگر مسوولان کشور هنگامی که از استراتژیک بودن تولید گندم برای ایران صحبت میکنند درست میگویند. گندم محصول بسیار استراتژیکی است. بنابراین نمیتوان در کشوری مثل ایران بهراحتی گفت واردات گسترده صورت بگیرد.
پس چه باید کرد؟
به نظر میرسد راهحل ساده است و هماکنون نیز برخی تجار ایرانی در حال اجرا کردن آن هستند. راهحل «کاشت فراسرزمینی» است. یعنی میتوان ایرانیها را ترغیب کرد تا با خرید زمین، اجاره زمین یا سرمایهگذاری مشترک در زمینهای کشاورزی در کشورهای پرآب و توسعه نیافته همسایه نظیر قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان و غیره با همکاری کشاورزان محلی اقدام به تولید گندم و سایر محصولات استراتژیک زراعی کنند. از این طریق، علاوه بر اینکه محصولات زراعی ارزانتر تمام میشوند، امنیت محصولات استراتژیک هم حفظ میشود. چرا که گندم متعلق به ایرانیهاست و نقل و انتقال آن نیز از دریای خزر بسیار ساده و کم هزینه است.